مردم گرجی
![]() | |
کل جمعیت | |
---|---|
۷ میلیون | |
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
![]() | |
زبانها | |
گرجی و دیگر زبانهای کارتولی | |
دین | |
اکثراً ارتدکس گرجی | |
گرجیها ქართველები |
---|
![]() |
ملیت |
|
کارتولیهای باستان |
|
زیرگروهها |
|
فرهنگ |
|
زبانها |
|
مذاهب |
|
نمادها |
|
کارْتْلُسْ |
گرجیها (به گرجی: ქართველები کارْتْوِلِبی kart'velebi) یک گروه قومی و ملت بومی قفقاز هستند.
گرجیها ۸۳ درصد جمعیت گرجستان را تشکیل میدهند و همچنین عدهای از آنها در ترکیه عدهای دیگر از آنها در آذربایجان، ارمنستان و روسیه بومی هستند. عدهای از گرجیها هم از ۴۰۰ سال پیش تاکنون در ایران حضور دارند. کشورهای دیگری که جمعیتی قابل توجه از گرجیها در آن ساکن هستند، عبارتند از: بعضی کشورهای اروپا، ایالات متحده آمریکا، روسیه و اسرائیل.
گرجیها اکثراً مسیحی ارتدکس و پیرو کلیسای ارتدکس گرجی هستند و همچنین گرجیهای ترکیه مسلمان سنی، گرجیهای ایران مسلمان شیعه و گرجیهای اسرائیل پیرو دین یهود هستند.
گرجیها به زبان مادری خود زبان گرجی سخن میگویند که زبان رسمی کشور گرجستان بوده و با خط گرجی یا کارتولی نوشته میشود که یکی از ۱۴ سیستم نوشتاری موجود در جهان است.
گرجیها به سبب جغرافیای سرزمین خود، همواره در حال دفاع در مقابل حملات بیگانگان بودهاند که مهمترین و مخربترین آنها حملهٔ مغول و حملات ایرانیان به گرجستان بودهاست.
گرجیها خود را از نسل کارتلوس میدانند و خود را «کارْتْوِلی» (kartveli) میخوانند.
وجه تسمیه[ویرایش]
یونانیان باستان، زمانی که ثروت گرجیها آنها را جلب نموده بود، پس از آشنا شدن با مردم کشاورز گرجستان، آنها را "گئورگوس" (به معنای "کشاورز") و سرزمینشان را "گئورگیا" (به معنای "کشاورزی") نامیدند؛ و اکثر قریب به اتفاق نامهای امروزی برای گرجیها و گرجستان، از نامهایی که یونانیها برای گرجیها انتخاب کردند، نشأت میگیرد.[۲]
گرجیها خود را کارتوِلی (کارتوِل - ی) مینامند زیرا خاستگاه آنها به کارتلی شهرت دارد، که این نامها به یک خدای نیمه اساطیری معروف به کارتلوس - نیای مردم گرجی - مربوط است. اما همانگونه که در مورد اصطلاحات نژادی معمول است، ملتهای دیگر برای گرجیها از نامهایی استفاده کردهاند که هیچ ربطی به کلمهٔ کارتولی ندارد. با اشتقاق از کلمهٔ ایوری (ایبری یا همان ایبریا - نام باستانی گرجستان)، ایرانیها و ارمنیهای باستان، آنها را ویرسهن مینامیدند، عربها و ایرانیهای زمان حال، آنها را جورجی و گرجی، و غربیها، جرجن،[۳] و روسها گروزن مینامند.
گرجستان وطن اقوام گرجی نیز در منابع و ملل مختلف به صور متفاوتی نامیده شدهاست، همانند: آبخاز، ورژن، ورغن، ایبری، گرزن، جورزان، الکرج، پراکانو، جورجیا،[۴] وراچستان و گروزیا، اما گرجیها آن را ساکارتْوِلُ (سا - کارتوِل - ـُ) یعنی محل زندگی گرجیها میخوانند.
ایرانیان در زمان قدیم، به این سرزمین گردستان گفتهاند و سپس در در دوره بعد آن را گرجستان نامیدهاند.[۵] (گرد یعنی پهلوان).
نژاد[ویرایش]
گرجیها از نژاد قفقازی هستند و از نظر انسانشناسی به گروه پونتوزاگرس تعلق دارند، گرجیها که یکی از اقوام منحصر به فرد آسیا بهشمار میآیند، امروزه مورد توجه تاریخ نویسان و باستان شناسان قرار گرفتهاند. این امر نتیجهٔ غنا و تنوع فرهنگ باستانی آنها و تداوم اجتماعی به هم پیوستهٔ آنان میباشد.[۳]
زبان[ویرایش]
زبان گرجی زبان رایج و رسمی گرجستان است، که در زمرهٔ زبانهای قفقازی بوده و بهطور کلی از زبانهای هندواروپایی متمایز است. زبان گرجی، زبانی پیچیده و صرفی و مورد علاقهٔ زبان شناسان میباشد.[۶] این زبان دارای سیستم نوشتاری مخصوص میباشد، که خط گرجی نامیده میشود و شامل سه الفبای هم ارز است که عبارت اند از: آسُمْتاوْرولی، نوسْخوری و مْخِدْرولی، که امروزه فقط مخدرولی مورد استفاده رسمی و وسیع قرار دارد. الفبای گرجی کنونی از ۳۳ حرف تشکیل یافتهاست (و هیچیک از اشکال صوتی یا نوشتاری در آن تکرار نمیشود) که در طول حیات خود سه مرحله تغییر و تکامل را طی کردهاست.[۷]
توصیفات جهانگردان کهن[ویرایش]
شاردن مینویسد:
«گرجیها به طبع هوشمند، مستعد و لایق میباشند و اگر در تعلیم و تربیت آنان اهتمام به عمل آید از میان آنان صنعتگران، استادان، دانشمندان و پژوهشگران بزرگ در همهٔ رشتهها و زمینهها پدید میآید. گرجیها مقتدر، عظیم، پرهیبت، مغرور و متکبرند… گرجیها مردمانی سخت کوش، سرکش، بیباک و چالاکاند…»[۸][۹]
«گرجیها در رفتار انفرادی و زندگی اجتماعی خود طی قرنها یک سری ویژگیهای منحصر به فردی یافتهاند که در بعضی از آنها با همسایگان خود از لحاظ میراث قفقازی در مورد شرافت، مهمان نوازی، وفاداری قبیلهای و… مشترک اند و بعضی دیگر از این ویژگیها مربوط به احساسات ملی و سنتهای باستانی ملت گرج است، در مقایسه با همسایگان روس و مسلمان خویش ازلحاظ غرور و حتی رفتار متکی بر برتریهای فرهنگی، متمایز هستند. در گرجستان هر فرد روستایی مانند یک شاهزاده رفتار میکند، در عقاید شخصی خود اصرار میورزند، سخنرانان ماهری هستند و به بحث علاقهٔ وافر دارند. در اسب سواری، تیراندازی، جنگهای چریکی و همچنین به عنوان گله دار و پرورش دهندگان و نوشندگان شراب ناب مشهورند… از هوش و ذکاوت بسیار، بذله گویی و حاضرجوابی بهره مندند».[۹][۱۰]
ژان باتیست تاورنیه در سفرنامهٔ خود چنین مینویسد:
«گرجیها مسافرت را خیلی دوست میدارند و تجّار بزرگ ماهری هستند. در فن تیر و کمان مهارتشان حیرتانگیز است و معروف اند به این که بهترین سربازان و جنگجویان تمام آسیا هستند».[۱۱][۱۲]
گرجیهای ایران[ویرایش]
گرجیهای ایران نوادگان گرجیهایی هستند که عمدتاً به دلیل مقاومت در برابر حملات امپراتوریهای حاکم بر ایران، از وطن خود گرجستان، به ایران تبعید میشدند. بهطوریکه در طول حکومت سلسلههای صفویه، افشاریه و قاجاریه حدود سیصد هزار گرجی در: قزوین، گیلان، مازندران، گلستان، اصفهان، لرستان،خوزستان،فارس، خراسان و تهران ساکن شدهاند و امروزه پس از گذشت حدود سه قرن، فقط صد هزار تَن از آنان قابل شناسایی هستند که از این میان برخی از گرجیهای مناطقِ ساحلیِ شمالِ ایران با حفظ برخی از عناصر فرهنگی خود یعنی: لباس، رقص، موسیقی، آشپزی و معماری شناخته میشوند و همچنین بعضی از گرجیهای مناطقِ کوهستانیِ غربِ اصفهان به واسطهٔ تکلّم به زبان مادری خود قابل شناسایی هستند.[۱۳]
در منابع به فهرست بلندی از نامهای امرا و حکام گرجی برمیخوریم. آنها از شمالیترین نقطهٔ ایران (قراباغ) تا جنوبیترین نقطه (هرمز) و از شرقیترین نقطه (قندهار) تا غربیترین نقطه (بغداد) حکومت میکردند. نه تنها در دورهٔ صفویه بلکه در دورهٔ افشاریه، زندیه و قاجاریه نیز بسیاری از گرجیان سرشناس و جزء ارکان حکومت بودهاند.[۱۴] گرجیها در دوران مختلف تاریخ ایران نقش داشتند. در دوره انقلاب مشروطه گرجیها با رهبری والیکو همراه با سایر مردم ایران برای استقرار حکومت مشروطه جنگیدند.[۱۵]
پانویس[ویرایش]
- ↑ Central Intelligence Agency of United States (May 17, 2011). "CIA World Factbook:Georgia". The World Factbook (CIA). Retrieved May 27, 2011.
- ↑ شاردن، سفرنامهٔ شاردن، ۳۲۷–۳۲۸.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ مارشال لانگ، گرجیها، ۳–۴.
- ↑ مشکور، جغرافیای تاریخی ایران باستان، ۲۸۲.
- ↑ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، ۵۹.
- ↑ روستاولی، پلنگینه پوش، ۴۱.
- ↑ مارشال لانگ، گرجیها، ۱۰.
- ↑ شاردن، سفرنامهٔ شاردن، ۳۰۵–۳۳۳.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ مولیانی، جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۳۷.
- ↑ مارشال لانگ، گرجیها، ۱۵.
- ↑ باتیست تاورنیه، سفرنامهٔ تاورنیه، ۳۳۰.
- ↑ مولیانی، جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۳۸.
- ↑ مولیانی، جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، صفحات متعدد.
- ↑ مولیانی، جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۴۴.
- ↑ معطوفی، اسدالله. انقلاب مشروطه در استرآباد (گرگان) (استرآباد در دورهٔ قاجار). انتشارات حروفیه، تهران، (دوجلد)، 1384.
منابع[ویرایش]
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Georgians». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۴.
- مارشال لانگ، دیوید. گرجیها. ترجمه دکتر رقیه بهزادی. تهران: انتشارات طهوری، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۹۱۱-۰۴-۶
- مولیانی، سعید. جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران. اصفهان: یکتا، ۱۳۷۹ شابک ۹۶۴−۷۰۱۶−۲۶−۳. خانهٔ کتاب بایگانیشده در ۷ ژوئیه ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine.
- شاردن، ژان. سفرنامهٔ شاردن. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۲.
- دلشاد، فرشید. پلنگینه پوش، شاهکار شوتا روستاولی. تهران: انتشارات ایران جام، ۱۳۷۸.
- دلشاد، فرشید، شورغایا، تئا. هزارویک ضربالمثل گرجی، دوزبانه، فارسی-گرجی. تهران: انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۸۱.
- مشکور، محمدجواد. جغرافیای تاریخی ایران باستان. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۷۲.
- نفیسی، سعید. تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران. تهران: نشر بنیاد، ۱۳۶۱.
- روستاولی، شوتا. پلنگینه پوش. تهران: نشر ایران جام، ۱۳۷۷.
- باتیست تاورنیه، ژان. سفرنامهٔ تاورنیه. تهران: نشر سنایی و تأیید، ۱۳۶۳.
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مردم گرجی موجود است. |