سهراب یکم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amirobot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:تصحیح پيوند به بيرون يا عنوان پيوند. اطلاعات بیشتر
Zeerak (بحث | مشارکت‌ها)
جز واگردانی واپسین ویرایش Amirobot
خط ۲: خط ۲:


== به حکومت رسیدن ==
== به حکومت رسیدن ==
پس از مرگ باو ، [[آذر ولاش]] به سمت سارویه (همان [[ساری]] کنونی است که پایتخت باو بود) هجوم برد که باعث شد همسر باو به همراه کودک خردسالش ، سرخاب یا سهراب ، از قصر بگریزد. همسر باو همراه کودکش در باغی در اطراف ساری به زندگی خود ادامه می‌دادند.<ref name=autogenerated1>کتاب تاریخ باوندیان، نویسنده:محمدرضا حبیبی کولائی، صفحه:۱۲</ref>
پس از مرگ باو ، [[آذر ولاش]] به سمت سارویه (همان [[ساری]] کنونی است که پایتخت باو بود) هجوم برد که باعث شد همسر باو به همراه کودک خردسالش ، سرخاب یا سهراب ، از قصر بگریزد. همسر باو همراه کودکش در باغی در اطراف ساری به زندگی خود ادامه می‌دادند.<ref>کتاب تاریخ باوندیان، نویسنده:محمدرضا حبیبی کولائی، صفحه:۱۲</ref>
چند سال بعد خورزاد که از سرداران باو بود و مردم [[پایین کولا|روستای کولا]] را رهبری می‌کرد با دیدن سرخاب شباهت وی به باو را حس کرد پس از آن سرخاب را به کولا برد و سپس با کمک ارتش [[قارنوندیان]] (که از سلسله‌های جنوب [[طبرستان]] بودند) [[آذر ولاش]] را شکست داد و سرازمین باوندیان را به سهراب برگرداند. پس از این ماجرا سرخاب ۳۰سال در [[هزارجریب]] حکومت نمود.<ref name=autogenerated1 />
چند سال بعد خورزاد که از سرداران باو بود و مردم [[پایین کولا|روستای کولا]] را رهبری می‌کرد با دیدن سرخاب شباهت وی به باو را حس کرد پس از آن سرخاب را به کولا برد و سپس با کمک ارتش [[قارنوندیان]] (که از سلسله‌های جنوب [[طبرستان]] بودند) [[آذر ولاش]] را شکست داد و سرازمین باوندیان را به سهراب برگرداند. پس از این ماجرا سرخاب ۳۰سال در [[هزارجریب]] حکومت نمود.<ref>کتاب تاریخ باوندیان، نویسنده:محمدرضا حبیبی کولائی، صفحه:۱۲</ref>
<ref>تاریخ طبرستان، مولف:ابن اسفندیار، صفحه در چاپهای گوناگون متفاوت است.</ref>
<ref>تاریخ طبرستان، مولف:ابن اسفندیار، صفحه در چاپهای گوناگون متفاوت است.</ref>



نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۶:۲۷

سهراب یا سرخاب‌یکم از نخستین شاهان سلسله باوندیان طبرستان بود. وی حدود ۳دهه در شرق مازندران حکومت کرد.[۱]

به حکومت رسیدن

پس از مرگ باو ، آذر ولاش به سمت سارویه (همان ساری کنونی است که پایتخت باو بود) هجوم برد که باعث شد همسر باو به همراه کودک خردسالش ، سرخاب یا سهراب ، از قصر بگریزد. همسر باو همراه کودکش در باغی در اطراف ساری به زندگی خود ادامه می‌دادند.[۲] چند سال بعد خورزاد که از سرداران باو بود و مردم روستای کولا را رهبری می‌کرد با دیدن سرخاب شباهت وی به باو را حس کرد پس از آن سرخاب را به کولا برد و سپس با کمک ارتش قارنوندیان (که از سلسله‌های جنوب طبرستان بودند) آذر ولاش را شکست داد و سرازمین باوندیان را به سهراب برگرداند. پس از این ماجرا سرخاب ۳۰سال در هزارجریب حکومت نمود.[۳] [۴]

منابع

  1. دانشنامه جهان اسلام
  2. کتاب تاریخ باوندیان، نویسنده:محمدرضا حبیبی کولائی، صفحه:۱۲
  3. کتاب تاریخ باوندیان، نویسنده:محمدرضا حبیبی کولائی، صفحه:۱۲
  4. تاریخ طبرستان، مولف:ابن اسفندیار، صفحه در چاپهای گوناگون متفاوت است.