ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های برگزیده/شاه صفی یکم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

با گذشت بیش از ۱ سال و ۱۰ ماه از شروع این نامزدی و حدود ۱ ماه از آخرین ویرایش انجام شده اجماعی بر برگزیدگی مشاهده نمی شود. بدیهی است با اعمال اصلاحات و حصول اجماع برگزیدگی مقاله قابل دستیابی است. 1234 (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)[پاسخ]

بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاه‌ها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.

شاه صفی[ویرایش]

شاه صفی (ویرایشتاریخچهبحثپی‌گیری)

نامزدکننده: Alborz Fallah (بحثمشارکت‌ها) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]

سلام، ویراستار اصلی شاه صفی، Sahand Ace است، اما با توجه به اینکه ایشان قطع دسترسی هستند بنده در خدمت سروران گرامی هستم تا از راهنمایی‌های ایشان بهره‌مند شویم. با سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)[پاسخ]

اشتباه گرفتن ساروخان و ساروتقی
@Alborz Fallah: سلام جناب فلاح. ضمن تشکر از شما و سهند آس، یک نکته‌ای را لازم است اشاره کنم. منابع لاتین دو شخصیت تاریخی را با هم اشتباه گرفته‌اند. ساروتقی اعتمادالدوله را گاهاً به دلیل تشابه اسمی با سارو خان حاکم آستارا (که در منابع عهد صفویه به صورت‌های «سارو خان»، «سارو خان طالش» و «سارو خان طالشی» آمده است) را یکی گرفته‌اند. در متن مقاله شاه صفی این اختلاط به چشم می‌خورد. (در مقالات ویکی انگلیسی، این اشتباه به دفعات رخ داده و نیاز است که یکی از کاربران مسلط به فضای آنجا، تصحیح لازم را انجام دهد) لازم دانستم فورا توضیحاتی را عرض کنم:
سارو خان حاکم موروثی محال آستارا از نسل مهرانیان بود. او پس از برادر خود، امیر بایندر خان دوم به حکومت رسیده بود. این دو برادر، پسران همان امیر حمزه خان تالش هستند که مغضوب شاه عباس شده بود و حمزه خان نیز فرزند امیر بایندر خان اول بود. سارو خان بعد از سرکوب شورش غریب‌شاه گیلانی، جایگاه از دست رفته این خاندان در دوران شاه عباس را مجددا احیا کرده و قلمرو حکومتی خود را گسترش داد. او از سرداران سپاه قزلباش بود و به گفته آدام اولئاریوس (در کتاب اصفهان خونین شاه صفی) از طرف شاه صفی برای مأموریت دیپلماتیک، به امپرانوری عثمانی اعزام شد. وی در سال ۱۰۶۳ قمری از دنیا رفت و قلیچ خان تالش جایگزین او شد. Benyamin-ln (بحث) ۴ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۷ (ایران) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)[پاسخ]
علیکم سلام . همین راهنمایی ها است که ارزش همفکری را از طلا هم بالاتر می برد . خود من هم در مورد نقش تالشها در این شورش سردر گم شده بودم که در قسمت بحث هم منعکس شده است . و این هم فکری ثابت می کند که ویکی پدیا در صورت استاندارد کار کردن حتی می تواند استادان دانشگاه های غربی را هم کمک کند . فقط می ماند یک منبعی که بتوانیم یک جمله داخل متن کنیم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)[پاسخ]
عبدالفتاح فومنی در کتاب تاریخ گیلان از صفحه ۲۶۱ تا صفحه ۲۸۲ به تفصیل این قیام/شورش را شرح داده است. بخشی را عینا از کتاب ولایت دارالمرز ایران: گیلان نوشته یاسنت لویی رابینو نقل می‌کنم. هر میزان که نیاز باشد، در مقاله بیاورید:
کالیجار سلطان که مردم گیلان او را عادلشاه و قزلباش او را غریب شاه مینامیدند پسر شاه جمشید خان بود که بعد از مرگ پدر به دنیا آمد. با مرگ شاه عباس در لوی-
ولایات دار المرز ایران: گیلان، متن، ص: ۵۳۳
ئیل ۱۰۳۸ مردم ناراضی گیلان این شخص را به عنوان حکومت گیلان انتخاب نمودند. آنها وقتیکه وارد لشته نشا شدند خانههای عاملین حکومت لاهیجان را غارت کردند و در ۲۸ شعبان ۱۰۳۸ به رشت وارد شدند. اسمعیل بیگ وزیر از گرگین سلطان حاکم گسکر خواست تا نیروئی برای تقویت او بفرستد اما او خود ناچار شد به گسکر عقب بنشیند و شورشیان در رشت نفوذ یافته آنجا را غارت کردند. خسارتی را که از این غارت ببار آمد سیصد هزار تومان تخمین زدهاند. عادلشاه سپس به سوی فومن که مورد بخشش واقع شده بود پیشروی کرد. میرزا عبد اللّه وزیر لاهیجان ابتدا به طرف قزوین گریخت ولی پس از مدت کوتاهی با بهرام قلی سلطان بسوی لاهیجان پیش راند. عادلشاه از فومن به لاهیجان برگشت. طایفه شریک تنکابن که از حیدر سلطان و خدمتکارانش ناراضی بودند از او خواستند تا این سرزمین را اشغال کند اما عادلشاه که از طرف حیدر خان تهدید شده بود به لنگرود عقب نشست. وقتیکه به لاهیجان رسید به سپاهی که میرزا عبد الله و بهرام قلی سلطان صوفی حاکم دیلمان از قزوین میآوردند برخورد و از مقابل آنها به لشته نشا گریخت. وقتی که عادلشاه فومن را به قصد رفتن به لاهیجان ترک کرده بود گرگین سلطان حاکم گسکر و محمدیخان حاکم کهدم و ساروخان حاکم آستارا عازم رشت شده بودند. ساروخان از شاه صفی فرماندهی کل گیلان را گرفت و عادلشاه را در لشته نشا مغلوب ساخت و او را چند روزی در زندان نگهداشت و سپس او را به اصفهان فرستاد و شاه او را به قتل رساند.
ولایات دار المرز ایران: گیلان، متن، ص: ۵۳۴
مردم گیلک خلع سلاح شدند. شمشیرها و تیرها و کمانهایشان را گرفتند و برای آنها جز داس که با آن چوب میبریدند یا رز را تراش میدادند چیزی باقی نگذاشتند. ولی طالشهائی که میان آستارا و گسکر میزیستند و به شورش کمک کرده بودند اضطرابی نداشتند. شایع شد که بهرام قلی سلطان صوفی برای غارت ثروت بازرگانان اروپائی و ارامنه که برای تامین وضع خود به لاهیجان منتقل شده بودند از موقعیت استفاده کرده است و به زور مبالغ زیادی پول از  کدخدای رانکوه و نواحی مجاور آنجا گرفته است. ساروخان در لاهیجان این موضوع را بررسی نمود و اموال بازرگانان به آنها مسترد گردید. از بهرام قلی سلطان منصب حکومت رانکوه و دیلمان و عنوان ریاست طایفه صوفی را گرفتند و آدم سلطان گرجی را جانشین او ساختند. بالاخره در ۲۰ صفر ایلان ئیل (۱۶۳۰) ساروخان رشت را به قصد رفتن به آستارا ترک کرد در حالیکه دعای خیر همه مردم بدرقه راهش بود

Benyamin-ln (بحث) ۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۵۲ (ایران) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)[پاسخ]

با سپاس فراوان تصحيح كردم . پيشاپيش بگويم كه ايرانيكا درست است كه منبع بسيار قابل اتكايي است ، اما ممكن است بر حسب نويسنده ارزشهاي متفاوني داشته باشد و در ضمن لغزش كوچك هم ممكن است . در اينجا معلوم است كه ايرانيكا اشتباه كوچكي داشته و از وضعيت تالشها در پس از شورش معلوم است كه اين سارو تقي ، سارو تقي اعتمادوله نيست . افزون بر اين ساروتقي اعتمادوله بعدي وزير مازندران بوده و پايگاهي در آستارا نداشته است . و از همه مهمتر اينكه كارمند دفتري بوده و شغل لشگري براي او بعيد است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۰ (UTC)[پاسخ]
البته چونكه كتاب آن لاين آن بلوك شده است ، بنده اشتباها به كتاب تاريخ گيلان ارجاع دادم . احتمالا در همان تاريخ گيلان ملا عبدالفتاح فومني هم اشاره به سارو خان تالشي وجود دارد كه اگر ممكن است صفحه آنرا بگوييد تا درستش كنم . لویی رابینو ، چونكه منبع دست اول محسوب ميشود ، اگر بشود كه نياوريم بهتر است ، اما در واقع تاريخ گيلان تصحيح استاد ستوده ، منبع قابل استنادتري است . مي توان هم نوشت كه صفحه فلان تاريخ گيلان به نقل از لویی رابینو . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)[پاسخ]

فعلا موقتي نوشتم ۲۶۱ تا صفحه ۲۸۲ تا اينكه صفحه دقيق ارجاع به ساروتقي طالش را پيدا كنيم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)[پاسخ]

بله اشتباهی کوچک درباره این موضوع رخ داده است وگرنه ایرانیکا در بسیاری موارد، اعتبار بالایی دارد. در این مورد به خصوص احتمالا هنگام مراجعه به منابع، اولویت را به منابع غیرفارسی داده‌اند چون در منابع فارسی ساروخان طالش آمده است.
تاریخ گیلان را عبدالفتاح فومنی در قرن هفدهم میلادی نوشته ولی رابینو آنچه را که نوشته، متعلق به قرن بیستم میلادی است.
لینک سایت «کتابناک» را نتوانستم برای شما در اینجا بگذارم. نمی‌دانم چرا توسط پالایهٔ هرزنگاری‌ها جلوگیری شد! بسیاری کتاب‌های دیگر هم از این سایت قابل دسترسی است. فقط نیاز به یک عضویت ساده در آن دارید.
«ساروتقی» طالش را من جایی ندیدم. نامش «سارو» بوده است. شما در کدام منبع دیدید؟ در لغتنامه دهخدا هم «ساروخان طالش» آمده است.
من از فایلی که از سایت بلوک شده قائمیه دانلود کرده بودم، موضوع اعطای فرماندهی کل گیلان به ساروخان را در صفحه ۲۷۵ و دو موضوع شکست غریب‌شاه و برده شدن زنان و دختران به اسیری (جمله بعدی مقاله شاه صفی که به ایرانیکا ارجاع داده شده است) را در صفحه ۲۷۹ کتاب تاریخ گیلان یافتم. Benyamin-ln (بحث) ۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۴ (ایران) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)[پاسخ]
سپاس مجدد . حسب الامر تقی را از متن حذف کردم . سارو ( ساری ) در ترکی به کسی می گوییم که موی زرد دارد مثل ساری گلین ( عروس با موی بور ) یا ساری اصلان ( شیر زرین موی ) و غیره . یعنی لقبش بوده احتمالا . استناد به تاریخ گیلان ( عبدالفتاح فومنی ) را درست کردم . فقط مانده است استناد به کتاب دارلمرز . چونکه باید برای استناد کردن ، شناسنامه کتاب و چاپ آنرا پیدا کنم و با صفحه تطبیق دهم کمی ممکن است طول بکشد . اگر شما دسترسی دارید و زحمتش را بکشید که متشکر می شوم وگرنه که سعی می کنم پیدایش کنم . باز هم سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)[پاسخ]
دست شما درد نکنه. خیلی ممنونم از توجه‌تان.
بله در آن مورد کاملا حق با شماست. من اهل آستارا هستم و بنده هم ترکی را متوجه می‌شوم. یک نکته خارج از بحث بپرسم، فرمودید در ترکی به کسی می گوییم... جسارتا آذری‌زبان هستید؟ :))
کتاب دارالمرز را هم من از سایت قائمیه دریافت کرده بودم و این مطلبی که در بالا مشاهده کردید، از آن فایل، کپی کرده بودم. چاپ اول آن توسط بنیاد فرهنگ ایران در سال ۱۳۵۰ بوده است. مشخصات نسخه‌ای که استفاده کرده‌ام:
* رابینو، یاسنت لویی (۱۳۷۴). ولایات دارالمرز ایران: گیلان. ترجمهٔ جعفر خمامی‌زاده. رشت: انتشارات طاعتی. OCLC 918906844.
مقاله ساروخان تالش
بازم متشكر . دقيقا همانطور كه راهنمايي نموديد تصحيح و منبع دهي شد . آذربايجاني الاصل هستم ، سمت پدري چهار نسل پيش به تاتهاي خلخال مي خورده و مادري كه خالص تبريزي هستم . فكر كنم مقاله ساروخان طالش هم قابل ساخته شدن است كه با توجه نقش مهمش در پيشزمينه پيمان ذهاب مهم است . پيوند به اسناد باقيمانده هم مي توان داد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۵۹ (UTC)[پاسخ]
به روی چشم. اتفاقا در نظر داشتم که واجد شرایط مقاله داشتن هست. حالا که شما امر فرمودید، در اسرع وقت می‌سازمش. Benyamin-ln (بحث) ۹ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۰ (ایران) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: ✓ ساروخان تالش. تمام اطلاعات موجود درباره ساروخان را جمع آوری کرده و مقاله را ساختم. در صورت امکان، لطفا زحمت نامزد شدن مقاله برای خوبیدگی را بکشید. Benyamin-ln (بحث) ۲۱ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۶ (ایران) ‏۱۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)[پاسخ]
@Benyamin-ln: حسب الامر نامزد شد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: سپاس فراوان. چون تابحال انجام نداده بودم، بلد نبودم. این بود که زحمت دادم.
به نظرم خوب است که حالا که شاه صفی در حال برگزیده شدن است، مقالات وابسته نیز حتی‌المقدور و در صورت امکان به درجه خوبیدگی رسیده باشند. Benyamin-ln (بحث) ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۹ (ایران) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)[پاسخ]
درخواست راهنمايي در مورد منابع

خواهش مي كنم سروران گرامي راهنمايي بفرمايند در مورد منابعي كه قبلا برخط ( آن لاين ) بوده اند و در حال حاضر از برخطي خارج شده اند ، راهكار ارجاع دهي چگونه بايد باشد .

توضيح اينكه چند سال قبل مقاله هايي از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در مقاله مورد استناد قرار گرفت كه در آن وقت آن لاين بود و در هنگام اقدام براي خوبيدگي ، ظاهرا با ربات بايگاني هم شد . در حال حاضر ، با وجود اينكه پيوند بايگاني هنوز موجود است ، اما نه تنها مقاله از دسترسي خارج شده است ، بلكه بايگاني شده آن هم - به عللي كه من سر در نمي آورم - از دسترسي خارج شده است . در حال حاضر من مطمئن نيستم كه آيا مقاله هايي كه بصورت آن لاين منتشر شده بودند ، بصورت سنتي هم چاپ شده اند يا خير . چونكه دانشنامه ها حجيم و گران هستند ، معمولا دسترسي تنها در كتابخانه ها ممكن است و همين تبديل كردن ارجاعها از برخط به چاپي وقتگير و سخت است ، آيا امكان دارد همانند ارجاعهايي كه به لغتنامه دهخدا انجام مي دهيم ، تنها سرواژه مورد نظر و نويسنده را درج كنم و چاپ و صفحه را ننويسم ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۱ (UTC)[پاسخ]

سید (بررسی اولیه)

@Alborz Fallah: بسیار خوشحالم که این مقاله را اینجا آورده اید و امیدوارم با شکیبایی به نظرات دیگر دوستان توجه بفرمایید و با هم مقاله را اصلاح کنیم و به برگزیدگی برسانیم. در ابتدا چند مشکل خیلی برجسته را ذکر می کنم.

  • منبع شناسی: انتظار می رود خلاصه ای از منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی در حد 10 تا 20 خط در مقاله اصلی بیاید.
  • یک بخش پیشینه نیاز است. من قدری با جا به جا کردن مطالب و آوردن مطلب از مقالات دیگر آن را توسعه دادم. البته همچنان نیازمند تکمیل و اصلاح است.
  • بخش زندگی بدون «کودکی و نوجوانی» شروع شده است. گویا اولین رخداد زندگی صفی میرزا، پادشاهیش بوده است!
  • درباره نام و نسب وی به شیوه مقاله های زندگی نامه یک بخش بسازید و مادر و پدرش را معرفی کنید.
  • فکر می کنم جای «قتل و کور کردن دولت‌مردان و خانواده سلطنتی» در ذیل بخش زندگی نباشد. آیا جای بهتری سراغ دارید؟
  • تعداد بسیار زیادی نقشه مربوط به جنگ ایران و عثمانی با اختلافات اندک لزومی ندارد. در هر بخش ، به نظرم یک نقشه کافی است. یا اینکه همه نقشه هایی که تغییرات قابل توجهی دارد را کنار هم بیاورید.
  • یک بخش در اواخر مقاله با عنوان «دوره سلطنت شاه صفی» آمده است! پس آنچه پیش از این نوشته شده چه بوده است؟ به نظرم عنوان نامناسب است. تقریبا همه مقاله دوره سلطنت شاه صفی است.
  • یک بخش به علم، فرهنگ و هنر اختصاص دهید. عصر شاه صفی مقارن با افول مکتب اصفهان است. از سوی دیگر عالمان برجسته ای در این دوره می زیستند نظیر ملاصدرا، فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی و میرفندرسکی در این عصر می زیستند. همچنین این دوره مقارن با رشد مکتب اخباری گری است.--سید (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]
سلام سيد جان . سپاس از اينكه راهنمايي مي كنيد . فكر كنم سهند موقعي كه بخش دوره سلطنت شاه صفی را مي ساخته است نظرش اين بوده كه مسائل تمدني ( مثل معماري ، تجارت و امثال آن ) را در اين بخش بياورد كه شما هم فكر كنم در درخواست بخش علم ، فرهنگ و هنر نظرتان به همين بوده است . در مقاله اوليه كه من نوشته بودم تنها قسمت توتون و تنباكو وجود داشت كه از ديد من تنها اتفاق منحصر به اين دوره بود چونكه قاره آمريكا با اروپايي ها متصل شده و دخانيات به اروپا و بعدش ايران راه پيدا كرده بود . سهند ، زير بخشهاي ديگر را اضافه كرد كه وجوه تمدني را شرح دهد . در مورد مكتبهاي فكري راستش بنده اطلاعات زياد ندارم و فرق اصولي و اخباري را به زور متوجه مي شوم از نظر فلسفه هم همينطور . آيا مي توانيد منبع ساده اي را معرفي كنيد كه مسائل فكري اين دوره را نوشته باشد ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)[پاسخ]
در مورد ابوالغازی بهادر هم چندين بار خواستم مقاله اش را بنويسم ، اما راستش اينست كه اين ابوالغازي خان فرد خيلي مهمي است و كتابي كه بعنوان شجره تراكمه نوشته است كتاب كلاسيك و مهمي در فرهنگ كل اقوام تركزبان است . در مورد توركولوژي هم بايد مطالعه مي داشتم كه متاسفانه ناقص بود و هرمقاله اي كه مي ساختم ناقص از كار در مي آمد . بهتر آن بود يكي از اين دوستاني كه خيلي به مسائل فرهنگي تركها علاقه دارند پيشقدم مي شد . اين برهه از زمان چونكه تركمنها و ازبكها در خانات خيوه و بخارا در حال آميخته شدن بودند مهم است و اصلا يك كتاب قطور انگليسي هم دارد كه باز متاسفانه تنها پي دي اف نامرغوب آن بصورت آن لاين در دسترس بود كه مرا از نوشتن مقاله منصرف كرد . آيا راهي به نظر شما مي رسد ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]
من بخش فرهنگ را خودم می سازم. مقاله ابوالغازی بهادر را هم از روی ویکی انگلیسی ترجمه کنید و لازم نیست یک مقاله مستقل از نو بسازید.--سید (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۹ (UTC)[پاسخ]
چشم سيد جان و متشكرم . اين مقاله سازي از روي انگليسي را بدم مي آيد اما انجامش مي دهم انشالله . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: درود سید جان، راجع به دو موضوع باید چیزی را ذکر کنم. ابتدا نقشه، نقشه ها را بنده درست کردم دقیقاً مثل نقشه های مقاله نبرد ادسا، این نقشه ها حد و مرز ایران را در آن سال مشخص می‌کنند، بطور مثال؛ در قسمت «اولین جنگ ایران و عثمانی» سه نقشه وجود دارد، که یکی وسعت ایران را قبل جنگ، دیگری بعد از جنگ و سومین نقشه بازپس‌گیری مناطق از دست رفته را نشان می‌دهد، چون در این دوره دو جنگ با عثمانی مناطقی از دست رفت سپس بعد از چندماه باز‌پس گرفته شد، درستش این است که نقشه‌ی آن سال‌ها هم در مقاله باشد. موضوع دوم راجع به این صحت شماست: «یک بخش در اواخر مقاله با عنوان «دوره سلطنت شاه صفی» آمده است! پس آنچه پیش از این نوشته شده چه بوده است؟ به نظرم عنوان نامناسب است. تقریبا همه مقاله دوره سلطنت شاه صفی است.» منظوره بنده از این سر فصل موضوعات زیرمجموعه‌ی آن است که در زمان سلطنت شخص شاه صفی به چه شکل بوده، وگرنه جداگانه آن را ویرایش می‌کردم امکان داشت خواننده اشتباهاً با کل شاهنشاهی صفوی اشتباه بگیرد.
@Sa.vakilian: با سلام خدمت سهند و سيد عزيز . حسب راهنمايي سيد ، ابوالغازی بهادر خان را هم ساختم كه گويا بدهم نشد . حتي اينكه يك سياره بنام اين خان ازبك است ، قابليت آميكي هم دارد !--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)[پاسخ]
بسیار متشکر. من در مورد گذاشتن این همه نقشه در خصوص مناطقی که طی چند ماه گرفته و ستانده شده، موافق نیستم. در دوره پیشا مدرن خطوط مرزی به معنای امروز نداشتیم و تعدادی از دژها و مقرهای مرزی بوده که سرحدات را کنترل می کرده و جا به جایی اینها بین دو کشور باعث تغییر قلمرو می شده است. بنابراین من با گذاشتن این تعداد نقشه که هم اختلاف جزیی دارند و هم با توجه به این نکته دقت چندانی هم ندارد موافق نیستم. کاش جای آن یک نقشه می گذاشتید و مناطق درگیری را مشخص می کردید. یعنی مثلا سرزمین هایی که دست به دست می شدند با یک رنگ دیگر در نقشه نمایش داده می شد.
در مورد ساختار و عناوین همچنان فکر می کنم که نیاز به بازنگری دارد و پیشنهادم را ارائه خواهم داد.--سید (بحث) ‏۲۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: صفحه 278 تا 288 نسخه انگلیسی جلد ششم تاریخ ایران کمبریج را که به شاه صفی اختصاص دارد مجددا ببینید. البته اشارات به وی تا صفحه 301 هم ادامه دارد. در خصوص وضع تجاری در زمان شاه صفی از صفحه 457 به بعد مطالبی هست. مطالب پراکنده دیگری درباره وضع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی این دوره در جای جای کتاب امده است. به نظرم بیش از 5 مورد ارجاع قابلیت استفاده دارد.--سید (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)[پاسخ]

@ZxxZxxZ: سلام. لطفا در صورت امکان این مقاله را هم مرور بفرمایید. تشکر--سید (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]

سلام. با عرض پوزش ممکن است نتوانم مقاله را کامل بخوانم.

فقط در نگاه اول خواستم بگویم حتماً پاراگراف‌بندی بیشتری باید انجام شود. طول پاراگراف‌های فعلی غیراستاندارد و بیش از حد طولانی هستند که مرور مقاله را دشوار می‌کند. --Z ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)[پاسخ]

@ZxxZxxZ: @Sa.vakilian: خيلي سعي كردم مثل اين گرافيك يك گرافيك انيميشن مانند از يازده تا فايلي كه سهند آپلود كرده بود درست كنم كه نشد . با توجه به اينكه ظاهرا دارند اين گرافيكهاي سهند را حذف مي كنند ، اگر يكي از كاربران تكنيكي ما كمك كنند خوب مي شود !--Alborz Fallah (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۶ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: درود، کدام عکس ها نیاز به سرهم شدن دارند؟--MohamadReza(بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]
خود سهند که به کامونز دسترسی دارد. ضمنا @محک: هم شاید بتواند کمک کند.--سید (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)[پاسخ]
گمان مي كنم شايد بخاطر انگليسي و يا شايد بخاطر نا آشنايي وضعيت كپي رايت را مشخص نكرده . در ويكي كامنز هم كه معطل نشسته اند براي حذف به هرحال هركسي كه بتواند كمك كند اين گرافيك ها را در يك گرافيك شبه انيميشني يكجا كند :
  • File:Safavid Empire 1629- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1630- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1631- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1632- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1633- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1634- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1635- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1636- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1637- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire December 1638- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire March 1638- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1639- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1640- Sahand Ace.png
  • File:Safavid Empire 1641- Sahand Ace.png

اگر همه يكجا باشد ، تنها يك فايل را مي گذاريم در مقاله كه بسيار بسيار شكيل تر هم هست . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: فایل کیفیتش زیاد خوب نشد چون عکسها هم اندازه نیستند و به فتوشاپ برای هم اندازه کردن در حال حاضر دسترسی نداشتم امیدوارم دوستان دیگر فایل بهتری بتوانند تهیه کنند. البته مشکل لایسنس برای نقشه پیش زمینه بکار رفته هم همچنان به قوت خودش باقی است.--MohamadReza(بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)[پاسخ]
دست شما درد نكند . متشكرم و بنظرم همين خوب است . در ضمن واگرداني را هم براي پيوند شاه عباس بزرگ براي اين كردم كه در مقاله تنها يكبار ارجاع كافي است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)[پاسخ]
حالا قوانين ايجاد گرافيك در ويكي را من آشنا نيستم ، اما تصوير پسزمينه را قطعا سهند از همين ويكي پديا تهيه كرده كه لابد مجوز استفاده آزاد دارد . اما لابد يك روال خاصي براي دفاع دارد كه بنده نمي دانم !!--Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)[پاسخ]
یک نقشه مشابه این را بیابیم کافی است. منبع را آن پرونده قرار میدهیم. برای مابقی کارهای جناب سهند هم میتوان این کار را کرد قبل از حذف شدنشان، فقط اینکه ایشان از کدام نقشه استفاده نموده مهم است.--MohamadReza(بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC)[پاسخ]
@Mohamadr za: با تشكر ويژه از زحمات شما تقريبا مطمئن هستم كه اين نقشه اليمايي از همان استفاده كرده است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)[پاسخ]
@Mohamadr za: @Alborz Fallah: @Sa.vakilian: درود فراوان، متاسفانه چند روزی مشغول بودم حتی نتوانستم یک نگاهی به این مقاله و صحبتهای شما دوستان بیاندازم. خداروشکر مشکل نقشه بسیار عالی حل شد، دست سازنده‌اش درد نکند. فقط توضیحی بدهم راجع به این نقشه‌ها، من این نقشه‌ها را براساس مرز ایالت‌های ایران در آن دوره و همچنین براساس حمله به ناحیه هایی که صورت گرفت، تهیه کردم. درصد درستی این نقشه ها بسیار بالاست زیرا تحقیق و جستجو فراوانی را انجام دادم. این تحقیقات را هم در مقالات ایرانی هم ترکی و هم انگلیسی انجام دادم. بلاخره دوستانی که با کار بنده آشنایی دارند می‌دانند که من هرچیزی را بدون اینکه مطمئن باشم ارائه نمی‌دهم. ارادتمند.--37.27.137.215 ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۵ (UTC)[پاسخ]
سلام. بله زحمات شما شایان تقدیر است. اما، به نظرم نیازی به این تعداد نقشه با تغییرات اندک نیست. البته اگر موضوع مقاله جنگ های ایران و عثمانی در زمان شاه صفی بود، حتما نیاز بود. اما در مقاله خود شاه صفی ، این تعداد تصویر نسبتا مشابه ضرورتی ندارد. کافی است نقشه ای برای ابتدا و انتهای هر یک از جنگ های مهم بگذاریم. البته قاعدتا ابتدای جنگ های بعدی ، همان انتهای جنگ های قبلی است. بنابراین 3 یا 4 نقشه کفایت می کند. یک نقشه برای قلمرو در ابتدای سلطنت شاه صفی. یکی برای بعداز معاهده ذهاب و یکی دو تا برای بازه میانی آن.--سید (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]
جمع‌بندی تا امروز

تصحیح ساروخان و ساروتقی به بهترین شکل. راهکار ارجاع برای منابعی که قبلاً برخط (آن لاین) بوده‌اند و در حال حاضر از برخطی خارج شده‌اند، متأسفانه انجام نشد. خلاصه ای از منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی :فعلا بخاطر حجم نشد. بخش پیشینه: انجام شد. کودکی و نوجوانی: انجام شد. نام و نسب: انجام نشد چونکه در باکس اولیه هست: عجیب از نظر حجم در تنگنا هستیم! تعداد بسیار زیادی نقشه: با محبت دوستان خیلی خوب انجام شد. تغییر عنوان «دوره سلطنت شاه صفی» انجام شد. بخش «علم، فرهنگ و هنر»: انجام شد، سید عزیز بسیار درگیر ده‌ها مورد دیگر در آمیک و غیره شده‌است. ابوالغازی بهادر، خدا را شکر که خیلی خوب انجام شد. تاریخ ایران کمبریج، انجام شد. پاراگراف‌بندی: تقریباً انجام شد، هنوز نمی‌دانم هنوز پاراگراف بسیار بلند داریم یا کامل شد. --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)[پاسخ]

توسعه و ساخت بناها در زمان شاه صفی را ساختم تا بار حجمی شاه صفی سبک شود. فکر کنم که جا دارد در مورد فتوای تکفیری نوح افندی، شیخ السلام مراد چهارم، توضیح کوچکی احتمالاً در بخش فرهنگی و یا در سقوط بغداد گذاشته شود؛ چونکه این فتوا مهم است و امثال داعش هنوز به آن استناد می‌کنند. توضیحی در مورد رفتار زشت شاه عباس در بی‌احترامی به مزار امام‌اعظم (ابوحنفیه) و سختگیری به اهل سنت لازم است تا علت بسیج بی‌سابقه عثمانیان روشنتر شود. --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)[پاسخ]

در قسمت زبان‌شناسی مطرح کردم كه توپ ابو خزامه پيوند بسيار جالبي به درگيري عثماني ها با صفوي ها بر سر بغداد دارد . يعني فكر مي كنم نقش آن مانند توپ مرواريد خودمان حالت فولكلور پيدا كرده و نشان دهنده نارضايتي اهل سنت عراق از صفوي ها است . جسته گريخته در سفرنامه هاي آن زمان هم اشاره شده كه هنگام ورود به عراق عرب ، از ايرانيان استقبال خوبي نمي شده است . متاسفانه كساني كه عربي را خوب بلد باشند به تعداد انگليسي دانها در ويكي پديا نمي رسد وگرنه همين مقاله توپ ابوخزامه مقاله جالبي در كنار مقاله سقوط بغداد بود و مي توانست در جستارهاي وابسته بيايد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: آیا تاریخ ایران کمبریج را که در بالا گفتم دیدید؟--سید (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۳۲ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: نگاره‌ای از شاه عباس در مقاله شاه صفی هست که تکراریست و قشنگی خاصی هم ندارم بنده چندین نگاره از شاه عباس سال پیش آپلود کرده بودم که برای مقاله شاه عباس که نظر تکمیل کردنش را داشتم استفاده کنم، متاسفانه امکانش نیست ولی سه نگاره از وی را اینجا برای شما ارائه می‌دهم تا بیزحمت یکی را جایگزین نگاره فعلی کنید.
ارادتمند--5.78.130.127 ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)[پاسخ]
سلام سهند عزيز . اگر سليقه خودم تنها بود ، چونكه حجم مقاله خيلي زياد است و شاه عباس هم به اندازه كافي مشهور است ، نه تنها عكسي از او قرار نمي دادم بلكه بيشتر مطلبي را كه تنها به او مربوط بود از مقاله حذف مي كردم ؛ اما به هرحال چونكه نظر ديگران برايم مهم است ، اگر قرار باشد عكسي انتخاب كنم Portrait of Shah Abbas را انتخاب مي كردم چونكه در ويكي كامنز حساسيت عجيب غريبي به معلوم بودن پرونده ، اجازه نامه و امثال آن دارند و امكانش زياد است كه آن دو نقش را كه از pinterest است بعنوان اجازه نامعلوم و مشخصات نامعلوم حذفش كنند .--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: جلد شش تاريخ كمبريج را دانلود كردم سيد جان . چندين مورد ارجاع در مقاله دادم كه در خلاصه ويرايشها نام شما را هم ذكر كردم كه راحت قابل پيدا كردن باشد . فقط اشكالش اين است كه تاريخ عمومي است و خيلي هم به جزئيات نرفته. چند تا قضاوت دندانگير داشت كه مردد بودم ( و هستم ) كه بياورم يا نه ، چونكه به نوعي قضاوت شخصي نويسنده تاريخ كمبريج است و مطمئن نيستم كه بعنوان فاكت آوردنش در مقاله درست است يا نه ؟ مثلا نوشته است كه چون شاه صفي توانايي عقلي و ذهني كمي داشته است در اصل در اوايل حكومتش اغورلوخان + رستم بيگ ديوان بيگي + چراغ خان زاهدي + رستم خان داروغه اصفهان و تا حدي هم زينب بيگم حكومت مي كرده اند و بعدها ساروتقي اعتمادالدوله كه آمده همه كاره اصلي او بوده است . راستش چنين ادعايي ممكن است بعنوان تفسير مطرح شود ، اما تنها يك نظر و تئوري است و چنين جمله اي را شايد نشود كه در ويكي آورد . حالا بخش خاصي از تاريخ كمبريج نظر شما است كه دقيق تر بررسي كنم ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)[پاسخ]
تشکر. خب به عنوان دیدگاه آن نویسنده بیاورید و نه فکت. هر جا که احساس می کنید یک تفسیر است یا فکتی است که دیدگاه رقیبی هم دارد، می توانید به صورت دیدگاه بیاورید.--سید (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]
چشم . آنرا هم بصورت نظر نويسندگان تاريخ كمبريج منعكس كردم . Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)[پاسخ]
 نظر: جسارتاً نکته‌ای به ذهنم رسید. در بحث تفاوت ساروخان و ساروتقی، دیدیم که برخی مورخان آن زمان که به ساروتقی نزدیک بودند، سعی داشتند نقشی برای او در سرکوبی شورش غریب‌شاه قائل شوند در حالی که او در این ماجرا نقشی نداشت و من به پیشنهاد شما، مقاله مستقل ساروخان را ایجاد کردم. ممکن است این نقشی پررنگی که گفتید درباره ساروتقی در اوایل سلطنت شاه صفی ذکر شده و او را همه‌کاره جلوه داده است، از نوشتجات مورخان همان دوران (مستقیماً یا با واسطه) گرفته شده و در تاریخ کمبریج هم آمده است. چون عامل سرکوبی شورش غریب‌شاه را هم ساروتقی ذکر کرده است. Benyamin-ln (بحث) ۲ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۰ (ایران) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
سپاس از اينكه مشاركت و علاقه مثبت داريد . اينكه تاريخ را قدرت غلبه كننده مي نويسد قابل شك نيست . جناب محسن بهرام نژاد در پژوهش نامه تاریخ اسلام كه منبع اصلي مقاله طالب‌خان اردوبادی است ، ديناميك قدرت در اوايل سلطنت شاه صفي را بسيار عالي نوشته است . حس مي كنم كه شخصيتهاي قديمي تر نظامي و سياسي مانند سران قزلباش و غير قزلباش ( مثل بكتاش خان ، اغورلو خان ، زینل‌خان شاملو و...) ، خانهاي قديمي ( مثل امام‌قلی خان و علی‌مردان خان ) و سياستمداران سابق ( مثل طالب خان اردوبادي ) در يك طرف و تازه واردهايي كه تنها در دوران شاه صفي مهم شده بودند مثل سارو تقي اعتمادالدوله و رستم بيگ سپهسالار در طرف ديگر صف آرايي داشته اند و حتي شايد اينكه شاه صفي به پادگان بغداد ( يعني بكتاش خان ) كمكي نكرده بخاطر همين بوده كه ساروتقي القا مي كرده كه از نظر مالي و نظامي نگهداري عراق عرب به هزينه اش نمي ارزد ، كه واقعا هم نمي ارزيده است و دشمن ساروتقي را هم كه بكتاش خان بوده است بر باد مي داده است !!Alborz Fallah (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)[پاسخ]
تصاویر بارگذاری شده توسط سهند

متأسفانه این تصاویر در حال حذف هستند! Benyamin-ln (بحث) ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۰ (ایران) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)[پاسخ]

راستش يكي از ايرادهايي كه دوستان راهنما در بالا نوشتند ، افزوني تصاوير بود . سهند در ويكي كامنز قطع دسترسي نيست و اگر لازم بداند مي تواند از تصاوير خود براي ماندن دفاع كند . فكر كنم آن تصاويري كه حياتي باشند را مي توانيم راهي براي ماندن پيدا كنيم و الباقي هم كه ببينيم چه مي شود !Alborz Fallah (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)[پاسخ]
چند نکته شکلی

مقاله از حیث محتوا بسیار غنی به نظر می رسد و با بحثهایی که در بالا شد، ضعفهای احتمالی هم برطرف شده یا در حال برطرف شدن است. ضمنا من در این زمینه مطالعه و تخصصی هم ندارم. اما در خصوص متن و نحوه بیان نکاتی هست که اجمالا عرض می کنمː

  1. بعضاً اشکالات نگارشی به چشم می خورد. مثالː «همگی را کشته و اموالشان را به غارت بردند.» در بخش شورش داوودخان در قراباغ
  2. در مواردی پیوستگی در بیان وجود ندارد. فکتها و جمله های خبری پشت سر هم بیان شده اند بدون این که قوام مستحکمی داشته باشند. مثالː «داود خان گرجی، فرزند الله‌وردی خان گرجی (سپهسالار سپاه صفوی و بیگلربیگی فارس در زمان شاه عباس یکم) و برادر کوچکتر امام قلی خان می‌باشد. او از سرداران جنگی دلیر ارتش صفوی و فرماندار گنجه و قره باغ (در قفقاز) بود. از خاندان‌های اصیل گرجی، تیره اوندیلازه، که الله‌وردی خان گرجی و پسرانش امامقلی و داودخان هستند، اهمیت زیادی داشتند.»
  3. اطلاعات تکراری بعضا در چند خط پشت سر هم به چشم می خورد. مثال بند 2 نمونه ای است که در آن دو بار به این که الله وردی خان پدر داوودخان و امامقلی خان است در دو جمله متوالی اشاره شده است.
  4. متن از جزئیات بسیار خوبی برخوردار است. اما نمی تواند ابتدا یک تصویر کلی ارائه کند. تشبیهی که می کنم این است که خواننده یک دانشنامه مانند بیننده ای است که از هلی کوپتر به موضوع نگاه می کند و یک دوربین در دست دارد که نقاط مهم و حساس را با جزئیات بیشتری ملاحظه می کند. اما مثلا در همین شورش داوودخان، خواننده به یک تصویر کلی از شورش نمی رسد.
  5. به نظرم خیلی جاها مناسب است که از ترفند ایتالیک کردن اسامی خاص استفاده شود.
  6. به نظرم برخی جمله ها را می توان ساده تر نوشت. مثل «شاه صفی، لشکر بزرگی به فرماندهی رستم خان سپهسالار به مقابله با شورشیان اعزام نمود که شورشیان با شکست مواجه شدند.» را می توان اینطور نوشتː «شاه صفی با اعزام لشکر بزرگی به فرماندهی رستم خان سپهسالار شورشیان را شکست داد.»
  7. می توان برخی جملات را طفره آمیز دانست. مثلا «بنظر می‌رسد که مطرح کردن امامقلی در این قضیه، ترفندی بوده‌است که داوودخان برای تحریک طهمورث و گرجیان و دیگر حکام به طرفداری از خود و آشفته کردن اوضاع ضد شاه صفی بکار گرفته بوده‌است.» به نظر کی؟ یا در جمله «شاه صفی، لشکر بزرگی به فرماندهی رستم خان سپهسالار به مقابله با شورشیان اعزام نمود»، لشکر بزرگ یعنی چه؟

من خودم داوطلب هستم که در رفع این موارد کمک کنم. اما خب ممکن است دوستان ملاحظاتی داشته باشند و صلاح نباشد دخالت کنم.٪ مرتضا (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)[پاسخ]

هر تصحيحي كه بفرماييد موجب امتنان است . علت اينكه گاهي از نظر شكلي اشكال وجود دارد اينستكه گاهي من ( و شايد سهند ) تحت تاثير منبع بوده ايم و چونكه تعداد منابع به نسبت زياد است موقع افزودن به كل متن ، بعضي از اطلاعات تكراري شده اند . ارائه تصوير كلي در چند جا براي من ممكن بود اما از ترس تحقيق دست اول هيچ نتيجه اي را داخل نكردم و حتي آنجاييكه نظر نويسنده منبع شخصي بنظر مي رسيده ( مثل داودخان و ارتباطش با برادرش امامقلي ) شخصي بودن نظر نويسنده منبع را هم حفظ كرده ام ( يعني مثلا اين نظر استاد ثواقب است ) . نمي دانم چنين محافظه كاري اي درست هست يا خير ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۱ (UTC)[پاسخ]
این ویرایش را ببینید. اگر این سبک و سیاق را می پسندید، لطفا اطلاع دهید تا کار را پی بگیرم. اگر نمی پسندید، تغییر را واگردانی کنید؛ به جهت سادگی کار واگردانی، همه تغییرات را یکجا اعمال کردم. در مورد پرسشی که مطرح کردید، به نظر من اتفاقا باید با ذکر کردن نام آن فرد پژوهشگر یا تاریخ دان، ذکر شود. مثلا خوب است بگوییم «فلان پژوهشگر معتقد است که امامقلی ارتباطی با شورش برادرش نداشته و با آن مخالف یوده در حالی که بهمان تاریخ دان معتقد است که امامقلی در صدد پیوستن به شورش بوده اما به فلان دلیل نتواسته.» البته فرمایش شما صحیح است که خودمان مجاز به تفسیر و نتیجه گیری و قضاوت نیستیم چون تحقیق دست اول محسوب می شود. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)[پاسخ]
یک نکته دیگر. دست کم در این قسمتی که درگیر بازنویسی آن بودم، نیاز به یادکردهای بیشتر و دقیقتر به منابع مورد استفاده شما به جد وجود دارد و تقریبا در پایان هر پاراگراف می شود برچسب نیازمند منبع را استفاده نمود که قطعا شایستۀ این نوشتار قوی و غنی نیست. گمان کنم با دسترسی ای که به منابع دارید بتوانید آن را به سرعت برطرف کنید. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)[پاسخ]
بررسی سید

@Alborz Fallah: سلام خب بیایم سر وقت این مقاله:

  • تاریخ ها باید یکسان سازی شود. یعنی همه میلادی یا قمری باشد.
  • در الگو فقط از یک همسر نام برده شده است. آیا سوگلی بوده است؟ معمولا شاهان همسرا داشته اند.
  • در لید نوشته شده «پیش از صدارت میرزا طالب، خلیفه سلطان وزیری بود که از انتهای پادشاهی شاه‌عباس در وزارت باقی‌مانده بود» اما من در مقاله نفهمیدم میرزا طالب کیست. اگر شخص مهمی نیست از لید هم حذف کنید. اگر مهم است، که ظاهرا هست، باید اطلاعات بیشتری در مقاله برایش ارائه شود.
  • در لید نوشته شده «با وجود از دست دادن بغداد و یورش‌های پیاپی ازبک‌ها در شمال شرقی، در زمان وی ایران از آرامش نسبی برخوردار بود.» وقتی شمال شرق و غرب ناآرام بوده و گرجستان، قندهار، قزوین و گیلان دچار شورش شده، چطور می توان چنین حکمی داد. مثلا در سال 1039 مردم همدان به مدت شش روز توسط سپاه عثمانی قتل عام می شوند.
  • لطفا بخش منبع شناسی را مشابه دیگر مقالات برگزیده همچون سعدی بر اساس منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی توسعه دهید.
  • در بخش «جانشینی شاه عباس» اگر به پاراگراف آخر مدرک نیافزاییم، حکم تحقیق دست اول پیدا می کند.
  • نام نویسندگان تاریخ ایران کمبریج باید ذکر شود و ضمنا فکر می کنم آن فصل را فقط یک نفر نوشته باشد.
  • در بخش زندگی مطلب طوری شروع شده که ادم احساس می کند یه هویی با لباس داخل استخر پرت شده. قاعده اش این است که اول بگوییم وی کی و کجا از کدام پدر و مادر متولد شد. کلا جای آن پارگراف اول نادرست است و باید پایین تر بیاید.
  • افرادی زیادی در مقاله نام برده شده اند که ظاهرا سرشناس هستند اما مقاله ندارند. اینها از آن جهت که صاحب منصبان اواخر دوره شاه عباس و سران قبایل قزلباش بوده اند، همه سرشناس هستند و مطلب به حد کافی در مورد اکثرشان وجود دارد.
  • برخی مطالب جایش درست نیست. مثلا «در زمان مرگ شاه‌صفی، ساروتقی و مادر شاه عباس دوم در دربار قدرت را بدست گرفته و سیطره رستم‌بیگ و غلامان خاصه را پایان داده بودند.» باید جای دیگری می آمد.
  • پاراگراف اول «خشونت شاه صفی» منبع ندارد.
  • پارگراف دوم که درباره تریاک و شراب خواری است جایش ذیل بخش خشونت نیست.
  • تاریخ برخی حوادث ذکر نشده است. مثلا در پاراگراف اول بخش «اولین حمله ازبکان» هیچ تاریخی در متن نیامده است.
  • برخی جاهای مقاله مشکل منبع دارد که برچسب زده ام.
  • پیشنهاد می کنم که در بخش جنگ ها و درگیری ها مطالب نظم داده شود به طوری که مثلا عهدنامه ذهاب نزدیک جنگ با عثمانی بیاید و نه جدا از آن.

فعلا همین ها را اصلاح کنیم. --سید (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۲۵ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: سلام. شما همچنان برای برگزیدگی این مقاله فعال هستید؟--سید (بحث) ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]

سلام سید جان . کانکشنی که به طور معمول از آن ویرایش می کردم ( محل کار ) ، به علل نامعلومی ویکی پدیا را فیلتر می کند و تقریبا از هر ده بار تلاش حداکثر یکبار می توانم وارد شوم . البته کانکشن منزلم ایرادی ندارد ، و می توانم وارد ویکی بشوم . با وجود این ، اگر امر بفرمایید هرطور که باشد سعی در برآورده نمودن خواست شما خواهم نمود انشالله . با سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۳ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: سلام. خب من در بالا یک سال است که برخی نقدهایم را نوشته ام اما پاسخی نگرفته ام!--سید (بحث) ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۰۱ (UTC)[پاسخ]
ممتنع نوشتار از لحاظ دیباچه و نگارش کمی اشکال دارد ولی می‌تواند برگزیده شود. می‌توانید از سبک نگارش مقاله اردشیر بابکان الگو بگیرید. با آرزوی موفقیت--ساقی (بحث) ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)[پاسخ]
حسب نظر سيد درباره تعدد همسران ، تصحيح انجام شد . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)[پاسخ]
  • در مورد يكسان سازي تاريخها ، اين اشكال وجود دارد كه وقتي منابع خارجي بوده ، از گرد كردن تاريخ استفاده كرده اند و وقتي منبع داخلي بوده و از هجري قمري استفاده كرده اند ، با توجه به غير دقيق بودن ، به كرات تاريخ را تا حدي اشتباه داده اند . من بعنوان مسئوليتي كه در روايت كردن درست از منابع داشته ام ، به خودم اجازه ندادم كه وقتي از يك منبع روايت مي كنم ، تاريخ آنرا تصحيح كنم . اگر گايد لايني در اين مورد وجود دارد كه اجازه بدهد هنگام روايت كردن از يك منبع تبديل تاريخ را انجام دهم اين كار را خواهم كرد ، اما آن "گاهشمار شاه صفي " كه بسيار هم از لحاظ تكنيكي سخت بود براي تطبيق دادن سالهاي قمري و ميلادي طراحي شده است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۵ (UTC)[پاسخ]
  • اينكه در مورد میرزا طالب و منبع شناسي بيشتر بنويسم ، هيچ محدوديتي وجود ندارد و دستم باز است چونكه هردو مقاله اصلي طالب‌خان اردوبادی و منبع شناسي شاه صفي را خودم و براي همين مقاله نوشتم ، اما ايراد اينست كه در همين حالت فعلي هم حجم مقاله از استاندارد بروزر ها بيشتر است و براي تصحيح كردن يك واو در مقاله مدت زيادي طول مي كشد كه بروزر تصحيح مقاله را باز كند . رويكرد من ، حذف مطالبي بود كه خودشان مقاله دارند ( مقاله مادر - دختري ) تا بتوانم خود اصل مقاله را سبك كنم . راستش اينكه در مورد صفويان و شاه عباس بزرگ به اين مقاله افزوديد ، انتقاد داشتم چونكه خود مقاله شاه عباس و صفويان بقدر كافي توضيح داده است و اينكه بياييم در يك مقاله كه خودش از اضافه وزن رنج مي برد ، در مورد شاه عباس و صفويان هم توضيح بدهيم ، از ديد من نقض غرض محسوب مي شود. اصلا اينكه مقاله شاه صفي را نوشتم به اين علت بود كه در مورد شاه عباس يك دنيا مطلب هست اما در مورد شاه صفي هيچي . علاقمندان به تاريخ ما ، اين اشكال را دارند كه به برهه هايي از تاريخمان بيشتر مي پردازند كه آنرا اوج تمدن ما محسوب مي كنند ، اما خضيض تاريخي ما علاقمند كافي ندارد ! مطلب در مورد هخامنشي ، سه برابر ايلخاني داريم ! --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)[پاسخ]
  • جمله " در زمان وی ایران از آرامش نسبی برخوردار بود. " نظر نويسنده مقاله تبريز در دانشنامه اسلامي و نيز نظر نويسنده تاریخ ایران کمبریج است . درست است كه شاهان بزرگ صفوي از قبيل شاه عباس بزرگ ، شاه طهماسب و شاه اسماعيل براي نماميت ارضي ايران كوشش بسياري كردند ، اما تغييرات شديد و جنگهاي بسيار بزرگ به حدي جمعيت ايران را كم كرد كه از گرجستان و نقاط ديگر انسان وارد كردند تا كشور خالي نماند . پس از شاه صفي تا چندين سال تقريبا تنها درگيري هاي خفيف وجود داشت كه باعث زير و رو شدن كل مملكت نبود . اين همه كشتاري كه شاه صفي كرد ، تنها از درباريها بود كه يك ده هزارم تلفاتي كه در جنگهاي عمده براي عامه مردم پيش مي آمد نبود ( اين هم نظر آقاي راوندي است و نه نظر خودم تنها ) . بنا بر اين باقي ماندن چنين جمله اي را به سزا مي دانم تا چنين خوانشي از تاريخ به زور به خورد خواننده داده نشود كه تنها جهانگشاها در ساخت تمدن نقش دارند ؛ و هر نادري وقتي فايده دارد كه كريم خاني هم بدنبال او بيايد .... --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۵ (UTC)[پاسخ]
  • "هانس روبرت رومر نویسنده فصل مربوط به شاه صفی در تاریخ ایران کمبریج (فصل پتجم)" را هم داخل خود متن اصلي حسب راهنمايي شما اضافه كرده بودم كه نمي دانم چرا اعلام نكردم كه تصحيح بر اساس نظر شما انجام شد . اتفاقا اعلام اينكه كدام مورخ نظرش چه است در خود متن ، كار جالبي است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)[پاسخ]
  • منظور از جمله "در زمان مرگ شاه‌صفی، ساروتقی و مادر شاه عباس دوم در دربار قدرت را بدست گرفته و سیطره رستم‌بیگ و غلامان خاصه را پایان داده بودند" كه بعد از جمله مربوط به دارو دسته رستم‌بیگ دیوان‌بیگی است ؛ اظهارنظر در مورد علت اين همه كشتار است و اشاره به اينكه در اواخر سلطنت شاه صفي از شدت كشت و كشتار كاسته شده بوده است . اگر متن را درست ننوشته ام و نتواسته ام ارتباط مكانيسم هاي پشت پرده را با قتلهاي روي صحنه توضيح بدهم ، پيشنهاد كنيد چگونه بنويسم تا منظور را برساند . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)[پاسخ]
  • اينكه نوشتيد "برخی جاهای مقاله مشکل منبع دارد که برچسب زده ام" در حال حاضر كل مقاله را ( بصورت خام ) كه با عنوان مدرك سرچ كردم و يا نيازمند منبع را كه در حالت اسكرين جستجو كردم ، چيزي نشان نداد . اگر هنوز تگي باقيمانده بگوييد تا مدركش را پيدا كنم . فكر كنم اين هم از تصحيح هايي بوده كه انجام داده ام ولي يادم رفته كه اعلام كنم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)[پاسخ]
  • عهدنامه زهاب به نزديك جنگ با عثماني انتقال پيدا كرد . در ضمن قسمتي را كه از يك وبلاگ پانتركي اخذ شده بود و در مورد متن عهدنامه بود كلا حذف كردم . متن اصلي عهدنامه نه به فارسي و نه به تركي در دسترس نيست و بسيار بسيار بسيار هم مهم است كه ادعا نشود متن اصلي در دسترس است چونكه مرز كنوني ايران و عراق ، ايران و كويت و ايران و تركيه وابستگي به اين عهدنامه دارند و آن وبلاگي كه ادعا كرده بود متن تركي عهدنامه در فلان جا موجود است ، تصوير چيزي را گذاشته بود كه تاريخش مدتها بعد از وقايع ذهاب بود و در واقع چيز ديگري را با متن اصلي پيمان ذهاب كه خيلي هم مهم است اشتباه كرده بود . --Alborz Fallah (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۲ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: تشکر. تقریبا یک سال از آخرین باری که مقاله را دیدم گذشته است و من اشکالاتی را که برشمردم یادم رفته است. باید مقاله را مجدد بخوانم. در خصوص حجم مقاله کاملا موافقم که نباید بیش از این بشود. لذا موارد کم ارتباط تر حتما منتقل گردد. اما بخش «منبع‌شناسی» باید مشابه دیگر مقالات برگزیده توسعه یابد. مثلا «شورش غریب شاه گیلانی»، «شورش شیرخان افغان»، «شورش درویش رضا در قزوین» و «شورش داود خان در قراباغ» را می توان کوتاه کرد. لطفا از شیوه مقاله خلافت علی بن ابی طالب استفاده کنید. آنجا هم نبردها و شورش های متعددی بود که کوشیدیم خلاصه اش را در مقاله اصلی بیاوریم.--سید (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]
کپی‌رایت
بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.

Earwig نقض حق تکثیر را نشان می‌دهد. لطفاً یک نفر غیر از نویسندگان مقاله، متن مقاله را با منابع (خصوصاً منابع چاپی) مقایسه کند. هنوز ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)[پاسخ]

دو مورد اول را بررسی کردم. قابل اعتنا نیست. Benyamin-ln (بحث) ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۱۰ (ایران) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۴۰ (UTC)[پاسخ]
بنده نمی دانم منظور ایشان چه بود, فقط در این مدت یک چیز خیلی بنده را خوشحال کرد, و آن دست به دست شدن پرتره شاه , نگاره ساختمان دیوان و صندوق آرامگاه شاه صفی بود, که بنده شاخصاً بارها در اینستاگرام, فیسبوک و توییتر پست هایی راجع به این سه نگاره دیدم, یک نگاره را خودم در موزه قم گرفتم و دو نگاره دیگر را با زحمت فراوان پس از ساعت ها وب گردی.-- Sahand Ace ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)[پاسخ]
بررسی جدید
@Sahand Ace: تشکر اگر مطلب منبع داری را خلاصه کرده اید، به مقاله جانبی منتقل بفرمایید.--سید (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: همه آن مطالب خلاصه شده را قبلاً در مقاله‌های جانبی انتقال داده بودم، مشکل دیگری اگر هست بنده در خدمتم-- Sahand Ace ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)[پاسخ]
مقاله سرراست نوشته نشده است. مثلا چیزی در لید درباره سلطان العلما آورده شده اما توضیحش در متن واضح نیست. سر فرصت باید مقاله را یک بار دیگر دقیق بخوانم و نقد کنم.--سید (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)[پاسخ]

Sahand Ace سید

لطفا نظرات نهایی را اعلام کنید تا نظرخواهی به زودی بر مبنای وپ:ممب جمعبندی شود.--1234 (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]

@Sicaspi: سلام. باشه سعی می کنم تا آخر این هفته یک بار مقاله را کامل مرور کنم.--سید (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۵۷ (UTC)[پاسخ]

برای شروع:

  • منابع از لید و الگوی بالای مقاله به متن منتقل شود.
  • پک سنج تعدادی از پانویس ها را قرمز می کند.
  • منبع شناسی را می خواستم از منبع‌شناسی دوران شاه‌صفی استفاده و تکمیل کنم، اما دیدم اشکالاتی از جمله نقص در بعضی مدارک، ابهام در برخی اطلاعات و نظایر آن سبب شده در حد برگزیدگی نباشد.--سید (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۲۶ (UTC)[پاسخ]
  • تاریخ ها در برخی موارد قمری و در برخی موارد میلادی است که باید یکسان سازی شود.--سید (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC)[پاسخ]
  • به سیاق مقالات امیران طاهری بخش کوتاهی درباره درباره تبار شاه صفی بیفزایید.
  • هیچ توضیحی در بخش کودکی و ... درباره پدر و مادر شاه صفی داده نشده که این هم می تواند در همان بخش تبار بیاید.
  • جانشینی و تاجگذاری: ایا این موضوع با هیچ واقعه خاصی همراه نبوده است و به سهولت انجام شده؟
  • شیوه نگارش منابع انتهای مقاله استاندارد نیست.
  • صاحب منصبان ذی نفوذ: این بخش جایش درست به نظر نمی رسد.
  • اولین حمله ازبکان ۱۰۳۸ ه‍.ق/ ۱۶۲۹ م: این بخش تعداد زیادی کلمه خاص مربوط به اشخاص و مکان ها دارد که سرشناسند و باید لینک شوند.
  • در بخش حوادث توضیحات زیادی در موضوعاتی آمده که دارای مقاله مستقل است و باعث شده مقاله بیش از حد طولانی شود. مثلا « گنجعلی خان از افراد یکی از طوایف ایران، یعنی طایفه «زیک» بود. این طایفه را یوستی یکی از هفت دودمان قدیم زمان اشکانی و ساسانی[یادداشت ۱۲] دانسته‌است[۱۱۸] و اخیراً آنان را از یکی از طوایف کرد دانسته‌اند.[۱۱۹]» خب این گنجعلی خان مقاله مستقل دارد.
  • بخشی مربوط به مرگ وجود ندارد و بناگاه از رخدادها به آرامگاه می رسیم.
  • آرامگاه می تواند یک مقاله مستقل داشته باشد ، نیاز به این همه جزئیات در این مقاله نیست.
  • «افراط در شرابخواری و مصرف تریاک در مرگ زودهنگام شاه صفی مؤثر بوده‌است.» این جایش در بخش مرگ است. اشتباه آمده است. مدرک هم ندارد.
  • در بخش صاحب منصبان جای صاحب منصبان دیوالی و والیان خالی است.
  • توضیحات ذیل جدول سکه شناسی به نظرم کلا باید به مقاله صفویان منتقل شود.--سید (بحث) ‏۴ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۵۶ (UTC)[پاسخ]
با سپاس از توجه شما . از آخری شروع کنم اینکه سکه شناسی از دید من قابل انتقال به صفویان نیست چونکه دقیقا توجه کردم که فقط و فقط مطلب مربوط به شاه صفی باشد ، و اگر قرار بود کل صفویه را پوشش بدهد حداقل ده برابر این حجم را لازم داشت و منبع هم نداشت . همین تکه مربوط به شاه صفی را هم خیلی به زحمت جمع کردم . این هم بماند که از چند مبحث مثل سکه های سیمی شکل جنوب فارس ( حاکمین لارستان ) و روپیه های هندی و پولهای اروپایی رایح فاکتور صرف نظر کردم با این استدلال که سکه ها ، رایح در زمان شاه صفی بودند ، اما ضرب دولت ایران نبودند . واقعیت اینکه چون دولت ایران ، ضرب واقعی سکه طلا نداشته ، کار رقمهای بزرگ را ( مثل چک مسافرتی امروز ) ، مسکوکات خارجی انجام می داده اند که بسیار بسیار رایح بودند ، اما در اصل ایرانی نبودند و هرچه هم که من گشتم نتوانستم نرخ برابری آنها را با مسکوکات نقره رسمی پیدا کنم . حتی اروپایی هایی که مشغول تجارت بوده اند ادعا کرده اند که اصلا نرخ واقعی تبدیل طلا به نقره نبوده و تنها بنا به توافق طرفین توافقی و شناور انحام می شده است . جمعا انتقال سکه شناسی به مبحث صفویان خودش یک کتاب می خواهد که هنوز هم نوشته نشده است که حتی خلاصه اش کنیم . ‏۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۱ (UTC)Alborz Fallah (بحث)
گنجعلی خان صرفا یک مثال بود. هر موردی که توضیحی نامرتبط با موضوع مقاله است را به صفحه خودش ببرید، لطفا.--سید (بحث) ‏۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۶ (UTC)[پاسخ]

"مسائل تمدنی" یعنی چی؟--1234 (بحث) ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۵ (UTC)[پاسخ]

منظورتان کاربرانی است که دارند مقاله را بررسی می کنند یا آنها که دارند اصلاحش می کنند. من منتظرم تا اصلاحاتی که در بالا درخواست کرده ام، اعمال شود و سپس مجددا مقاله را ارزیابی کنم.--سید (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)[پاسخ]
کمی فرصت دهید، در اصرع وقت مشکلات را حل خواهیم کرد.-- Sahand Ace ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)[پاسخ]
درود به @Sa.vakilian: ، @Benyamin-ln: و @Sicaspi: گرامی. قسمت‌هایی را از مقاله که خواسته بودید خلاصه کردم و بنظرم بیشتر از این اگر خلاصه شود پازل مقاله بهم می‌ریزد. بخش درگذشت، جانشینی و تاجگذاری را افزودم. بخش‌هایی مانند آرامگاه و سکه را گفته بودید نیاز به مقاله جدا دارد و نیاز نیست در این مقاله باشد، بنظر بنده نیاز است در این مقاله باشند منتها مقاله‌ی مستقلی هم نیاز دارد و در آن باید بطور کامل ویرایش شود. مشکلاتی کوچکی نیز داشت که آن‌ها را نیز حل کردم، حال اگر ایراداتی دارد بگویید تا برطرفش کنیم.ممنون-- Sahand Ace ‏۲۵ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]
  • در بخش منبع شناسی دست کم اسامی منابع ایرانی و فرنگی را هم باید مثل منابع عثمانی ذکر کرد و نیز باید مدرک اضافه شود.
  • پیشینه و زمینه تاریخی را ادغام کردم.
  • در مورد نام سام میرزا و شاه صفی یک پاراگراف توضیح لازم است. کمی متن مبهم است: «سام میرزا فرزند محمد باقر میرزا ... به حساب می‌آمد. به این ترتیب وی در سال ۱۰۳۸ ه‍.ق هشت روز پس از مرگ شاه عباس، در ۱۸ سالگی، در کاخ عالی قاپو بر تخت پادشاهی تکیه زد. از این پس سام میرزا با نام جدید صفی میرزا (اسم پدرش) به حکومت پرداخت.» الان در خط اول گفته شده نام پدرش محمدباقر میرزا بوده و در خط آخر صفی میرزا!
  • بخش «جانشینی و تاجگذاری» قدری حالت تحقیق دست اول پیدا کرده است و دو مورد هم منبع ندارد.
  • در بخش آرامگاه نقل قول های مستقیم بلندی هست که زاید است.
  • فکر می کنم بخش « صاحب منصبان ذی نفوذ» لازم است که در کنار صاحب منصبان نظامی و اداری بیاید.
  • در مورد سکه شناسی به نظرم مثل مقاله های امیران طاهری یک جدول بگذاریم و توضیحات را به مقاله جانبی منتقل کنیم.
  • پک سنج تعداد زیادی ارجاع دهی اشکال دار را مشخص می کند.
  • مقاله نیاز به یک بار ویراستاری انشایی کامل دارد.--سید (بحث) ‏۲۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)[پاسخ]

یک منبع ثابت چند جا پشت چند جمله پشت سر هم قرار گرفته. مثلا جمله ۱ منبع الف جمله ۲ منبع الف و ... اینها اصلاح شود. وقتی مثلا یک پاراگراف از منبع الف است لازم نیست ته هر جمله آن کاپی شود.--1234 (بحث) ‏۲ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)[پاسخ]


بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاه‌ها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.

برگزیده نشد