بحث:اسکندر مقدونی

Page contents not supported in other languages.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بحث[ویرایش]

درود! من نمی‌دانم چرا تغییر اخیر من برگردانده شد. نخست آن که هیج متن ایرانیهمروزگار با اسکندر پیدا نشده است که از او با صفت گجسته نام ببرد. و نخستین متونی که داریم مربوط به روزگار ساسانیان است. اصولا در متنهای پهلوی است که از اسکندر با صفت گجسته نام برده شده است. و از آنجا که بسیاری از این متنها پس از اسلام نوشته شده‌اند از آنها تحت عنوان ادبیات فارسی میانه نام برده‌ بودم.

دوم آنکه در متون اشاره شده در بالا آمده است که اسکندر ملعون رومی دارای داریان را بکشت و اوستای زر نوشتی را که در استخر(اصطخر) نگهداری می‌شد سوزاند و بسیاری از هیربدان و دستوران را بکشت و احوال دین مزدیسنی را پریشان ساخت و خود پس از چندی به دوزخ شتافت. برای نمونه مراجعه کنید به ارداویراف‌نامه یا بندهشن که هر دو از متون بسیار معتبر پهلوی هستند.

سوم آنکه همه می‌دانند که ماجراهای اسکندر و خضر و آب حیات و ظلمات و امثالهم (که در اسکندرنامه‌ها آمده است) همه ریشه‌ای افسانه‌ای دارند و همین افسانه‌هاست که در داستانهای ما راه پیدا کرده‌است.

دگر آنکه پدر اسکندر فلیپ مقدونی بود. مادر اسکندر هم المپیا نام داشت. ولی در اسکندرنامه‌های ایرانی او فرزند ناهید (دختر فلیقوس) زن داراب است. البته در بعضی منابع خارجی اسکندر یک رگ غیر یونانی هم دارد (مصری) ولی به هرحال هیچ جا ایرانی نیست. با اینکه در شاهنامه (در قسمت پادشاهی اسکندر) از او به نیکی سخن رفته است (چون از اسکندرنامه به نظم درآمده است نه از شاهنامه ابومنصوری) در قسمتهای دیگر، مثلا در نامه ‌ای از خسرو پرویز باز از اسکندر به بدی یاد شده‌است (چرا که این قسمت از شاهنامه ابومنصوری گرفته شده است).

خلاصه آنکه بنده دلیلی برای حذف نوشتار خود نمی‌بینم. خواهش می‌کنم دوباره آن را برگردانید. من خودم اقدام به اینکار نمی‌کنم تا وضعیت روشن شود.

اگر هنوز کسی فکر می‌کند که مندرجات من قرین صحت نبوده‌است بگوید تا در همین صفحه توضیحات بیشتری بیاورم.

نوشته‌ی شما هم از نظر انشایی و هم از نظر بی‌طرفی مشکل داشت. این موارد را اصلاح کنید تا برگردانده نشود. حامد ۱۰:۴۱, ۲۷ آوریل ۲۰۰۵ (UTC)

ضمن احترام به تمام نظرات بیان شده، ذکر این نکته را لازم دیدم فراموش نکنیم که در فضای یک دانشنامه در حال فعالیت هستیم. اسکندر شخصیت مهم تاریخی است که اختلاف نظر زیادی نیز در مورد او وجود دارد. اگر به فرهنگ‌ها و دائرۀ‌المعارف‌های فارسی مانند مصاحب و دهخدا و ... مراجعه کنیم، می‌بینیم که خالی از هرگونه تعصب، به بیان وجوه مختلف و گاه متضاد اسکندر می‌پردازند. پیشنهاد می‌کنم ما هم از این رسم و راه محققانه پیروی کنیم. به نظر من با رأی‌گیری، القاب این شخصیت تغییری نمی‌کند. در هر حال او را در زبان فارسی با نام‌های متعدد و شناخته‌شده‌ای می‌شناسند که لازم است در این دانشنامه از آنها یاد شود؛ مانند اسکندر رومی، اسکندر کبیر، اسکندر ذوالقرنین، اسکندر سوم، اسکندر مقدونی و اسکندر ابن فیلقوس. فراموش نشود فردوسی که نسبت به ما هزار سال نزدیک‌تر به اسکندر می‌زیسته، در اغلب موارد از او به نیکی یاد کرده است. به این ترتیب پیشنهاد می‌کنم خلاصه‌ای از داستان‌ها و افسانه‌ها( دربارۀ نژاد و نسب و نام و منش او)که به او نسبت داده می‌شود را هم در متن وارد نماییم. در هر حال با اینکه در اینجا نمی‌توان این داستان‌ها و افسانه‌ها را رد یا تأیید کرداما نبود آنها در این دانشنامه باعث نقص و ضعف مقاله خواهد بود. Davidpooyan (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)[پاسخ]

درخواست قید شهرت به ذوالقرنین[ویرایش]

با عرض سلام و درود خدمت همهٔ همکاران عزیز،

با توجه به رهنمود: ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه/زندگی‌نامه‌ها بخش موارد آتی ذکر نام فرد پس از آنکه نام فرد در جمله‌های آغازین به صورت کامل ذکر شد آنگاه می‌توان در جمله‌های آتی تنها نام خانوادگی او را ذکر کرد یا اگر به لقبی خاص معروف است از آن لقب بهره برد،

همچنین با استناد به سیاست ویکی‌پدیا:دیدگاه بی‌طرف بخش نامگذاری:

در برخی موارد، ممکن است انتخاب نامی که برای یک موضوع استفاده می‌شود ظاهر جانبدارانه‌ای به آن بدهد. در حالی که عبارت‌های بی‌طرف عموماً ترجیح داده می‌شوند، اما باید آن را نسبت به شفاف بودن متوازن کرد. اگر یک نام به‌ طور گسترده در منابع معتبر (بخصوص آن‌هایی که به فارسی نوشته شده‌اند) استفاده شده است، و از این رو محتمل‌تر باشد که خوانندگان آن نام را به‌ خوبی بشناسند، می‌توان از آن استفاده کرد هرچند که شاید جانبدارانه تلقی شود.،

و نیز با توجه به سیاست نام بی‌طرف اما رایج (وپ:غبار

از آنجا که اسکندر مقدونی بیش از هزارسال در آثار فارسی و ایرانی، عمدتا با لقب ذوالقرنین شناخته می‌شده‌است، مانند آنچه در آثار ادبی جامی[۱]، نظامی گنجوی[۲]، فردوسی[۳]، حافظ[۴]، سعدی[۵]، مولانا[۶]، عطار[۷]، ناصرخسرو[۸]، خاقانی[۹]، سنایی[۱۰]، صائب تبریزی[۱۱]، انوری، هاتف اصفهانی، محتشم کاشانی، فرخی سیستانی، ملک الشعرای بهار، شیخ بهایی، قاآنی، سلمان ساوجی، آرتیمانی، بیدل دهلوی و عباس صبوحی می‌خوانیم، یا آنچه در آثار علمی، فلسفی و تفسیری ابن‌سینا[۱۲]، فخرالدین رازی[۱۳]، طبری، محمدباقر مجلسی[۱۴]، فیض‌کاشانی[۱۵]، ابن‌بلخی، ملاصدرا[۱۶]، فارابی، بلعمی، حمدالله مستوفی، دینوری، میر خواند، یعقوبی اصفهانی، بیضائی، سور آبادی، ابن اثیر، طبرسی، قرطبی، فخرالدین حسینی، ثعالبی، خوانساری، ملاهادی سبزواری وجود دارد،

و همانطور که در لغت‌نامه دهخدا[۱۷] نیز این عبارت قید شده‌است و دهخدا ذوالقرنین را فقط به اسکندر اختصاص داده‌است[۱۸]،

و مانند دیگر دانشنامه‌های فارسی مثل دانشنامهٔ بزرگ اسلامی[۱۹] و دانشنامهٔ ایران[۲۰] که عنوان اسکندر ذوالقرنین را قید کرده‌اند،

و با توجه به کتاب‌های زیادی که عنوان اسکندر ذوالقرنین در نام آنها وجود دارد، مانند کتاب‌های فارسی اسکندر ذوالقرنین فریاد خداوند، طلسم اسکندر ذوالقرنین، صاحبقران ذوالقرنین اسکندر و رفتن اسکندر ذوالقرنین به سمت پلنگ کوه،

و همچنین قید شدن این عنوان در لید مقاله‌های برگزیدهٔ عربی و ترکی،

از مدیر گرامی jeeputer و دیگر دوستان، تقاضا دارم که در لید مقاله، در کنار عناوین اسکندر بزرگ و اسکندر کبیر، عنوان اسکندر ذوالقرنین نیز افزوده شود. مثلاً:«... معروف به اسکندر بزرگ، اسکندر کبیر یا اسکندر ذوالقرنین، ...».

با سپاس. 𝚲hmad ❂ (بحث) ‏۹ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)[پاسخ]

منابع
  1. عبدالرحمن جامی، هفت اورنگ، خردنامه اسکندری، بخش ۳۳
  2. نظامی » خمسه » خردنامه » در اینکه چرا اسکندر را ذوالقرنین گویند
  3. فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۶
  4. https://ganjoor.net/hafez/ghaside/sh3#bn21
  5. https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghasides/sh55#bn40 - https://ganjoor.net/saadi/boostan/niyayesh/sh4#bn28
  6. https://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh2072#bn3
  7. https://ganjoor.net/attar/elahiname/ebkhsh13/sh3#bn37
  8. https://ganjoor.net/naserkhosro/divann/ghaside-naser/sh30#bn38
  9. https://ganjoor.net/khaghani/divankh/ghasidekh/sh72#bn22
  10. https://ganjoor.net/sanaee/divans/ghazal-sanaee/sh332#bn5
  11. https://ganjoor.net/saeb/divan-saeb/ghasayed-sa/sh13#bn31
  12. http://lib.eshia.ir/73044/1/3/الإسكندر_المكدوني_ذي_القرنين
  13. http://lib.eshia.ir/41730/21/493/الْإِسْكَنْدَرُ_بْنُ_فِيلِبُوسَ_الْيُونَانِيُّ
  14. محمدباقر مجلسی؛ عبور اسکندر ذوالقرنین از طوس
  15. فیض کاشانی: «مرادمان از ذوالقرنین، اسکندر رومی است»
  16. http://lib.eshia.ir/71746/2/361/إسكندر_المعروف_بذي_القرنين
  17. دهخدا؛ اسکندر
  18. دهخدا؛ ذوالقرنین
  19. http://lib.eshia.ir/23022/8/3424/%22اسکندر_ذوالقرنین%22
  20. دانشنامهٔ ایران، ج۱ ص۱۲۴۴.

موافق[ویرایش]

مخالف[ویرایش]

* مخالف در مورد اینکه ذوالقرنین به چه کسی اشاره دارد اختلاف نظر فراوان است جایز نیست که در ویکی پدیا این عنوان نه در مقاله کوروش بزرگ ذکر شود و نه در مقاله اسکندر (talk)נסיך פרס ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۳۵ (UTC)[پاسخ]

سواستفاده از حساب جایگزین 𝚲hmad ❂ (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف مخالف ذکر در لید هستم زیرا اتفاق نظر در مورد شخصیت اصلی ذوالقرنین وجود ندارد

شاهزاده پارسی (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)[پاسخ]

  • مخالف درود نخست باید عرض کنم مانند این است که بگوییم جمع دو و دو پنج است در شرایط ذوالقرنین ذکر شده یکتا پرست حال آنکه اصولا اسکندر و یونانیان آن زمان بت پرست بوده‌اند قطعا اصرار بر این مورد فردا توسط افرادی به وجود اشتباه در قرآن تفصیر خواهد شد. همکار گرامی و ارزشمند جناب 4nn1l2 احتراما منابع ذکر شده فوق را بررسی فرمودید صرف نظر از بی ارتباط بودن بیشتر آنها خود آخرین منبع که به نظر معتبر ترین است صراحت دارد که این اشتباه است! حال منبع مثبت هم قرار گرفته چون طی تحلیلی بر رد این گمانه اصرار دارد استدعا دارم محبت فرموده منابع ذکر شده را بررسی فرمایید شاید حقیر در اشتباهم. با مهر شهنام ک (گفتگو) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۶ (UTC)[پاسخ]
    @Shahnamk گرامی، اینجا که قرار نیست حقیقت ذوالقرنین را کشف کنیم که شما به بت‌پرستی و... اشاره می‌کنید. من به شهرت در ادبیات فارسی اشاره کردم. خواهش می‌کنم که به این نکته توجه کنید. 𝚲hmad ❂ (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف شخصیت قرآنی ذوالقرنین وجه اشتراکی اندکی و غیر قابل اتکا با سکندر مقدونی دارد چراکه آن شخصیت در قرآن با ویژگی‌هایی توصیف شده که اکثر آن در شخصیت سکندر موجود نیست، آن شاعران درباری که در بالا ردیف شده اند در تاریخ پیاده هستند مثل خود من:) آخر مگر شاعر تاریخ‌دان است که بشود به سخن او استناد کرد. مانند این ویرایش[۱] عزیزان افغانستانی که به سخن فردوسی برای صفحات جغرافیایی استناد می‌کنند. فخرآور  گفتگو  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف بدین دلیل که بر سر حقیقت ذوالقرنین اختلاف وجود دارد و علاوه بر کوروش بزرگ و اسکندر مقدونی افراد دیگری هم برای این عنوان پیشنهاد شده‌اند و همچنین بدین دلیل که نمی‌توان در اینجور مطالب علمی بر آثار ادبی تکیه کرد، بنده مخالف هستم و به‌گمانم همین که در مقاله اسکندر به عنوان‌ یکی از موارد مطلوب برای حقیقت ذوالقرنین ذکر شده کافی می‌باشد و نیازی به ذکر در لید نمی‌باشد. همچنین در دیگر ویکی ها هم ندیدم که چنین چیزی ذکر شده باشد. با سپاس M.r ebrahim zadeh (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۰۵ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف سلام، بنده هم مخالفم، زیرا به نظرم باعث جهت دادن به مقاله میشود و آن را از نظر اعتباری ضعیف میکند. کایان/گفتگو ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۴۸ (ایران) ‏۱۶ مه ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
  • مخالف منابع ارائه شده برای ذوالقرنین بودن اسکندر بسیار ضعیف و نامعتبر است زیرا نمیشود با تکیه به منابع ادبی که ارزش تاریخی چندان درستی ندارند اسکندر را به عنوان ذوالقرنین معرفی کرد. سیامک/گ ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۲ (UTC)[پاسخ]

ممتنع[ویرایش]

ممتنع امّا اگرمنابع بیشتری ارائه شود نظرم را تغییر خواهم داد. دیگو ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC)[پاسخ]

اینکه بخواهیم لقب ذوالقرنین رافقط بخاطراینکه درکتب ونوشته های جامی ابن سینا ومحتشم کاشانی وغیره به اسکندرمقدونی نسبت داده شده راملاک قراردهیم،این امرخالی ازتعقل ومنطق می باشد.چراکه گذشتگان مادرباره تاریخ ونام اسکندر وزندگینامه اواطلاعات چندان درستی نداشتندودرمقالات فلسفی وکتب ایشان نوشته هایی خارج ازواقعیت درباره اسکندرنوشته شده وحتی درداستانهای به جامانده اگرمطالعه بفرماییدمتوجه این خلاف واقع ها ونسبت های دروغی همچون ذوالقرنین و اسکندرحکیم ویاپهلوان به اوداده اند.وهمچنین درقران کریم کتاب آسمانی مسلمانان به ذوالقرنین اشاراتی شده که عقلآ ومنطقا بااحوالات وشخصیت بزرگ مردی چون کوروش کبیر اولین امپراطورواولین پادشاه به معنای واقعی کلمه همخوانی دارد.حتی برخی مورخان یهودنیزبه این مهم معترفندکه منظورازذوالقرنین درتاریخ شخصی غیرازکوروش کبیرنیست.والبته پرواضح هست که ازدیربازدشمنان ومغرضین سرزمین وفرهنگ غنی ایران زمین آشکارادرصددتخریب وتحریف واقعیتهای تاریخی وجغرافیایی وکوچک شمردن عظمت این سرزمین وشخصیتهای سیاسی فرهنگی وعلمی آن می باشندوصدافسوس دراین راه برخی ازشخصیتهاسهواو عمدا آب درآسیاب دشمنان این سرزمین میریزند. 5.116.148.190 ‏۲۳ مه ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۸ (UTC)

@Jeeputer: با درود خدمت مدیر گرامی، لطفا این بحث را جمع‌بندی کنید. با سپاس

شاهزاده پارسی (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)[پاسخ]

سلام . میشود با اشاره به غیر موثق و مشکوک بودن اختصاص لقب ذوالقرنین به اسکندر مقدونی آنرا در لید آورد. Masnavi110 (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]

@Aay1373: بادرود، جناب Aay با توجه به اینکه مدت زمان حدوداً دوسال از مطرح کردن این بحث توسط شما گذشته است. ومتاسفانه اجماع کاربران نظر دهنده برای اضافه کردن درلید حاصل نشده، پیشنهاد میکنم. دیگر از یکی از مدیران تقاضا کنیم بحث را جمع بندی کند. یا اگر مشتاق گفتگویی در این باره هستید میتوانید در صفحه بحثم پیغام بگذارید. باسپاس Barfir (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)[پاسخ]

@Persia: بادرود لطفاً این بحث را جمع بندی بفرمایید، با سپاس. Barfir (بحث) ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC)[پاسخ]

اسکندر دروغی[ویرایش]

بسیاری از نوشته ها و..تاریخی ترفندهایی است که از گذشته های دور تا الان ادامه دارد،یکی از آن ها اسکندر مقدونی است.چگونه یک جوان تهیدست و بی تجربه از سرزمینی ضعیف که بسیار هم کوچک است توانسته انقدر قاطعانه یک امپراتوری بزرگ را شکست دهد؟دلیل خلق این افسانه فقط یک چیز است،کوچک کردن ایران. Mr.nopebody (بحث) ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۲ (UTC)[پاسخ]

اسکندر نه تنها یک افسانه نیست، بلکه به گفته شما (این جوان تهی دست)، نماد یک فاتح جوان قدرتمند است. که توانست با تاکتیک های نظامی و سیاسی اش بزرگترین امپراتوری جهان باستان را تسخیر کند. اسکندر نیز همانند کوروش بزرگ، موفقیت های زیادی داشته است. اینجا جایی نیست که بخاطر افکار ناسیونالیستی افراطی دستاورد های شخصیت های تاریخی را تحریف کرد و یا افسانه پنداشت. بهتر است واقع بین باشیم و حقیقت را بپذیریم. Barfir (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۴۷ (UTC)[پاسخ]
@Barfir: با درود، شوربختانه مدتی است طرفداران پرنیان حامد و احمد حامی حقایق تاریخی را کتمان میکنند ولی پاسخ این را نمی‌دهند که فاصله هشتادساله میان داریوش سوم هخامنشی و ارشک یکم اشکانی چه می‌شود. سوالی که دارند اینست که چگونه امکان دارد شخص ۲۳ساله‌ای از یک دولت کوچک بتواند امپراتوری با آن وسعت و جمعیت را سرنگون کند. نمونه‌های زیادی در تاریخ هست داریوش بزرگ ۲۹ساله بود که حکومت از هم پاشیده را جمع کرد. شاه اسماعیل از ۱۳ سالگی فرماندهی لشکرش را به دست گرفت و تا قبل از جنگ چالدران در همه جنگ‌ها پیروز بود. برخی حتی پا را فراتر گذاشته حمله اعراب و مغولان را نیز دروغ می‌پندارند!!!! تمامی دنیا را ایرانی میدانند و می‌نامند!!! البته مشکل اینجاست که هرکس بیسواد و ناآشنا ادعاهای تاریخی میکند و اهل فن از بحث دورند. البته با استفاده از واژه ناسیونالیستی موافق نیستم اینها پان هستند مانند پانترک و پان‌عرب و پانکرد و پان لر. شاهزاده پارسی گفتگو ‏۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۲ (UTC)[پاسخ]
بله درست می فرمایید، متاسفانه امروزه همه خود را استاد تاریخ می پندارند! و همواره با این چنین مسائلی روبه رو هستیم. من هم چندان با واژه ناسیونالیسم موافق نیستم به همین خاطر به ناسیونالیسم افراطی اشاره کردم. به طوری منظورم همان شرایط اولیه برای پان ترکیسم شدن و امثال وهم بود. Barfir (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)[پاسخ]

طرفداری[ویرایش]

سلام. در این مطلب بیشتر از اسکندر تعریف شده تا اطلاعات قرار داده باشد و از القاب طفره آمیز استفاده شده است. لطفا واگردانی نکنید. حاجیفیروز ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)[پاسخ]