آماردیان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏پیشینه و سرگذشت: نویسنده به جای کتاب
←‏پیشینه و سرگذشت: ویکی پدیا منبع نیست. ارجاع صحیح بدهید
خط ۳۲: خط ۳۲:
به نوشتۀ [[کریستوفر برونر]]، آماردها، تا دوران [[فرهاد یکم]] [[شاهنشاهی اشکانی|اشکانی]]، در گسترهٔ آمل مازندران می‌زیستند؛ و آن‌که فرهاد یکم، بخشی از این مردم را می‌کوچاند به گسترهٔ [[دربند]] در [[قفقاز]]، و بازماندگان آنان آمیخته می‌شوند با [[سکایی]]‌تباران [[قوم تپور|تپور]]—که از [[پارت|پارته]] (Parthyene) کوچانده شده بودند به بخش‌های میانی جنوب [[دریای خزر|دریای کاسپین]] ([[استان مازندران|مازندران]] کنونی)—و مردم مازندران ([[طبرستان|تپورستان]]) را تشکیل می‌دهند.<ref name="histcam1">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام= E. | پیوند نویسنده = احسان یارشاطر |کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian :Amardi (mardi) continued to inhabit the Amul region although Phratees I had transported some to guard the Caspian Gates of Media. They were , however , mingled with the Tapurians who had been transported there from Parthyene .| پیوند= http://books.google.com/books?id=y7IHmyKcPtYC&lpg=PP1&pg=PA766#v=onepage&q&f=false | جلد = Volume 3 (1) |ناشر=Cambridge University Press, |سال=۱۹۸۳}}</ref>
به نوشتۀ [[کریستوفر برونر]]، آماردها، تا دوران [[فرهاد یکم]] [[شاهنشاهی اشکانی|اشکانی]]، در گسترهٔ آمل مازندران می‌زیستند؛ و آن‌که فرهاد یکم، بخشی از این مردم را می‌کوچاند به گسترهٔ [[دربند]] در [[قفقاز]]، و بازماندگان آنان آمیخته می‌شوند با [[سکایی]]‌تباران [[قوم تپور|تپور]]—که از [[پارت|پارته]] (Parthyene) کوچانده شده بودند به بخش‌های میانی جنوب [[دریای خزر|دریای کاسپین]] ([[استان مازندران|مازندران]] کنونی)—و مردم مازندران ([[طبرستان|تپورستان]]) را تشکیل می‌دهند.<ref name="histcam1">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام= E. | پیوند نویسنده = احسان یارشاطر |کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian :Amardi (mardi) continued to inhabit the Amul region although Phratees I had transported some to guard the Caspian Gates of Media. They were , however , mingled with the Tapurians who had been transported there from Parthyene .| پیوند= http://books.google.com/books?id=y7IHmyKcPtYC&lpg=PP1&pg=PA766#v=onepage&q&f=false | جلد = Volume 3 (1) |ناشر=Cambridge University Press, |سال=۱۹۸۳}}</ref>


[[جورج راولینسون|ژرژ راولینسون]] نیز می‌پردازد به یورش فرهاد یکم به گسترهٔ آماردها در مازندران امروزی و بخش‌های شرقی البرز، و همچنین به برونکرد و کوچ ناگزیر آماردها به‌دست او.<ref>[[:en:Phraates I|At beginning of his reign Phraates I directed his arms towards territory inhabited by Amardians, a poor but warlike people, who appear to have occupied eastern portion of the Elburz range, south of the Caspian Sea, what is probably today immediately south of Māzandarān and Astarabad. The reduction of these fierce mountaineers is likely to have occupied him for some years, since their country was exceedingly strong and difficult]] Rawlinson 1875, p. 36</ref>
[[جورج راولینسون|ژرژ راولینسون]] نیز می‌پردازد به یورش فرهاد یکم به گسترهٔ آماردها در مازندران امروزی و بخش‌های شرقی البرز، و همچنین به برونکرد و کوچ ناگزیر آماردها به‌دست او.{{مدرک}}


در کتاب «تاریخ طبرستان»، با یادکرد از یک دانشنامه از کتابخانهٔ دانش همگانی (Library of General Knowledge)، چاپ ۱۸۸۲ میلادی، آمده‌است:
در کتاب «تاریخ طبرستان»، با یادکرد از یک دانشنامه از کتابخانهٔ دانش همگانی (Library of General Knowledge)، چاپ ۱۸۸۲ میلادی، آمده‌است:

نسخهٔ ‏۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۰۳

آمارد، اَمارد، یا مارد (به زبان سکایی: آمارد، Āmārd؛ به زبان پهلوی: آمویی، Āmui)، نام یک تبار باستانی آریایی است که در شمال ایران ، از آمل تا رامسر، زندگی می‌کرده‌اند. این اقوام در شرق با قوم تپور و درغرب با قوم گل همسایه بوده اند. [۱]

نام‌های آمل و آمودریا، از آماردها گرفته شده‌اند. زمانی آماردها با اسکندر ماکدونی جنگیدند، و زمانی به‌دست فرهاد یکم، کوچانده شدند به سوی قفقاز. از بازمانده‌های برجستهٔ تاریخی ایران که با مردم آمارد پیوند دارند، تخته‌سنگ‌های هرازرود در آمل هستند. هنر پیشرفتهٔ سفالگری و زرگری آماردها را در آن‌جا می‌توان دید.

مورخانی تمدن مارلیک در گیلان را متعلق به مردمان آماردی می‌دانند و حتی نام مارلیک را برگرفته از عبارت مارد دانسته‌اند.[۲] همچنین برخی گمانه‌ها به ارتباط تمدن‌های داهه و سکا با مردمان آماردی اشاره دارند.[۳]

پیشینه و سرگذشت

آماردها، به گفتهٔ ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، آریایی بوده‌اند، و نام شهر امروزی آمل برمی‌گردد به زندگی آنان در آن گستره. همچنین آن که دو آمل، یکی در مازندران و دیگری در آمودریا، جای داشته‌اند.[۴]

هرودوت، در کتاب «هیستوریای»، در زمینهٔ پرداخت‌های ساتراپ‌های امپراتوری هخامنشی به داریوش، نام برده‌است از مردمان تیبارین، ماکروین، موزیکان، و مارد (آمارد).

یحیی ذکا، در کتاب «کاروند کسروی»،[۵] آورده‌است:

اما «آماردان» یا «ماردان»، در زمان لشکرکشی اسکندر ماکدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند، و آن هنگام هنوز «تپوران» به آنجا نیامده بودند؛ ولی سپس، چنان‌که از گفته‌های استرابو پیداست، در آذربایجان و ارمنستان و پارس و دیگر جاها پراکنده شده‌اند.

ایگور دیاکونوف، نام مردم آمارد را «آمِرد» یا «آماردوس» می‌آورد، و می‌گوید گستره‌ای کوهستانی در جنوب شرقی ارس و بخش‌های نزدیک سفیدرود، که به‌دست کادوسیان و کاسپیان بوده‌است، فرمانبردار ماد نشده و بخشی از سرزمین آنان نبوده‌اند.[۱]

ابراهیم پورداوود نوشته‌است:

آمیانوس Ammianus در حدود سال ۳۶۰ میلادی کتاب خود را نوشت: وی و چند تن دیگر در طی جغرافیا و تاریخ روزگار هخامنشی و اسکندر و سلوکیه و اشکانیان و ساسانیان از قومی به نام مردوی Mardoi یا آمردی Amardoi یاد می‌کنند که در سواحل دریای خزر می‌زیستند و تیره‌ای از همین مردم در آسیای مرکزی، نزدیکی مرو رود جیحون (آمویه) بسر می‌بردند.

در نبرد گوگمل، در گرداگرد داریوش سوم و همهٔ خانواده و بزرگزادگان هخامنشی او، جنگاوران هندی، کاری، آناپاست (Anapast) و آماردی بودند. نیروی جنگندگی آماردها همچنین دیده می‌شود در نبرد ترموپیل و دیگر نبردها با ساردها یا نیروهای بابل.

به نوشتۀ کریستوفر برونر، آماردها، تا دوران فرهاد یکم اشکانی، در گسترهٔ آمل مازندران می‌زیستند؛ و آن‌که فرهاد یکم، بخشی از این مردم را می‌کوچاند به گسترهٔ دربند در قفقاز، و بازماندگان آنان آمیخته می‌شوند با سکایی‌تباران تپور—که از پارته (Parthyene) کوچانده شده بودند به بخش‌های میانی جنوب دریای کاسپین (مازندران کنونی)—و مردم مازندران (تپورستان) را تشکیل می‌دهند.[۶]

ژرژ راولینسون نیز می‌پردازد به یورش فرهاد یکم به گسترهٔ آماردها در مازندران امروزی و بخش‌های شرقی البرز، و همچنین به برونکرد و کوچ ناگزیر آماردها به‌دست او.[نیازمند منبع]

در کتاب «تاریخ طبرستان»، با یادکرد از یک دانشنامه از کتابخانهٔ دانش همگانی (Library of General Knowledge)، چاپ ۱۸۸۲ میلادی، آمده‌است:

قسطنطین چهارم در ۶۸۶ میلادی سده هفتم دوازده هزار از مردی‌ها را، که قبیله‌ای جنگجو و ایرانی نژاد بودند و در بخش‌های شمالی دریای خزر می‌زیستند، برای سد و جلوگیری تاختن‌های مسلمانان به سرزمین لبنان کوچانید.

نگارخانه

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابراهیم اصلاح عربانی (۱۳۸۰کتاب گیلان، ج. ۱، گروه پژوهشگران ایران پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  2. Negahban, Ezat O. (1995). Marlik: The Complete Excavation Report. UPenn Museum of Archaeology. p. 321.
  3. Norris, Edwin (1853). Memoir on the Scythic Version of the Behistun Inscription. Harrison and Sons.
  4. R.N. Frye, Ancient Central Asian History Notes,” Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies, (ISMEO, Rome), 185-90. Pg 188: "town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi " C. J. Brunner, "IRAN v. PEOPLES OF IRAN (2) Pre-Islamic", Encyclopaedia Iranica. [۱] "The Mardi nomads are named as one of the four predatory mountain peoples of the southwest discussed by Alexander’s admiral, Nearchus (Str. , 11.13.6; the others are non-Iranian)." Kuhrt, Amélie (2007). The Persian Empire: A Corpus of Sources of the Achaemenid Period. London: Routledge. ISBN 0-415-43628-1."For the Persian tribe of the Mardi, see 3, no.5. 3", pg 98. "town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi "
  5. احمد کسروی (۱۳۵۶)، «نام‌های شهرها و دیه‌های ایران (دفتر یکم)»، کاروند کسروی: مجموعه 78 رساله و گفتار از احمد کسروی، به کوشش یحیی ذکاء.، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ص. ۲۸۴
  6. Yarshater، E. (۱۹۸۳). The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian :Amardi (mardi) continued to inhabit the Amul region although Phratees I had transported some to guard the Caspian Gates of Media. They were , however , mingled with the Tapurians who had been transported there from Parthyene . ج. Volume ۳ (۱). Cambridge University Press,.

منابع

پیوند به بیرون