کشورهای در حال توسعه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کشور درحال‌توسعه یا کشور رو به رشد (به انگلیسی: developing country) یک کشور با پایه صنعتی کمتر توسعه‌یافته و شاخص توسعه انسانی (HDI) کمتر نسبت به سایر کشورها است.[۱] با این‌حال، این تعریف مورد توافق عمومی نیست و همچنین توافق مشخصی در مورد اینکه کدام کشورها در این دسته قرار می‌گیرند وجود ندارد.[۲][۳] در مورد استفاده از این اصطلاح اختلاف نظرهایی وجود دارد، زیرا برخی احساس می‌کنند که مفهوم منسوخ شده ما و آنها را تداوم می‌بخشد.[۴] در سال ۲۰۱۵، بانک جهانی اعلام کرد که «رده‌بندی جهان درحال‌توسعه/توسعه‌یافته» کمتر مرتبط شده‌است و آنها استفاده از این توصیفگر را به تدریج حذف خواهند کرد. در عوض، گزارش‌های آن‌ها تجمیع داده‌ها را برای مناطق و گروه‌های درآمدی ارائه می‌کند. اصطلاح «جهان جنوبی» توسط برخی به عنوان واژه ای جایگزین برای کشورهای درحال‌توسعه استفاده می‌شود.

این گزاره با گزاره‌های پیشین ساخته شده در این مورد تفاوت دارد. از جمله با گزاره «جهان سوم» که در هنگام جنگ سرد ساخته شد و معنای ثانویه‌ای منفی دارد.[نیازمند منبع]

توسعه بین‌المللی مستلزم ساختاری تازه در هر دو صورت فیزیکی و سازمانی و نوعی فاصله‌گیری از بخش‌های با ارزش افزوده پایین همچون کشاورزی و استخراج منابع طبیعی است. کشورهای توسعه‌یافته، معمولاً در این مقایسه دارای نظام‌هایی مبتنی‌بر رشد اقتصادی خودجوش در بخش صنعت و استانداردهای زندگی بالا هستند.

کشورهای درحال توسعه دارای ویژگی‌هایی مشترک هستند. به عنوان مثال، این کشورها دارای میزان بیشتری از سطح دسترسی کمتر به بهداشت، بیکاری، زیرساخت‌های پایین، فقر فرهنگی، قاچاق هستند.

اشکال‌های کاربردی[ویرایش]

کاربرد گزاره «کشور درحال‌توسعه» را برای همه کشورهای کمتر توسعه‌یافته، نمی‌توان مناسب دانست؛ زیرا برخی کشورهای فقیر در حال بهبود اوضاع اقتصادی خود نیستند. همان‌طور که گزاره «فقیر» ذکر می‌کند. بلکه دوره‌های طولانی را از افول اقتصادی تجربه نموده‌اند.

کشورهایی که دارای اقتصادهای پیشرفته‌تر در میان کشورهای درحال‌توسعه هستند اما هنوز به‌طور کامل نشانه‌های یک کشور توسعه‌یافته در آن‌ها تثبیت نشده‌است، تحت اصطلاح کشور تازه صنعتی شده دسته‌بندی می‌شوند.

   توسعه انسانی زیاد
   توسعه انسانی متوسط
   توسعه انسانی اندک
  موجود نیست

معیار و مفهوم توسعه[ویرایش]

گزاره کشور درحال‌توسعه عمدتاً به کشورهایی با سطوح پایین توسعه اقتصادی گفته می‌شود. این موضوع تا اندازه‌ای با توسعه اجتماعی از لحاظ آموزش، بهداشت، امید به زندگی و مانند آن در ارتباط است. کلاً این اصطلاح، نوعی افت را در کشورهای درحال‌توسعه بیان می‌کند.

توسعه یک کشور با شاخص‌های آماری همچون درآمد سرانه (تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، نرخ سواد، و مانند آن سنجیده می‌شود. سازمان ملل متحد توسعه بالای انسانی را تحت عنوان یک شاخص مرکب از موارد آماری بالا ارائه نموده تا سطح توسعه انسانی را برای کشورهایی که داده‌ها در آن‌ها در دسترس قرار دارد، سنجیده شوند.

کشورهای درحال‌توسعه در مجموع کشورهایی هستند که به اندازه قابل توجهی از صنعتی شدن متناسب با جمعیتشان دست نیافته‌اند و دارای استاندارد زندگی پایینی هستند. همبستگی شدیدی بین درآمد پایین و رشد جمعیت بالا، هم میان هر دو و هم در بین کشورها وجود دارد. اصطلاحاتی که به هنگام بحث دربارهٔ کشورهای درحال‌توسعه بکار می‌رود به منظور و به مفاهیم بیان شده از سوی کسانی اشاره دارد که آن را استفاده نموده‌اند. برخی اوقات عبارات دیگری که به کار می‌روند چنین هستند کشورهای توسعه‌نیافته، کشورهای کمتر توسعه‌یافته از نظر اقتصادی، «کشورهای زیر خط توسعه» یا کشورهای توسعه نیافته «کشورهای جهان سوم، کشورهای جنوب و» غیرصنعتی «برعکس، طرف مقابل این طیف عبارتند از کشورهای توسعه‌یافته، کشورهای بیشتر توسعه‌یافته از لحاظ اقتصادی، کشورهای جهان اول و» کشورهای صنعتی".

سازمان ملل اجازه می‌دهد تا هر کشور خود راجع به این موضوع تصمیم بگیرد که آیا به جزو گروه «توسعه نیافته» یا «درحال‌توسعه» می‌باشند (اما بسیاری از اقتصاد دانان و دیگر ناظرین اصل خود تخصیصی سازمان ملل را نادیده می‌انگارند).

برای تعدیل جنبه حسن تعبیر کلمه «درحال‌توسعه»، سازمانهای بین‌المللی به استفاده از اصطلاح کشورهای حداقل توسعه‌یافته برای فقیرترین کشورها پرداخته که می‌تواند هیچ ارتباطی با کلمه درحال‌توسعه نداشته باشد؛ یعنی کشور حداقل توسعه‌یافته، فقیرترین زیرمجموعه کشور توسعه‌نیافته‌است. این موضوع همچنین روند ناشیانه‌ای که بر این باور است که استانداردهای زندگی در سومالی یا اتیوپی با نمونه‌های آن در کشورهای شیلی یا مکزیک قابل قیاس است، تعدیل می‌نماید.

مفهوم کشور درحال‌توسعه به وسیله یک گزاره دیگر درک می‌شود که در نظام‌های نظری گوناگون، دارای جهت‌گیری‌های متضاد، مانند نظریات مستعمرهزدایی، الهیات آزادی‌خواهی، مارکسیسم، ضد امپریالیسم، و اقتصاد سیاسی است.

  توسعه اقتصادی براساس صندوق بین‌المللی پول
  در حال توسعه خارج از محدوده صندوق بین‌المللی پول
  ارتقاء موفق به اقتصاد توسعه یافته

منابع زیر خط توسعه[ویرایش]

بر پایه نظریه‌های گوناگون، منابع زیر خط توسعه به این شرحند:

  • پس‌انداز پایین ممکن است به سرمایه‌گذاری پایین بر طبق الگوی هارود-دومار منجر شود. اما پس‌انداز زیاد و سرمایه زیاد هنوز بیانگر توسعه قدرتمند نیستند.
  • گرایش‌ها و ظرفیت‌های ذاتی، یا حقیقی هستند یا برای توجیه بکار می‌روند.
    • دیدگاه‌ها و فرهنگ مردم؛
    • ظرفیت‌ها و رفتار روشنفکران و رهبران؛
  • نرخ باروری بالا
  • ساختارها و موسسات قانونی (حقوقی)
    • نقض اصل قانون
    • فساد بالا
  • عوامل برونزا، حقیقی هستند یا به عنوان توجیه بکار می‌روند.
    • سود اقتصاد سیاسی یا بازرگانی که در مقایسه با کشورهای دیگر ایجاد می‌شود؛
    • جایگاه کشور در نظام تاریخی و فرهنگی؛
    • اصلاحات ناکارآمد تحمیل شده با سرمایه‌گذاری به عنوان آخرین حربه، از سوی سازمان‌های چند جانبه (مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی) برای خروج از وضعیت کسر بودجه و بدهی که کشوری در آن قرار می‌گیرد (نگاه به بدهی کشورهای درحال‌توسعه).
    • نبود علاقه و درک نسبت به پویایی‌های یک کشور بر اثر حضور شرکت‌های چندملیتی.
    • غلبه کشورهای غنی‌تر به وسیله اصول تجاری
    • مصرف منابع برای پرداخت بهره بدهی‌ها.
  
کشورهای توسعه‌نیافته
  
ارتقاء موفق به کشورهای توسعه‌یافته

نوع‌شناسی و نام‌های کشورها[ویرایش]

بیشتر کشورها کمابیش از لحاظ توسعه در چهار طبقه قرار می‌گیرند:

  1. کشورهای توسعه‌یافته، و کشورهای تحت‌الحمایه آن‌ها (برای مشاهده فهرستی از آنها، نگاه کنید به کشورهای توسعه‌یافته)
  2. کشورهایی با اقتصاد پایدار و کاملاً توانا و درحال‌توسعه طی یک دوره طولانی‌تر (چین). کشورهای هنگ کنگ و ماکائو را از این مجموعه خارج می‌سازد؛ زیرا آنها کشورهای توسعه‌یافته‌اند. ایران، مکزیک، پاکستان، هند، برزیل، آفریقای جنوبی، ترکیه، فیلیپین، مصر، بیشتر کشورهای آمریکای جنوبی، شماری از کشورهای عربی در خلیج فارس، مالزی، تایلند، پیمان ورشو سابق و مانند آنها). نگاه کنید به بازارهای نوپا.
  3. کشورهایی با پیشینه منقطع توسعه (بیشتر کشورها در آفریقا، آمریکای مرکزی، و حوزه دریای کارائیب به جز از جامائیکا (رسته ۲) و پورتوریکو (ناحیه آمریکا)

]]، بیشتر آسیای جنوب خاوری به جز سنگاپور

(رسته۱) در این گروه هستند. فیلیپین، برونئی، مالزی و تایلند (رسته۲). ۷۶٪ از کشورهای جهان در این دسته قرار می‌گیرند.

  1. کشورهایی با جنگ داخلی بلند مدت یا نقض اصول قانون یا دیکتاتوری غیر توسعه محور (کشورهای ناتوان) مانند هائیتی، سومالی، سودان، برمه (میانمار)، و شاید کره شمالی.

اصطلاح «کشور درحال‌توسعه» نمادی برای تعیین یک نوع مسئله خاص یا مشابه آن نیست.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. O'Sullivan, Arthur; Sheffrin, Steven M. (2003). Economics: Principles in Action. Upper Saddle River, New Jersey: Pearson Prentice Hall. p. 471. ISBN 978-0-13-063085-8.
  2. "Composition of macro geographical (continental) region". United Nation s. Archived from the original on 6 March 2010.
  3. "Should we continue to use the term "developing world"?". World Bank blogs. 16 November 2015. Retrieved 5 March 2020.
  4. Rosling, Hans; Rosling, Ola; Rosling Rönnlund, Anna (2018). "Chapter 1: The Gap Instinct". Factfulness: Ten Reasons We're Wrong About The World – And Why Things Are Better Than You Think. Sceptre. p. 353. ISBN 978-1-250-10781-7. Retrieved 5 March 2020.