جنگ نامتقارن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خنثی‌سازی 1 ویرایش 5.114.224.140 (بحث): کپی‌کاری فله‌ای. (T)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱۷: خط ۱۷:
اگر چه این توصیفات آشکارا نادرست نیست، اما آنها نه خیلی روشنگر و نه خیلی خاص است. تعریف دیگری که اخیراً مطرح شد، تا حدی مفیدتر است، چرا که به ابعاد متفاوتی اشاره می‌کند که در آن می‌توان جنگ را آغاز و نامتقارن یافت و از آن بهره‌برداری نمود :اخیراً یک نویسنده اظهار کرده‌است که «از طریق به‌کارگیری توان نظامی، سیاسی و تکنولوژیکی، استراتژیهای نامتقارن می‌توان به‌طور موفقیت‌آمیزی توانمندیهای دشمن را متزلزل کند. اگر چه ممکن است نتواند، دشمن را در میدان جنگ سنتی شکست دهد ولی استراتژیهای به کار رفته ممکن است برتری دشمن را خنثی کند، ارادهٔ جنگی وی را تحلیل برد، در توانایی او برای عملیات مؤثر وقفه ایجاد کند یا او را از انجام عملیات کلی بازدارد.
اگر چه این توصیفات آشکارا نادرست نیست، اما آنها نه خیلی روشنگر و نه خیلی خاص است. تعریف دیگری که اخیراً مطرح شد، تا حدی مفیدتر است، چرا که به ابعاد متفاوتی اشاره می‌کند که در آن می‌توان جنگ را آغاز و نامتقارن یافت و از آن بهره‌برداری نمود :اخیراً یک نویسنده اظهار کرده‌است که «از طریق به‌کارگیری توان نظامی، سیاسی و تکنولوژیکی، استراتژیهای نامتقارن می‌توان به‌طور موفقیت‌آمیزی توانمندیهای دشمن را متزلزل کند. اگر چه ممکن است نتواند، دشمن را در میدان جنگ سنتی شکست دهد ولی استراتژیهای به کار رفته ممکن است برتری دشمن را خنثی کند، ارادهٔ جنگی وی را تحلیل برد، در توانایی او برای عملیات مؤثر وقفه ایجاد کند یا او را از انجام عملیات کلی بازدارد.


==جنگ نامتشابه==


“”شاید بخشی از جنگ نامتقارن را بتوان ازآنجاکه از ابزارهای تاکتیکی ساده برای به انجام رساندن عملیات‌هایش استفاده می‌کند به «سلاح فقرا» تشبیه کرد ؛ چرا که به بسیاری از بازیگران صحنه‌ی نبرد که جز ابزارهای نظامی ساده و بسیار محدود چیزی در اختیار ندارند اجازه می‌دهد از قابلیت آسیب‌رسانی کاملاً غیرمتناسب با ابزارهای نظامی در دستشان برخوردار شوند.
این به آن معنا نیست که جنگ نامتقارن گزینه‌ای فقط برای کشوری باشد که ابزارهای غیرمتقارن در اختیار ندارد .
در واقع ممکن است بازیگران قدرتمند صحنه نبرد،با انتخاب کاملاً قاطع و سنجیده ؛راهبرد جنگ نامتقارن را برگزینند و حتی این مفهوم را با مفهوم «نبوغ نظامی» در هم آمیزند .
چراکه نبوغ نظامی نهایتاً دستاویز و التزامی برای پیروزی و مسبب فرآیند و تولیداتی مراتب بیش‌ازحد انتظارات خواهد شد.
(حسین اژدر،حق استفاده از جنگ نامتقارن،پژوهشکده روابط بین الملل،تهران،۱۳۹۲)
در این حوزه جی اف سی فولر (J.F.C fuller) یکی از صادقانه‌ترین نظرها را داده است؛وی می‌گوید:
«نامتشابه ترین دشمن ،دشمنی است که پیش‌بینی اعمالش مشکل‌تر باشد.اگر قبلاً ما می‌دانستیم که حریفمان چگونه می‌خواهد از عدم تشابهات ما با خودش بهره برد ،می‌توانستیم دکترینی ویژه را به‌منظور مقابله با اقدامات وی پیش‌بینی و توسعه و در نهایت پیشنهاد دهیم.»
(رک:دکترین نبرد نامتقارن-سرهنگ کلینتون جی انکرو و سرهنگ دوم مایکل دی بورک،ماهنامه خلیج‌فارس و امنیت-اردیبهشت ۱۳۸۳)””


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۱

جنگ نامتقارن در اصطلاح به نبردهایی گفته می‌شود که طرف‌های درگیر در آن از توانایی نظامی یکسانی برخوردار نیستند و بر خلاف جنگ‌های کلاسیک فرمول مشخصی برای موقعیت‌های خاصّ نظامی ندارند بلکه از عملیات گوناگون، معمولاً برای استفاده از عامل غافلگیری برای ضربه زدن به دشمن استفاده می‌شود.

زمینه جنگ نامتقارن

وقتی کشور کوچک و ضعیفی مانند ویتنام با یکی از بزرگترین و حجیمترین، قدرت‌های نظامی جهان یعنی ایالات متحده که حداقل به لحاظ تجهیزات نظامی گری در آن دوران و حتی دوران کنونی بی همتاست مواجه می‌شود مجبور است به روشهای نامتقارن متوسل شود.

در این شرایط حتی اگر جنگی به کمک ایالات متحده یا نیروی برتر و با ابزارهای وی شروع یا ادامه یابد، به جنگ تمام عیار تبدیل خواهد شد؛ که همین تمام عیار بودن از یک طرف می‌تواند مسبب نامتشابه شدن جنگ و نیز همین نامتشابه بودن می‌تواند؛ این درگیری را نامتقارن سازد.

در واقع با ملاحظات منطق ریاضی می‌توان اینگونه انگاشت که سطح امکانات بالای یک طرف درگیری باعث اجتناب از رویارویی، رو در رو (مستقیم و متقارن) از طرف دیگر ضعیف تر می‌شود.

به همین سان آشنایی بهتر طرف ضعیف به زمین و اقلیم خود و توسل به ابزار سبک با توانایی‌های بالای تکنیکی و تاکتیکی، به همین سان طرف قوی را وادار به انتخاب روش‌های نامتعارف و ناشناخته و در واقع ابتکار می‌کند که این اجتناب ناپذیر است.

نظریه‌ها

فریدمن می‌گوید: «ضعفا در مقابل قدرتمندان باید از روشهای نامتقارن استفاده کنند و روشهای انتخابی، به تجزیه و تحلیل طرف ضعیف از نقاط آسیب‌پذیر طرف قدرتمند بستگی خواهد داشت». چالز دونلپ می‌گوید: در وسیع‌ترین معنا، مفهوم نامتقارن در جنگ، «جنگی را توصیف می‌کند که به دنبال اجتناب از توانمندی‌های حریف است… رویکردی که سعی دارد روی هر آنچه ممکن است محاسن و مزایای نسبی یک طرف در مقابل نقاط ضعف نسبی دشمن باشد تمرکز کند.»[۱]

اگر چه این توصیفات آشکارا نادرست نیست، اما آنها نه خیلی روشنگر و نه خیلی خاص است. تعریف دیگری که اخیراً مطرح شد، تا حدی مفیدتر است، چرا که به ابعاد متفاوتی اشاره می‌کند که در آن می‌توان جنگ را آغاز و نامتقارن یافت و از آن بهره‌برداری نمود :اخیراً یک نویسنده اظهار کرده‌است که «از طریق به‌کارگیری توان نظامی، سیاسی و تکنولوژیکی، استراتژیهای نامتقارن می‌توان به‌طور موفقیت‌آمیزی توانمندیهای دشمن را متزلزل کند. اگر چه ممکن است نتواند، دشمن را در میدان جنگ سنتی شکست دهد ولی استراتژیهای به کار رفته ممکن است برتری دشمن را خنثی کند، ارادهٔ جنگی وی را تحلیل برد، در توانایی او برای عملیات مؤثر وقفه ایجاد کند یا او را از انجام عملیات کلی بازدارد.


جستارهای وابسته

منابع

  • رابین گیب،«ساختارهای جنگ نامتقارن». خبرگزاری فارس. ۱۳/۰۹/۸۶. دریافت‌شده در ۲۶ بهمن ۱۳۸۷. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)