سیفالدین باخرزی: تفاوت میان نسخهها
Kourosh.rou (بحث | مشارکتها) |
MammothBot (بحث | مشارکتها) ←منابع: افزودن پیوند به ویکیگفتاورد با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
زین سپس عمر باتو سر بکنم=چون مرا گفته اند با خر، زی! |
زین سپس عمر باتو سر بکنم=چون مرا گفته اند با خر، زی! |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
{{ویکیگفتاورد}} |
|||
{{درگاه|ادبیات فارسی}} |
{{درگاه|ادبیات فارسی}} |
||
{{پانویس|۲}} |
{{پانویس|۲}} |
||
⚫ | |||
{{ادبیات فارسی-خرد}} |
{{ادبیات فارسی-خرد}} |
||
⚫ |
نسخهٔ ۲۱ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۱
سیف الدین باخرزی، با نام کامل سیفالدین ابوالمعالی سعیدبن مطهربن سعید باخرزی مشهور به شیخ العالم و «خواجه فتحآبادی» (زاده ۹ شعبان سال ۵۸۶ ه. ق در باخرز - درگذشته ۲۵ ذی القعده سال ۶۵۹ در فتحآباد بخارا)[۱] صوفی، عارف و شاعر معروف قرن هفتم هجری است. او در عرفان و تصوف مرید شیخ نجم الدین کبری دانستهاند. نجم الدین کبری او را به بخارا فرستاد و در آنجا طریقه کبرویه را رواج داد. او دیوان شعری هم داشتهاست که پارهای از رباعیاتش در ضمن رباعیات ابوسعید ابوالخیر در تهران به چاپ رسیدهاست. وی همچنین رسالهای فارسی در باب معنی عشق دارد.[۲]
نمونه شعر
پیریم ولی چو عشق را ساز آید | از ما همه بوی تری و ناز آید | |
از زلف دراز تو کمندی فگنیم | در گردن عمر رفته تا باز آید[۳] |
حکایت ادبی درباره باخرزی: سیف باخرزی از فضلای شاعران است . شخصی این دو بیت را بطور ظرافت برای او فرستاد : ای خردمند سیف باخرزی =بالله ار تو به ارزنی ارزی کی تو با آدمی توانی زیست=چون تورا گفته اند با خر، زی و او در جواب نوشت: ای خردمند طاعت من کن=تا کی آخر تو معصیت ورزی زین سپس عمر باتو سر بکنم=چون مرا گفته اند با خر، زی!
منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به سیفالدین باخرزی در ویکیگفتاورد موجود است. |