اکبر اعلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۴: خط ۲۴:


== زندگی ==
== زندگی ==
اکبر اعلمی در مرداد ۱۳۳۳ در [[تبریز]] از خانواده‌ای از اهالی منطقهٔ [[آذربایجان شرقی]] به دنیا آمد. پدرش از کارکنان راه‌آهن بود و در هنگام تولد او محل کارش در [[رودسر]] و بندر شاه بود و یک سال بعد برای همیشه به [[تهران]] منتقل شد. او اولین فرزند خانواده و صاحب ۵ برادر و ۳ خواهر نیز شد. کودکی و جوانی خود را در تهران گذراند و فعالیت ورزشی زیادی داشت به‌طوری‌که به گفته خودش اگر وارد سیاست نمی‌شد به ورزش قهرمانی روی می‌آورد. تا سال‌های آخر متوسطه وضعیت تحصیلی بسیار بدی داشت و در کلاس‌های چهارم ابتدایی و هفتم و هشتم (متوسطه) مردود شد. پس از گرفتن دیپلم در آزمون دانشکدهٔ خلبانی پذیرفته شد، اما پس از چند ماه وقتی متوجه شد فعالیت سیاسی در این دانشکده و با این شغل ناممکن است دانشکده را ترک کرد و به عنوان سرباز صفر به کرمان اعزام شد. پس از فتوای [[روح‌الله خمینی]] در مورد ترک خدمت سربازی با اسلحه از پادگان فرار کرده و مدتی متواری شد. با اوج‌گیری [[انقلاب ۱۳۵۷|انقلاب]] به تهران بازگشت و به همراه دوستانش گروهی مسلحانه سیاسی-فرهنگی به نام «صدای حق» را تشکیل داد و در ۸ دی یکی از درگیری‌های خیابانی به‌شدت آسیب دید و نزدیک به یک ماه در بخش زنان (برای جلوگیری از دستگیری) بیمارستان شفا یحیائیان بستری بود.<ref name=bio>[http://akbaralami.com/Public/ContentBody.aspx?ContentID=1922 بجای بیوگرافی:خلاصه‌ای از فراز و فرودهای زندگی من] وب‌سایت شخصی اکبر اعلمی{{سخ}}[http://akbaralami.com/Public/ContentBody.aspx?ContentID=1931 تحصیلات و مشاغل و مسئولیت‌های قبل و بعد از انقلاب] وب‌سایت شخصی اکبر اعلمی</ref>
اکبر اعلمی در مرداد ۱۳۳۳ در [[تبریز]] از خانواده‌ای از اهالی منطقهٔ [[آذربایجان شرقی]] در ١٠ كيلومتري جلفا مرز نخجوان در شهرستان گرگر ( هاديشهر ) به دنیا آمد. پدرش از کارکنان راه‌آهن بود و در هنگام تولد او محل کارش در [[رودسر]] و بندر شاه بود و یک سال بعد برای همیشه به [[تهران]] منتقل شد. او اولین فرزند خانواده و صاحب ۵ برادر و ۳ خواهر نیز شد. کودکی و جوانی خود را در تهران گذراند و فعالیت ورزشی زیادی داشت به‌طوری‌که به گفته خودش اگر وارد سیاست نمی‌شد به ورزش قهرمانی روی می‌آورد. تا سال‌های آخر متوسطه وضعیت تحصیلی بسیار بدی داشت و در کلاس‌های چهارم ابتدایی و هفتم و هشتم (متوسطه) مردود شد. پس از گرفتن دیپلم در آزمون دانشکدهٔ خلبانی پذیرفته شد، اما پس از چند ماه وقتی متوجه شد فعالیت سیاسی در این دانشکده و با این شغل ناممکن است دانشکده را ترک کرد و به عنوان سرباز صفر به کرمان اعزام شد. پس از فتوای [[روح‌الله خمینی]] در مورد ترک خدمت سربازی با اسلحه از پادگان فرار کرده و مدتی متواری شد. با اوج‌گیری [[انقلاب ۱۳۵۷|انقلاب]] به تهران بازگشت و به همراه دوستانش گروهی مسلحانه سیاسی-فرهنگی به نام «صدای حق» را تشکیل داد و در ۸ دی یکی از درگیری‌های خیابانی به‌شدت آسیب دید و نزدیک به یک ماه در بخش زنان (برای جلوگیری از دستگیری) بیمارستان شفا یحیائیان بستری بود.<ref name=bio>[http://akbaralami.com/Public/ContentBody.aspx?ContentID=1922 بجای بیوگرافی:خلاصه‌ای از فراز و فرودهای زندگی من] وب‌سایت شخصی اکبر اعلمی{{سخ}}[http://akbaralami.com/Public/ContentBody.aspx?ContentID=1931 تحصیلات و مشاغل و مسئولیت‌های قبل و بعد از انقلاب] وب‌سایت شخصی اکبر اعلمی</ref>


در سال ۱۳۶۰ با دختری اهل تهران ازدواج کرد و صاحب ۱ پسر و چهار دختر شد. تحصیلاتش را در ۳ رشته؛ علوم اقتصادی با گرایش بانکداری ([[دانشگاه علامه طباطبائی]])، حقوق- علوم قضائی([[دانشکده علوم قضائی]]- ۱۳۶۶) و اقتصاد بین‌الملل (دانشگاه علامه طباطبائی- ۱۳۷۵) در [[مقطع کارشناسی ارشد]] ادامه داد. پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۶ مسئولیت واحد سیاسی_فرهنگی سپاه تهران، مسئول حفاظت فرودگاه تهران، جانشین عملیاتی [[سرپل ذهاب]] در زمان فرماندهی [[اصغر وصالی]] و همزمان با آغاز [[جنگ ایران و عراق]] و واحد آموزش عقیدتی_سیاسی پادگان ولیعصر را برعهده داشت و ۳۳ ماه در جبهه حضور داشت که از ناحیه دست، شکم، پا و صورت آسیب دید و ۴۵٪ جانبازی دارد. در دانشگاه نیز عضو شورای مرکزی [[انجمن اسلامی دانشجویان]] دانشگاه علامه طباطبائی و مؤسسه علوم بانکی بود. از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۸؛ فرماندار [[مغان]]، معاون اداره کل امور انتظامی [[وزارت کشور ایران|وزارت کشور]]، معاون اداره کل بازرسی وزارت کشور، معاون اداره کل دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی وزارت کشور و مدیر کل بازرسی [[بنیاد مستضعفان و جانبازان]] و مشاور سیاسی و اجتماعی سرپرست بنیاد بود. از سال ۶۹ تا ۷۸ روزنامه‌نگاری نیز می‌کرد و عضو هیئت تحریریه [[روزنامه سلام]] بود. در سال ۱۳۷۸ کاندیدای نمایندگی [[مجلس شورای اسلامی]] از حوزه [[تبریز]] شد که با حمایت جناح اصلاح‌طلب و با رأی اول به مجلس راه یافت. وی مدعی [[تقلب انتخاباتی|تقلب در این انتخابات]] است؛ به گفتهٔ او در بازشماری تصادف ۵ صندوق ۱۰۴۲ رأی او را منظور نکرده بودند «اما مسئولان امر با این توجیه که شما انتخاب شده‌اید چه تفاوتی می‌کند که با چند رای کمتر به مجلس بروید، بر تقلبات گسترده سرپوش گذاشتند!» در تمام دوران نمایندگی در دو مجلس [[مجلس ششم|ششم]] و [[مجلس هفتم|هفتم]] عضو «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» و دو سال رئیس [[شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما]] بود.
در سال ۱۳۶۰ با دختری اهل تهران ازدواج کرد و صاحب ۱ پسر و چهار دختر شد. تحصیلاتش را در ۳ رشته؛ علوم اقتصادی با گرایش بانکداری ([[دانشگاه علامه طباطبائی]])، حقوق- علوم قضائی([[دانشکده علوم قضائی]]- ۱۳۶۶) و اقتصاد بین‌الملل (دانشگاه علامه طباطبائی- ۱۳۷۵) در [[مقطع کارشناسی ارشد]] ادامه داد. پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۶ مسئولیت واحد سیاسی_فرهنگی سپاه تهران، مسئول حفاظت فرودگاه تهران، جانشین عملیاتی [[سرپل ذهاب]] در زمان فرماندهی [[اصغر وصالی]] و همزمان با آغاز [[جنگ ایران و عراق]] و واحد آموزش عقیدتی_سیاسی پادگان ولیعصر را برعهده داشت و ۳۳ ماه در جبهه حضور داشت که از ناحیه دست، شکم، پا و صورت آسیب دید و ۴۵٪ جانبازی دارد. در دانشگاه نیز عضو شورای مرکزی [[انجمن اسلامی دانشجویان]] دانشگاه علامه طباطبائی و مؤسسه علوم بانکی بود. از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۸؛ فرماندار [[مغان]]، معاون اداره کل امور انتظامی [[وزارت کشور ایران|وزارت کشور]]، معاون اداره کل بازرسی وزارت کشور، معاون اداره کل دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی وزارت کشور و مدیر کل بازرسی [[بنیاد مستضعفان و جانبازان]] و مشاور سیاسی و اجتماعی سرپرست بنیاد بود. از سال ۶۹ تا ۷۸ روزنامه‌نگاری نیز می‌کرد و عضو هیئت تحریریه [[روزنامه سلام]] بود. در سال ۱۳۷۸ کاندیدای نمایندگی [[مجلس شورای اسلامی]] از حوزه [[تبریز]] شد که با حمایت جناح اصلاح‌طلب و با رأی اول به مجلس راه یافت. وی مدعی [[تقلب انتخاباتی|تقلب در این انتخابات]] است؛ به گفتهٔ او در بازشماری تصادف ۵ صندوق ۱۰۴۲ رأی او را منظور نکرده بودند «اما مسئولان امر با این توجیه که شما انتخاب شده‌اید چه تفاوتی می‌کند که با چند رای کمتر به مجلس بروید، بر تقلبات گسترده سرپوش گذاشتند!» در تمام دوران نمایندگی در دو مجلس [[مجلس ششم|ششم]] و [[مجلس هفتم|هفتم]] عضو «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» و دو سال رئیس [[شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما]] بود.

نسخهٔ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۸

اکبر اعلمی
نماینده تبریز در مجلس ششم و مجلس هفتم
اطلاعات شخصی
زاده
اکبر اعلمی

مرداد ۱۳۳۳
تبریز، ایران
حزب سیاسیمستقل
وبگاه

اکبر اعلمی (مرداد ۱۳۳۳ در تبریز) سیاست‌مدار، منتقد سیاسی و از نمایندگان سابق اصلاح‌طلب تبریز در مجلس ششم و مجلس هفتم شورای اسلامی است.

زندگی

اکبر اعلمی در مرداد ۱۳۳۳ در تبریز از خانواده‌ای از اهالی منطقهٔ آذربایجان شرقی در ١٠ كيلومتري جلفا مرز نخجوان در شهرستان گرگر ( هاديشهر ) به دنیا آمد. پدرش از کارکنان راه‌آهن بود و در هنگام تولد او محل کارش در رودسر و بندر شاه بود و یک سال بعد برای همیشه به تهران منتقل شد. او اولین فرزند خانواده و صاحب ۵ برادر و ۳ خواهر نیز شد. کودکی و جوانی خود را در تهران گذراند و فعالیت ورزشی زیادی داشت به‌طوری‌که به گفته خودش اگر وارد سیاست نمی‌شد به ورزش قهرمانی روی می‌آورد. تا سال‌های آخر متوسطه وضعیت تحصیلی بسیار بدی داشت و در کلاس‌های چهارم ابتدایی و هفتم و هشتم (متوسطه) مردود شد. پس از گرفتن دیپلم در آزمون دانشکدهٔ خلبانی پذیرفته شد، اما پس از چند ماه وقتی متوجه شد فعالیت سیاسی در این دانشکده و با این شغل ناممکن است دانشکده را ترک کرد و به عنوان سرباز صفر به کرمان اعزام شد. پس از فتوای روح‌الله خمینی در مورد ترک خدمت سربازی با اسلحه از پادگان فرار کرده و مدتی متواری شد. با اوج‌گیری انقلاب به تهران بازگشت و به همراه دوستانش گروهی مسلحانه سیاسی-فرهنگی به نام «صدای حق» را تشکیل داد و در ۸ دی یکی از درگیری‌های خیابانی به‌شدت آسیب دید و نزدیک به یک ماه در بخش زنان (برای جلوگیری از دستگیری) بیمارستان شفا یحیائیان بستری بود.[۱]

در سال ۱۳۶۰ با دختری اهل تهران ازدواج کرد و صاحب ۱ پسر و چهار دختر شد. تحصیلاتش را در ۳ رشته؛ علوم اقتصادی با گرایش بانکداری (دانشگاه علامه طباطبائی)، حقوق- علوم قضائی(دانشکده علوم قضائی- ۱۳۶۶) و اقتصاد بین‌الملل (دانشگاه علامه طباطبائی- ۱۳۷۵) در مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد. پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۶ مسئولیت واحد سیاسی_فرهنگی سپاه تهران، مسئول حفاظت فرودگاه تهران، جانشین عملیاتی سرپل ذهاب در زمان فرماندهی اصغر وصالی و همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق و واحد آموزش عقیدتی_سیاسی پادگان ولیعصر را برعهده داشت و ۳۳ ماه در جبهه حضور داشت که از ناحیه دست، شکم، پا و صورت آسیب دید و ۴۵٪ جانبازی دارد. در دانشگاه نیز عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی و مؤسسه علوم بانکی بود. از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۸؛ فرماندار مغان، معاون اداره کل امور انتظامی وزارت کشور، معاون اداره کل بازرسی وزارت کشور، معاون اداره کل دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی وزارت کشور و مدیر کل بازرسی بنیاد مستضعفان و جانبازان و مشاور سیاسی و اجتماعی سرپرست بنیاد بود. از سال ۶۹ تا ۷۸ روزنامه‌نگاری نیز می‌کرد و عضو هیئت تحریریه روزنامه سلام بود. در سال ۱۳۷۸ کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی از حوزه تبریز شد که با حمایت جناح اصلاح‌طلب و با رأی اول به مجلس راه یافت. وی مدعی تقلب در این انتخابات است؛ به گفتهٔ او در بازشماری تصادف ۵ صندوق ۱۰۴۲ رأی او را منظور نکرده بودند «اما مسئولان امر با این توجیه که شما انتخاب شده‌اید چه تفاوتی می‌کند که با چند رای کمتر به مجلس بروید، بر تقلبات گسترده سرپوش گذاشتند!» در تمام دوران نمایندگی در دو مجلس ششم و هفتم عضو «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» و دو سال رئیس شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما بود.

نمایندگی مجلس

اعلمی از نمایندگان اصلاح طلب و منتقد مجلس هفتم بود. از جمله در سخنرانی که ۸ آذر ۸۶ در دفتر حزب اعتماد ملی زنجان انجام داد به شدت از عملکرد دولت محمود احمدی‌نژاد انتقاد کرد و خواستار رای عدم کفایت به وی شد.[۲] وی احمدی‌نژاد را به اقدامات غیرقانونی متهم کرد و افزود که امروز ما به‌عنوان نماینده مجلس نمی‌دانیم صدها میلیارد دلار به کجا رفته‌است.[۳][۴] وی در یک اظهار نظر در این باره بحث قابل استیضاح بودن کابینه امام حسین را مطرح کرد که با واکنش‌های تندی از جانب گروه‌ها و شخصیت‌های اصولگرا روبرو شد. حتی برخی نمایندگان راست گرای مجلس خواستار اخراج وی شدند.[۵] روزنامه کیهان در مطلبی عنوان داشت که اگر وی توبه هم بکند شرایط ادامه نمایندگی را ندارد.[۶]

اکبر اعلمی که در مجلس ششم نماینده تبریز بود، توانست در انتخابات مجلس هفتم از شورای نگهبان تأئید صلاحیت گرفته و به عنوان نماینده مجلس هفتم انتخاب شود. در مجلس هفتم وی همراه با فراکسیون اقلیت مجلس از منتقدین دولت نهم بوده و در ارائه سؤال از وزرا فعالیت شایان توجهی داشت.[۷]

انتخابات ریاست جمهوری دهم

اعلمی از چهره‌های شاخص اصلاح طلب بود که موفق نشد از شورای نگهبان تأئید صلاحیت بگیرد. با اینحال به دلیل بیان اظهارات قبلی اش در مورد کابینه امام حسین که به رد صلاحیت وی در مجلس هشتم انجامید، عدم تأئید صلاحیت قابل پیش‌بینی بود.

وی در روز بیستم اسفند ماه ۱۳۸۷ در یک کنفرانس خبری رسماً اعلام کاندیداتوری کرد.[۸][۹] پس از اعلام شورای نگهبان مبنی بر عدم صلاحیت وی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ایران او در نامه‌ای به آقای علی خامنه‌ای، وی را مسئول اقدامات غیرقانونی شورای نگهبان دانست.[۱۰][۱۱]

سیلی زدن به سلیمی نمین

سایت خبری همت نیوز در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۲ مدعی شد که در جریان مناظره‌ای که بین اکبر اعلمی و عباس سلیمی نمین در دانشگاه فردوسی برگزار شده، اعلمی یک سیلی به سلیمی نمین زده است. پس از انتشار گسترده این خبر، اکبر اعلمی طی اطلاعیه‌ای، این خبر را تکذیب کرد.[۱۲]

اظهار نظر درباره جریان اصلاحات

پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، اعلمی در کانال تلگرامی خود موضوعی با عنوان «نمردیم و مفهوم اصلاحات را هم فهمیدیم!» منتشر کرد و نوشت:[۱۳][۱۴]

مدت‌هاست که هرگاه مطالب خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها، سایت‌های خبری و کانال‌ها و گروه‌های تلگرام، واتساپ و اینستاگرام و نظایر آن که نام اصلاحات را با خود یدک می‌کشند، مرور می‌کنم، شرمم می‌آید که خود را اصلاح‌طلب بدانم زیرا در اغلب آنها به جز روزمرگی، تنگ‌نظری، انحصارطلبی و انتشار حرف‌های تکراری و صد من یه‌غاز، بوقچی بودن این و آن، قی کردن خرده فرمایشات مسؤولان ریز و درشت دولتی و بعضی افراد بی‌خاصیت، توهین و فحاشی، تهمت زدن به اشخاص و گروه‌های سیاسی رقیب و بت‌سازی و شخصیت پرستی، مداحی و قربان صدقه رفتن برای مسؤولان دولتی و چند تن از بت‌های خودساخته و یا توجیه و ماله‌کشی بر روی نقاط ضعف دولت و خودی‌ها همچنین بزرگنمایی نقاط ضعف رقیب، چیز دیگری یافت نمی‌شود!؟ این تذهبون!؟ آیا اصلاحات و اصلاح‌طلبی که از سال ۷۶ وعده‌اش به مردم داده شده همین است!؟ اگر این است، شخصاً ترجیح می‌دهم قبل از آنکه بوی گندش درآید، اصلاحات را در تابوتی گذاشته و آن را برای همیشه در زیر تلی از خاک دفنش کنیم تا از این پس دستمایه‌ای هم برای ابن‌الوقت‌ها، فرصت‌طلبان و هرهری مذهب‌های قدرت‌طلبی نشود که در ایام انتخابات به نام این برند و با دیکتاتوری و انحصارطلبی تمام، خود و دوستانشان کامی از قدرت می‌گیرند و دیگر هیچ!

پانویس

  1. بجای بیوگرافی:خلاصه‌ای از فراز و فرودهای زندگی من وب‌سایت شخصی اکبر اعلمی
    تحصیلات و مشاغل و مسئولیت‌های قبل و بعد از انقلاب وب‌سایت شخصی اکبر اعلمی
  2. غلط‌های زیادی اکبر اعلمی! بایگانی‌شده در ۲ دسامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine (ابرار نیوز)
  3. نواندیش منتشر می‌کند: متن کامل و بدون تحریف اظهارات «اکبراعلمی» بایگانی‌شده در ۳۱ ژانویه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine (نواندیش)
  4. انتقاد جنجالی نماینده تبریز از احمدی‌نژاد (بی بی فارسی)
  5. اعلمی باید از مجلس اخراج شود بایگانی‌شده در ۳ دسامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine (روز آنلاین)
  6. شهرت طلبی به هر قیمت... ! (خبر ویژه) بایگانی‌شده در ۲۳ آوریل ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine (روزنامه کیهان)
  7. آخرین نطق پیش از دستور دوران نمایندگی (وب سایت شخصی اکبر اعلمی)
  8. Fars News Agency: اکبر اعلمی اعلام کاندیداتوری کرد
  9. در جمع خبرنگاران رسانه‌های مختلف ایراد شد: بیانیه اعلام نامزدی اکبر اعلمی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری وب‌گاه شخصی اکبر اعلمی
  10. وبسایت شخصی اکبر اعلمی-نامه سرگشاده یک بنده خدا، به بنده دیگر خدا مقام محترم رهبری!
  11. بی‌بی‌سی فارسی-نامه سرگشاده اکبر اعلمی به آیت‌الله خامنه‌ای
  12. «همت نیوز: اعلمی: من به سلیمی نمین سیلی نزدم». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ نوامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۵ نوامبر ۲۰۱۳.
  13. www.dsi.co.ir (۱۳۹۶-۰۳-۱۷). «شرمم می‌آید که خود را اصلاح‌طلب بدانم». www.anaj.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۸.
  14. «میخ اکبر اعلمی بر تابوت اصلاحات». خبرگزاری فارس. ۲۰۱۷-۰۶-۰۷. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۸.

منابع

پیوند به بیرون

مناصب رسانه‌ای
پیشین:
قدرت‌الله علیخانی
رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما
۱۳۸۱ – ۱۳۸۳
پسین:
حسین مظفر