پرش به محتوا

یکاترینا ورونتسوا-داشکوا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
یکاترینا ورونتسوا-داشکوا
نام هنگام تولدیکاترینا رومانوونا ورونتسوا
زادهٔ۲۸ مارس ۱۷۴۳
درگذشت۱۵ ژانویهٔ ۱۸۱۰ (۶۶ سال)
ملیتامپراتوری روسیه
همسرشاهزاده میخائیل ایوانوویچ داشکوا [ru; ru; Дашков, Михаил Иванович]
فرزندان
والدین
مدیر آکادمی علوم روسیه
دوره مسئولیت
۱۷۸۳ – ۱۷۹۶
پادشاهکاترین کبیر
پاول یکم
پس ازSergey Domashnev [ru; ru; Домашнев, Сергей Герасимович]
پیش ازPavel Bakunin [ru; ru; Бакунин, Павел Петрович]
رئیس آکادمی امپراتوری روسیه
دوره مسئولیت
۱۷۸۳ – ۱۷۹۶
پادشاهکاترین دوم
پاول یکم
پس ازایجاد دفتر
پیش ازپاول باکونین
امضاء


شاهزاده یکاترینا رومانوفنا داشکواالگو:Family name footnote (متولد کنتس وورونتسوا; روسی: Екатери́на Рома́новна Да́шкова [Воронцо́ва];[الف] ۲۸ مارس ۱۷۴۳ – ۱۵ ژانویه ۱۸۱۰) او یک اشراف‌زاده روس بود و یکی از شخصیت‌های برجسته روشنگری روسیه و دوست نزدیک ملکه کاترین کبیر بود.[۱] او در کودتایی که کاترین را بر تخت سلطنت نشاند، نقش داشت.

وورونتسوا-داشکوا نخستین زن جهان بود که ریاست یک آکادمی علوم روسیه را برعهده گرفت، نخستین زن اروپا که صاحب یک سمت دولتی شد،[۲] و رئیس آکادمی روسیه بود که در تأسیس آن نقش داشت. او همچنین آثار متعددی در موضوعات گوناگون منتشر کرد، چه به صورت اصلی و چه ترجمه‌شده،[۳] و توسط بنجامین فرانکلین دعوت شد تا نخستین عضو زن انجمن فیلسوفان آمریکا شود.

زندگی اولیه و تحصیلات

[ویرایش]
نشان خانوادگی خانواده Vorontsov

یکاترینا رومانوفنا در یک خانواده قدیمی خاندان وورونتسوف متولد شد. او دختر کنت Roman Vorontsov (۱۷۱۷–۱۷۸۳)، عضو سنات، و همسرش، مارفا ایوانونا سورمینا (۱۷۱۸–۱۷۴۵)، شاهزاده سابق دولگوروکوا بود. عمو میشائل ایلارینویچ و برادر بزرگ‌تر الکساندر هر دو به عنوان صدر اعظم خدمت کردند. برادر کوچک‌تر او سمیون سفیر روسیه در بریتانیا بود و به عنوان یک Anglophile مشهور بود. او دو خواهر بزرگ‌تر داشت: ماریا، بعدها کنتس بوتورلین، که با کنت پیتر بوتورلین ازدواج کرد، و الیزابت که با مشاور دولتی الکساندر پولیانسکی ازدواج کرد. از جمله پدر و مادر خواندهٔ او می‌توان به الیزابت روسیه و دوک بزرگ پیتر پتروویچ، بعدها پتر سوم اشاره کرد؛ مادرش خدمتکار دربار و دوست نزدیک ملکه بود.

وقتی یکاترینا تنها ۲ سال داشت، مارفا درگذشت و کنت رومان پدری غایب بود، بنابراین فرزندان به مکان‌های مختلف فرستاده شدند. الکساندر در کنار پدر ماند، اما سمیون در روستا توسط پدربزرگ بزرگ شد و سه خواهر نزد عموی خود میشائل در کاخ مجلل وورونتسوف رفتند که تحصیلات بسیار خوبی به آنها داد و در این زمینه هیچ هزینه‌ای صرفه‌جویی نکرد.

نقاشی اثر Pietro Antonio Rotari.

یکاترینا چندین زبان (روسی، فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی) آموخت، ریاضیات را در دانشگاه دولتی مسکو مطالعه کرد و ادبیات فرانسه را خواند – به گفتهٔ خاطراتش، نویسندگان مورد علاقه او پیر بل، مونتسکیو، نیکولا بوالو و ولتر بودند. او از سنین کم به سیاست علاقه‌مند شد و عمویش اجازه داد تا نامه‌های دیپلماتیک روس‌ها به شخصیت‌های برجسته خارجی، از جمله امپراتور چین، را بخواند (که محتوای آن را در خاطرات خود توضیح داده است)، که بینشی واقعی از عملکرد دیپلماسی به او داد. او باهوش، پرمطالعه و با سواد بار آمد.

شوهر او، شاهزاده میخائل داشکوف.

زندگی در دربار و ازدواج

[ویرایش]

مانند خواهران بزرگ‌ترش، یکاترینا در دوران نوجوانی به دربار روسیه رفت و با حمایت پدرخوانده‌اش، ملکه الیزابت اول، به عنوان یکی از خدمتکاران ویژه او منصوب شد. در آنجا با دوشس بزرگ یکاترینا الکسیونا، ۱۴ سال بزرگ‌تر از خود، آشنا شد و دوستی آن‌ها بر پایهٔ عشق مشترک به ادبیات، به ویژه نویسندگان فرانسوی عصر روشنگری مانند ولتر، شکل گرفت. او در دوران دشوار ازدواج دوشس بزرگ از او حمایت کرد. برای شرم یکاترینا، خواهرش الیزابت معشوقهٔ پتر شد.

در سن ۱۵ سالگی، او با شاهزاده ۲۲ ساله میخائل داشکوف از گارد امپراتوری آشنا شد و عاشق یکدیگر شدند. این زوج در مسکو زندگی کردند و یک سال بعد، در فوریه ۱۷۵۹ ازدواج کردند. او به عنوان شاهزاده وورونتسوا-داشکوا یا به سادگی شاهزاده داشکوا شناخته شد. این زوج سه فرزند داشتند: آناستازیا (متولد فوریه ۱۷۶۰)، میخائل (متولد ژانویه ۱۷۶۱) و پاول (متولد مه ۱۷۶۳). پسر او میخائل در پاییز ۱۷۶۲ درگذشت.

کودتای کاترین

[ویرایش]

این زوج دوست صمیمی دوشس بزرگ یکاترینا الکسیونا بودند و از دوک بزرگ پتر خوششان نمی‌آمد، زیرا نگران آیندهٔ روسیه تحت سلطنت تزار آیندهٔ طرفدار پروس بودند. در دسامبر ۱۷۶۱، ملکه الیزابت به شدت بیمار شد و در ۵ ژانویه ۱۷۶۲ درگذشت. برادرزادهٔ او به تخت سلطنت نشست، سیاست‌های او را تغییر داد و موضعی تسلیم‌گرایانه نسبت به بت خود و دشمن روسیه، فردریک کبیر، اتخاذ کرد که باعث نارضایتی دربار و ارتش شد. یکاترینا همراه با چندین اشراف‌زاده و اعضای گارد امپراتوری، در ۲۸ ژوئن ۱۷۶۲ یک کودتای دولتی علیه او رهبری کرد که همسرش را بر تخت سلطنت نشاند.[نیازمند منبع]

او همچنان وفادار به ملکه تازه تاجگذاری‌شده، کاترین، باقی ماند. با این حال، دوستی آن‌ها به رابطه‌ای دورتر تبدیل شد، زیرا یکاترینا اغلب از مردانی که ملکه به عنوان معشوق انتخاب می‌کرد، ناراضی بود و از توجه و محبت نشان‌داده‌شده به آن‌ها گاهی آزرده می‌شد. او همچنین وقتی درخواستش برای تبدیل شدن به سرهنگ گارد امپراتوری رد شد، ناامید شد. همچنین تنش‌هایی بر سر آنچه کاترین کبیر در نامه‌هایش از آن به عنوان شرح مبالغه‌آمیز از نقش یکاترینا در رهبری کودتا یاد کرده بود، وجود داشت. ممکن است کاترین این کار را برای کم‌ارزش کردن اراده و جاه‌طلبی یکاترینا انجام داده باشد، زیرا او را به عنوان رقیبی بالقوه می‌دید که می‌توانست او را از تخت سلطنت کنار بزند، همان‌طور که قبلاً در رساندن او به تخت نقش داشت.

سفرهای خارجی

[ویرایش]

با مرگ شاهزاده داشکوف در ۱۷۶۴، یکاترینا تصمیم گرفت تا اجازهٔ ترک دربار را درخواست کند و اجازه دریافت کرد و از ۱۷۶۸ سفر ۱۴ ساله‌ای در اروپا آغاز کرد، جایی که در چندین دربار با احترام و تحسین استقبال شد.

پاریس

[ویرایش]

در پاریس، او دوستان خوبی مانند دنی دیدرو و ولتر پیدا کرد که او را تحسین و احترام می‌کردند. همچنین در ۳ فوریه ۱۷۸۱ با بنجامین فرانکلین در پایتخت فرانسه دیدار کرد[۴] و آن‌ها دوستان نزدیک شدند، با هم مکاتبه می‌کردند و احترام و تحسین متقابل نشان می‌دادند.

بریتانیا و ایرلند

[ویرایش]

یکاترینا همچنین با دیوید گریک، دکتر بلر و پرینسیپل ویلیام رابرتسون مکاتبه داشت و در سفرش به بریتانیا با آن‌ها ملاقات کرد و تحصیلات پسرش پاول را به رابرتسون سپرد.[۵] او همچنین با نقاش انگلیسی Georgiana Hare-Naylor، دختر Jonathan Shipley، که در لندن ملاقات کرده بود، دوست شد.

او از دسامبر ۱۷۷۶ تا ژوئن ۱۷۷۹ در ادینبرو در کاخ هولی‌رود زندگی کرد، جایی که در یک دوئل با شمشیر با یک خانم دیگر شرکت کرد و زخمی شد و مجموعه‌ای از مدال‌های یادبود روسیه را به دانشگاه ادینبرو به مناسبت فارغ‌التحصیلی پسرش پاول اهدا کرد.[۶]

پس از بهبودی از زخم دوئل، به ایرلند سفر کرد تا از دوستش لیدی کاترین همیلتون دیدن کند،[۷] دختر جان رایدر، اسقف اعظم توآم. او در نقاشی اثر فرانسیس ویتلی دیده می‌شود که از بالکن، بازبینی داوطلبان دوبلین را در ۴ نوامبر ۱۷۷۹، طی سفر ایرلندی‌اش، تماشا می‌کند.[۸]

حرفه

[ویرایش]

در پایان ۱۷۸۲، یکاترینا به روسیه بازگشت و توسط ملکه با استقبال مواجه شد. پسرش پاول به عنوان دستیار گریگوری پوتمکین خدمت می‌کرد و در ژانویه ۱۷۸۸ با زنی از طبقه پایین، آنا آلفرووا، ازدواج کرد، ولی بعداً او را ترک کرد و معشوقه‌اش شد. دخترش آناستازیا به ازدواج اجباری وادار شد، که با بدهی و چندین رسوایی پایان یافت.[۹][۱۰]

در ژانویه ۱۷۸۳، شاهزاده به دستور کاترین کبیر به عنوان مدیر آکادمی علوم روسیه (که اکنون به نام آکادمی علوم روسیه شناخته می‌شود) منصوب شد.[۵] او نخستین زن جهان بود که ریاست یک آکادمی ملی علوم را برعهده گرفت. به عنوان زبان‌شناس نیز مشهور بود و آکادمی را به سوی اعتبار فکری و علمی هدایت کرد. در اکتبر ۱۷۸۳، یکاترینا همچنین به عنوان نخستین رئیس Russian Academy تازه تأسیس منصوب شد و در ۱۷۸۹ پروژه‌ای برای ایجاد فرهنگنامه‌ای شش جلدی از زبان روسی راه‌اندازی کرد.[۵] در ۱۷۸۳، او نخستین زن خارجی بود که به عضویت افتخاری فرهنگستان علوم پادشاهی سوئد انتخاب شد و توسط دوستش بنجامین فرانکلین دعوت شد تا در ۱۷۸۹ نخستین زن عضو انجمن فیلسوفان آمریکا شود.

پانویس

[ویرایش]
  1. تلفظ در روسی: [jɪkətʲɪˈrʲinə rɐˈmanəvnə vərɐnˈtsovə ˈdaʂkəvə]

منابع

[ویرایش]
  1. Díaz-Cabal, Natalia Fernández (2 May 2024). A History of Women's Contributions to Linguistics: Words Gone with the Wind (به انگلیسی). Cambridge Scholars Publishing. ISBN 978-1-03-640450-5.
  2. Levitt, Marcus C. (1995). Early Modern Russian Writers, Late Seventeenth and Eighteenth Centuries. Gale Research Incorporated. pp. 65–68. ISBN 0-8103-5711-9.
  3. "Dashkova, Yekaterina Romanovna". Encyclopedia.com. Retrieved 28 February 2019.
  4. "Benjamin Franklin and Russia" (PDF). The Philosophical Age. St. Petersburg Center for History of Ideas: 58–61, 129. 2006. Archived from the original (PDF) on 19 August 2019. Retrieved 21 June 2010.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Dashkov, Catherina Romanovna Vorontsov, Princess" . Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Vol. 7 (11th ed.). Cambridge University Press. p. 844.
  6. "The Dashkov Medals". Edinburgh University Library, Special Collections and Archives.
  7. The Memoirs of Princess Dashkova|Duke University Press |date=2003 |page=149
  8. "Francis Wheatley, Portrait, Landscape and Figure Painter – Irish Artists".
  9. Montefiore, Simon Sebag (2001). Prince of Princes: The Life of Potemkin. Macmillan. ISBN 978-0-312-27815-1.
  10. "CHAPTER TWO: Was She or Wasn't She? Only her Empress Knew for Sure".

پیوند به بیرون

[ویرایش]