۴۹۳
ویرایش
جز (ربات:مرتبسازی عنوانها+مرتب+تمیز+) |
(تمیزکاری (افزودن پیوندهای میان متن)) |
||
'''نظریه تضاد اجتماعی''' {{به انگلیسی|Social Conflict Theory}} یک [[نظریه اجتماعی
نظریهپردازان تضاد، تضاد را به عنوان موتور تغییر میدانند زیرا تعارض باعث ایجاد تضادهایی میشود که گاهی برطرف میشوند و تضادها و تعارضهای جدیدی را در [[دیالکتیک]] مداوم ایجاد میکنند. در مثال کلاسیک [[ماتریالیسم تاریخی]]، [[کارل مارکس]] و [[فریدریش انگلس]] استدلال کردند که تمام تاریخ بشر نتیجه تضاد بین طبقات است که با گذشت زمان مطابق با تغییر در ابزارهای جامعه برای تأمین نیازهای مادی آن یعنی تغییر در شیوه جامعه تولید تکامل یافت.
== مثال (نمونه موارد زیر) ==
مناسبات مالک یک مجتمع مسکونی و یک مستاجر در همان مجتمع مسکونی را در نظر بگیرید. یک نظریهپرداز وفاق ممکن است پیشنهاد کند که رابطه بین مالک و مستاجر بر اساس سود متقابل است. در مقابل، یک نظریهپرداز تضاد ممکن است استدلال کند که این رابطه مبتنی بر تضادی است که در آن مالک و مستاجر علیه یکدیگر مبارزه میکنند. رابطه آنها با تعادل در تواناییهای آنها برای استخراج منابع از یکدیگر تعریف میشود. به عنوان مثال: پرداخت اجاره یا مکانی برای زندگی. مرزهای مناسبات در جایی تعیین میشوند که هر یک بیشترین مقدار ممکن را از منابع دیگر استخراج کنند.{{سخ}}
تضاد میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و تضاد مبارزه بر سر انواع مختلف منابع، از جمله وضعیت باشد. با این حال، نظریه تضاد رسمی مبانی خود را در تجزیه و تحلیل تضاد طبقاتی ارائه داد و مثال مالک و مستأجر را میتوان از نظر تضاد طبقاتی درک کرد. در تضاد طبقاتی، مالکان احتمالاً دارای مزایای نسبی نسبت به غیرمالکین هستند. به عنوان مثال، نظام حقوقی زمینه روابط بین مالک و مستاجر میتواند به نفع مالک مغرضانه عمل کند. فرض کنید مالک بخواهد پس از انتقال مستأجر از محل سکونت مالک، سپرده تأمین مستأجر را پس ندهد. در نظامهای حقوقی مبتنی بر قوانین رایج [[
به طور خلاصه در این نمونه، نظریهپردازان تضاد مناسبات بین مالک و مستأجر را اساساً بر اساس تضاد و نه هماهنگی میدانند. حتی اگر روابط مالک و مستاجر اغلب ممکن است هماهنگ به نظر برسد، هر گونه هماهنگی مشهود فقط محصولی از قانون و سایر عناصر روبنایی است که مناسبات را محدود میکند و خود محصول یک تضاد حتی عمیقتر، تضاد طبقاتی است. یک نظریهپرداز تضاد میگوید نظریه تضاد در این شرایط قدرت توضیحی بیشتری نسبت به نظریه وفاق دارد زیرا نظریه وفاق هم نمیتواند دعاوی بین مالکان و مستاجران و هم مبانی قانونی مناسبات نامتقارن قدرت بین این دو را توضیح دهد.
== نظریههای تضاد اجتماعی ==
از دیدگاه نظریهپرداز تضاد اجتماعی / [[مارکسیسم]]، طبقه اجتماعی و [[نابرابری اقتصادی|نابرابری]] ظهور میکند زیرا ساختار اجتماعی مبتنی بر تعارض و تضاد است. تناقض در منافع و تضاد بر سر منابع کمیاب بین گروهها، طبق نظریه تضاد اجتماعی، بنیان جامعه اجتماعی است ([[انگلس]] و [[مارکس]]، ۱۸۴۸).
== جستارهای وابسته ==
|
ویرایش