پرش به محتوا

پلی به‌سوی ترابیتیا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پلی به سوی ترابتیا
پوستر فیلم
کارگردانگابور چسوپو
تهیه‌کنندهدیوید ال پترسون
لورن لوین
هال لیبرمن
نویسندهدیوید ال پترسون
بر پایهپلی به سوی ترابیتیا
اثر کاترین پترسون
بازیگرانجاش هاچرسون
آناسوفیا راب
رابرت پاتریک
بیلی مدیسن
زویی دشانل
موسیقیآرون زیگمن
فیلم‌بردارمایکل چاپمن
تدوین‌گرجان گیلبرت
شرکت
تولید
تاریخ‌های انتشار
۱۶ فوریه ۲۰۰۷
مدت زمان
۹۵ دقیقه
کشورایالات متحده آمریکا ایالات متحده آمریکا
زبانانگلیسی
هزینهٔ فیلم۱۷ میلیون دلار
فروش گیشه۱۳۷٬۵۸۷٬۰۶۳ دلار[۱]

پلی به سوی ترابیتیا فیلمی در ژانر درام فانتزی به کارگردانی گابور چسوپو محصول سال ۲۰۰۷ آمریکا است. این فیلم از روی رمان پلی به سوی ترابیتیا نوشتهٔ کاترین پترسون اقتباس شده است. پلی به سوی ترابیتیا برای ۷ جایزه هنرمند جوان نامزد و در نهایت موفق به بردن ۵ جایزه شد.[۲]

رمان اصلی فیلم پلی به‌سوی ترابیتیا بر اساس رویدادهای دوران کودکی پسر پترسون نوشته شده بود، که بعدها فیلمنامه فیلم را نیز نوشت. چوپو در اواخر سال ۲۰۰۵ برای کارگردانی استخدام شد و بقیه بازیگران اصلی نیز به زودی انتخاب شدند. فیلمبرداری اصلی از فوریه ۲۰۰۶ در اوکلند (نیوزیلند) آغاز شد و تا آوریل همان سال به طول انجامید. این آخرین فیلم برای فیلمبردار ۷۱ ساله، مایکل چاپمن (فیلم‌بردار) بود که پس از آن بازنشستگی برنامه‌ریزی شده خود را عملی کرد.

فیلم پلی به‌سوی ترابیتیا در ۱۶ فوریه ۲۰۰۷ توسط استودیو سینمایی والت دیزنی در ایالات متحده اکران شد. این فیلم نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد و به خاطر جلوه‌های بصری، بازی‌های بازیگران و وفاداری به داستان اصلی مورد تحسین قرار گرفت. فروش جهانی این فیلم به ۱۳۷٫۶ میلیون دلار رسید. در بیست و نهمین دوره جوایز هنرمند جوان، فیلم در هر پنج رشته‌ای که نامزد شده بود، برنده جایزه شد.

خلاصه داستان

[ویرایش]

جسی ارانز (جاش هاچرسون)، پسر ۱۲ ساله‌ای با استعداد نقاشی، در شهر لارک کریک با خانواده‌ای که از نظر مالی در مضیقه هستند زندگی می‌کند. او در مدرسه با یک دختر قلدر به نام جنیس آوری روبرو می‌شود. روزی، جس با دانش‌آموز جدیدی به نام لزلی بورک (آناسوفیا راب) آشنا می‌شود. در زنگ تفریح، او در یک مسابقه دو شرکت می‌کند که برای آن تمرین کرده بود. لزلی نیز وارد مسابقه می‌شود و موفق به پیروزی می‌شود که باعث ناراحتی جس می‌گردد. در راه بازگشت به خانه، جس و لزلی متوجه می‌شوند که همسایه‌اند. جس با پدرش، جک، که بیشتر وقت خود را با خواهر کوچکترش، می بل، می‌گذراند، رابطه خوبی ندارد. به دلیل مشکلات مالی، مادرش، ماری، او را مجبور می‌کند که کتانی‌های خواهر بزرگترش را بپوشد. روزی در مدرسه، لزلی از توانایی نقاشی جس تعریف می‌کند و آن‌ها با هم دوست می‌شوند. پس از مدرسه، آنها به جنگل می‌روند و با یک طناب از یک رودخانه عبور می‌کنند. جس و لزلی یک خانه درختی رها شده در آن سوی رودخانه پیدا می‌کنند و دنیای جدیدی را اختراع می‌کنند که آن را ترابیتیا می‌نامند.

در طول چند روز بعد، جس و لزلی وقت آزاد خود را در خانه درختی می‌گذرانند و با هم صمیمی می‌شوند. لزلی در روز تولد جس، یک ست لوازم نقاشی به او هدیه می‌دهد. جس از رفتار پدرش عصبانی می‌شود و ایمان خود به ترابیتیا را از دست می‌دهد و روز بعد در مدرسه وجود آن را انکار می‌کند. جس بعداً با خرید یک توله‌سگ که لزلی آن را شاهزاده تریَن (P.T) نام می‌نهد، از لزلی عذرخواهی می‌کند. در ترابیتیا، آن‌ها با موجودات مختلفی از جمله یک ترول غول‌پیکر که شبیه جنیس است روبرو می‌شوند. در مدرسه، لزلی از قلدری‌های جنیس ناامید می‌شود. جس و لزلی یک شوخی با جنیس می‌کنند و او در مقابل همه در اتوبوس خجالت‌زده می‌شود. لزلی جس را به والدینش معرفی می‌کند و آن‌ها به رنگ کردن خانه والدین لزلی کمک می‌کنند. در مدرسه، لزلی از جنیس می‌فهمد که قلدری او به دلیل پدر بدرفتارش است و این دو با هم دوست می‌شوند. جنیس بعداً با جس نیز دوست می‌شود. جس و لزلی، P.T را به ترابیتیا می‌برند و با چندین موجود که شبیه قلدرهای مدرسه‌شان هستند، می‌جنگند، این بار با ترول به عنوان متحدشان.

صبح روز بعد، خانم ادموندز، معلم موسیقی جس که او به او علاقه دارد، با او تماس می‌گیرد تا او را به یک سفر تک‌نفره به یک موزه هنر دعوت کند. وقتی جس به خانه بازمی‌گردد، پدرش، جک، فاش می‌کند که لزلی پس از اینکه طنابی که از آن استفاده می‌کرد پاره شده، سرش به سنگی خورده و در رودخانه غرق شده و مرده است. جس ابتدا این خبر را انکار می‌کند و برای دیدن لزلی به خانه او می‌دود، اما متوجه طناب پاره شده و همچنین خودروهای اورژانس در اطراف خانه او می‌شود و سرانجام مرگ او را می‌پذیرد. روز بعد، جس و والدینش برای عرض تسلیت به دیدار خانواده بورک می‌روند. بیل، پدر لزلی، به جس می‌گوید که لزلی او را دوست داشته و از او تشکر می‌کند که بهترین دوستی بوده که لزلی تا به حال داشته است، زیرا او در مدرسه قبلی‌اش دوستی نداشته است.

جس احساس گناه شدیدی برای مرگ لزلی می‌کند و تصور می‌کند که «ارباب تاریک» از ترابیتیا او را دنبال می‌کند و اشک می‌ریزد، اما جک او را آرام و دلداری می‌دهد و به او می‌گوید که خاطره لزلی را زنده نگه دارد. جس تصمیم می‌گیرد ترابیتیا را دوباره تصور کند و پلی بر روی رودخانه می‌سازد تا از یک حاکم جدید استقبال کند. او خواهرش می بل را به ترابیتیا دعوت می‌کند و خواهر و برادر توافق می‌کنند که با هم حکومت کنند، با جس به عنوان پادشاه و می بل به عنوان شاهزاده خانم.

منابع

[ویرایش]
  1. "Bridge to Terabithia". Box Office Mojo. Retrieved 2009-05-13.
  2. "29th Annual Young Artist Awards – Nominations/Special Awards". Young Artist Award. Archived from the original on 6 July 2008. Retrieved 2009-05-02.

پیوند به بیرون

[ویرایش]