پرش به محتوا

گورستان خالد نبی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

گورستان و زیارتگاه خالدنبی، در فاصلهٔ ۹۰ کیلومتری شمال شرق شهرستان گنبد کاووس، ۵۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان کلاله، که ۶ کیلومتری روستای گچی سو و نزدیک آی تمر از توابع بخش مراوه تپه و برفراز قلهٔ کوه گوگجه‌داغ واقع شده است. قلهٔ کوه گوگجه‌داغ که در بین مردم به قلهٔ «قدرت» یا گوج (گوژ) به زبان ترکمنی نیز معروف است، حدود ۷۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. به دلیل دوری راه و نبود وسیلهٔ نقلیه و کمبود تسهیلات رفاهی در محل و همچنین گرمای شدید تابستان و سرمای زمستان، بهترین زمان برای دیدار از آن، ماه‌های فروردین و اردیبهشت و خرداد است. در نزدیکی و پایین‌تر از بقعه طلحه‌جان، بقعه‌های عالم‌بابا و چوپان‌عطا و درّه‌ای به نام پنج‌شیر و همچنین چشمهٔ خضردندان، قرار دارند. طبق روایات رایج بین اهالی، عالم‌بابا پدر همسر خالدنبی و چوپان‌عطا، شبان خالدنبی یا یکی از اولیای گمنام یا یکی از همراهان وی بوده‌است که همگی آن‌ها مورد توجه و احترام ترکمن‌ها هستند.

در قسمت شرق بقعهٔ چوپان‌عطا و پیوسته به آن و بر روی یک رشته تپه ماهورهای خاکی که ارتفاع آن‌ها به مراتب کمتر از ارتفاع محل بارگاه خالد‌نبی است، گورستان بزرگی وجود دارد که حدود ۶۰۰ سنگ گور استوانه‌ای تا بلندای ۲ متر در آن دیده می‌شود.[۱]

بیشترین دلیل بازدید و حضور گردشگران داخلی و خارجی از این گورستان تاریخی مشاهدات مردم محلی و اهالی آن منطقه از فعالیت‌های ماورالطبیعه در این گورستان و اطراف آن است، که باعث به وجود آمدن خرافات و ایجاد باورهایی میان مردم شده است.

معرفی و شرح زندگی خالدنبی

[ویرایش]

یکی از پیامبران عرب بعد از عیسی خالد نبی غیث بن سنان عبسی بود، که در گفتگوی محاوره‌ای ترکمنان، ایشان را «حالت نبی» می‌نامند.[۲]

به نقل از کتاب ناسخ التواریخ، خالد بن سنان شش هزار و یکصد و بیست و سه سال بعد از به دنیا آمدن آدم و در سال ۵۳۰ میلادی به مقام نبوت رسیده و مردم زمان خود را به شریعت «اسماعیل ذبیح اله» دعوت می‌کند. او در سرزمین عدن که در یمن می‌باشد، می‌زیسته و از قبیلهٔ «بنی عبس بغیض» بوده‌است. در آن زمان در ایران، خسرو انوشیروان پادشاهی می‌کرد و آیین زرتشت مذهب رسمی اکثر ایرانیان بود.[۳] فاصلهٔ زمانی بین ظهور خالدنبی و ولادت محمد چهل سال است. به طوری که دختر خالد نبی در دوران پیری با محمد دیدار می‌کند و به آیین اسلام ایمان می‌آورد.

در کتاب تفسیر روح البیان قسمت اول صفحه ۵۵۱ روایتی از قول کلبی نقل شده که طبق آن روایت، مابین پیامبری عیسی و محمد چهار نبی تبلیغی بوده که ۳ تن از آن انبیاء از بنی اسرائیل و یکی از آنان عرب بوده‌است که همان خالد بن سنان می‌باشد.[۴] به نقل از کتاب تفسیر روح المعانی قسمت ششم صفحه ۱۰۴ از نظر تاریخی، پیامبری خالد بن سنان از نظر شهاب محقق می‌باشد. عین روایت چنین است: (و صحح الشهاب انه من الانبیاء) ترجمه: شهاب ثابت کرده‌است که او از انبیاء می‌باشد. پیامبری وی از نظر شریعت ثابت شده‌است و همچنین کتاب تفسیر صاوی علی الجلالین قسمت اول سوره مائده صفحه[۵] ۲۷۵ و نیز در حاشیه تفسیر الجلالین کلان در سوره مائده صفحه[۶] ۹۷ چنین می‌گوید: مابین پیامبری عیسی و محمد چهار نبی بوده‌است، که سه تن از آنان از بنی اسرائیل و چهارمی خالد بن سنان بوده‌است، که از طایفه عرب عبسی می‌باشد. محمد در مورد او گفته‌است: «نبی ضیعه قومه» و به نقل از تفسیر روح البیان قسمت سوم صفحه ۲۴۱ سوره یاسین[۷] خالد بن سنان عرب از طایفه بنی عبسی و از جانب خداوند برای هدایت قومش فرستاده می‌شود؛ و مابین پیامبری عیسی و محمد بوده و قبر او در ناحیه جرجان (جرجان زمین) در قله کوهی می‌باشد. عین متن روح البیان چنین است: «علی قلة جبل فی ناحیه جرجان».

حمدالله مستوفی، نویسندهٔ تاریخ گزیده آورده‌است: خالد بن سنان العبسی معاصر انوشیروان عادل بوده و به دین مسیح دعوت می‌کرد و در زمین بنی غطغان، در آن زمان آنجا آتشی از زمین درآمده بود، هر کس از نزدیکی آن عبور می‌کرد می‌سوخت. بعضی از اعراب آن آتش را به خدایی می‌پرستیدند. خالد ستایش آن را منع کرد و ایشان را به دین عیسی خواند. به او گفتند: تو آن آتش را دفع کن تا ما دین عیسی را قبول کنیم.آتش آهنگ ایشان کرد. خالد دره (داس) ای داشت، بر آن آتش می‌زد. رفیقان را گفت تا نعلین بر آن می‌زدند، بعد از ضرب بسیار آتش بگریخت و به چاهی فرورفت. خالد از عقب آتش به چاه فرورفت. بعد از زمانی بیرون آمد، جامه‌ها از عرق تر شده، اما نسوخته بود؛ و دیگر آن آتش کس ندید. خالد هر وقت که خواستی باران ببارد، سر به جیب فرو بردی و تا سر بر نیاوردی، باز نیستاد. به وقت وفات وصیت کرد که مرا بر فلان پشته دفن کنید و بعد از سه روز که شتر دم بریده بر سر گور آید، مرا از گور برآرید تا شما را هر چه تا قیامت خواهد بود حکایت کنم. چون وفات کرد قومش خواستند وصیت او به جای آوردن، نزدیکان او مانع شدند و گفتند این ننگ بر خود نپسندیم که مرده ما را از گور برآورند.[۸]

حاج عبدالجلیل آخوند جعفربای از علمای ترکمن صحرا و گنبد کاووس در جزوه‌ای تحت عنوان «فضیلت‌نامه خالد نبی» که به زبان ترکمنی نوشته می‌گویند: «خالد نبی که مردم مسلمان ترکمن نسل اندر نسل به زیارت بقعه ایشان مبادرت کرده‌اند، به شهادت کتب تاریخی، تفاسیر و به خصوص نوشته‌های ابن شهاب یکی از پیامبران الهی بوده‌است. به اعتقاد مردم مسلمان ترکمن، خالدنبی در بلندترین نقطه کوهی در شرق به خاک سپرده شده و شعرا در اشعارشان از ایشان یاد کرده‌اند»[۹]

ملا مسکین قلیچ شاعر ترکمن (۱۲۲۶ – ۱۲۸۳ ه‍.ش) در یکی از اشعارش می‌گوید: «بلند نیره خالد بن تیاندور» یعنی بر فرازش خالد نبی آرامیده‌است. در پایان قابل ذکر است که ترکمنان ساکن ترکمن صحرا و گنبدکاووس عمده‌ترین زائران زیارتگاه خالد نبی بوده و کرامات و معجزات بسیاری را به خالد نبی نسبت می‌دهند و در این باره داستان‌ها دارند.

پیشینهٔ پژوهش در بارهٔ گورستان

[ویرایش]

مجموعه تاریخی–فرهنگی خالد نبی به علت کوهستانی بودن و دشواری مسیر دسترسی و دوری راه کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته‌است. ظاهراً برای نخستین بار در کتاب «یک مسافرت زمستانی از استانبول به تهران» اثر جیمز بیلی فریزر از آن گفتگو می‌شود. این کتاب در سال ۱۸۳۸ چاپ شده‌است.

فریزر در جریان شرح مراسم خاکسپاری ترکمنان به قبرستان قدیمی گوکلان Goklan که بر بالای رودخانه اترک قرار گرفته‌است، اشاره می‌کند. او در این کتاب، تصمیم مردم را به انتقال و دفن مردگان خود از سرزمین خویش به مکان خالد نبی که جایگاه تدفین اجداد ایشان است، توضیح می‌دهد.

دیوید استروناخ دومین پژوهشگر خارجی است که این اثر را مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهد؛ و گزارش از گورستان خالد نبی در مقاله‌ای به نام «سنگهای ایستاده در ناحیه اترک» در مجله انگلیسی ایران IRAN (شماره xix سال ۱۹۸۱ میلادی) به چاپ می‌رساند.[۱۰]

بعدها این مکان توسط پژوهشگران ایرانی نظیر آقایان منوچهر ستوده (کتاب از آستارا تا استرآباد، جلد ۵)، رجبعلی لباف خانیکی (مقاله سنگ افراشته مزارات با خزر، مجله اثر شماره ۱۸ و ۱۹ سال ۶۸) و شهریار عدل مورد مطالعه قرار می‌گیرد تا اینکه در سال ۱۳۸۰ گورستان خالد نبی و مجموعه‌های وابسته به آن توسط کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان گلستان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. این گزارش حاصل بررسی و تحقیق در گزارش‌های پژوهشگران یاد شده و مطالعه و پژوهش دقیق (کتابخانه‌ای ومیدانی) نگارنده از دیدگاه‌های باستان‌شناسی، تاریخی و مردم‌شناسی است.

زیارتگاه

[ویرایش]
نمایی از بنای بقعهٔ چوپان آتا و کوهستان‌های پیرامونی

زیارتگاه خالد نبی به صورت بنایی مسقف با پلان چهار ضلعی و تعدادی پنجره و در ورودی می‌باشد، که در ورودی بقعه دارای طاق هلالی می‌باشد. پنجره‌ها و در ورودی فلزی (آهنی) ساده‌است و بر هیچ‌کدام از آن‌ها کتیبه تزیینی دیده نمی‌شود.

سقف آرامگاه خالد نبی از بیرون گنبدی سبز رنگ و شلجمی شکل است که کمربند و گنبد آن داخل هم رفته‌اند.

در داخل بقعه خالد نبی فقط صورت قبری ساده به شکل قبرهای پشته‌ای به ارتفاع حدود ۵/ ۱متر دیده می‌شود. این قبر فاقد کتیبه تاریخی می‌باشد. سقف بقعه بر روی دو ستون فلزی استوار شده‌است. بر روی یکی از تاقچه‌های پنجره تعدادی سنگ‌های کوچک طبیعی از جنس سنگ‌های رودخانه‌ای گذاشته شده‌است. این سنگ‌ها توسط هیئت امنای زیارتگاه و زائرین از محوطه بیرونی زیارتگاه و نیز از فضاهای گورستان قدیمی خالد نبی جمع‌آوری شده‌است.

در اطراف بقعه خالد نبی تعدادی اتاق یا زائرسرا برای اقامت و استراحت زائرین و یک باب مسجد و چندین سرویس بهداشتی و تعدادی آب انبار ساخته شده که ترکمن‌ها به این آب انبارها اصطلاحاً لاری می‌گویند. آب لاری‌ها توسط باران تأمین و به وسیلهٔ شیروانی‌ها و لوله‌های آب باران داخل منزل هدایت می‌شوند. متأسفانه به دلیل آنکه فصل بهار بهترین فصل برای بازدید از این‌مکان است، در طول سال نسبت به جذب توریسم در این مکان‌اقدامی صورت نمی‌گیرد.

بقعهٔ چوپان آتا

[ویرایش]

کمی دورتر از زیارتگاه خالدنبی و بر سر قلعه مسلط هزاره دره شمالی، بقعهٔ چوپان آتا وجود دارد. این بقعه به صورت بنایی ساده، مسقف با پلان چهار ضلعی است؛ که در هر ضلع آن یک پنجره با طاق هلالی قرار دارد. پنجره شمالی تبدیل به مدخل شده‌است. گنبد بقعه فلزی و به صورت نوک تیز شش ضلعی در مرکز سقف ساخته شده‌است؛ که دارای کمربندی می‌باشد. نمای خارجی بنا ساده و سیمان‌کاری شده‌است و نمای داخل بقعه نیز ساده، فاقد تزیین و کتیبه‌است. در داخل بقعه صورت قبری ساده بدون سنگ قبر دیده می‌شود.

بقعهٔ عالم‌بابا

[ویرایش]

بقعهٔ عالم‌بابا همانند بقعهٔ چوپان‌عطا از حیث شکل و پلان ساخته شده‌است. این بقعه یک بنای سادهٔ چهار ضلعی است که در هر ضلع آن یک پنجره وجود دارد. پنجرهٔ ضلع جنوبی آن تبدیل به مدخل و در ورودی با طاق هلالی شده‌است. سقف و گنبد این بقعه نیز مشابه گنبد بقعهٔ چوپان‌عطا است. در داخل بقعه فقط صورت قبری ساده بدون کتیبه دیده می‌شود. ساخت مرقد عالم‌بابا و چوپان‌عطا از سنگ‌های لونه‌محلی بوده‌است. در برابر در ورودی بقعه درخت کوچک نذر کرده‌ای وجود دارد که زائرین برای برآورده شدن حاجات خود به آن دخیل می‌بندند.

گورستان

[ویرایش]

در شرق بقعهٔ عالم‌بابا بر روی یک رشته تپه‌های خاکی که ارتفاع آن‌ها به مراتب کمتر از ارتفاع محل زیارتگاه خالد‌نبی است، گورستان وسیعی با منظره‌ای خیره‌کننده و عجیب موجود است که سنگ قبرهای آن به شکل استوانه‌هایی به ارتفاع ۲ متر و بیشتر دیده می‌شود. به نظر می‌رسد بیش از ۶۰۰ سنگ مزار در گورستان خالد‌نبی یافت می‌شود. پراکندگی این سنگ‌ها در دامنه‌های کوه مرکزی و کوه شرقی است و برخی دیگر از مجموعه سنگ مزارها به‌صورت‌های منفرد در تپه‌های اطراف که مسلط به هزار دره است، قرار گرفته‌اند.

دیوید استروناخ در سال ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ بیش از ۶۰۰ سنگ ایستاده یافت که در چندین محل وسعت یافته بودند. سنگ مزارهای این گورستان از سنگ‌های یکپارچه تراشیده شده و به شکل‌های استوانه‌ای و صلیبی هستند. در رسانه‌های عمومی سنگ‌ها اغلب به عنوان نمونه‌هایی از معماری وابسته به آلت جنسی معرفی می‌شود و یکی از جاذبه‌های مهم توریستی توصیف شده‌است. بازدید کننده‌ها، سنگ مزارهای استوانه‌ای را به عنوان آلت مرد توصیف کرده‌اند. به گفته برخی[چه کسی؟]، تشبیه این سنگ قبرها به آلت مردانه تشبیهی نادرست است و شکل ظاهری آن به این صورت است که کلاه خود در بالا و شال کمری مردان در پایین توصیف شده و سنگ قبرهایی که دو حلقه در پایین دارند، نشانگر شال پهلوانی بوده‌ که در آن دوره مورد استفاده قرار می‌گرفته‌است. همچنین، طول سنگ قبرها بسته به جایگاه آن شخص بلندتر یا کوتاه‌تر ساخته شده‌اند، قبر زن‌ها نیز به شکل سینه و سینه‌بند زنانه است و سطحی تخت دارد. همهٔ گورهای زنانه رو به شمال قرار گرفته‌اند. گفته می‌شود این گورستان متعلق به عصر پارینه سنگی است.[۱۱]

قبرستان سایت میراث ملی است که از سوی دولت ایران حفاظت می‌شود. متأسفانه بسیاری از سنگ قبرها تخریب شده و حفاظت مناسبی از این اثر فوق‌العاده صورت نمی‌گیرد.[۲]

قدمت و تاریخ مجموعه

[ویرایش]

متأسفانه تا کنون اطلاعات دقیقی از قدمت و پیشینهٔ این مجموعه در دست نیست. هر آنچه هست گمانه‌زنی‌های برخی پژوهشگران و افسانه‌های عامیانه‌ای است که از زبان بومیان منطقه سینه‌به‌سینه نقل گشته است.

زیارتگاه‌ها و گورستان

[ویرایش]

تعیین دیرینگی زیارتگاه‌ها، به‌ویژه گورستان‌ها بسیار دشوار و سخت است. هرگونه اظهار نظر در این مورد تا پیش از انجام یک برنامهٔ علمی و روشمند نظیر گمانه‌زنی و کاوش باستان‌شناسی می‌باید با احتیاط بیان شود. در این محل سه زیارتگاه و بقعه وجود دارد که هر یک در گوشه‌ای از کوه آرام گرفته‌اند. قرار گرفتن آن‌ها در ارتفاعات بلند و در مسیر دشوار، دلیل بر دیرینگی آن‌ها در بین ترکمن‌ها است.

این زیارتگاه‌های ساده برای تعیین تاریخ و قدمت، هیچ مدت زمان مشخصی را ارائه نمی‌دهند. شیوهٔ معماری، فنون و مصالح به‌کار رفته در ساخت آن به سبک معاصر است. چنانچه نوشتاری هم بر روی آن‌ها حجاری شده بود، به مرور زمان فرسوده و تخریب شده‌است. در یک نمونه از سنگ مزار کوچک که کتیبه دارد، قدمت آن را به هفتاد سال پیش می‌رساند. بر اساس مطالبی که به زبان فارسی نوشته شده و در داخل زیارتگاه موجود است، قبر اصلی، قبری ساده، فاقد کتیبه و متعلق به خالدنبی است.

به نظر می‌رسد یک نمونه از سنگ قبر کوچک که در پشت آن نقش و تزیین به صورت استخوان جناغی دیده می‌شود، متعلق به دورهٔ قاجار باشد. سنگ مزارهای افقی، معمولاً در گورستان‌های دورهٔ سلجوقی دیده می‌شود و قدمت آن‌ها به دورهٔ اسلامی سده‌های ۶ تا۸ هجری می‌رسد.

باورهای مردم در بارهٔ گورستان خالد نبی

[ویرایش]

قبر خالدنبی

[ویرایش]

در داخل زیارتگاه خالدنبی و بر روی مقبرهٔ وی پارچهٔ سفیدی کشیده‌اند، که بر روی آن نوارها و تکه‌پارچه‌های رنگی به صورت افقی دوخته و آویزان شده‌است که علت این اقدام مشخص نیست ولی در نزد ترکمنان، سنتی وجود دارد که هنگامی‌که فرد جوانی که تازه ازدواج کرده، جوانمرگ شود، برای وی علاوه بر سنگ مزار، نماد خاصی از جنس پارچه‌های سفیدی که بر روی آن نوارهای رنگی دوخته شده قرار می‌دهند.

سنگ شدن هندوانه‌ها

[ویرایش]

در داخل زیارتگاه خالدنبی و روی تاقچهٔ یکی از پنجره‌ها، تعدادی سنگ کروی شکل و گرد نگهداری می‌شود. این سنگ‌ها از محوطهٔ بیرونی امامزاده و از پای سنگ مزارها جمع‌آوری شده‌است. ترکمن‌ها عقیده دارند که این مکان جالیز هندوانه‌هایی بوده که بر اثر نفرین خالد‌نبی تبدیل به سنگ شده‌اند.

درخت نظر کرده

[ویرایش]

در مقابل در ورودی بقعهٔ عالم‌بابا، درختچهٔ کوچکی وجود دارد که از آن به عنوان درخت نظر کرده یاد می‌کنند. زائرین ترکمن برای برآورده شدن حاجات خود مانند فراوانی غلات، بهبودی زراعت، افزایش گله و رمه، به‌خصوص برای زایش زنان سترون و عقیم به آن دخیل می‌بندند و در جهت قبله به آن نخ گره می‌زنند. در خصوص درختان نظر کرده اضافه می‌شود که این درختان در کنار زیارتگاه‌ها و بقاع متبرکه می‌رویند که نظیر آن‌ها در استان گلستان علاوه بر خالدنبی، در زیارتگاه‌های آق امام شهرستان آزادشهر و تکیهٔ بابای روستای پاسنگ شهرستان مینودشت نیز دیده می‌شود. زائرین و متوسلین به آن‌ها اعتقاد دارند که این درختان توسط امامزادگان مورد لطف و عنایت قرار گرفته شده و هر یک از آن‌ها دارای قوه و روحی بزرگ هستند و توسل و دعا در برابر آن‌ها به منظور التجاه به درگاه قوه نموکنندهٔ آن‌ها است و از آن‌ها برآورده شدن حاجات خود را طلب می‌کنند.

سنگ مزارهای انسان‌وار

[ویرایش]

درمورد این سنگ قبرها روایات متعدد و متفاوتی وجود دارد. بعضی آنان را پیکرهٔ سنگ شده دشمنان خالدنبی می‌دانند که گرفتار خشم خداوند شده و به شکل سنگ درآمده‌اند و گروهی دیگر آنان را یاران پیر (خالدنبی) می‌پندارند که به امر خداوند برای مصون ماندن از آسیب دشمنان به سنگ تبدیل شده‌اند. طبق روایات خالد بن سنان که یکی از انبیاء الهی است، در حین فرار از دست قوم خورشید به قلهٔ کوه گوگجه داغ پناه می‌آورد و با یارانش به خواست خداوند به شکل سنگ در می‌آیند تا اسیر دشمنان نشوند.

سنگ مزارهای گورستان خالدنبی به شکل کله قوچ

[ویرایش]

در گورستان خالدنبی سنگ مزارهایی دیده می‌شود که به شکل کلهٔ قوچ حجاری و تراشیده شده‌اند. قوچ و شاخ قوچ در میان همه ترکمن‌ها و در قسمت‌های وسیعی از آسیای میانه به عنوان قدرت شناخته شده‌است. قوچ در نظرها یک حیوان بسیار پر قدرت و اسطوره‌ای است و چون مظهر باروری بوده و در گله زایش به‌وجود می‌آورد بنابراین در نظر مردم محترم بوده‌است. قوچ نیز به عنوان یکی از حیوانات شاخدار، از حیوانات منسوب به خورشید محسوب می‌گردد. متداول‌ترین نمادی که تاکنون قوم ترکمن آن را نگهداشته نقش شاخ قوچ است؛ نماد برکت و اقتدار و سمبل روح نیاکان. نقشی که همه جا دیده می‌شود: از شکل سنگ مزارهای سنگی و چوبی تا قرار دادن خود شاخ بر روی قبور و نقش آن در نمدهای ترکمنی و گلیم‌ها و قالی‌ها و در بافته‌ها و سر ستون خانه‌ها و مساجد.

تیرک برای درد دندان

[ویرایش]

در کنار و محوطه بیرونی زیارتگاه خالدنبی تیر چوبی دیده می‌شود که به چوب درمان یا چوب سرگرمی نیز معروف است. جنس چوب از جنس درختان روسی و بنام درخت سوور بوده، که در کنار چشمهٔ خضردندان می‌روییده است. ترکمن‌ها اعتقاد دارند که هر کس دندان درد دارد یا تمایل دارد که به دندان درد مبتلا نشود، بایستی از تیر چوبی یاد شده بالا برود و نوک آن را گاز بگیرد. بر اثر استفاده زیاد از این تیر چوبی، سطح خارجی آن بسیار صاف و صیقلی شده‌است به نحوی که بالا رفتن از آن به دشواری ممکن است.

چشمهٔ خضردندان

[ویرایش]

در مجاورت زیارتگاه خالدنبی، چشمهٔ آبی وجود دارد که آب آن عموماً در فصل بهار جریان دارد. به اعتقاد زائرین ترکمن آب این چشمه شفابخش است و برای خود به همراه می‌برند.

منابع

[ویرایش]
  1. پرثوه نامه، پیرامون تاریخ -فرهنگ و تمدن ایران زمین-استان گلستان-(علیرضا حصارنوی)
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ http://www.bbc.com/persian/iran-41213057
  3. ناسخ التواریخ
  4. تفسیر روح البیان قسمت اول صفحهٔ ۵۵۱
  5. تفسیر صاوی علی الجلالین قسمت اول سوره مائده صفحهٔ ۲۷۵
  6. تفسیر الجلالین کلان در سوره مائده صفحهٔ ۹۷
  7. تفسیر روح البیان قسمت سوم صفحه ۲۴۱ سوره یاسین
  8. تاریخ گزیده صص ۶۸ – ۶۷
  9. فضیلت نامه خالد نبی - مرحوم حاج عبد الجلیل آخوند جعفربای
  10. Stronach, David (1981). "Standing Stones in the Atrek Region: The Ḥālat Nabī Cemetery". British Institute of Persian Studies (به انگلیسی). doi:10.2307/4299712.
  11. Pinorest؛ پینورست. «قبرستان خالد نبی؛ شکل عجیب قبرها و رمز و رازشان». مجله پینورست. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۰-۱۹.