پدرو د اردیا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
Adelantado
پدرو د اردیا ایی فرناندس
زادهٔحدود ۱۵۰۵ میلادی
مادرید (اسپانیا)
درگذشت۲۷ ژانویه ۱۵۵۴
زهارا د لوس آتونس، کادیس (اسپانیا)
ملیتاسپانیایی
پیشهاکتشاف جغرافیایی، فاتح

پدرو د اردیا (Pedro de Heredia) (مادرید، زادهٔ حدود ۱۵۰۵ - زهارا د لوس آتونس، کادیس، درگذشتهٔ ۲۷ ژانویه ۱۵۵۴) کنکیستادور اسپانیایی، بنیان‌گذار شهر کارتاخنا د ایندیاس و کاوشگر سواحل شمالی و مناطق داخلی کلمبیای امروزی بود.

اوایل زندگی[ویرایش]

پدرو د اردیا

پدرو د اردیا از نوادگان خانواده‌ای ثروتمند از تبار اشراف بود. والدینش، پدرو د اردیا و اینس فرناندز بودند. مورخ، خوان د کاستلانوس بیان می‌کند که اردیا حتی از سنین جوانی، شخصیتی ماجراجو و ستیزه‌جو داشت. اردیا در جوانی با شش مرد که سعی کردند او را در کوچه‌ای تاریک در مادرید بکشند، درگیر شد. در آن دعوا، بینی او به قدری آسیب دید که نیاز به پزشکی، از دربار اسپانیا داشت. اردیا برای تلافی، سه نفر از آن مهاجمان را کشت و سپس برای فرار از چنگ عدالت، همسر و فرزندانش را ترک کرد و به دنیای جدید گریخت.[۱][۲]

اولین سفر به بر جدید[ویرایش]

اردیا به همراه برادرش آلونسو د اردیا به هند غربی سفر کرد و در سانتو دومینگو، پایتخت جزیرهٔ هیسپانیولا زندگی کردند، در آنجا صاحب یک کارخانهٔ قند و ملکی در استان آزوا شدند. سپس با خبر درگذشت فرماندار سانتا مارتا، رودریگو د باستیداس، هیئت سلطنتی سانتو دومینگو تصمیم گرفتند که پدرو د وادیلو را به عنوان فرماندار موقت استان و پدرو د اردیا را به عنوان معاونش به آنجا بفرستند. در سال ۱۵۲۸، وادیلو و اردیا به همراه ۲۰۰ مرد، وارد سانتا مارتا شدند، اما طولی نکشید که درگیر اختلافاتی با رودریگو آلوارز پالومینو، معاون سابق باستیداس، شدند که این موضوع با غرق شدن پالومینو در رودخانه‌ای به نام خودش، خاتمه یافت.[۳][۴]

وادیلو به عنوان فرماندار موقت سانتا مارتا خدمت کرد، اما برای شرکت در (یک دادگاه اجرایی و قضایی) به سانتو دومینگو بازگشت. در این حین، اردیا تا سال ۱۵۲۹ به کار خود ادامه داد و در تعامل با هندیان، تجربیات زیادی را به‌دست‌آورد. او غنیمت‌های ارزشمندی از مبادلات آینه، ناقوس و دیگر اشیاء زینتی با بومیان جمع‌آوری کرد، سپس به سانتو دومینگو و بعد با کشتی به اسپانیا بازگشت.

اولین سفر اکتشافی به بر جدید[ویرایش]

اردیا زمانی که در مادرید بود، تلاش کرد تا تأییدیهٔ سلطنتی برای حفظ متصرفات، قلمرو خلیج کارتاخنا و نیواندولوسیا را به دست آورد؛ نیواندولوسیا سرزمینی بود که از دهانهٔ رودخانهٔ ماگدالنا تا ستان دارین که متعلق به آلونسو د اوجدا بود، امتداد داشت. قراردادی که در آن به اردیا، لقب آدلانتادو داده شد، در ۵ اوت ۱۵۳۲، توسط ملکه جوآنا از کاستیل (معروف به جوآنای دیوانه) در مدینا دل کامپو امضا گشت. منطقه‌ای که به اردیا واگذار شده بود، تقریباً کل کلمبیای کنونی و بیش از نیمی از اکوادور امروزی را در بر می‌گرفت که از سرزمین‌های داخل کشور تا ناحیهٔ استوایی امتداد داشت. اردیا به شهر سویا نقل مکان و در آنجا یک گالن، یک کشتی و یک پتاچی را تهیه و در نوامبر ۱۵۳۲، با ۱۵۰ مرد و ۲۲ اسب از کادیس، حرکت خود را آغاز کرد.[۵]

اردیا ابتدا وارد پورتوریکو شد و در آنجا بازماندگان گروه اکتشافی سباستین کابوت را پیدا کرد که پس از شش سال تلاش سخت و نافرجام در نیم‌کره غربی در حال بازگشت از ریو دلا پلاتا بودند. اردیا تعدادی از افسران کابوت را به گروه خود افزود، از جمله فرانسیسکو سزار که او را معاون خودش کرد. او سپس عازم سانتو دومینگو شد، جاییکه از املاک خود بازدید کرد و تعدادی هندی، برده، چند زن اسپانیایی و یک مترجم به نام ایندیا کاتالینا را به خدمت خود درآورد. ایندیا کاتالینا زنی بومی بود که به هر دو زبان اسپانیایی و هندی مسلط و در جوانی توسط دیگو د نیکوزا ربوده شده بود.[۶]

تأسیس کارتاخنا د ایندیاس[ویرایش]

اردیا پس از گذراندن روز کریسمس در سانتو دومینگو، از میان دریای کارائیب به قارهٔ آمریکای جنوبی رفت، جاییکه با کشتی‌های ساحلی در خلیج سانتا مارتا دریاگردی نمود و سپس از دهانهٔ رودخانهٔ ماگدالنا گذشت. او چندین دهکدهٔ هندیان موکانا را پشت سر گذاشت تا اینکه در ۱۴ ژانویه ۱۵۳۳ به کالاماری، بزرگ‌ترین دهکده که در ساحل شنی خلیج کارتاخنا قرار داشت، رسید. اردیا پس از درگیری شدید با بومیان قلمرو تورباکو، شهری را بنا نهاد که امروزه کارتاخنا د ایندیاس نامیده می‌شود و نام آنجا را از شهر کارتاخنا در اسپانیا برگرفت، زیرا خلیج مشابهی داشت، اما آنجا را «کارتاخنا د پونینته» نامید تا از آن شهر متمایز باشد. تاریخ دقیق تأسیس کارتاخنا د ایندیاس همچنان موضوعی بحث‌برانگیز است. برخی معتقدند که در ۲۰ یا ۲۱ ژانویه ۱۵۳۳ بوده، اگرچه فرهنگستان تاریخ کلمبیا، تاریخ اول ژوئن ۱۵۳۳ را ثبت کرده‌است.[۷][۸][۹]

سفرهای اکتشافی درون مرزی و رسیدنسیاس[ویرایش]

اردیا با سران قبایل هندی در نزدیکی جزایر، پیمان دوستی امضا کرد. اردیا با کمک کاتالینا به عنوان مترجم، مناطق اطراف کارتاخنا از جمله تورباکو و رودخانهٔ ماگدالنا را فتح و کنترل کرد.[۱۰]

پدرو د اردیا دومین سفر اکتشافی به دریای جنوب را تدارک دید و در سال ۱۵۳۴، به رودخانهٔ سینو رسید و در آنجا مقبره‌های بومیان را در جست‌وجوی طلا غارت کرد. سپس او و نیروهایش وارد آنتیوکیا شدند و خسته، به کارتاخنا بازگشتند.

بلافاصله پس از ورود اردیا به کارتاخنا در ۲۵ ژوئیه ۱۵۴۴، شهر توسط نجیب‌زادهٔ پروتستانی فرانسوی، ژان فرانسوا روبروال، معروف به «رابرت بال» تاراج شد. اندکی پس از حملهٔ روبروال، اردیا برای تصاحب سرزمین‌های تحت حاکمیت کارتاخنا، آنتیوکیا را ترک کرد. او بعدها در سال ۱۵۴۸ به کارتاخنا بازگشت تا برای سوءاستفاده از قدرت و اقتدارش در زمان ریاست خود، در (دادگاه بررسی) حاضر شود. بازرس (بازرس سلطنتی که به شورای هند غربی گزارش می‌داد) میگل دیز د آرمنداریز در همهٔ اتهامات، اردیا را گناهکار دانست. هرچند، اردیا مقام اجرایی خود را حفظ کرد.[۱۱]

وفات[ویرایش]

در سال ۱۵۵۲، اردیا با ۲۸۹ اتهام جدید از سوی قاضی دادگاه (یک عضو دادگاه) استیناف سانتافه، خوان مالدونادو، مواجه شد. این اتهامات عبارت بودند از: تخصیص غیرقانونی بودجهٔ سلطنتی، خویشاوندی، ممانعت از جلسات شوراهای شهری، خشونت‌های شدید نسبت به افراد بومی مانند زنده سوزاندن، ناقص و شکنجه‌کردن. اردیا پس از مجرم شناخته شدن و برکناری از مقام خود به اسپانیا بازگشت تا درخواست تجدید نظر کند. در ۲۷ ژانویه ۱۵۵۴، (برخی منابع می‌گویند ۱۵۵۵) کشتی اردیا، لا کاپیتانا که بخشی از ناوگان کوزمه فارفون بود، در سواحل زاهارا د لس اچونز غرق شد. او سعی کرد به‌سوی ساحل شنا کند، اما جسدش هرگز پیدا نشد.[۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹]

منابع[ویرایش]

  1. David Marley (2005). Historic Cities of the Americas: An Illustrated Encyclopedia. ABC-CLIO. p. 747. ISBN 978-1-57607-027-7.
  2. Juan de Castellanos (1857). Elegías de varones ilustres de Indias. M. Rivadeneyra. p. 365. Fué de Madrid hidalgo conocido, De noble parentela descendiente, Hombre tan animoso y atrevido, Que jamás se balló volver la frente A peligrosos trances do se vido, Saliendo dellos honorosamente; Mas rodeándolo seis hombres buenos, Escapó dellos las narices menos. Médicos de Madrid ó de Toledo O de mas largas y prolijas vias, Narices le sacaron del molledo Porque las otras se hallaron frias; Y sin se menear estuvo quedo Por mas espacio de sesenta dias, Hasta que carnes de diversas partes Pudieron adunar médicas artes...Después desta pasion, en tiempos varios Como se viese ya con miembros sanos Teniendo los avisos necesarios Que suelen tener hombres homicianos, Mató de seis los tres de sus contrarios Por no poder haber mas á las manos; Fué también hombre de armas en fronteras, Y no fueron sus lanzas las postreras. Pero por declinar furor insano Que de sus agraviados se movia, A las Indias pasó con un hermano, Y este Alonso de Heredia se decia...
  3. Parry, John; Keith, Robert (1984). New Iberian World: A Documentary History of the Discovery and Settlement of Latin America to the Early 17th Century, Vol. II. New York: Times Books. pp. 455, 479. ISBN 978-0-8129-1070-4.
  4. Nicolás del Castillo Mathieu (1998). Los gobernadores de Cartagena de Indias, 1504-1810. Academia Colombiana de Historia. ISBN 978-958-8040-08-0.
  5. John H. Parry (1984). New Iberian World: A Documentary History of the Discovery and Settlement of Latin America to the Early 17th. Century. Times Books. p. 481. ISBN 978-0-8129-1070-4.
  6. Lucía de Gilchrist (1979). La India Catalina. Ediciones Tercer Mundo. p. 14.
  7. Andagoya, Pascual de. Narrative of the Proceedings of Pedrarias Davila. The Hakluyt Society. p. 80. Retrieved 22 June 2019 – via Wikisource.
  8. Eduardo Lemaitre (1979). Breve historia de Cartagena, 1501-1901. Bogotá, Colombia: Banco de la República.
  9. Enrique Otero d'Acosta (1983). Comentos críticos sobre la fundación de Cartagena de Indias. Vol. 1. Banco Popular.
  10. Diana Luz Ceballos Gómez (1962). Pedro de Heredia. Bogotá, Colombia: Banco de la Republica.
  11. Juan José Nieto (1839). Geografia historica, estadistica y local de la provincia de Cartagena republica de la Nueva Granada, descrita por Cantones: Contiene un bosquejo de su descubrimiento y revolucion. Notas y series cronologicas de los gobernadores y prelados eclesiasticos desde la conquista hasta nuestros dias. E. Hernandez.
  12. Juan Friede (1976). Fuentes documentales para la historia del Nuevo Reino de Granada: desde la instalación de la Real Audiencia en Santafé. Banco Popular.
  13. María del Carmen Borrego Plá (1983). Cartagena de Indias en el siglo XVI. Editorial CSIC - CSIC Press. p. 263. ISBN 978-84-00-05440-3.
  14. Manuel Ezequiel Corrales (1889). Efemérides y anales del Estado de Bolívar. J. J. Pérez. p. 132.
  15. Martín Fernández de Navarrete (1851). Biblioteca marítima española: obra póstuma. Imprenta de la Viuda de Calero. pp. 454–455. Carta de Duarte al Rey desde la playa de Zahara á 28 de enero de 1555, dando cuenta del naufragio de la capitana de la fIota de Tierra-firme, en que venia el general Cosme Rodríguez Farfan, y del suceso de la misma flota hasta que aquel navio se le separó á 150 leguas de haber desembocado el canal de Bahama. (Duarte's letter to the King from the beach at Zahara, dated January 28, 1555, reporting the wreck of the flagship of the Tierra-firme fleet commanded by Captain-General Cosme Rodríguez Farfán, he having led it through the Bahama Channel, until his own ship was separated from the rest of the fleet by 150 leagues.)
  16. Juan Marchena Fernández (1 January 2005). Desde Las Tinieblas Del Olvido: Los Universos Indígenas en Los Infinitos Endecasílabos de Juan de Castellanos. Academia Boyacense de Historia, Universidad Pedagógica y Tecnológica de Colombia. p. 63. ISBN 978-958-660-104-7.
  17. José María González Ochoa (2003). Quién es quién en la América del descubrimiento: 1492-1600. Acento Editorial. p. 168. ISBN 978-84-483-0735-6.
  18. Gilchrist 1979, p. 54
  19. Mercedes de la Garza (1992). 1En torno al Nuevo Mundo. Facultad de Filosofía y Letras, Universidad Nacional Autónoma de México. p. 168.

پیوند به بیرون[ویرایش]