پادشاه جین پی یونگ (۵۷۹ میلادی تا ۶۳۲ میلادی) بیست و ششمین فرمانروای شیلا یکی از سه امپراتوری کره بود او در سال ۵۷۹ میلادی توسط بانو میشیل نگهدارنده مهر سلطنتی به حکومت رسید. پس از فرمانروا جین هیونگ، شاه جینجی بر تخت نشست اما کارهای شاه جینجی مورد قبول وزیران و اشراف نبود، سر انجام درباریان با کمک بانو میشیل شاه جینجی را برکنار کرده و شاهزاده جوان باکجونگ(جین پیونگ) را به سلطنت رساندند. برکناری شاه جینجی در سریال ملکه سوندوک اتفاق افتاده است. در دوران حکومت او روابط بین سه امپراتوری بد شد و شیلا با نیروهای تانگ مذاکراتی دوستانه انجام داد که این مذاکرات خشم گوگوریو و باکجه را برانگیخت زیرا آنها نسبت به چینیها تعصب داشتند. در دوران او دربار ضعیف و اشراف قدرتمند شدند. او به دلیل نداشتن فرزند پسر، دختر خود شاهزاده خانم دوکمن(معروف به ملکه سئوندوک بیست و هفتمین پادشاه شیلا)را ولیعهد خود کرد.شاه جینپییونگ فرستادگانی را برای بهبود روابط و تقویت روابط بین شیلا و سلسله های سوئی و تانگ فرستاد. وی همچنین به دلیل ترویج بودیسم به عنوان راهنمای معنوی برای امپراطوری و تشویق آموزه های بودایی شناخته شده است.
سامگوک ساگی پادشاه جین پیونگ را این طور توصیف میکند : جثه ای بزرگ، چهره ای برجسته و دارای عزم و اراده عالی و هوش تیز در جوانی.
از آنجایی که امپراطور جین پیونگ تنها ۱۳ سال داشت که به سلطنت رسید، ملکه سادو تا زمانی که به سن قانونی رسید به عنوان نایب السلطنه خدمت کرد.
با این حال ملکه سادو همچنان از دادن کنترل کامل شیلا به او حتی پس از رسیدن به سن قانونی خود داری کرد.
دستاورد پادشاه جین پیونگ روشی بود که او پادشاهی را تقویت کرد و سیستم سیاسی را بهبود بخشید.
او خود همسرش و خواهران و برادران کوچکترش را افراد مرتبط با بودا نامید که در نهایت باعث شد تمام خانواده سلطنتی به عنوان یک خانواده ویژه برای تاج و تخت دیده شوند که در مقایسه با بقیه اشراف سلطنتی کاملا متفاوت است.
شاه همچنین ادارات مختلفی را برای اهداف مختلف ایجاد کرد مانند: وزارت فرهنگ و گردشگری و وزارت آموزش و پرورش.
در زمان سلطنت جین پیونگ بودیسم پذیرفته شد زیرا فرمانروا به طور فعال نمایندگان و راهبان را برای مطالعه و کمک در روابط دیپلماتیک به چین فرستاد.
بودیسم در شیلا به عنوان یک دین قوی و محافظ از ملت توسعه یافت.
در سال ۵۹۴ میلادی پادشاه جین پیونگ یک دیپلمات را به خاندان سوئی فرستاد تا روابط دیپلماتیک بین کشورهایشان برقرار کنند. دو سال بعد راهب دامیوک را به سوئی فرستاد تا بودیسم چینی را مطالعه کند.
در سال 602 ، قلعه آماک توسط نیروهای باکجه به رهبری ژنرال هاه سو مورد تهاجم قرار گرفت. در نتیجه، پادشاه جین پیونگ هزاران سرباز را برای مقابله با آنها فرستاد و قلعههایی در چئونسان، سوتا و وای سوک ساخت. با این حال، پادشاه مو از باکجه با فرستادن 40000 سرباز برای حمله به قلعه های مذکور، به مقابله پرداخت. شیلا ژنرال گانپوم و مو یون را برای مقابله با آنها فرستاد. در طول نبرد، مو یون در کمین هه سو افتاد و تقریباً کشته شد، اما توسط پسرش گویسان و چو هانگ نجات یافت، اما هر دو در نبرد کشته شدند. شجاعتی که در مرگ نشان دادند روحیه ارتش سیلا را بالا برد، در نتیجه نیروهای باکجه چاره ای جز عقب نشینی نداشتند.
سال 603 ، پادشاه یئونگ یانگ از گوگوریو ژنرال خود، گو سونگ را برای حمله به سمت شمال قلعه هان فرستاد. و بنابراین، پادشاه جین پیونگ با رهبری ارتش خود با 10000 سرباز تلافی کرد و موفق شد.
سال 605 ، سیلا به بکجه حمله کرد. با این حال، گوگوریو در نتیجه به آنها حمله کرد.
در سال 608 ، پادشاه جین پیونگ به راهب وون گوانگ دستور داد تا نامه ای به خاندان سوئی بنویسد و از آنها برای حمله به گوگوریو کمک بخواهد، زیرا می دانست که امپراتور سوئی از امتناع گوگوریو از پرداخت خراج خوشحال نیست. وقتی پادشاه یئونگ یانگ این موضوع را شنید، به شیلا حمله کرد و قلعه وو میونگ را تصرف کرد و 8000 نفر از مردم شیلا را اسیر کرد.
سال 611 ، پادشاه جین پیونگ دوباره از سویی خواست تا دوباره به گوگوریو حمله کند. جولای همان سال قلعه کاجم توسط بکجه مورد هجوم قرار گرفت. سال بعد، امپراتور یانگ سوئی تصمیم گرفت با بیش از 1 میلیون سرباز به گوگوریو حمله کند. با این حال، سویی شکست خورد و تنها چند ماه پس از حمله عقب نشینی کرد.
سال 616 ، بکجه به قلعه موسان حمله کرد اما بلافاصله عقب نشینی کرد.
حدود سال های 618 بود که سلسله سوئی سقوط کرد و سلسله تانگ جانشین آن شد . در همان سال، پادشاه جین پیونگ به بیون پوم دستور داد که قلعه کاجم را از باکجه پس بگیرد اما موفق به انجام این کار نشد.
سال 624 ، بکجه 6 قلعه شیلا را احاطه کرد. ژنرال نول چوی شجاعانه جنگید اما تنها توانست 3 قلعه را پس بگیرد.
سال 625 ، پادشاه جیپیونگ یک پیام آور به تانگ فرستاد و به آنها گفت که گوگوریو مسیر شیلا را از ادای خراج به تانگ مسدود می کند. امپراتور تایزونگ از تانگ، از گوگوریو خواست که حمله به شیلا را متوقف کند، که پادشاه گوگوریو به آن توجه کرد.
سال 627 ، ژنرال سا گیول از باکجه، 2 قلعه را از قسمت غربی شیلا گرفت و اقامتگاه آن را تصرف کرد.
شیلا در سال 628 موفق شد قلعه کجم را پس بگیرد.
سال 629 ، کیم یونگ سو و کیم سو هیون، قلعه نانگبی گوگوریو را فتح کردند.
در سال 631 ، چیلسوک و سئوک پوم شورشی را برنامه ریزی کردند، اما نقشه آنها زود کشف شد و در نتیجه، چیلسوک به همراه تمام خانواده اش در بازار سر بریده شدند. سئوک پوم توانست فرار کند و تا مرز باکجه بدود، اما فکر همسرش باعث شد که پس از تعویض لباس با هیزم شکن برگردد، سپس توسط سربازانی که در خانه اش منتظر او بودند دستگیر شد و بعدا اعدام شد. در همان سال، پادشاه جین پیونگ دو زن زیبا را از شیلا نزد امپراتور تانگ فرستاد،اما آنها به شیلا بازگردانده شدند.
داستانی در مورد کمربند یشم پادشاه جین پیونگ در تاریخ سامگوک یوسا وجود دارد که در آن گفته می شود این کمربند توسط آسمان ها داده شده است. در سال 579، هنگامی که پادشاه جین پیونگ به سلطنت رسید، فرشتگان در باغ های کاخ فرود آمدند و هدیه ای از امپراتور یشم به پادشاه جین پیونگ دادند . پادشاه جین پیونگ همیشه این کمربند را در مراسم به افتخار بهشت میبست. همراه با بتکده 9 طبقه و مجسمه بودا در معبد هوانگنیونگسا ، کمربند یشم یکی از سه گنجینه اصلی سیلا محسوب می شود. پس از سقوط شیلا پادشاه شاه گیونگسان(آخرین شاه شیلا) کمربند را به تائجو از گوریو داد .