گیزلا سوابیا
| گیزلا سوابیا | |
|---|---|
| امپراتریس مقدس روم | |
| تصدی | ۱۰۲۷–۱۰۳۹ |
| تاجگذاری | ۲۶ مارس ۱۰۲۷ کلیسای سن پیترو، رم |
| تاجگذاری | ۲۱ سپتامبر ۱۰۲۴ کلیسای جامع کلن |
| زاده | ۹۹۰ شوابن |
| درگذشته | ۱۵ فوریه ۱۰۴۳ (۵۲−۵۳ سال) گسلار |
| آرامگاه | |
| همسر(ان) | برون اول، کنت برانسویک ارنست اول، دوک سوابیا کنراد دوم |
| فرزند(ان) more... | لیودولف، مارگراف فریسیا ارنست دوم، دوک سوابیا هرمان چهارم هاینریش سوم ماتیلدا فرانکونیا |
| خاندان | کنرادینز |
| پدر | هرمان دوم، دوک سوابیا |
| مادر | گربرگای بورگوندی |
گیزلا سوابیا (انگلیسی: Gisela of Swabia; ۹۹۰ – ۱۰۴۳) او از سال ۱۰۲۴ تا ۱۰۳۹ ملکه آلمان و از سال ۱۰۲۷ تا ۱۰۳۹ ملکه امپراتوری مقدس روم بود که حاصل سومین ازدواجش با امپراتور کنراد دوم بود. او مادر امپراتور هنری سوم بود. او در سال ۱۰۱۵ نایبالسلطنه سوابیا برای پسر خردسالش، دوک ارنست دوم سوابیا، بود، اگرچه به نظر میرسد در آن زمان شوهرش کنراد زمام امور حکومت را در دست داشت و این منجر به دشمنی بین ناپدری و پسرخواندهاش شد.
او یک ملکه فعال بود و نمونهای از سنتی بود که در آن، تا دوره هوهنستاوفنها، ملکه و ملکه به عنوان کنسورس رگنی (شریک حاکم پادشاه یا امپراتور)، نقش اساسی در حکومت داشتند و اغلب در تهیه اسناد یا حتی صدور اسناد به نام خود مداخله میکردند. او در سال ۱۰۳۷ به عنوان نایبالسلطنه شوهر غایبش سلطنت کرد.
اوایل زندگی
[ویرایش]گیزلا دختر دوک هرمان دوم سوابیا و گربرگا از بورگوندی، دختر شاه کنراد صلحجو بود. هر دو والدین او از نوادگان شارلمانی بودند. بر اساس لوحی که هنگام کشف مقبره او پیدا شد، او در ۱۱ نوامبر ۹۹۹ به دنیا آمده است، اما این تاریخ را نمیتوان با سوابق ازدواجهای او تطبیق داد.
گیزلا ابتدا حدود سال ۱۰۰۲ با کنت ساکسون برون اول برونسویک ازدواج کرد. پس از مرگ برون، ازدواج دوم او حدود سال ۱۰۱۲ با فرزند بابنبرگ، ارنست، بود که پس از مرگ برادر گیزلا، دوک هرمان سوم، توسط شاه هنری دوم آلمان به دوک سوابیا منصوب شده بود و هدفش مشروعیت بخشیدن به خود به عنوان وارث او بود. پس از مرگ زودهنگام ارنست در سال ۱۰۱۵، گیزلا نایبالسلطنه پسر خردسالشان، دوک ارنست دوم سوابیا، شد.
ملکه
[ویرایش]سومین ازدواج گیسلا که قبل از ژانویه ۱۰۱۷ رخ داد، با کنراد دوم بود که در سال ۱۰۲۴ به عنوان پادشاه آلمان انتخاب شد و در سال ۱۰۲۷ امپراتور امپراتوری مقدس روم شد. به گفته تیتمار از مرسبورگ، اسقف اعظم آریبو از ماینز از تاجگذاری او به عنوان ملکه خودداری کرد زیرا گیسلا و کنراد بیش از حد با هم خویشاوند بودند، این زوج هر دو از نوادگان شاه هنری فاولر بودند. در عوض، او سیزده روز پس از تاجگذاری کنراد توسط اسقف اعظم پیلگریم از کلن تاجگذاری و مسح شد. لیبر ژرنیوم (متن مربوط به نسلها از خلقت تا عیسی مسیح) خوانده شد - آیینی با اهمیت بسیار زیاد که نماد تولد یک سلسله جدید است. به همین دلیل، هنری دوم او را به عنوان نایبالسلطنه پسرش، پوپو اهل تریر، جایگزین کرد که این امر منشأ اختلاف بین کنراد و هنری شد
گیسلا نقش فعالی در سیاست داشت و در شوراهای امپراتوری شرکت میکرد. همچنین، در چندین شورای کلیسا شرکت داشت. او از دختران خواهرش ماتیلدا، سوفی و بئاتریس، که بعدها به ترتیب بر بار و توسکانی حکومت کردند، مراقبت میکرد.
در سال ۱۰۲۷، او بین کنراد و پادشاه رودولف سوم بورگوندی، عمویش، میانجیگری کرد که منجر به توافق صلح در موتن، نزدیک بازل، شد. رودولف حق جانشینی شوهرش را در بورگوندی به رسمیت شناخت.
او سعی کرد بین کنراد و پسرش ارنست دوم، دوک سوابیا، که بارها علیه ناپدری خود شورش کرده بود، میانجیگری کند. با این حال، تمام تلاشهای او بینتیجه ماند، زمانی که در سال ۱۰۳۰، ارنست از اقدام علیه دوست و دست نشاندهاش ورنر اهل کیبورگ و تحمیل صلح خودداری کرد. او مجبور شد تسلیم شود و سوگند عمومی یاد کند که در صورت هرگونه اقدامی علیه پسرش که از سوی امپراتوری طرد شده بود، انتقام نگیرد. در نهایت، ارنست در مبارزه با کنت مانگولد جان خود را از دست داد، که توسط اسقف وارمن از کنستانس (سرپرست هرمان، پسر کوچکترش که در آن زمان دوک جدید شده بود) مأمور شده بود تا صلحی را که توسط ارنست، ورنر و افرادشان نقض شده بود، دوباره برقرار کند.
در سال ۱۰۳۲، او با موفقیت از طرف شاه میشکو دوم لامبرت، که دوباره مورد لطف کنراد قرار گرفته بود، وساطت کرد.
او مدتها از اهداکنندگان و حامیان کلیسای جامع اشپایر بود و توجه زیادی به توسعه فرهنگ یادبود خانوادهاش در آنجا داشت.
پس از مرگ کنراد در سال ۱۰۳۹، او و پسرش هنری سوم رهبری روند سوگواری را بر عهده داشتند.
در طول دهه ۱۰۳۰، او نقش مهمی به عنوان حامی جنبش اصلاحات کلیسای جدید ایفا کرد. در سال ۱۰۳۷، او به عنوان نایبالسلطنه از طرف کنراد که برای مقابله با بحران جدید به ایتالیا بازگشت، حکومت کرد.
ملکه در سال ۱۰۴۳ بر اثر اسهال خونی در کاخ امپراتوری گوسلار درگذشت. او در غار کلیسای جامع اشپایر، آلمان، به همراه چندین امپراتور و دیگر اعضای خانواده امپراتوری به خاک سپرده شد.
ظاهر و شخصیت
[ویرایش]گیزلا به خاطر «جذابترین ظاهرش» شناخته میشد. مقبره گیزلا در اشپیر در سال ۱۹۰۰ باز شد و جسد مومیایی شده او با قد ۱۷۲ سانتیمتر (۵ فوت و ۸ اینچ) و موهای بلند و بور پیدا شد.
گیزلا جاهطلب، باهوش و پرانرژی بود. او به عنوان «همراه ضروری» برای شوهرش، اغلب در حلقه کوچک مشاوران او مقتدر و قاطع عمل میکرد. برخلاف کنراد، او تحصیلکرده بود، بنابراین کنراد اغلب امور کلیسا را به او میسپرد.
ازدواجها و فرزندان
[ویرایش]بهطور خصوصی، رابطه این زوج سلطنتی نیز هماهنگ تلقی میشد، اگرچه دشوار است که بدانیم آیا آنها یکدیگر را دوست داشتند یا خیر. ولفرام احتمال استفاده از کنترل بارداری را مطرح میکند، زیرا آنها پس از رسیدن به سن ۳۵ سالگی دیگر فرزندی نداشتند. به نظر میرسد بین این زوج و پسرشان هنری سوم مشکلاتی وجود داشته است. هنری گاهی اوقات از کنراد انتقاد میکرد و پس از مرگ کنراد، در یک مشاجره تلخ، گیزلا به هنری (که اکنون تنها فرزندی بود که از او باقی مانده بود) گفت که او قبل از او خواهد مرد.
هاشنر معتقد است که او حتماً عاشق کنراد بوده است، کسی که احتمالاً بهترین سالهای زندگیاش را با او گذرانده و در رأس حکومت با هم بودهاند. آموزش و پرورش هنری جوان نیز مطابق میل او بود. پس از مرگ کنراد، او سعی کرد نقش قبلی خود را به همراه هنری سوم ادامه دهد (زیرا همسر هنری، گون هیلدا از دانمارک، فوت کرده بود)، اما امپراتور جدید به شدت با این ایده مخالف بود، که منجر به درگیری بین مادر و پسر شد. قبل از سال ۱۰۴۱، او هنوز هم به دربار رفت و آمد داشت. با این حال، پس از این سال، او به گوسلار بازنشسته شد.
گیزلا و برون اول، کنت برانزویک:
- لیودولف، مارگراف فریزیا (حدود ۱۰۰۳–۲۴ ژانویه ۱۰۳۸)
- دختر (حدود ۱۰۰۴ - ?)، با کنت تیمو دوم فرمباخ ازدواج کرد
- گیزلا (حدود ۱۰۰۵ - حدود ۱۰۵۲)، با کنت برتولد سانگرهاوزن ازدواج کرد.
گیزلا و ارنست اول، دوک سوابیا:
- ارنست دوم، دوک سوابیا (حدود ۱۰۱۳–۱۷ اوت ۱۰۳۰)
- هرمان چهارم، دوک سوابیا (حدود ۱۰۱۵–۲۸ ژوئیه ۱۰۳۸)
گیزلا و کنراد دوم، امپراتور مقدس روم:
- هنری سوم، امپراتور روم مقدس (۲۸ اکتبر ۱۰۱۷–۵ اکتبر ۱۰۵۶)
- ماتیلدا (۱۰۲۷ - ژانویه ۱۰۳۴)، نامزد هنری اول فرانسه
- بئاتریکس (حدود ۱۰۳۰–۲۶ سپتامبر ۱۰۳۶)
تصاویر فرهنگی
[ویرایش]در آلمان، مطالعات و نمایشگاههای جدیدی در مورد گیزلا، که زمانی به همراه همسر و خانوادهاش تقریباً فراموش شده بودند، همراه با علاقه اخیر به زنان سلطنتی و همچنین زنان امپراتوری، ظهور کردهاند. گیزلا اغلب به عنوان زنی جاهطلب، باهوش و با اراده قوی به تصویر کشیده میشود که با این وجود، شریک وفادار همسرش نیز بود و با او یک تیم هماهنگ تشکیل داد، به جای اینکه «سیاستهای خود را دنبال کند».
تاریخنگاری
[ویرایش]ویپو، وقایعنگار بورگوندی، گیسلا را به عنوان مظهر ویژگیهای زنانه و مردانه، و همچنین تقوا و تواناییهای سیاسی ذاتی و پرورشیافته توسط تجربه، ستایش کرد. به گفته ویپو، او به لطف «پاکدامنی مردانه» خود، که حمایت شاهزادگان، مردم و امپراتور را به دست آورد، به تاجگذاری رسید. او همچنین از سایر مشاوران امپراتوری ارجمندتر بود.
مداخله گیسلا نقش محوری خود و همچنین همسران امپراتوری بهطور کلی در دولت را نشان میدهد. در میان ۱۹۱ مورد (از ۲۴۸ دیپلمات، که ۷۸ درصد را تشکیل میدهد) که در آنها میانجیگری صورت گرفت، او در ۱۵۵ مورد (۸۵ درصد) مداخله کرد که بسیاری از آنها به همراه پسرش، هنری سوم آینده، انجام شد. گیسلا تنها میانجی در ۳۳ دیپلمات بود. از این تعداد، ۱۲ مورد از ۱۴ مورد آخر (که پس از اقامت این زوج در ورونا صادر شد) برای دریافتکنندگان ایتالیایی بود.
هوشنر معتقد است که اگرچه او هرگز فرصت نداشت مسئولیت بالاترین تصمیمات در دولت را به تنهایی بر عهده بگیرد، اما گیزلا سهم قابل توجهی در حکومت سلطنتی-امپراتوری داشت و در تثبیت حکومت مرکزی نقش بسزایی داشت و در نتیجه سلسله جدید را شکل داد. او به عنوان امپراتور آگوستا و کنسولهای سلطنتی، توسط معاصرانش به عنوان حاکم مشترک در نظر گرفته میشد (اگرچه در اسناد، عنوان دوم فقط به صورت پراکنده و تقریباً منحصراً در دیپلماتهای اعطا شده به ایتالیاییها استفاده میشد - دلیل این استفاده نادر این بود که ملکه قبلی، کونیگونده لوکزامبورگ، نتوانسته بود خود را در صدراعظمی همسرش، هنری دوم، تثبیت کند. زی اظهار میکند که این همچنین نشان میدهد که چگونه این عنوان معیار مفیدی برای سنجش نفوذ یک ملکه در دولت است). هاشنر موفقیت او را به عنوان میانجی بین کنراد و رودولف سوم بسیار بالا ارزیابی میکند، اما خاطرنشان میکند که در سال ۱۰۳۳، ادعای کنراد بر تخت بورگوندی و لشکرکشی ناشی از آن بر اساس قانون امپراتوری بود (زیرا کنراد جانشین امپراتور هنری دوم بود) نه حق وراثت گیزلا که در بورگوندی ظاهر نشد.
او از بستگانش بسیار حمایت میکرد. به عنوان مثال، خویشاوند او، اسقف اعظم باردو از ماینز، حرفه خود را مدیون حمایت او بود. با این حال، او هرگز در انتخاب کنراد بالاتر از هر کس دیگری، از جمله خانواده، تردید نکرد.
در حالی که نقش او در امور مذهبی ضروری بود، ولفرام مینویسد که اشتباه است فرض کنیم که کنراد از امور کلیسایی غافل شده و گیزلا را به عنوان تنها مبتکر سیاستها رها کرده است، زیرا دولت قرون وسطایی یک دولت مدرن نبود «و گیزلا به عنوان معادل قرون وسطایی یک وزیر کابینه منصوب سیاسی برای دین و آموزش عمل میکرد که توسط یک وزیر امور خارجه - در این مورد، پوپو از استاولوت - که از خدمات مدنی حرفهای گرفته شده بود، کمک میشد». ولفرام معتقد است که اکثر منصوبان گیسلا و کنراد از نظر فکری افراد بسیار خوبی بودند.
زی اظهار میکند که نقش ملکهها و امپراتریسها به عنوان میانجی و درخواستکننده، پیش از این در دوران اتونیها به خوبی تثبیت شده بود؛ با این حال، تعداد دفعاتی که گیسلا این نقشها را ایفا کرد، از همه امپراتریسها و ملکههای دیگر در قرون وسطی پیشی گرفت. علاوه بر این، نقش او به عنوان میانجی بین کنراد و مخالفانش، چه در داخل و چه در خارج از امپراتوری، قابل توجه بود. قدرت او در سیاستهای کلیسایی در این واقعیت نشان داده شد که میتوانست نامزدهای مرتبط با خود را به مناصب اسقفی منصوب کند.
افسانهها
[ویرایش]داستانهای زیادی در مورد ازدواجهای او (مردانی که با او ازدواج کردند، همگی پتانسیل تبدیل شدن به پادشاه آلمان را داشتند و در نهایت، کنراد این کار را کرد) و مرگ شوهر دومش، ارنست (شوهر اول، برون، نیز به مرگ غیرطبیعی توسط میلو، کنت آمنسلبن، در خانه خودش کشته شد) گفته شده است. ارنست در حین شکار در شرایط مشکوکی، با تیر یکی از ملازمانش کشته شد. او قاتل خود را بخشید و ظاهراً به گیزلا (که گفته میشد توانایی پیشبینی آینده را دارد) در مورد ازدواج بعدیاش هشدار داد. همچنین دو روایت وجود دارد که میگوید کنراد، گیزلا را ربوده است. مورخان این موضوع را بیدلیل رد نمیکنند. ولفرام میگوید که این امر ممکن بود، زیرا کنراد ممکن بود نگران این باشد که امپراتور دوباره ازدواجی را ترتیب دهد که با منافع خاندان ورمز برای گیزلا مغایرت داشته باشد، مانند کاری که در سال ۱۵۱۲ انجام داده بود. با این حال، به گفته ولفرام، این دو روایت با افزودن جزئیات خیالی یا نادرست، اعتبار خود را تضعیف کردهاند. دوم اینکه، تیتمار از مرسبورگ تنها به دلیل خویشاوندی نزدیک از این ازدواج انتقاد کرد و نه هرگونه رفتار خشونتآمیز، در حالی که در جای دیگری چنین آدمربایی خشونتآمیزی را که شامل خانواده خودش نیز میشد، بازگو میکند. گفته میشود که پسر اول گیسلا و کنراد، که او نیز کنراد نام داشت، در لیمبورگ درگذشت (یا هنگام شکار کشته شد یا از صخره افتاد)، بنابراین گیسلا کنراد را متقاعد کرد که ساکن اجدادی را به خاک مقدس تبدیل کند. به همین دلیل بود که در ۱۲ ژوئیه ۱۰۳۰، آنها سنگ بنای صومعه لیمبورگ را گذاشتند و سپس سوار بر اسب به سمت اشپایر رفتند، جایی که ظهر اولین سنگ کلیسای جامع اشپایر را قرار دادند.
هنرهای معاصر
[ویرایش]گنجینهای از جواهرات طلایی شامل ۲۵ قطعه توسط کارگران ساختمان کشف شد. در سال ۱۹۱۳، اتو فون فالکه این کشف را منتشر کرد و آن را به گیسلا نسبت داد. از آن زمان، اغلب آن را «جواهرات گیسلا» یا «گنج گیسلا» مینامند. به گفته فرانکفورتر روندشائو، این گنجینه «مهمترین گواه جواهرات طلای قرون وسطی» محسوب میشود. با این حال، بحثهای زیادی در مورد تاریخها، محل واقعی پیدایش گنجینه و مالک آن وجود دارد. بهطور کلی توافق شده است که این قطعات از دورههای مختلف آمدهاند. در نمایشگاهی در سال ۲۰۱۷ در موزه زمینهای دارمشتات، استدلال شد که این جواهرات در زمینی در نزدیکی ویسبادن پیدا شدهاند و برخی از قطعات، جعلیات قرن نوزدهمی هستند که برای ترغیب امپراتور ویلهلم دوم به خرید آنها با قیمتی گزاف ساخته شدهاند. مچتیلد شولتز-دورلام این نظریهها را رد میکند و ادعا میکند که این گنجینه واقعی است و محل پیدا شدن آنها ماینتس است، اما معتقد است که این گنجینه، به همراه بیشتر قطعاتی که در قرن یازدهم ساخته شدهاند، باید با اگنس پواتو، عروس گیسلا، مرتبط باشند. چارلز تی. لیتل از موزه هنر متروپولیتن، با تکیه بر تاریخی که توسط هیلترود وسترمن-آنگرهاوزن و هرمان فیلیتز به عنوان اواخر قرن دهم شناسایی شده است و همچنین با تکیه بر تأثیر بیزانس، این گنجینه را به تئوفانو مرتبط میداند. پیتر لاسکو تاریخ اواخر دوره کارولنژی را پیشنهاد میکند. قابل توجهترین قطعه، استخوان نازکنی با شکل عقاب (یا طاووس) بود. اصالت آن هرگز مورد تردید قرار نگرفته است، اما آخرین تحقیقات نیز نتوانستهاند تاریخ مشخصی را تعیین کنند. بیرگیت هایده معتقد است که این تاریخ یا بسیار زودتر از تاریخ فرضی نیمه دوم قرن نهم (بنابراین کارولنژی متاخر) یا بین ۹۷۵ تا ۱۰۲۵ بوده است.
انجیلهای طلایی هنری سوم، که به سفارش هنری سوم ساخته شده است، هم به خودش و هم به مادرش ادای احترام میکند. تصویری که گیسلا و کنراد را قبل از مسیح نشان میدهد (برگ ۲v) ذکر شده است. این زوج به عنوان شرکای حاکم، هر دو با تاج، دریافت کننده نعمتهای الهی و مرتبط با چهرههای الهی از طریق زینت، به تصویر کشیده شدهاند و رنگ لباسهایشان با هم مطابقت دارد (این ویژگیها در تصویر هنری سوم و اگنس پواتو نیز به کار رفته است. اشکهای کنراد نشان داده شده است که یادآور مشاجره قبلی بین پدر و پسر است که گفته میشود کنراد در آن گریه کرده و از حال رفته است (هنری سوم رفتار خود را موجه میدانست و به نظر میرسد این تصویر نیز همین را نشان میدهد).
مجسمهسازی
[ویرایش]در اشپایر، گروهی از مجسمهها وجود دارند که نمایانگر سالیها (گیسلا، کنراد دوم، هنری سوم، هنری چهارم، هنری پنجم و چهرههای فرعی) هستند که حدود سالهای ۱۹۳۰–۱۹۴۰ توسط لودویگ کاور (مجسمهساز، متولد ۱۸۶۶ در باد کروزناخ، درگذشته ۱۹۴۷ در باد کروزناخ) ساخته شدهاند و به سفارش ویلهلم فریک، وزیر کشور رایش، ساخته شدهاند. همچنین مجسمههایی از کنراد، گیسلا، هنری سوم، هنری چهارم و برتا در تالار کایزر کلیسای جامع وجود دارد که در قرن نوزدهم ساخته شده است.
نثر
[ویرایش]گوتلوب هاینریش هاینزه (۱۷۶۶–۱۸۵۳) کتاب دو جلدی «آیدا فون شوابن. انکلین در کایزرین گیسلا» را دربارهٔ آیدا فون السدورف، که در اینجا دختر ارنست دوم است، نوشت. آیدا احتمالاً نوه گیسلا از طریق ارنست یا از طریق لیودولف بود.
«زن صومعه» رمانی است که در سال ۲۰۱۳ توسط کلودیا و نادیا بینرت نوشته شده و دربارهٔ اوتا فون نامبورگ است. او در صومعه گرنرود تحصیل کرده و سپس ندیمه ملکه گیزلا شده است. گیزلا الگوی او به عنوان یک زن قوی شد. او مجبور شد زوج سلطنتی را ترک کند تا با اکهارد فون مایسن ازدواج کند، کسی که دوستش نداشت. با وجود این، او در رابطهای افلاطونی با برادر شوهرش هرمان و پروژه مشترکشان برای ساخت یک کلیسای جامع در نامبورگ تسلی یافت.
تئاتر
[ویرایش]در سال ۱۸۱۸، آگوست فون کوتزبوئه نمایشنامه چهار پردهای گیزلا را نوشت. شخصیتهای اصلی شامل گیزلا، همسرش کنراد پیر و کنراد جوان بودند. نمایشنامه تراژیک ارنست، هرتزوگ فون شوابن در سال ۱۸۱۸، نوشته لودویگ اولاند، اولین اثری است که به بررسی تضاد درونی گیزلا بین عشق مادرانه به ارنست و نقشهای او به عنوان همسر و حاکم کنراد میپردازد.
در سال ۱۸۶۷، آلبرت دولک نمایشنامه شش پردهای کنراد در زوایت را منتشر کرد که داستان کنراد، گیزلا، پسرانش ارنست و هنری، همسر ارنست، اگنس، را شرح میدهد.
یادبود گیسلا یکی از پنج ملکه (به همراه آدلاید ایتالیا، تئوفانو، کونیگونده لوکزامبورگ و اگنس پواتو) است که به عنوان ستونهای قدرت معرفی شدهاند و شهر اینگلهایم آم راین یادبود آنها را بر عهده دارد. شش ستون سنگی در دروازه هایدزهایم وجود دارد که زندگی و آثار آنها را به نمایش میگذارد. هر پنج ملکه زمانی در کایزرفالتس (اقامتگاه امپراتوری) در اینگلهایم اقامت داشتند.
منابع
[ویرایش]- Braunschweigisches Biographisches Lexikon, Appelhans 2006, شابک ۳-۹۳۷۶۶۴-۴۶-۷
- Brandenburg, Erich (1928). Probleme um die Kaiserin Gisela (به انگلیسی).
- NDB biography of Gisela
- Huschner, Wolfgang (1990). "Kaiserin Gisela: Klügste Beraterin Konrads II.". In Uitz, Erika (ed.). Herrscherinnen und Nonnen: Frauengestalten von der Ottonenzeit bis zu den Staufern (به آلمانی). Deutscher Verlag der Wissenschaften. p. 127. ISBN 978-3-326-00565-2. Retrieved 20 September 2022.
- Falke, Otto von; Kunstwissenschaft, Deutscher Verein für (1913). Der Mainzer Goldschmuck der Kaiserin Gisela (به آلمانی). In Kommission der Verlags für Kunstwissenschaft. Retrieved 22 August 2022.
- Ennen, Edith (1994). Frauen im Mittelalter (به آلمانی). C.H. Beck. ISBN 978-3-406-37799-0. Retrieved 22 August 2022.
- Foerster, Anne (2018). Die Witwe des Königs zu Vorstellung, Anspruch und Performanz im englischen und deutschen Hochmittelalter. Ostfildern: Jan Thorbecke Verlag. ISBN 978-3-7995-4376-7.
- Zey, Claudia (2008). "Frauen und Töchter der salischen Herrscher". In Struve, Tilman (ed.). Die Salier, das Reich und der Niederrhein (PDF) (به آلمانی). Böhlau. pp. 52, 53. ISBN 978-3-412-20201-9. Retrieved 12 October 2022.
- Wolfram, Herwig (1 November 2010). Conrad II, 990-1039: Emperor of Three Kingdoms (به انگلیسی). Penn State Press. p. 367. ISBN 978-0-271-04818-5. Retrieved 22 August 2022.
- Boshof, Egon (2008). Die Salier (به آلمانی). W. Kohlhammer Verlag. p. 312. ISBN 978-3-17-020183-5. Retrieved 22 August 2022.
- Weinfurter, Stefan (1999). The Salian Century: Main Currents in an Age of Transition (به انگلیسی). University of Pennsylvania Press. p. 16. ISBN 978-0-8122-3508-1. Retrieved 22 August 2022.
- Kagay, Donald Joseph; Villalon, L. J. Andrew, eds. (2003). Crusaders, Condottieri, and Cannon: Medieval Warfare in Societies around the Mediterranean. Koninklijke Brill NV.
- Nash, Penelope (2017). Empress Adelheid and Countess Matilda: Medieval Female Rulership and the Foundations of European Society. Palgrave Macmillan.
- "Women in power 1000–1100" from Guide2womenleaders.com, last accessed January 15, 2007
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Gisela of Swabia». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵.