فرانسیس بیکن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏پیوند به بیرون: این پیوندها بربوط به فرانسیس بیکن نقاش می باشد.
جز ابهام زدائی شد.
خط ۲۳: خط ۲۳:
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
[[پرونده:Bacon - Sylva sylvarum, 1658 - 3887855 301161 00006.tif|بندانگشتی|Bacon, ''Sylva sylvarum'']]
[[پرونده:Bacon - Sylva sylvarum, 1658 - 3887855 301161 00006.tif|بندانگشتی|Bacon, ''Sylva sylvarum'']]
فرانسیس بیکن در [[۲۲ ژانویه]] [[۱۵۶۱ (میلادی)|۱۵۶۱]] در [[لندن]] (یورک هاوس) در منزل پدرش ''سر نیکولاس بیکن'' متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت [[الیزابت اول|ملکه الیزابت]]ِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن ''لیدی آن کوک'' خواهر زن ''لرد بارلی'' خزانه‌دار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان [[انگلیس]] بود. این زن که دختر سرآموزگار [[ادوارد ششم]] [[پادشاه انگلستان]] بود، در [[علم کلام]] متبحر بود و با [[اسقف]]های زمان خویش به ربان [[زبان لاتین|لاتینی]] مکاتبه می‌کرد.<ref>تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحهٔ ۱۰۱</ref>
فرانسیس بیکن در [[۲۲ ژانویه]] [[۱۵۶۱ (میلادی)|۱۵۶۱]] در [[لندن]] (یورک هاوس) در منزل پدرش ''سر نیکولاس بیکن'' متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت [[الیزابت اول|ملکه الیزابت]]ِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن ''لیدی آن کوک'' خواهر زن ''لرد بارلی'' خزانه‌دار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان [[انگلیس]] بود. این زن که دختر سِر آنتونی کوک، آموزگار خصوصی [[ادوارد ششم]] [[پادشاه انگلستان]] بود، در [[علم کلام]] متبحر بود و با [[اسقف]]های زمان خویش به ربان [[زبان لاتین|لاتینی]] مکاتبه می‌کرد.<ref>تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحهٔ ۱۰۱</ref>


در دوازده سالگی بیکن را در [[کمبریج]] به [[کالج ترینیتی]] فرستادند ولی پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی با آنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در [[فرانسه]] مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پس از آنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت. وی تصمیم داشت اموالی مادام العمر به فرانسیس بیکن تخصیص دهد ولی مرگ او بر اینکار سبقت گرفت و سیاست‌مدار جوان با عجله به لندن فراخوانده شد در حالی که در ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داده بود و عایداتی هم نداشت. او به زندگی اسراف آمیز خو گرفته بود و برای او قناعت به زندگی ساده سخت می‌نمود. به همین جهت وارد رشته [[حقوق]] شد و برای به دست آوردن یک شغل سیاسی خویشان متنفذ خود را به تنگ آورد.
در دوازده سالگی بیکن را در [[کمبریج]] به [[کالج ترینیتی]] فرستادند ولی پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی با آنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در [[فرانسه]] مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پس از آنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت. وی تصمیم داشت اموالی مادام العمر به فرانسیس بیکن تخصیص دهد ولی مرگ او بر اینکار سبقت گرفت و سیاست‌مدار جوان با عجله به لندن فراخوانده شد در حالی که در ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داده بود و عایداتی هم نداشت. او به زندگی اسراف آمیز خو گرفته بود و برای او قناعت به زندگی ساده سخت می‌نمود. به همین جهت وارد رشته [[حقوق]] شد و برای به دست آوردن یک شغل سیاسی خویشان متنفذ خود را به تنگ آورد.

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۰۴

فرانسیس بیکن
زادهٔ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱
لندن
درگذشت۹ آوریل ۱۶۲۶ (۶۵ سال)
لندن
ملیتانگلیسی
آثارارغنون جدید
پیشرفت علم

فرانسیس بیکن (به انگلیسی: Francis Bacon) (زاده ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱ - مرگ ۹ آوریل ۱۶۲۶) فیلسوف، سیاستمدار، دانشمند، حقوق‌دان و نویسنده انگلیسی بود. بسیاری وی را محور اصلی تحول فکری در قرون وسطی می‌دانند [[منبع؟]] تا جایی که او را از بانیان انقلاب علمی می‌شمارند و پایان سلطه کلیسا بر تفکر را به اندیشه‌های او نسبت می‌دهند.

زندگی‌نامه

Bacon, Sylva sylvarum

فرانسیس بیکن در ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱ در لندن (یورک هاوس) در منزل پدرش سر نیکولاس بیکن متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت ملکه الیزابتِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن لیدی آن کوک خواهر زن لرد بارلی خزانه‌دار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیس بود. این زن که دختر سِر آنتونی کوک، آموزگار خصوصی ادوارد ششم پادشاه انگلستان بود، در علم کلام متبحر بود و با اسقفهای زمان خویش به ربان لاتینی مکاتبه می‌کرد.[۱]

در دوازده سالگی بیکن را در کمبریج به کالج ترینیتی فرستادند ولی پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی با آنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در فرانسه مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پس از آنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت. وی تصمیم داشت اموالی مادام العمر به فرانسیس بیکن تخصیص دهد ولی مرگ او بر اینکار سبقت گرفت و سیاست‌مدار جوان با عجله به لندن فراخوانده شد در حالی که در ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داده بود و عایداتی هم نداشت. او به زندگی اسراف آمیز خو گرفته بود و برای او قناعت به زندگی ساده سخت می‌نمود. به همین جهت وارد رشته حقوق شد و برای به دست آوردن یک شغل سیاسی خویشان متنفذ خود را به تنگ آورد.

در۱۵۸۳ از تانتن به نمایندگی مجلس انتخاب شد. چند سال بعد لرد اسکس دوست بیکن توطئه‌ای بر ضد ملکه ترتیب داد تا او را زندانی کند و جانشینش را به تخت بنشاند. بیکن در نامه‌ای او را از این عمل بازداشت و به او نوشت که تا ابد به ملکه وفادار می‌ماند. اسکس در پی توطئه‌ای نافرجام بر ضد الیزابت زندانی شد تا اینکه موقتاً آزاد گردید، وی دوباره به جمع نیرو پرداخت و با قوای خود به سوی لندن حرکت کرد. بیکن به خشم تمام بر ضد اسکس قیام کرد و در این میان عضو دیوان عالی کشور گردید. اسکس دوباره گرفتار شد و او را به اتهام خیانت به محاکمه کشیدند. او مجرم شناخته شد و محکوم به مرگ گردید. شرکت بیکن در محاکمه اسکس او را تا مدتی منفور ساخت.

بالاخره بیکن بدون کمک دیگران راه ترقی را پیمود، مهارت او در امور گوناگون و معلومات پهناور او موجب می‌شد که در هر مجمع و کمیته مهمی عضو برجسته به‌شمار رود؛ در ۴۵ سالگی ازدواج کرد و در ۱۵۹۸ به جهت قروض خود به زندان افتاد. اما در ۱۶۰۶ مشاور قضایی سلطنتی گردید و در ۱۶۱۳ معاون دادستان کل شد و در ۱۶۱۸ در ۵۷ سالگی بالاخره به مقام مُهردار سلطنتی رسید.

عقاید

فرانسیس بیکن معتقد بود که «علم بر انسان و جهان تسلط دارد» و «بر طبیعت نمی‌توان مسلط گشت مگر آنکه از قوانین آن آگاهی یابیم» و در رد اندیشه کلیسا چنین عنوان کرد که «اگر انسان ذهن خود را معطوف به ماده کند در حدود آن کار می‌کند و از حدود ماده تجاوز نمی‌نماید». وی معتقد بود که ادراک ما از حقیقت تنها در همان حدی است که مشاهدات ما اجازه می‌دهد و «خارج از حیطه مشاهدات» نه تنها نمی‌توانیم چیزی بدانیم، شاید اصولاً شایسته دانستن آن نباشیم. از نظر او ذهن مسئول یافتن روابط در ماده به وسیله مشاهده و تجربه است و میان علم و عمل و مشاهده فرقی نیست. راهی که وی برای رسیدن به بصیرت و ادراک بهتر از جهان پیرامون پیشنهاد می‌کند چنین است: «با کسب دانشِ طبقه‌بندی ماده بر اساس ارزش و اعتبار آن، ذهن خود را از تزویر دور دار» و برای رسیدن به این ادراک باید ذهن را از بت‌هایی که آن را احاطه کرده‌اند رها سازیم.

آثار

  • ارغنون جدید
  • پیشرفت علم
  • آتلانتیس جدید
  • بررسی هاس سیاسی و اجتماع
  • تاریخ هنر هفتم (۱۶۲۲)

مقالات

هر اندازه که بیکن در سیاست جلوتر می‌رفت به اوج حکمت و فلسفه نیز نزدیکتر می‌شد. به عقیده او مطالعه و اشتغال به تحصیل به تنهایی نه هدف است و نه حکمت، و علمی که با تجربه توأم نباشد قیل و قال بیهوده است؛ «صرف همه اوقات به مطالعه سستی و کاهلی است؛ به کاربردن آن برای خودنمایی ریا است؛ حکم کردن از روی قواعد منطقی فضل‌فروشی است.».[۲] «مردم نادرست و مکار از مطالعه متنفرند، مردم ساده در ستایش و تمجید آن مبالغه می‌کنند و فقط مردم عاقل در عمل از آن استفاده می‌برند؛ زیرا مطالعه راه استفاده عملی را نمی‌آموزد، بلکه این استفاده از راه مشاهده صورت می‌گیرد و این کار به وسیله عقل انجام می‌شود، عقلی که بیرون از مطالعات و بالاتر از آن است.»[۳] او مانند گوته علمی که به عمل منتهی نشود را مسخره می‌کند. «باید دانست که در صحنه زندگیِ بشر فقط خدا و فرشتگان تماشاچی محض‌اند.»[۴] این تنبه جدیدی بود که پایان مکتب مدرسه ای (اسکولاستیک) را اعلام می‌کرد و خاطرنشان می‌ساخت که دیگر بین علم و عمل و مشاهده فاصله نیست. این تأکید دربارهٔ تجربه و پرداختن به نتایج عملی صفت ممیزه فلسفه انگلیسی و مقدمه پراگماتیسم است.

منابع

  1. تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحهٔ ۱۰۱
  2. تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحهٔ ۱۰۳
  3. تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحهٔ ۱۰۴
  4. تاریخ فلسفه ویل دورانت، صفحهٔ ۱۰۷

پیوند به بیرون

  • پاکباز، رویین، (۱۳۷۸)، " دائرةالمعارف هنر (نقاشی، پیکره تراشی، گرافیک)"، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر.
  • لینتن، نوربرت، (۱۳۸۲)، " هنر مدرن"، ترجمه علی رامین، تهران: نشر نی.
  • هنر مفهومی/ پال وود
  • سبک‌شناسی هنری –سید محمد میر کمالی

الگو:فیلسوفان بزرگ غرب