کیم یوشین
کیم یوشین 김유신 | |
---|---|
![]() | |
زاده | ۵۹۵ میلادی |
درگذشته | ۱۸ اوت ۶۷۳ (۷۸ سال) |
درجه | ژنرال |
فرزندان | کیم وونسول |
خویشاوندان | کیم سئوهیئون (پدر) بانو مانمیئونگ (مادر) |
کیم یوشین | |
هانگول | 김유신 |
---|---|
هانجا | |
لاتیننویسی اصلاحشده | Kim Yu-shin |
مککیون–ریشاور | Kim Yu-sin |
کیم یوشین بزرگ (۵۹۵ – ۱۸ اوت ۶۷۳) یکی از بزرگترین و قدرتمندترین فرماندهان امپراتوری شیلا و کره در قرن ۷ میلادی بود که توانست نقش مهمی در یکپارچگی سه امپراتوری در زمان حکومت پادشاه چونچو یا همان شاه موییل بزرگ و شاه مونمو کبیر ایفا کند. کیم یوشین را یکی از بزرگترین و داناترین فرماندهان نظامی تاریخ کره میشناسند. او نتیجه امپراتور گاهه آخرین فرمانروای کشور گایا بود. او و پسر دومش کیم ون-سول با یکدیگر نقش مهمی را در دفاع از شیلا در برابر تانگ ایفا نمودند.
سرکوب شورش :
در دوران زمامداری ملکه سئوندوک وی توانست با کمک لرد بیدام و کیم چونچو ملکه و بسیاری از افراد مورد اعتماد وی را سرکوب کند دلیل این سرکوب جرم و جنایاتی بود که وی در حق مردم شیلا انجام داده بود
فتح باکجه: آغاز گر متحد کردن سه امپراتوری
در اوایل سال ۶۶۰ م کیم چونچو پادشاه شیلا پس از امضای پیمان با امپراتوری تانگ چین مبنی بر متحد کردن شبه جزیره کره به کیم یوشین فرمانده گارد سلطنتی دستور لشکر کشی به باکجه را میدهد. یوشین با بیش از ۵۰۰۰۰ سرباز ورزیده خود به مرزهای باکجه میرسد از آن سو نیروی دریایی تانگ به فرماندهی سودینگفانگ و پسر دوم پادشاه موییل با بیش از ۱۳۰۰۰۰ سرباز چینی در راه سابی سونگ پایتخت باکجه هستند.ژنرال سو تینگ فانگ پیشنهاد کرد که کل بکجه را به یوشین، اینمون و یانگدو بدهند اما آنها قبول نکردند. پادشاه مویول بالاترین مقام شیلا (ریئس الوزرا) را به کیم یوشین اعطا کرد. به محض اینکه بکجه شکست داده شد ، نیروهای تانگ در تپه های سابی اردو زدند و پنهانی نقشه کشیدند تا به شیلا حمله کنند. پادشاه شیلا فهمید و مقاماتش را برای طرح ریزی یک استراتژی فراخواند. زمانی که ارتش تانگ فهمید که شیلا به نقشه آنها پی برده است، آنها پادشاه بکجه را به همراه 93 مقام رسمی و بیست هزار سرباز زندانی برداشته و در سومین روز از ماه نهم بادبان ها را از سابی به مقصد تانگ کشیدند. آنها ژنرال لیو جن یوان را در بکجه به منظور در اشغال داشتن آن برجا گذاشتند.
هنگامی که ژنرال سوتینگ فانگ زندانیان را به امپراطور تانگ تقدیم کرد، امپراطور دلیل حمله نکردن به شیلا را از وی جویا شد. او در پاسخ گفت:(((پادشاه شیلا مهربان است و مردمش را دوست دارد. افسران وی با وفاداری به ملت خود خدمت می کنند و پائین ترین مقام آنها به بالاترین مقامشان به مانند پدر و برادر بزرگ تر خود خدمت می کنند. به رغم اینکه شیلا کشور کوچکی است، هیچ کشوری نمی تواند بر علیه آنها نقشه ای بکشد))).
نبرد هوانگ سان بول:
در سال ۶۶۰ م پادشاه باکجه اویجا که از عیاشی خود فقط به مردم خود خیانت میکرد به ژنرال ارشد باکجه گیبک ۵۰۰۰ سرباز داد تا از حمله ارتش شیلا به سابی جلوگیری کند. گیبک در پنج نبرد اولیه پیروز شد اما پس از حمله همهجانبه کیم یوشین و ارتش شیلا تا آخرین قطره خون جنگید و او و تمام سربازانش کشته شدند. کیم یوشین نیز به دلیل احترام به چنین فرمانده دلیری دستور داد وی را با احترام دفن کنند.
سرانجام پس از واقعه هوانگ سان بول باکجه و سابی پایتخت آن توسط نیروهای متحد تانگ و شیلا فتح شد و بین دو حکومت تقسیم شد. پس از نابودی باکجه اویجا نیز به تانگ تبعید شد و در همانجا در گذشت.
پس از این رخداد شورشهایی مبنی بر احیای باکجه توسط پسران اویجا که در دربار حکومت وایی ژاپن بودند آغاز شد و حتی ارتش وایی هم به بازماندگان باکجه کمک نظامی کرد اما سرانجام همه آنها توسط یوشین و ارتش قدرتمند و بزرگ شیلا و تانگ نابود شدند .
فتح گوگوریو:
درست پس از هشت سال بعد از فتح باکجه و سرکوب شورشیان، پادشاه مونمو پس از مرگ پدرش موییل دوباره با تانگ متحد شد وبه گوگوریو حمله کردند اما درست قبل از حمله یونگاسومون فرمانده ارشد گوگوریو به دلیل بیماری از دنیا رفت بوجانگ پادشاه گوگوریو و پسران وی با سربازان گوگوریو که بیش از ۶۰۰۰۰نفر بودند در این حمله شیلا و تانگ شکست خوردند و سرانجام گوگوریو فتح شد و بوجانگ به تانگ تبعید شد و در همان مکان در گذشت.
بیرون راندن چینیها و مرگ:
کیم یوشین پس از فتح گوگوریو و باکجه به همراه مونمو پادشاه شیلا قلمرو باکجه را به شیلا الحاق کرد اما قلمرو گوگوریو به تانگ داده شد اینکه شیلا تمام چینی ها را از سر تا سر کره بیرون کرد یک دروغ بزرگ است تا اینکه در سال ۶۹۸ میلادی ته جوینگ که پدرش از ژنرال های ارتش گوگوریو بود به کمک آواره گوگوریو که با کمک شیلا به بردههای تانگ تبدیل شده بودند چینی ها را شکست داد و آنها را از شمال کره بیرون راند و در همان قلمرو گوگوریو سابق امپراتوری بالهائه را تاسیس کرد.
کیم یوشین سرانجام در سن ۷۹ سالگی در گذشت. وی نیز پس از مرگش همیشه به عنوان یک فرمانده دلیر سر زبانها بود.
خانواده[ویرایش]
اجداد[ویرایش]
گیئومجی گئومگوان گایا | ||||||||||||||||
گوهیئونگ گئومگوان گایا | ||||||||||||||||
ملکه سوک | ||||||||||||||||
کیم موریئوک | ||||||||||||||||
سویجیل بونجیل | ||||||||||||||||
ملکه گیهوا | ||||||||||||||||
کیم سئوهیئون | ||||||||||||||||
کیم یوشین | ||||||||||||||||
بانو مانمیئونگ | ||||||||||||||||
همسران و فرزندان[ویرایش]
- همسر سوم: بانو جیسو فرزند کیم چونچو
- فرزندان کیم یوشین: کیم وونسول وکیم سام گوان
بخش زیادی از زندگی او در جلدهای ۱ تا ۳ کتاب سامگوک ساگی و جلد اول کتاب سامگوک یوسا ذکر شدهاست. بزرگترین میراث او برای کره، اتحاد و یکپارچگی این کشور بود زیرا او توانست ژنرالهای ارشد باکجه (گیبک) و گوگوریو (یونگاسومون) را شکست دهد و باکجه و گوگوریو را فتح کند و حکومت چینی تانگ را از شبه جزیره کره بیرون کند.
کیم یوشین تا سن ۸۰ سالگی زندگی کرد و به عنوان یکی از مشهورترین ژنرالها و استادان شمشیر کرهای در تاریخ کره معروف است.