گرگور مندل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز Sicaspi صفحهٔ یوهان مندل را به گرگور مندل که تغییرمسیر بود منتقل کرد
Kasirbot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۱: خط ۱۱:
گرگور مندل در [[۱۲۴۴|سال ۱۲۴۴]] توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات وراثتی را که حاصل آزمایش‌هایش روی [[گیاه]] [[نخود فرنگی]] بود، شناسایی کند. ولی از آنجایی که در جامعه علمی آن زمان بسیاری از افراد با نفوذ همچنان نظریات [[داروین]] و [[لامارک]] را صحیح می‌پنداشتند به دیدگاه‌ها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. به نظر می‌رسید، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در سال ۱۹۰۰ میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.
گرگور مندل در [[۱۲۴۴|سال ۱۲۴۴]] توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات وراثتی را که حاصل آزمایش‌هایش روی [[گیاه]] [[نخود فرنگی]] بود، شناسایی کند. ولی از آنجایی که در جامعه علمی آن زمان بسیاری از افراد با نفوذ همچنان نظریات [[داروین]] و [[لامارک]] را صحیح می‌پنداشتند به دیدگاه‌ها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. به نظر می‌رسید، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در سال ۱۹۰۰ میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.


بعد از [[کشف]] مجددِ کارهای مندل در ابتدای این قرن، خیلی سریع به این موضوع پی برده شد که اصولِ اساسیِ [[وراثت]] که وی در نخود کشف کرده بود در [[گونه]]های گیاهی و جانوریِ دیگر نیز می‌تواند موردِ استفاده قرار گیرد.<ref name="test">مبانی ژنتیک. اثرِ جونز – کارپ ترجمهٔ دکتر فارسی و دکتر شهریاری – نشرِ بنفشه – صفحهٔ 55</ref>
بعد از [[کشف]] مجددِ کارهای مندل در ابتدای این قرن، خیلی سریع به این موضوع پی برده شد که اصولِ اساسیِ [[وراثت]] که وی در نخود کشف کرده بود در [[گونه|گونههای]] گیاهی و جانوریِ دیگر نیز می‌تواند موردِ استفاده قرار گیرد.<ref name="test">مبانی ژنتیک. اثرِ جونز – کارپ ترجمهٔ دکتر فارسی و دکتر شهریاری – نشرِ بنفشه – صفحهٔ 55</ref>


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
خط ۲۰: خط ۲۰:
* اگر نخودفرنگی‌های دانه سبز را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه سبز خواهند شد.
* اگر نخودفرنگی‌های دانه سبز را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه سبز خواهند شد.
* اگر نخودفرنگی‌های دانه زرد را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه زرد خواهند شد.
* اگر نخودفرنگی‌های دانه زرد را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه زرد خواهند شد.
اما مندل نخود فرنگی‌های دانه سبز و دانه زرد را با هم جفت کرد. مندل مشاهده کرد که همهٔ فرزندان دانه سبز شدند (نسلِ اول همه سبز). با این وجود وقتی این فرزندان را که همگی دانه سبز بودند با یکدیگر جفت کرد، نتیجه بسیار عجیب بود. 3/4 فرزندانِ نسلِ دوم دانه سبز و 1/4 دانه زرد شدند! او همین آزمایش را با [[خصوصیات]] و [[ویژگی]]های دیگرِ گیاهِ نخودفرنگی نیز تکرار کرد و به نتایجِ مشابه رسید. از آنجاییکه او چیزی از [[ژن‌های غالب]] و [[ژن‌های مغلوب|مغلوب]] نمی‌دانست این موضوع برایش بسیار عجیب می‌نمود.
اما مندل نخود فرنگی‌های دانه سبز و دانه زرد را با هم جفت کرد. مندل مشاهده کرد که همهٔ فرزندان دانه سبز شدند (نسلِ اول همه سبز). با این وجود وقتی این فرزندان را که همگی دانه سبز بودند با یکدیگر جفت کرد، نتیجه بسیار عجیب بود. 3/4 فرزندانِ نسلِ دوم دانه سبز و 1/4 دانه زرد شدند! او همین آزمایش را با [[خصوصیات]] و [[ویژگی|ویژگیهای]] دیگرِ گیاهِ نخودفرنگی نیز تکرار کرد و به نتایجِ مشابه رسید. از آنجاییکه او چیزی از [[ژن‌های غالب]] و [[ژن‌های مغلوب|مغلوب]] نمی‌دانست این موضوع برایش بسیار عجیب می‌نمود.
او [[استدلال]] کرد که در تعیینِ هر ویژگی دو [[عامل]] نقش دارد. (مثلاً برای تعیینِ رنگ دانهٔ گیاهِ نخودفرنگی دو عاملِ سبز و زرد وجود دارد.) یکی از این دو عامل بر دیگری ارجحیت داشته و آن ویژگی یا خصوصیت را تعیین می‌کند. امروزه این عوامل، ژن ([[آلل]]) نامیده می‌شوند.
او [[استدلال]] کرد که در تعیینِ هر ویژگی دو [[عامل]] نقش دارد. (مثلاً برای تعیینِ رنگ دانهٔ گیاهِ نخودفرنگی دو عاملِ سبز و زرد وجود دارد.) یکی از این دو عامل بر دیگری ارجحیت داشته و آن ویژگی یا خصوصیت را تعیین می‌کند. امروزه این عوامل، ژن ([[آلل]]) نامیده می‌شوند.
یافته‌های مندل این [[عقیده]] ی رایج که فرزندان به سادگی صفاتِ والدین را به ارث می‌برند به مبارزه طلبید. در واقع این [[یافته]]ها نشان داد که بینِ [[ژنوتیپ]] (توانایی بالقوهٔ ژنتیکی) و [[فنوتیپ]] (ویژگی‌ها و خصوصیاتِ بالفعل شده) تفاوت وجود دارد. مثلاً در موردِ گیاه نخودفرنگی، از لحاظِ فنوتیپ همهٔ این والدین دانه سبز بودند ولی از لحاظِ ژنوتیپ آنها یک ژنِ دانه سبز و یک ژنِ دانه زرد داشتند.<ref name="m">مبانی شناخت انسان– اثر مایکل آیزنک– ترجمهٔ ب. کوشا- چاپ اینترنتی – ویرایش اول ۱۳۸۷- (فصل چهارم) ص153-154[http://www.4shared.com/dir/i3pcT7K6/mabani_shenakht_ensan.html نسخهٔ PDF]</ref>
یافته‌های مندل این [[عقیده]] ی رایج که فرزندان به سادگی صفاتِ والدین را به ارث می‌برند به مبارزه طلبید. در واقع این [[یافته|یافتهها]] نشان داد که بینِ [[ژنوتیپ]] (توانایی بالقوهٔ ژنتیکی) و [[فنوتیپ]] (ویژگی‌ها و خصوصیاتِ بالفعل شده) تفاوت وجود دارد. مثلاً در موردِ گیاه نخودفرنگی، از لحاظِ فنوتیپ همهٔ این والدین دانه سبز بودند ولی از لحاظِ ژنوتیپ آنها یک ژنِ دانه سبز و یک ژنِ دانه زرد داشتند.<ref name="m">مبانی شناخت انسان– اثر مایکل آیزنک– ترجمهٔ ب. کوشا- چاپ اینترنتی – ویرایش اول ۱۳۸۷- (فصل چهارم) ص153-154[http://www.4shared.com/dir/i3pcT7K6/mabani_shenakht_ensan.html نسخهٔ PDF]</ref>


== اشتباه مندل ==
== اشتباه مندل ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{رده‌فرد|۱۸۲۲|۱۸۸۴|مندل}}
{{رده‌فرد|۱۸۲۲|۱۸۸۴|مندل}}
{{تاریخ زیست‌شناسی}}
{{تاریخ زیست‌شناسی}}

[[رده:اهالی برنو، جمهوری چک]]
[[رده:اهالی برنو، جمهوری چک]]
[[رده:درگذشتگان ۱۸۸۴ (میلادی)]]
[[رده:زادگان ۱۸۲۲ (میلادی)]]
[[رده:زیست‌شناسان اهل اتریش]]
[[رده:زیست‌شناسان اهل اتریش]]
[[رده:فیلسوفان کاتولیک]]


[[af:Gregor Mendel]]
[[af:Gregor Mendel]]

نسخهٔ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۵

یوهان گرگور مندل (Johann Gregor Mendel)
زادهٔهاینزندرف، ۳۱ تیر ۱۲۰۱
درگذشتبرنو، ۱۶ دی ۱۲۶۲
ملیت اتریش
شناخته‌شده برایقوانین وراثت

یوهان گرگور مندل (به آلمانی: Johann Gregor Mendel) کشیشی اتریشی است که به عنوان پدر دانش ژنتیک نوین شناخته می‌شود. گرگور مندل در سال ۱۲۴۴ توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات وراثتی را که حاصل آزمایش‌هایش روی گیاه نخود فرنگی بود، شناسایی کند. ولی از آنجایی که در جامعه علمی آن زمان بسیاری از افراد با نفوذ همچنان نظریات داروین و لامارک را صحیح می‌پنداشتند به دیدگاه‌ها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. به نظر می‌رسید، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در سال ۱۹۰۰ میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.

بعد از کشف مجددِ کارهای مندل در ابتدای این قرن، خیلی سریع به این موضوع پی برده شد که اصولِ اساسیِ وراثت که وی در نخود کشف کرده بود در گونههای گیاهی و جانوریِ دیگر نیز می‌تواند موردِ استفاده قرار گیرد.[۱]

زندگی‌نامه

ژوهان مندل، در ژوئیه سال ۱۸۲۲ در یک خانواده روستایی بدنیا آمد. زادگاه او موراویا بود که در آن موقع جزو مستعمره‌های اتریش محسوب می‌شد. در دهکده هاینزدورف وارد مدرسه ابتدایی شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیل از هاینزدورف به تروپا، که از شهرهای مجاور بود، رفت و وارد مدرسه متوسطه شد. به دلیل فقر مالی و به توصیه یکی از استادانش وارد خانقاه بزرگ آلبرون شد. وی در بیست و یک سالگی زندگی رهبانی پیشه کرد و لقب گرگور گرفت. مندل دوره مطالعات کشیشی را در سال ۱۸۴۷ به پایان رساند و به درجه افتخاری کلیسا نایل آمد. او در ۴۷ سالگی به مقام سرپرستی صومعه رسید. مندل در سال ۱۸۸۴ درگذشت.

کشف مندل

مندل مسئلهٔ وراثت را در گیاهِ نخودفرنگی بررسی کرد. او دو نوع نخودفرنگی را یکی با دانه‌های سبز و دیگری با دانه‌های زرد انتخاب کرد. همانطور که همه می‌دانیم:

  • اگر نخودفرنگی‌های دانه سبز را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه سبز خواهند شد.
  • اگر نخودفرنگی‌های دانه زرد را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه زرد خواهند شد.

اما مندل نخود فرنگی‌های دانه سبز و دانه زرد را با هم جفت کرد. مندل مشاهده کرد که همهٔ فرزندان دانه سبز شدند (نسلِ اول همه سبز). با این وجود وقتی این فرزندان را که همگی دانه سبز بودند با یکدیگر جفت کرد، نتیجه بسیار عجیب بود. 3/4 فرزندانِ نسلِ دوم دانه سبز و 1/4 دانه زرد شدند! او همین آزمایش را با خصوصیات و ویژگیهای دیگرِ گیاهِ نخودفرنگی نیز تکرار کرد و به نتایجِ مشابه رسید. از آنجاییکه او چیزی از ژن‌های غالب و مغلوب نمی‌دانست این موضوع برایش بسیار عجیب می‌نمود. او استدلال کرد که در تعیینِ هر ویژگی دو عامل نقش دارد. (مثلاً برای تعیینِ رنگ دانهٔ گیاهِ نخودفرنگی دو عاملِ سبز و زرد وجود دارد.) یکی از این دو عامل بر دیگری ارجحیت داشته و آن ویژگی یا خصوصیت را تعیین می‌کند. امروزه این عوامل، ژن (آلل) نامیده می‌شوند. یافته‌های مندل این عقیده ی رایج که فرزندان به سادگی صفاتِ والدین را به ارث می‌برند به مبارزه طلبید. در واقع این یافتهها نشان داد که بینِ ژنوتیپ (توانایی بالقوهٔ ژنتیکی) و فنوتیپ (ویژگی‌ها و خصوصیاتِ بالفعل شده) تفاوت وجود دارد. مثلاً در موردِ گیاه نخودفرنگی، از لحاظِ فنوتیپ همهٔ این والدین دانه سبز بودند ولی از لحاظِ ژنوتیپ آنها یک ژنِ دانه سبز و یک ژنِ دانه زرد داشتند.[۲]

اشتباه مندل

مندل گمان می‌کرد که تمامیِ ژن‌ها مستقل از یکدیگر عمل می‌کنند. (مثلاً ژن‌های مربوط به رنگِ چشم هیچ تاثیری بر ژن‌های مربوط به قد نمی‌گذارند). امروزه می‌دانیم که این قانون تنها برای ژن‌های غیرپیوسته صحیح است. یافته‌های معاصر نشان می‌دهد که قانونِ مندل در موردِ ژن‌های پیوسته صحیح نیست. زیرا تمامیِ ژن‌های موجود بر روی یک کروموزوم با یکدیگر در ارتباط بوده و متعلق به گروهِ پیوستهٔ مشابهی می‌باشند. در نتیجه کروموزوم در نقل و انتقالاتِ خود، تمامیِ ژن‌های پیوسته را با خود حمل می‌کند. بنابراین، بر خلافِ باور مندل، ژن‌های پیوسته به طورِ مستقل از یکدیگر انتقال نمی‌یابند، بلکه تنها ژن‌های موجود بر روی کروموزوم‌های مختلف، به طورِ مستقل انتقال می‌یابند.[۳]

پانویس

  1. مبانی ژنتیک. اثرِ جونز – کارپ ترجمهٔ دکتر فارسی و دکتر شهریاری – نشرِ بنفشه – صفحهٔ 55
  2. مبانی شناخت انسان– اثر مایکل آیزنک– ترجمهٔ ب. کوشا- چاپ اینترنتی – ویرایش اول ۱۳۸۷- (فصل چهارم) ص153-154نسخهٔ PDF
  3. ژنتیکِ استانسفیلد – الرود – ترجمهٔ رضا پیله چیان، دکتر محمدی، دکتر معتمدی – نشرِ آییژ – صفحهٔ 15،1

نگارخانه

جستارهای وابسته

منابع

  • فرهنگ معین - جلد ششم(اعلام)
  • پیشگامان علم - نوشته فیلیپ کین - ترجمه پرویز قوامی - تهران انتشارات امیر کبیر ۱۳۶۲