ویکی‌پدیا:زبان و زبان‌شناسی/بایگانی ۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Reza1615 (بحث | مشارکت‌ها)
Reza1615 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
:-- <span style="border-radius:3px;border:solid 2px DodgerBlue;">[[کاربر:دالبا|دالبا]]</span> ۲۰ اسفند ۱۳۹۱/ ‏۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)
:-- <span style="border-radius:3px;border:solid 2px DodgerBlue;">[[کاربر:دالبا|دالبا]]</span> ۲۰ اسفند ۱۳۹۱/ ‏۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)
::با item = '''نهاده''' موافقم. با بقیه هم موافقم. description را در فارسی می‌توان توضیح یا شرح نیز ترجمه کرد چون توضیحات از قدیم به کار می‌رفته است ولی توصیف زیاد به کار نمی‌رود و فکر نکنم نیاز به برابرسازی دقیق باشد.--[[کاربر:Taranet|Taranet]] ([[بحث کاربر:Taranet|بحث]]) ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)
::با item = '''نهاده''' موافقم. با بقیه هم موافقم. description را در فارسی می‌توان توضیح یا شرح نیز ترجمه کرد چون توضیحات از قدیم به کار می‌رفته است ولی توصیف زیاد به کار نمی‌رود و فکر نکنم نیاز به برابرسازی دقیق باشد.--[[کاربر:Taranet|Taranet]] ([[بحث کاربر:Taranet|بحث]]) ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)
:::به نظر من آیتم معادل خوبی برای item هست و جزو مواردی است که می‌توان از وام‌واژه استفاده کرد چون ترجمه‌اش بیشتر باعث سردرگمی می‌شود.همچنین در فارسی عامیانه هم کاربرد دارد مثلا ''آیتم‌وار موارد را بگو'' یا ''آیتم چندم منظورت بود'' و...<b>[[کاربر:Reza1615|<span style="color:#C12267">رضا ۱۶۱۵</span>]][[بحث کاربر:Reza1615|<span style="color:#C12267"> / ب</span>]]</b> ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
:::به نظر من آیتم معادل خوبی برای item هست و جزو مواردی است که می‌توان از وام‌واژه استفاده کرد چون ترجمه‌اش بیشتر باعث سردرگمی می‌شود.همچنین در فارسی عامیانه هم کاربرد دارد مثلا ''آیتم‌وار موارد را بگو'' یا ''آیتم چندم منظورت بود'' و...همچنین توجه کنید که همه کلمات معادل زبانی ندارند مانند تلفن یا تلویزیون و... اگر هم ساخته شود مفهوم اصلی را نمی‌رساند—<b>[[کاربر:Reza1615|<span style="color:#C12267">رضا ۱۶۱۵</span>]][[بحث کاربر:Reza1615|<span style="color:#C12267"> / ب</span>]]</b> ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)


== falcon شاهین و بحری ==
== falcon شاهین و بحری ==

نسخهٔ ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۴


Fiction with unreliable narrators

برای رده [[::en:Category:Fiction with unreliable narrators|Fiction with unreliable narrators]] چه ترجمه‌ای را پیشنهاد می‌کنید؟رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]

رمان با روایت یا صدای اتکاناپذیر یا نامطمئن 1 --لِهِ لِه گپ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]
ممنونرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]

Agroecology

برای این رده چه عنوانی را پیشنهاد می‌کنیدرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]

رده: بوم‌شناسی کشاورزی KhabarNegar خبرنگار ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)[پاسخ]
ممنونرضا ۱۶۱۵ / ب ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)[پاسخ]

Iranian Intermezzo

بر اساس مقاله آن در ویکی پدیای انگلیسی، سلسله های متعدد ایرانی مسلمان بعد از خلفای اسلامی مورد نظر است. --سعید (بحث) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)[پاسخ]

Intermezzo (میان پرده) میشه، پس گویا «میان‌پردهٔ ایرانی» (Iranian intermezzo) معنی دهد. KhabarNegar خبرنگار ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]
در فارسی کاربرد ندارد (یا من ندیده‌ام داشته باشد)، منظورش دورهٔ برآمدن دودمان‌های ایرانی از زمان فترت عباسیان تا برآمدن ترکان سلجوقی می‌باشد. اگر علاقه‌مندید برای این دوره مقاله‌ای ایجاد کنید می‌توانید از یک‌چنین عنوانی استفاده‌کنید: ایران در دورهٔ استقلال از تسلط عرب تا برآمدن سلجوقیان، یا دورهٔ برآمدن دودمان‌های ایرانی پس از آزادی از قید استیلای عرب یا ایران دربازهٔ زمانی رهای از استیلای عرب تا تسلط ترکان سلجوقی...__Âriobarzan ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)[پاسخ]

Dye

این مقاله در ویکی انگلیسی به مقاله جوهر در فارسی میان‌ویکی دارد که به گمانم اشتباه است. چون مفهوم مقالات متفاوتند. جوهر به گمانم باید با مرکب ادغام شود. --جویباری بحث ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)[پاسخ]

درست می‌فرمایید، به جوهر اصلاً ربطی ندارد. به نظر من برای Dye می‌توان «رنگ‌کننده» را انتخاب کرد، البته نمی‌دانم که آیا این یا این ربطی به آن دارند یا خیر. The Ocean (بحث) ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)[پاسخ]
در انگلیسی dye داریم و ink. فارسی آن می‌شود جوهر و مرکب. فرق جوهر و مرکب این است که مرکب رنگدانه دارد که در صمغی معلق است اما جوهر رنگدانه ندارد (برخلاف نوشته متن نادرست فعلی مقاله جوهر) بلکه رنگ آن در نتیجه شکل ملوکولی ترکیب آن است که بخش‌هایی از نور را جذب می‌کند و بخش‌هایی را منعکس می‌کند. اگر مرکب را زیر میکروسکپ نگاه کنیم رنگدانه‌های آن دیده می‌شود اما جوهر رنگدانه ندارد و زیر میکروسکپ دیده نمی‌شود. البته در کاربرد این واژه‌ها در رشته‌ها و حرفه‌های مختلف چه در فارسی و چه در انگلیسی ناهمسازی وجود دارد. مثلا در فارسی به dye کردن مو می‌گوییم رنگ کردن مو. یا dye کردن پارچه می‌شود رنگ‌رزی و کلمه جوهر را به کار نمی‌بریم. در انگلیسی به مرکب چاپ می‌گویند printing ink که در اینجا به معنی مرکب است. ولی به جوهر خودنویس هم می‌گویند ink که در واقع نوعی dye است و نه ink. خلاصه میان‌ویکی dye برای جوهر درست است ولی متن مقاله جوهر نادرستی دارد. میان‌ویکی مرکب هم باید ink باشد که هست. Aliparsa (بحث) ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)[پاسخ]

فرهنگستان برای dye واژهٔ «رزانه» را گذاشته‌است. رزانه از مصدر رَشتن (رشت رز) مانند رنگرزی و ... معادل منطقی و خوبی است برای واژه‌ای بی‌هم‌ارز.arfar (گفتگو) یکشنبه،۱۵ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۴۶ (ایران) ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)[پاسخ]

Regional county municipality

سلام.Regional county municipality را منطقه شهری معنی کنم ؟ جواد|بحث (۱۵ بهمن ۱۳۹۱ -- ۱۷:۳۶) ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)[پاسخ]

بستگی دارد در مورد چه کشوری باشد و در تقسیمات کشوری آن کشور چه معنایی داشته باشد.--همان (بحث) ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)[پاسخ]

درخواست برابر

Pain de mie
Pain de mie
بله، ولی از آنجا که این نان‌های برشی فرانسویان چیز ویژه‌ای است و در دیگر زبان‌ها هم بیشتر از همین پن دو می بهره برده‌اند فکر می‌کنم برابر درخوری باشد. نان‌های برش‌خوردهٔ مسطیلی را در ایران بیشتر نان اسنک می‌گویند، ولی فکر می‌کنم این نام اگر برساختهٔ عامهٔ مردم نباشد، دست کم بسیار نام کلی‌ای می‌نماید. __Âriobarzan ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]

قهرمانی شیرینی‌پزی تیمی جهان، یا مسابقات جهانی قهرمانی قنادی تیمی. نمی‌دانم، ولی خوب سرشناسی بستگی مستقیم با میان‌ویکی‌ها ندارد. __Âriobarzan ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۴ (UTC)[پاسخ]

آکادمی یا فرهنگستان؟

برای یک‌دست شدن نام نوشتارها می‌پرسم. فرهنگستان علوم فرانسه یا آکادمی علوم فرانسه؟ در صورت جابجایی به فرهنگستان باید کلی رده را نیز جابجا کنیم. -- نوژن (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]

نظر خودم؟! فرهنگستان! -- نوژن (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]
من هم با فرهنگستان موافقم—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)[پاسخ]
در صورتی که می‌خواهید رده‌ها را انتقال دهید. نام رده مادر را در مربع بالای ویژه:برون_بری_صفحه بنویسید و با زدن دکمه افزودن همه زیر رده‌هایش را به شما می دهد آنگاه آنها را با معادل درستشان در وپ:دار قرار دهید :)—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)[پاسخ]
باید مورد به مورد بررسی شود. نه این که همه جا و برای همه ی کشورها Academy بشود فرهنگستان. مثلاً آکادمی ملی علوم همین جوری باید بماند.--لِهِ لِه گپ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)[پاسخ]

Sabaeans

معادل فارسی این واژه چیه؟؟ این نام یک قوم عرب است که در یمن امروزی زندگی می کردند. masoud.v (بحث) ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)[پاسخ]

سلام، به‌گمانم سبأیی‌ها معادل خوبی باشد(براساس عربی‌اش که گویا سبأیون است.) KhabarNegar خبرنگار ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)[پاسخ]
همان سبایی‌ها جناب خبرنگار فرمودند یا قوم سبا مناسب به نظر می‌رسند. MaHaN MSG‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)[پاسخ]

سباییان اینجا بکار رفته: http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=671 لِهِ لِه گپ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)[پاسخ]

ممنون از شما.. این مقاله با نام «سبایی‌ها» ایجاد شد. masoud.v (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۱ (UTC)[پاسخ]

Trail mix

درود، آیا عنوان Trail mix برای آجیل

nuts برای فندقی (میوه) صحیح است؟Roozitaa (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)[پاسخ]

همینجا بحث بود روزیتا جان. Trail mix را آجیل قبول دارم ولی آن یکی را ما اصلن در پارسی نداریم، چرا معادل گذاشتیم نمی‌دانم! -- نوژن (بحث) ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)[پاسخ]

Occupation

با توجه به اینکه در ویکی‌داده یکی از فیلدهایش Occupation است و ما برای حرفه، پیشه، شغل مقاله جداگانه داریم برای این مورد چه عنوانی را پیشنهاد می کنید تا en:Occupation را بسازیم تا آن فیلد خالی نماند—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC) درود. به نظر من این‌طوری درست‌تر است:[پاسخ]

  • Occupation شغل (هر گونه کار با درآمد)
  • profession حرفه = پیشه (به معنی شغل آموزش‌دیده و مقداری تخصصی)
  • career سوابق شغلی، روند شغلی، آینده شغلی. (بسته به جمله‌ای که در آن استفاده شده).

در مقاله‌هایی که داشتیم اشتباه برابریابی رخ داده بود که مقداری اصلاح کردم.مانی (بحث) ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)[پاسخ]

الان Job (role) معادل شغل هست! job را چه ترجمه کنیم تا جای برای میان‌ویکی Occupation باز شود—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)[پاسخ]
می‌شود برای رده Occupation رده:مشاغل را به کار برد که با شغل قاطی نشود.مانی (بحث) ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)[پاسخ]
خود مقاله‌اش (ابهام‌زدایی‌اش) را چه کار کنیم؟en:Occupation ‍‍—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۳ (UTC)[پاسخ]
در انگلیسی چون Occupation چند معنی دارد نیاز به ابهام‌زدایی دارد. در فارسی شغل یا مشاغل یک معنی بیشتر نمی‌دهد و بنابر این نیازی به ابهام‌زدایی ندارد. صفحه‌های ابهام‌زدایی به اقتضای هر زبان درست می‌شوند و الزاما بین زبان‌ها رابطه یک به یک و نظیر به نظیر ندارند. صفحه Occupation که الان در انگلیسی به صورت ابهام‌زدایی هست را هم می‌شود مستقیم به شغل در فارسی پیوند داد.مانی (بحث) ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۴ (UTC)[پاسخ]
الان در ویکی‌داده infobox ها را دارند درون ریزی می‌کنند و آنها به جای شغل از Occupation استفاده کرده اند و اگر مقاله معادل میان‌ویکی‌اش در ویکی‌فا نباشد infobox در ویکی‌فا کار نخواهد کرد! در نتیجه ساخت صفحه‌ای و افزودن میان‌ویکی حتی اگر تغییرمسیر باشد برای این عنوان واجب است. می‌شود عنوانی را به صورت تغییرمسیر میان‌ویکی دهیم تا مشکل حل شود فقط لطفا نام تغییرمسیر را مشخص کنید تا میان ویکی‌شا را بیافزایم—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)[پاسخ]

Municipality در رده‌ها

واژه Municipality در زبان انگلیسی، به معنای شهرداری است و نام مقاله آن در ویکی‌پدیای فارسی نیز شهرداری است. با این وجود، در رده‌های ساخته شده، مقاله شهرها قرار گرفته یا به عبارت دیگر، نام شهرها وجود دارد. همچنین در ترجمه‌گر گوگل، این واژه، شهر یا بخشی که دارای شهرداری است» نیز ترجمه شده‌است.

نمونه رده: رده:شهرداری‌های استان آنتورپ

در این مورد چه عنوانی را پیشنهاد می‌کنید؟ --Farbodebrahimi ☺Talk ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۱ (UTC)[پاسخ]

شاید در مورد رده‌ها بشود گفت نقاط شهری. --سعید (بحث) ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)[پاسخ]
ممنون از پیشنهاد شما. اگر پیشنهاد دیگری برای ترجمه این واژه وجود ندارد، انتقال را انجام دهم. --Farbodebrahimi ☺Talk ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)[پاسخ]

Civil Airports

سلام. برای Civil airports چه برابری مناسب است؟ ممنون درفش کاویانی (بحث) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)[پاسخ]

به نظر من فرودگاه به تنهایی برایش کافی است چون در خود ویکی‌انگلیسی هم Vadodara Airport یا Civil Airport Harni را نوشته و مفهومش می‌شود فرودگاه مردمی یا عمومی که در فارسی چنین فرودگاهی نداریم چون هر فرودگاهی که نظامی باشد را با پیشوند نظامی می‌آوریم و مابقی اگر باربری یا پستی و.. نباشند فرودگاه عادی می‌گوییم—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)[پاسخ]
من «فرودگاه‌های غیرنظامی» را پیشنهاد می‌کنم. نگاهی به ایکائو و نام انگلیسی‌اش بیاندازید. -- Armanjafari ☺گفتگو ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۹ (UTC)[پاسخ]
فرودگاه تجاری و نیز فرودگاه تجاری-مسافربری. گوگل کنید. --سعید (بحث) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)[پاسخ]
civil در هوانوردی در مقابل دولتی است به همین دلیل آن را غیرنظامی ترجمه نمی کنند و کشوری می گویند مثل سازمان هواپیمایی کشوری و سازمان ها و قوانین دیگر. ولی برای civil به طور خاص در مورد فرودگاه معادل رسمی پیدا نکردم.--همان (بحث) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)[پاسخ]

باز هم گل نیلوفر

درود، برابر Ipomoea nil (گل نیلوفر) و

Ipomoea nil: نیلوفر پیچ؛ برای دومی نتوانستم برابری بیابم، البته به منابع چاپی گیاه‌شناسانه هم دسترسی ندارم، پس علی‌الحساب باید لیکوریس رادیاتا باشد. __Âriobarzan ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۳۲ (UTC)[پاسخ]

Businesspeople، کارآفرینان، تاجران

در ترجمه رده‌بندی اینها یک آشفتگی وجود دارد. Category:Businesspeople برابر با رده:کارآفرینان شده است. در حالی که معنای آنها دقیقا یکی نیست. همچنین Category:Arab businesspeople برابر رده:تاجران عرب شده است.--Taranet (بحث) ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)[پاسخ]

«کارآفرین» معادل Entrepreneur گذاشته شده است. در ویکی انگلیسی رده Category:Entrepreneurs به رده Category:Businesspeople منتقل شده. نمی‌دانم معادل Businesspeople چه می‌شود، ولی باید کلی‌تر از کارآفرین باشد. به «تاجر» نزدیک‌تر است. -- نوژن (بحث) ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)[پاسخ]
درست است، دوست عزیزم جناب تارانت و نوژن عزیز ، می توانید از رده بهتر استفاده و تصحیح کنیم. --Sir Blue بحث ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)[پاسخ]

Category:Certification Table Entry usages

با سلام. تعدادی رده یافت شده‌اند که زیر رده en:Category:Certification Table Entry usages هستند و چند صدتایی از مقاله‌های نام برده‌شده‌شان در ویکی فارسی معادل دارد. بنابراین مهم هستند ولی معادل مناسبی برای آنها نمی‌بینم. مقاله‌هایشان همگی یکجورایی مربوط به آثار رسانه‌ای هستند. کمک دوستان نیاز است. با تشکر. Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)[پاسخ]

اینها مربوط به گواهی‌های فروش ترانه‌ها و آلبوم‌ها هستند (مثلا بخش فروش آتش‌بازی (ترانه) را ببینید.) متخصصان اصلی آن جناب کوبین و جناب شهروزپویا هستند. ولی چون در واقع این رده‌ها از طریق الگو تراگنجاش می‌شوند و پنهان هستند و کاربردی هم ندارند من از الگوهای اصلی برداشتمشان چون الکی شلوغ می‌کنند مقاله‌های مربوط به ترانه‌ها را مثلا اگر نمایش رده‌های پنهان را در ویکی انگلیسی فعال کنید و غوطه‌ور در ژرفا را در ویکی انگلیسی نگاه کنید سردرد می‌گیرد. در ویکی دیگری هم استفاده نشده‌اند. :)امیرΣυζήτηση ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)[پاسخ]
درست می‌فرمایید. من هم به شخصه کاری با رده‌های پنهان ندارم. ولی چون در رده‌های مهم ایجادنشده از آنها نام برده شده است، خواستم ادای وظیفه بکنم. حال اگر می‌شود، اقدامی انجام شود که رده های پنهان از آمار هفته‌ای که رضابات ارائه می‌دهد حذف شود.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)[پاسخ]

سلام. منبع معتبری هست که بگوید فنچ و سهره یکی هستند؟--Taranet (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)[پاسخ]

در کتاب پرندگان ایران بیشتر finchها در فارسی سهره خوانده شده‌اند. Aliparsa (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۳۱ (UTC)[پاسخ]
در واژه‌نامه زیست‌شناسی واژه finch نیامده ولی fringillidae، که همان تیره‌ای است که فنچ‌ها به آن تعلق دارد، «سهرگان» معنی شده. از این رو احتمالن همان سهره است. -- نوژن (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]
تیره به کارمان نمی‌آید مثلا زالزالک از تیره گل‌سرخیان است ولی نمی‌توان گفت زالزالک همان گل‌سرخ است. --Taranet (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)[پاسخ]
از آنجا که در واژه‌نامه نام گونه‌ها آورده نمی‌شود، شاید منبع جناب Aliparsa بیشتر به کار آید. -- نوژن (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۴۰ (UTC)[پاسخ]
دو کتاب رایج و معتبر در باره پرندگان ایران هست: اولی چاپ نخست پرندگان ایران است که در سال ۱۳۵۴ سازمان محیط زیست منتشر کرده و نام اسکندر فیروز، درک اسکات، حسین مروج همدانی علی ادهمی میرحسینی از جمله به عنوان پدیدآورندگان در آن آمده است. این‌ها همه از معتبرترین پرنده‌شناسان و کارشناسان محیط زیست ایران هستند. دوم کتابی است به نام راهنمای پرندگان ایران که آقای جمشید منصوری با همکاری و راهنمایی چندین تن از بهترین پرنده‌شناسان ایران و جهان منتشر کرده‌اند و تاکنون چند ویرایش و چاپ داشته است و فعلا معتبرترین کتاب در زمینه پرندگان ایران است. هر دوی این کتاب‌ها finchها را، یعنی تیره سهره‌ئیان (fringillidae) را سهره نامیده است. این نکته را هم بگویم که نام‌های رایج در میان کارشناسان با نام‌هایی که عوام و پرنده‌فروشان می‌گویند فرق دارد. همین فنچ یا فنج که می‌گویند، در میان اهل پرنده‌نگری و پرنده‌شناسی ایران رایج نیست و از اصطلاحات بازار است. برخی فنج‌هایی که در بازار می‌فروشند بومی ایران نیست و بنابراین نام فارسی هم ندارد، اما معمولا کارشناسان اگر بخواهند نامی فارسی برای آن به کار ببرند از واژه سهره استفاده می‌کنند. Aliparsa (بحث) ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)[پاسخ]
سپاس این کتاب‌ها عالی هستند. لطفا موضوع پایین (کبوترسانان) هم را ببینید. در مورد فنچ، مشکلی که به آن برخوردم این بود که کاربران می‌خواهند درباره نگهداری و غذا و ... پرنده‌های خانگی که به فنچ مشهورند بنویسند (کاربر این مقاله را به نام فنچ ساخته بود) اما با تغییر مسیر فعلی که کار کاربر:Alborzagros است ظاهرا مجبوریم این مطالب را در مقاله سهره بنویسیم که به نظر من اصلا جالب نیست، چون سهره‌ها یعنی آن گونه‌هایی که در ایران یافت می‌شوند با گونه‌های موجود در بازار (به نام فنچ) که بومی مناطقی چون استرالیا و غیره هستند عادات زندگی بسیار متفاوتی دارند.--Taranet (بحث) ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)[پاسخ]

کبوترسانان

نام فارسی این گونه‌ها چیست؟ نام علمی‌شان را می‌نویسم که ملاک است:

  • Streptopelia turtur قمری معمولی
  • Streptopelia dacaocto یاکریم
  • Streptopelia senegalensis قمری خانگی
  • Columba livia کبوتر چاهی
  • Streptopelia tranquebarica یاکریم طوقی

در قدم بعدی می‌توانید نام فارسی و علمی پرندگان راسته کبوتر سانان در وبگاه کویرهای ایران را با کتاب‌های پرنده شناسی تطبیق دهید؟ اعتبار مطالب پرنده‌شناسی این وب‌گاه چقدر است؟--Taranet (بحث) ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)[پاسخ]

معادل فارسی نام‌های بالا را با حروف سیاه در برابرشان افزودم.
نگاهی به آن صفحه در وبگاه کویرهای ایران انداختم و به نظر می‌رسد که عینا کپی کتاب راهنمای پرندگان ایران، و بنابراین معتبر است. Aliparsa (بحث) ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)[پاسخ]
یک نکته نگارشی یادم رفت: نام علمی، که نام لاتین و نام دوبخشی هم گفته شده، همیشه باید با حروف خوابیده (ایتالیک) بیاید. فقط حرف اول بخش اول باید کاپیتال باشد و بقیه حروف، حتی حرف اول بخش دوم، کوچک است. متن بالا را از این نظر اصلاح کردم. Aliparsa (بحث) ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)[پاسخ]
سپاس--Taranet (بحث) ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]

British_Malaya مالایا یا اندونزی

درود، نام این British_Malaya به فارسی چه باید باشد. همچنین نام این صفحه نبرد مالزیا درست است یا نبرد مالایا؟ http://en.wikipedia.org/wiki/British_Malaya مالایای بریتانیا؟ به مجموعه‌ای از ایالات در شبه جزیره مالایا و جزیره سنگاپور که تحت کنترل بریتانیا بین قرن‌های هیجدهم تا بیستم بود، گفته می‌شود. لطفاً برابر فارسی پیوندهای قرمز فهرست نواحی اشغال شده توسط امپراتوری ژاپن را ذکر بفرمائید:) با تشکرRoozitaa (بحث) ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۵۹ (UTC)[پاسخ]

آن وقت‌ها مالزی و مالزیایی در کار نبود. به آن می‌گفتند مالایا، و رسمی‌ترش می‌شد مالایای انگلیس (که همان بریتانیا) باشد. کلا نام‌های جغرافیایی وقایع تاریخی را با همان نام زمان وقوع می‌نامیم، مثلا نبرد استالینگراد و کشتار نانکن یا تجاوز نانکن و نبرد مورچه‌خورت و مانند آن. بعد در متن می‌شود توضیح داد که آن محل اکنون چه نامیده می‌شود. Aliparsa (بحث) ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۰۰ (UTC)[پاسخ]

Conglomerate

این conglomerate که به گروه‌های بزرگ صنعتی-تجاری اطلاق می‌شود، معادل فارسی دارد؟؟ الآن مدخلش در ویکی‌پدیای فارسی کنگلومرا (شرکت) است. کنگلومرا در محیط فارسی‌زبان به این منظور اصلاً رایج است؟ در زبان آلمانی برای مثال به این‌گونه شرکت‌ها Mischkonzern (به معنی شرکت مخلوط) گفته می‌شود. Raamin ب ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۲۸ (UTC)[پاسخ]

شرکت‌های خوشه‌ای؟ KhabarNegar خبرنگار ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۸ (UTC)[پاسخ]

relief و Petroglyph

در حال نوشتن نوشتار سنگ‌نگاره بودم. به نظرم برای هر دو مفهوم relief و Petroglyph از «سنگ‌نگاره» بهره گرفته شده. در اینجا می‌توان سنگ‌نگاره‌های کهن (پیشاتاریخ) ایران را دید. اکنون مشکلی پیش نمی‌آید؟ -- نوژن (بحث) ‏۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۵۵ (UTC)[پاسخ]

برای relief نقش‌برجسته مناسب‌تر است. __Âriobarzan ‏۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۰ (UTC)[پاسخ]
پس باید دستی به نوشتارهایی چون سنگ‌نگاره نیمه‌تمام آذرنرسه و الگوهای مربوط کشید؟ -- نوژن (بحث) ‏۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]
راستش به نظر خود من نقش‌برجسته هم سنگ‌نگاره است، ولی با سبکی خاص. با توجه به منبع اثر، اگر در فارسی به سنگ‌نگاره شناه‌شده‌است، خوب عنوانش هم سنگ‌نگاره باشد. می‌توان در داخل مقاله توضیح‌داد که سنگ‌نگارهٔ فلان نقش‌برجسته‌ای‌است که... __Âriobarzan ‏۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۸ (UTC)[پاسخ]

Item در ویکی‌داده

واژه Item در ویکی‌داده بیش از هر چیزی استفاده می‌شود ولی ترجمه مناسبی نشده است و «آیتم» ترجمه شده است. من برابر «مورد» را پیشنهاد می‌کنم.--Taranet (بحث) ‏۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)[پاسخ]
از واژه «صفحه» هم می‌توان استفاده کرد.--Taranet (بحث) ‏۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۷ (UTC)[پاسخ]

البته. ولی باید مورد استفاده‌اش را هم دید. -- نوژن (بحث) ‏۴ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)[پاسخ]
به هر صفحه معمولی ویکی‌داده که برابر با یک مقاله است، Item می‌گویند. مثلا Q203887 یک item است.--Taranet (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)[پاسخ]
پس همان موردی که فرمودید درست به نظر می‌آید. -- نوژن (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)[پاسخ]
من مورد ترجمه کردم بیشترش رو ولی خوب قبل از من آیتم اضافه شده‌بود. در ویکی‌ترنسلیت افزونهٔ ویکی‌بیس را باید تغییرات دهید.--پویان (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۱ (UTC)[پاسخ]
من همه را آیتم ترجمه کرده بودم چون مورد کاربرد گسترده‌تری دارد و مفهوم دقیق و واضحی به ذهن خواننده متبادر نمی‌کند. --Z ‏۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)[پاسخ]
این طرزفکر که برای همه‌چیز باید برابر بیابیم غلط است. مثلاً در این مورد وقتی یک حواننده با «مورد» مواجه شود (چه برای اولین‌بار، چه هنگامی که مفهوم موردنظر یعنی item را از قبل دانسته باشد)، که واژه‌ایست که در کلام عادی بسیار به کار می‌رود، ممکن است حتی نفهمد که واژه در اینجا (ویکی‌داده) اصطلاحی فنی با یک بار معنایی به‌خصوص است، ولی وقتی آیتم را ببیند متوجه این موضوع می‌شود. یعنی استفاده از واژهٔ بیگانه‌تر هم فواید خودش را دارد. --Z ‏۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)[پاسخ]
کاملا با زد موافقم مثلا در این جمله یا راهنما کاربر سردرگم می شود و به نظر من دومی بهتر و روان‌تر است.
به مورد مورد نظر که رسیدید آن را حذف کنید
به آیتم مورد نظر که رسیدید آر را حذف کنید

به نظر من برای عبارت‌های زیر هم بیاد فکری بکنیم

  • property خصوصیت (به نظرم جالب نیست)
  • label برچسب
  • claim اظهارات! (به نظرم جالب نیست)
  • descriptions توضیحات
  • aliases لقب‌ها (به نظرم جالب نیست)
رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)[پاسخ]
برای Item در کردی «بەند» نھادەام کە در فارسی و بیش‌تر زبان‌ھای ایرانی ھست «بند». حتی وارد عربی ھم شدە و در عربی ھم از ھمان «بند» استفادە کردەاند! فکر کنم در زبان‌ھای دیگر ھم برای آیتم و سایر موارد دیگر این مشکل وجود داشتە باشد.--چالاکБаҳс ‏۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)[پاسخ]

اگر بتوان جایگزین کرد، چرا که نه؟ از واژه «صفحه» هم می‌توان استفاده کرد.--Taranet (بحث) ‏۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۷ (UTC)[پاسخ]

  • item = صفحه
  • property = ویژگی؛ خصوصیت
  • label= برچسب (کاربردش دقیقا چیست؟)
  • descriptions = توضیح؛ شرح
  • کاربرد claim و aliases نمی‌دانم چیست.

--Taranet (بحث) ‏۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۲۱ (UTC)[پاسخ]

از دید من:
  • item:شیء یا نهاده (برخی زبان‌ها هم‌معنی object یا subject گرفته‌اند؛ نهاده را از خودم درآوردم ولی به نظرم مناسب است)
  • property:خصوصیت یا ویژگی
  • label:برچسب
  • description:توصیف
  • claim:ادعا ‌(یک statement که فعلاً بدون منبع است، در آینده هم که امکان افزودن منبع برایش اضافه شود باز هم می‌توان گفت ادعا است)
  • alias:دگرنام
-- دالبا ۲۰ اسفند ۱۳۹۱/ ‏۱۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)[پاسخ]
با item = نهاده موافقم. با بقیه هم موافقم. description را در فارسی می‌توان توضیح یا شرح نیز ترجمه کرد چون توضیحات از قدیم به کار می‌رفته است ولی توصیف زیاد به کار نمی‌رود و فکر نکنم نیاز به برابرسازی دقیق باشد.--Taranet (بحث) ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)[پاسخ]
به نظر من آیتم معادل خوبی برای item هست و جزو مواردی است که می‌توان از وام‌واژه استفاده کرد چون ترجمه‌اش بیشتر باعث سردرگمی می‌شود.همچنین در فارسی عامیانه هم کاربرد دارد مثلا آیتم‌وار موارد را بگو یا آیتم چندم منظورت بود و...همچنین توجه کنید که همه کلمات معادل زبانی ندارند مانند تلفن یا تلویزیون و... اگر هم ساخته شود مفهوم اصلی را نمی‌رساند—رضا ۱۶۱۵ / ب ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]

falcon شاهین و بحری

برای en:falcon = Falco چه برابری برگزینیم؟ شاهین نمی‌شود چون منابعمان برابرهای زیر را برای شاهین داده‌اند:

--Taranet (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)[پاسخ]

گمان کنم در نام‌گذاری راسته، تیره، و سرده شاهین در نوشتارش اشکالی پدید آمده باشد. در واژه‌نامه دکتر عطری این‌ها به صورت (falconidae:بازان)، (falconiformes:بازیان) آمده‌اند. از این رو، Falco باید چیزی چون «باز (سرده)» باشد. -- نوژن (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)[پاسخ]
falconidae=شاهینیان که برابر فرهنگستان (دفتر پنجم) است و مشکلی با آن ندارم. فقط نمی‌دانم en:Falcon را به چه عنوانی ببرم که جا برای شاهین باز شود.--Taranet (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۱ (UTC)[پاسخ]
مشکل با پرانتز حل می‌شود. شاهین (سرده). falcon سرده شاهین است و Falco peregrinus گونه شاهین.--همان (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۲ (UTC)[پاسخ]
فرق باز با شاهین چه است؟ به نظر هر دو یکی هستند؟ -- نوژن (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۶ (UTC)[پاسخ]
گاهی به همه پرندگان شکاری باز گفته می‌شود. مثل بازداری یا بازنامه که اینجا منظور از باز کل پرندگان شکاری است. ولی الان مرسوم شده که به شکاری های چشم زرد در طبقه‌بندی سنتی که معادل accipiter در طبقه‌بندی علمی است باز گفته شود و به شکاری‌های چشم سیاه که معادل falcon شاهین. برخی منابع هم باز را به طور خاص به طرلان یا Accipiter gentilis می‌گویند. البته شباهت‌های پرنده شکاری آنقدر زیاد است که حتی خودشان هم خودشان را با هم اشتباه می گیرند و دورگه‌هایی می‌دهند که بازدارهای حرفه‌ای هم نمی‌توانند آن را شناسایی کنند.--همان (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)[پاسخ]
پس می‌توان شاهین را همین که هست (یک سرده؛ و شامل گروهی از پرندگان شکاری) نگاه داشت و Falco peregrinus را به شاهین معمولی برد.--Taranet (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۲۸ (UTC)[پاسخ]

انواع شطرنج

ترکیب‌های زیر انواع شطرنج هستند که به نام درست آن‌ها نیازمندم.

  • lighting chess
  • untimed chess
  • wild chess
  • bughouse chess
  • crazyhouse chess

-- Armanjafari ☺گفتگو ‏۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)[پاسخ]

فقط lighting chess و bughouse را بین بچه‌های هیئت شطرنج شنیده بودم که «بلیتس» و «شطرنج سیامی» می‌گویند (برق‌آسا و تبادل هم معادلند). برای آن‌های دیگر برابر رایجی نمی‌شناسم (احتمالش زیاد است که حرفه‌ای‌ترها با نام خاصی بشناسند) ولی می‌شود ترجمه کرد:
  • lighting chess:شطرنج بلیتس یا برق‌آسا (رایج)
  • untimed chess:شطرنج زمان‌بندی‌نشده (طبیعتاً جزء مسابقات رسمی شطرنج نیست)
  • wild chess:شطرنج وایلد/وحشی/سرکش/طوفانی (چیدمان اولیهٔ مهره‌ها متفاوت است)
  • bughouse chess:شطرنج سیامی یا شطرنج تبادل (رایج)
  • crazyhouse chess:شطرنج دیوانه یا مجنون (یکجور شطرنج سیامی دونفره است، شطرنج شیزو هم می‌توان گفت (Schizo-chess))
-- دالبا ۲۱ اسفند ۱۳۹۱/ ‏۱۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]