دهستان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده

درخط

نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۱۸

دِهِستان در تقسیمات کشوری ایران، زیرمجموعه‌ای از یک بخش و بخش خود زیرمجموعه‌ای از یک شهرستان و شهرستان نیز قسمتی از یک استان است. معمولاً گروهی از روستاهای نزدیک بهم که از نظر اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی به همدیگر وابستگیهایی دارند را در درون یک دهستان قرار می‌دهند و بزرگ‌ترین یا مهم‌ترین روستای محل را به عنوان مرکز دهستان برمی‌گزینند. رئیس و مسئول یک دهستان، دِهدار نامیده می‌شود و ساختمان و سازمان اداری محل فعالیت یک دهدار، دهداری نام دارد.

واحد تقسیمات کشوری	مسئول	نهاد	نوع	مرکز
کشور	وزیر کشور	وزارت کشور	دولتی	پایتخت
استان	استاندار	استانداری		مرکز استان
شهرستان	فرماندار	فرمانداری (ویژه)		مرکز شهرستان
بخش	بخشدار	بخشداری		مرکز بخش
دهستان	بخشدار (قبلاً دهدار)	بخشداری (قبلاً دهداری)		مرکز دهستان
شهر	شهردار	شهرداری	عمومی غیردولتی	–
روستا	دهیار	دهیاری	عمومی غیردولتی	–

جستارهای وابسته

این یک مقالهٔ خرد یک مکان جغرافیایی است. می‌توانید با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

@@ خط ۹: / خط ۹: @@
 {{تقسیمات کشوری ایران}}
+== جستارهای وابسته ==
-    فهرست دهستان‌های ایران
+* [[فهرست بخش‌های ایران]]
+* [[فهرست دهستان‌های ایران]]
+* [[فهرست روستاهای ایران]]
+* [[راهداری]]
-ضمن ارج نهادن به نظر مدیر مسئول و سردبیر محترم گویا برای گنجاندن بحث « نظری بر نام ها در قره داغ » و زحمات تهیه کننده ی مطلب این بخش، نظر خود را در خصوص نام آذغان که در شماره ی 102 گویا آمده بود، به این شرح بیان می کنم: برای روشنی اذهان خوانندگان محترم گویا و جهت تحکیم دلیل بر صحت ادعای خود در مورد نام آذغان بایست نام سه روستای این مسیر را ( که ابریق، آذغان و رواسجان می باشد.) با هم بررسی نمود تا مقصود حاصل آید. با شرح زیر واضح است که اسامی این سه روستا با توجه به شرایط طبیعی موجود محل اتخاذ شده و بی ارتباط با یکدیگر نیستند. یک: ابریق: معرب آبریز، کوزه، ظرف سفالین لوله دار با دسته برای آب یا شراب ( فرهنگ عمید ) دو: آذغان یا آسجان ( آسه + جان ) آس به معنای آسیاب است و پسوند جان نیز مفهوم محل را می رساند. پس آذغان یعنی محل آسیاب. سه: رواسجان ( رو ـ آس ـ جان ): یعنی راه آسجان یا راه محل آسیاب. البته نام دیگر رواسجان که در اصطلاح و استعمال عامه « قرنقوش » است به معنی قرلان قوش ( محلی که قشون زیادی در آنجا کشته شده است.) می باشد که خود بحث دیگری دارد. پس باید این طور گفت که آب آس ها از ابریق سرازیر می شده و به محل آسیاب که فعلاً آذغان نام دارد، می رسیده و راه آسیاب ها از محل فعلی که رواسجان می گوییم، بوده است .
+{{جغرافیا-خرد}}
+[[رده:تقسیمات کشوری]]
-اما روستای هاس که در کنار جاده ی اهر ـ کلیبر واقع است،‌همان آس است که در گذر زمان به شکل هاس مصطلح شده است. آس یعنی آسیاب. چون در آنجا نیز آسیاب های چندی وجود داشته که آثار « پشیلی دگیرمان » و « قزللی دگیرمان » در کنار جاده اهر به کلیبر به طرف روستای آس قدیم مشهود است، پس نام روستای آس که امروز هاس تلفظ می شود،‌مأخوذ از کلمه ی آسیاب است. باشد که آس نام یکی از اقوام عهد عتیق بوده ولی هیچ ارتباطی با نام آذغان و هاس ندارد. البته مطالب ذکر شده در خصوص دیزه لیش که در شماره ی 103 به چاپ رسیده بود عاری از شبهه نیست، البته قصد بنده از تحریر این مطلب ایرادگیری نبوده بلکه معتقدم این امر کاری بس دشوار است که تهیه و ارائه ی مطلب در مورد بررسی نام ها در قره داغ باید با تلاش گسترده و توجه به نظرات عوام و خواص و منابع قوی صورت گیرد و گرنه عدمش به ز وجود
+[[az:Kəndistan]]
-این مطالب در وبلاگ http://www.azghan.blogfa.com موجود می باشد برای کسب اطلاعات بیشر می توانید مراجعه کنید مطالب این وبلاگ توسط جمال ابراهیمی نوشته شده است
-اهر - آذغان - جمال ابراهیمی - علی رحیمی - کامپیوتر ریزپردازان اهر کامپیوتر