آمیز قلمدون: تفاوت میان نسخهها
Persianpoets (بحث | مشارکتها) ←تلهتئاتر: -ناموجود |
Persianpoets (بحث | مشارکتها) ←نخستین نمایش: فاقد متن |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== خلاصه داستان == |
== خلاصه داستان == |
||
پیرمردی بازنشسته و اهلِ فرهنگ و ادب به نام «آقای شکوهی»، بیش از چهل سال است که با همسرش «شوکت»، زندگی ساده و بدون تجملی دارند. آنها دو دختر به نامهای «ماندانا» و «رکسانا» دارند که هر یک پس از ازدواج پی زندگی خود رفتهاند و مشکلات و گرفتاریهای خاص خود را دارند. خانم شکوهی که از یکنواختی زندگی خسته شده است، تصمیم گرفته که به خارج از کشور سفر کند. آقای شکوهی هم تمام دلخوشیاش، موفقیتهای دوران کارمندی و مرور خاطراتِ شیرینِ گذشتهاست و این واقعیت مهم که هرگز در دوران کارمندی از موازین اخلاقی خود خارج نشده و همواره کارمندی صدیق و درستکار بودهاست. از طرفی آنها همسایهای فضول و ثروتمند به نام «حشمت» دارند که مدام خانم شکوهی را درباره زندگی سادهشان تحریک میکند. آقای شکوهی که عشق و علاقهای زلال و بیچونوچرا نسب به همسرش «شوکت» دارد، در فصل پایانی نمایش، شاخه گلی را که در باغجه پرورش داده به همسرش هدیه میکند و برای همیشه خاموش میشود.<ref>فرهنگ سریالهای تلویزیونی ایران از آغاز تا امروز؛ ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵، ۱۵ آذر ۱۳۷۸</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://khabarfarsi.com/ext/1837461 |عنوان=تئاتر رئالیستی "آمیز قلمدون" به مناسبت سالگرد اکبر رادی به صحنه رفت| ناشر =خبرگزاری مهر (آرشیو شده در وبگاه خبر فارسی) |تاریخ =۱۶ دی ۱۳۹۰|تاریخ بازبینی=۴ تیر ۱۳۹۳}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.ibna.ir/vdcgqq9qwak9n74.rpra.html |عنوان=نمایشنامه «آمیز قلمدون» رادی منتشر شد| ناشر =خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) |تاریخ =۲۵ مهر ۱۳۹۱|تاریخ بازبینی=۴ تیر ۱۳۹۳}}</ref> |
پیرمردی بازنشسته و اهلِ فرهنگ و ادب به نام «آقای شکوهی»، بیش از چهل سال است که با همسرش «شوکت»، زندگی ساده و بدون تجملی دارند. آنها دو دختر به نامهای «ماندانا» و «رکسانا» دارند که هر یک پس از ازدواج پی زندگی خود رفتهاند و مشکلات و گرفتاریهای خاص خود را دارند. خانم شکوهی که از یکنواختی زندگی خسته شده است، تصمیم گرفته که به خارج از کشور سفر کند. آقای شکوهی هم تمام دلخوشیاش، موفقیتهای دوران کارمندی و مرور خاطراتِ شیرینِ گذشتهاست و این واقعیت مهم که هرگز در دوران کارمندی از موازین اخلاقی خود خارج نشده و همواره کارمندی صدیق و درستکار بودهاست. از طرفی آنها همسایهای فضول و ثروتمند به نام «حشمت» دارند که مدام خانم شکوهی را درباره زندگی سادهشان تحریک میکند. آقای شکوهی که عشق و علاقهای زلال و بیچونوچرا نسب به همسرش «شوکت» دارد، در فصل پایانی نمایش، شاخه گلی را که در باغجه پرورش داده به همسرش هدیه میکند و برای همیشه خاموش میشود.<ref>فرهنگ سریالهای تلویزیونی ایران از آغاز تا امروز؛ ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵، ۱۵ آذر ۱۳۷۸</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://khabarfarsi.com/ext/1837461 |عنوان=تئاتر رئالیستی "آمیز قلمدون" به مناسبت سالگرد اکبر رادی به صحنه رفت| ناشر =خبرگزاری مهر (آرشیو شده در وبگاه خبر فارسی) |تاریخ =۱۶ دی ۱۳۹۰|تاریخ بازبینی=۴ تیر ۱۳۹۳}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.ibna.ir/vdcgqq9qwak9n74.rpra.html |عنوان=نمایشنامه «آمیز قلمدون» رادی منتشر شد| ناشر =خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) |تاریخ =۲۵ مهر ۱۳۹۱|تاریخ بازبینی=۴ تیر ۱۳۹۳}}</ref> |
||
== نخستین نمایش == |
|||
== پانویس == |
== پانویس == |
نسخهٔ ۲۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۹
آمیز قلمدون | |
---|---|
نویسنده | اکبر رادی |
شخصیتها |
|
زبان اصلی | فارسی |
آمیز قلمدون نمایشنامهای از اکبر رادی است نوشته به سال ۱۳۷۱ که اولین اجرایش در ۱۳۷۳ برای ضبط تلویزیونی سرگرفت. بعدها در سال ۱۳۷۶ هادی مرزبان این نمایشنامه را در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر به صحنه برد.[۱]
خلاصه داستان
پیرمردی بازنشسته و اهلِ فرهنگ و ادب به نام «آقای شکوهی»، بیش از چهل سال است که با همسرش «شوکت»، زندگی ساده و بدون تجملی دارند. آنها دو دختر به نامهای «ماندانا» و «رکسانا» دارند که هر یک پس از ازدواج پی زندگی خود رفتهاند و مشکلات و گرفتاریهای خاص خود را دارند. خانم شکوهی که از یکنواختی زندگی خسته شده است، تصمیم گرفته که به خارج از کشور سفر کند. آقای شکوهی هم تمام دلخوشیاش، موفقیتهای دوران کارمندی و مرور خاطراتِ شیرینِ گذشتهاست و این واقعیت مهم که هرگز در دوران کارمندی از موازین اخلاقی خود خارج نشده و همواره کارمندی صدیق و درستکار بودهاست. از طرفی آنها همسایهای فضول و ثروتمند به نام «حشمت» دارند که مدام خانم شکوهی را درباره زندگی سادهشان تحریک میکند. آقای شکوهی که عشق و علاقهای زلال و بیچونوچرا نسب به همسرش «شوکت» دارد، در فصل پایانی نمایش، شاخه گلی را که در باغجه پرورش داده به همسرش هدیه میکند و برای همیشه خاموش میشود.[۲][۳][۴]
پانویس
- ↑ رضا آشفته (۹ مهر ۱۳۹۲). «نگاهی به آثار زنده یاد "اکبر رادی" به مناسبت هفتاد و چهارمین سالگرد تولدش». وبگاه ایرانتئاتر. دریافتشده در ۴ تیر ۱۳۹۳.
- ↑ فرهنگ سریالهای تلویزیونی ایران از آغاز تا امروز؛ ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵، ۱۵ آذر ۱۳۷۸
- ↑ «تئاتر رئالیستی "آمیز قلمدون" به مناسبت سالگرد اکبر رادی به صحنه رفت». خبرگزاری مهر (آرشیو شده در وبگاه خبر فارسی). ۱۶ دی ۱۳۹۰. دریافتشده در ۴ تیر ۱۳۹۳.
- ↑ «نمایشنامه «آمیز قلمدون» رادی منتشر شد». خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا). ۲۵ مهر ۱۳۹۱. دریافتشده در ۴ تیر ۱۳۹۳.
منابع
- «فرهنگ سریالهای تلویزیونی ایران از آغاز تا امروز»؛ ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵، ۱۵ آذر ۱۳۷۸، صفحه ۸۴