پادشاه تهجونگمویول
تهجونگمویول | |
---|---|
پادشاه شیلا | |
سلطنت | ۶۵۴–۶۴۷ میلادی |
تاجگذاری | ۶۴۷ میلادی |
پیشین | جیندوک |
جانشین | مونمو |
زاده | کیم چونچو ۶۰۲ میلادی |
درگذشته | ۶۶۱ میلادی (۵۹ سال) شیلا |
آرامگاه | معبد یونگگیونگ، گیونگجو |
شهبانو | مونمیونگ |
همسر(ان) | بوریانگ مونمیونگ |
فرزند(ان) | کیم بوپمین کیم اینمون کیم مونو کیم نوچا کیم جیگیونگ کیم گهوون کیم اینته کیم گهجیمون کیم چادوک کیم مادوک |
خاندان | کیم |
دودمان | شیلا |
پدر | کیم یونگسو |
مادر | شاهدخت چونگمیونگ |
پیشه | پادشاه |
فهرست پادشاهان شیلا (پیش و پس از اتحاد) |
---|
پادشاه تهجونگمویول (۶۵۴ تا ۶۶۱ میلادی) (هانگول: 태종 무열왕) (هانجا: 太宗武烈王) با نام تولد کیم چونچو، بیست و نهمین پادشاه و همچنین آخرین پادشاه شیلا قبل از وحدت بود. او فرزند شاهدخت چونگمیونگ، خواهر ملکه سوندوک بود که بعد از مرگ مادرش به خاله خود کمک کرده و او را به سلطنت رسانیده و خودش نیز ولیعهد او شد. پادشاه تهجونگمویول را به عنوان بنیانگذار اتحاد سه پادشاهی میشناسند، او اولین فرد در تاریخ کره بود که حکومتی متحد تشکیل داد، او مردم را پیوندی همگانی داد.
وی با مرتبه «سونگگول» (یکی از مرتبههای اجتماعی اشراف) بدنیا آمد. پدر وی کیم یونگسو؛ پسر بیست و پنجمین پادشاه شیلا، پادشاه جینجی بود. زمانی که پادشاه جینجی سرنگون شد؛ تمامی اعضای خانواده سلطنتی از جمله یونگسو برای پادشاهی فاقد صلاحیت شناخته شدند. اما چون یونگسو از معدود بازماندگان مرتبه اجتماعی سونگگول بود و با یک شاهزاده از مرتبه سونگول (دختر پادشاه جینپیونگ یا همان شاهدخت چونگمیونگ) ازدواج کرده بود. فرزند آنها کیم چونچو یک سونگگول شد و میتوانست پادشاه شود. کیم یونگسو یک شخصیت قدرتمند در دربار بود اما وی تمامی قدرت خود را در برابر «کیم بکبان»(برادر پادشاه) از دست داد. برای اینکه زنده بماند؛ وی قبول کرد تا یک «جینگگول»(مقام اشرافی پایینتر از سونگگول) بشود؛ بنابراین او شانس شاه شدن را از دست داد. با مرگ ملکه جیندوک دیگر هیچ فردی از طبقه اجتماعی سونگگول وجود نداشت و فردی از خاندان سلطنتی با طبقه اجتماعی جینگگول باید پادشاه میشد. کیم آلچون که بالاترین مقام دولت شیلا را داشت گزینه اصلی برای پادشاه شدن بود. پدر وی یک سونگگول بود که با همسری از طبقه جینگگول ازدواج کرده بود بنابراین فرزند آنها از طبقه سونگگول میشد و در نبرد برای پادشاهی با مشکل مواجه میشد. اما کیم یوشین از کیم چونچو حمایت کرد و سرانجام کیم آلچون جایگاه پادشاهی را رد کرد و از چونچو حمایت کرد. عاقبت کیم چونچو با عنوان «شاه موییل» امپراتور شد.
خانواده
[ویرایش]والدین
[ویرایش]پدر
[ویرایش]- پدر: کیم یونگسو
- پدربزرگ: پادشاه جینجی
- پدر پدربزرگ: پادشاه جینهونگ
- پدربزرگ پدربزرگ: شاهزاده ایپجونگ
- مادربزرگ پدربزرگ: بانو سیکدوی قبیلهٔ کیم
- مادر پدربزرگ: ملکه سادو قبیلهٔ پارک
- پدربزرگ پدربزرگ: پارک یونگسیل
- مادربزرگ پدربزرگ: بانوی قصر اوکجین
- پدر پدربزرگ: پادشاه جینهونگ
- مادربزرگ: بانو جیدوی قبیلهٔ پارک
- پدربزرگ: پادشاه جینجی
مادر
[ویرایش]- مادر: شاهدخت چونگمیونگ
- پدربزرگ: پادشاه جینپیونگ
- پدر پدربزرگ: ولیعهد دونگریون
- مادر پدربزرگ: بانو مانوی قبیلهٔ کیم
- مادربزرگ: ملکه مایا
- پدر مادربزرگ: گالمون بوکسونگ
- مادر مادربزرگ: شاهدخت سونگهوا
- پدربزرگ: پادشاه جینپیونگ
همسران و فرزندان
[ویرایش]- همسران:
- همسر اول: بانو بوریانگ (دختر بوجونگ)، او هنگام به دنیا آوردن فرزند دومش با پادشاه مویول از دنیا رفت. پادشاه مویول و او صاحب دو دختر بودند.
- همسر دوم: ملکه مونمیونگ، با نام تولد کیم مونهه، خواهر کوچکتر ژنرال کیم یوشین و دختر کوچکتر ژنرال کیم سوهیون و بانو مانمیونگ.
- فرزندان:
- پادشاه مونمو
- کیم اینمون
- کیم مونو
- کیم نوچا
- کیم جیگیونگ
- کیم گهوون
- کیم اینته
- کیم گهجیمون
- کیم چادوک
- کیم مادوک
حکومت
[ویرایش]او با سفر خود به تانگ قراردادهایی را میان دو طرف بست و بعد از چندین دیدار مشکوک، در سال ۶۵۸ میلادی نیروهای متحد تانگ و شیلا جنگی بزرگ را علیه بکجه راه انداختند. آنها با ۱۳۰٫۰۰۰ نفر به فرماندهی ژنرال کیم یوشین به بکجه حمله کردند. در این حالت گوگوریو با وجود اینکه دشمن بکجه بود با اوضاع بد خود برای اینکه تانگیها که اهل چین بودند وارد سرزمینشان نشوند به بکجه کمک کرد. در سال ۶۵۹ میلادی ولیعهد بکجه کشته شد و در سال ۶۶۰ میلادی تانگ و شیلا با کشتن پادشاه اویجا بکجه را تسخیر کردند و کل زمینهای بکجه را به دو قسمت مساوی تقسیم کردند که نصف متعلق به تانگ و نصف متعلق به شیلا شد. به این ترتیب یک امپراتوری از سه امپراتوری نابود شد و در سال ۶۶۱ موییل از دنیا رفت.
شاه موییل که از او در تاریخ کره به عنوان یکی از شاهان که بنیان اتحاد سه پادشاهی را گذاشت یاد میشود.
اشرافزادگان که قدرت بالای شیلا را دیدند به فکر ایجاد یک اتحاد بین احزاب و قبایلی که با جنگ مخالف بودند افتادند، به این ترتیب وحدتی شکل گرفت و دورهٔ جدیدی از تاریخ شیلا به وجود آمد بعضی مورخان دورهٔ قبل از وحدت را از بعد از وحدت جدا میکنند.