میکلوش هورتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: جمع عربی واژگان فارسی متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خنثی‌سازی ویرایش 21298700 توسط Amir.85 (بحث)/ترجمه گوگل ترنسلیتی
خط ۱۷: خط ۱۷:
| religion = [[کالونیسم]]
| religion = [[کالونیسم]]
}}
}}
'''میکلوش هورتی''' ({{lang-hu|[[Vitéz]]<ref>"Vitéz" refers to a Hungarian knightly order founded by Miklós Horthy ("Vitézi Rend"); literally, "vitéz" means "knight" or "valiant".</ref> nagybányai Horthy Miklós}}؛ زاده {{birth date|1868|06|18|df=y}} درگذشته {{death date|1957|02|9|1868|07|18|df=y}}) یک سیاست‌مدار اهل [[مجارستان]] بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جنگ های جهانی|نام خانوادگی=هاشم|نام=آنتوان|مکان=تهران|صفحات=71}}</ref>انگلیسی: نیکلاس هورته؛ [2] آلمانی: نیکولا هورتای ریتور فون نیابیانا؛ 18 ژوئن 1868 - 9 فوریه 1957) یک دریاسالار و مجارستانی مجارستانی که از سالهای 1900 تا 1950 به عنوان ریگان پادشاهی مجارستان در جنگهای جهانی اول و دوم و در طول جنگ جهانی دوم فعالیت می کرد. او به سبک "ارتجاع او رژیم پادشاهی" مجارستان "(مجارستانی: Ő Főméltósága a Magyar Királyság Kormányzója).
'''میکلوش هورتی''' ({{lang-hu|[[Vitéz]]<ref>"Vitéz" refers to a Hungarian knightly order founded by Miklós Horthy ("Vitézi Rend"); literally, "vitéz" means "knight" or "valiant".</ref> nagybányai Horthy Miklós}}؛ زاده {{birth date|1868|06|18|df=y}} درگذشته {{death date|1957|02|9|1868|07|18|df=y}}) یک سیاست‌مدار اهل [[مجارستان]] بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جنگ های جهانی|نام خانوادگی=هاشم|نام=آنتوان|مکان=تهران|صفحات=71}}</ref>


== منابع ==
Horthy حرفه خود را به عنوان یک زیر سرهنگ در نیروی دریایی اتریش-مجارستان در سال 1896 آغاز کرد و در سال 1918 رتبه دریایی دریای سرخ را به دست آورد. او در عملیات Otranto و نبرد تنگه Otranto دید و تبدیل به فرمانده کل قوا شد از نیروی دریایی اتریش-مجارستان در سال گذشته از جنگ جهانی اول، او را به معاون دریای مدیترانه و فرمانده ناوگان ارتقا داد زمانی که دریاسالار قبلی از امپراتور کارل خود پس از جاسوسی اخراج شد. هریتی در سال 1919 پس از یک سری انقلابها و مداخلات خارجی در مجارستان از رومانی، چکلوساکتیو و یوگسلاوی، هریتی به بوداپست با ارتش ملی بازگشت و بعد از آن مجددا دعوت شد تا مجلس نمایندگان را به دست بگیرد. هورتي در دوران ميان جنگ، يک دولت محافظه کار 3 [3] را رهبري کرد، حزب کمونيست مجارستان و حزب پيروزي فاشيستي را ممنوع کرد و در پي پيوستن تريونون به دنبال يک سياست خارجي غيرقانوني بود. پادشاه چارلز چهارم مجارستان بدون تلاش برای دو بار برای بازگشت به مجارستان تلاش کرد، تا در سال 1921، دولت مجارستان به تهدید متحدان برای تجدید خصومت دست زد. پادشاه چارلز از مجارستان در یک نیروی دریایی انگلیسی به تبعید رانده شد.
{{پانویس|چپ‌چین=بله}}

در اواخر دهه 1930، سیاست خارجی هورتای، او را به یک اتحاد ناخواسته با آلمان علیه روسیه شوروی هدایت کرد. هارتي با پشتيبانی آقاي آدولف هيتلر، توانست برخی از سرزمین های مجارستان را که توسط متحدان آنها حذف شده بود، بازیابی کند. تحت رهبری هورثی، مجارستان برای پناهندگان لهستانی در سال 1939 حامی حمایت از (در برابر خط مقدم) در حمله آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1941 و در طی حمله آلمان به یوگسلاوی در همان سال اشغال و ضمیمه سابق سرزمین مجارستان که توسط متحدان پس از جنگ جهانی اول به سلطنت صرب ها، کروات ها و اسلوون ها داده شد. با این وجود، تمایل هورتای به مشارکت در تلاش جنگ آلمان و هولوکاست در مجارستان، و همچنین امتناع دادن یهودیان مجارستانی به مقامات آلمان، همراه با چندین تلاش برای به دست آوردن معاهده مخفی با متحدان جنگ جهانی دوم، در نهایت منجر شد آلمانی ها برای حمله و کنترل کشور در مارس 1944 در عملیات مارگارته. در اکتبر 1944، هورتای اعلام کرد که مجارستان اعلام کرده است که فساد را به متحدان اعلام کرده و از محور جدا شده است. او مجبور شد استعفا دهد، دستگیر شد توسط آلمانی ها و به بایرن منتقل شد. در پایان جنگ، او تحت بازداشت نیروهای آمریکایی قرار گرفت. [4]

پس از اینکه به عنوان شاهد در دادگاه های جنایت جنگی نورنبرگ در سال 1948 ظاهر شد، هریتی سالهای باقی مانده خود را در تبعید در پرتغال مستقر کرد. خاطرات او، آین لبن ورورنگر (A Life for Hungary)، [5]، اولین بار در سال 1953 منتشر شد. او به عنوان یک شخصیت تاریخی بحث برانگیز در مجارستان معاصر درک می شودMiklós Horthy در Kenderes به یک خانواده نجیب قدیمی Calvinist متولد شده از István Horti متولد شده توسط Ferdinand II مجارستان در سال 1635 متولد شد. [10] پدرش István Horthy، عضو مجلس Magnates و صاحب 1500 املاک املاک بود. [11] او با Paula Halassy در سال 1857 ازدواج کرد. [11] [12] Miklós چهارم از هشت فرزند خود بود. [13]

هریتی در سن 14 سالگی در آکادمی دریایی اتریش-مجارستان در Fiume (در حال حاضر Rijeka، کرواسی) وارد شد. [14] از آنجا که زبان رسمی آکادمی نیروی دریایی آلمان بود، هورتای لهستانی مجارستانی را با ضرب المثل کمی، اما قابل توجه، اتریشی آلمانی برای بقیه عمر خود صحبت کرد. او همچنین ایتالیایی، کرواتی، انگلیسی، و فرانسوی صحبت کرد. [12]

هورتای به عنوان یک مرد جوان، در سراسر جهان سفر کرد و به عنوان یک دیپلمات برای امپراتوری اتریش-مجارستان در ترکیه و سایر کشورها خدمت کرد. هارتي Magdolna Purgly در سال 1901 ازدواج کرد. آنها چهار فرزند داشتند: Magdolna (1902)، Paula (1903)، István (1904) و Miklós (1907). از سال 1911 تا 1914 او یک مأمور نیروی دریایی به امپراتور فرانتس جوزف I از اتریش بود، [15] که برای او احترام زیادی داشت. [نیازمند منبع]

در آغاز جنگ جهانی اول، هریتی فرمانده نیروی دریایی پیشاهنگنگار SMS Habsburg بود. در سال 1915، در حالی که فرمانده ناو هواپیمابر جدید سبک SMS Novara، به خاطر جسارت شهرت داشت. او برنامه حمله 1917 به Otranto باراژ، که منجر به نبرد تنگه Otranto، بزرگترین درگیری دریایی از جنگ در دریای آدریاتیک است. ناوگان متحد انگلیس، فرانسه و ایتالیایی با نیروی اتریش-مجارستان روبرو شد. علیرغم برتری عددی ناوگان متفقین، نیروی اتریشی از نبرد پیروز شد. ناوگان اتریشی نسبتا ناخوشایند باقی ماند، با این وجود Horthy زخمی شد. پس از قیام Cattaro در فوریه 1918، امپراطور چارلز اول از اتریش (چارلز IV به عنوان پادشاه مجارستان) Horthy را انتخاب کرد بیش از بسیاری از قوماندانان ارشد به عنوان فرمانده جدید ناوگان امپریال در ماه مارس 1918. در ماه ژوئن Horthy برنامه ریزی دیگری حمله به Otranto، و در خروج از استراتژی محتاطانه از پیشینیان خود، او جنگی امپراتوری را به این مأموریت متعهد کرد. اسباب بازی دزدونته اسنت سنت ایشتان در حالی که در شب قدم میزد، قایقهای اژدر MAS ایتالیایی را دید و غرق شد و هریتی را متوقف کرد. با این وجود او موفق به حفظ بقیه ناوگان امپراتوری شد تا زمانی که توسط امپراطور چارلز دستور داده شد تا 31 اکتبر آن را به دولت جدید اسلوونیها، کرواتها و صربها (پیشین یوگسلاوی) تسلیم کند. [15]

در پایان جنگ مجارستان تبدیل به یک ملت فساد شد و از این رو دولت جدید نیازهای کمی برای خدمات هورتای داشت. او با خانواده اش به املاک خصوصی خود در کندرنس بازنشسته شد، اما نقش او به عنوان رهبر مجارستانی دور از انتظار نبود.

فرمانده ارتش ملی

دو ضربه ملی که به دنبال جنگ جهانی اول بود، عمیقا روح و آینده ملت مجارستان را شکل دادند. اولا، از طرف متفقین جنگ جهانی اول، بخش بزرگی از قلمرو مجارستان که به کشورهای دیگر محدود بود، از دست رفت. اینها سرزمینهایی بودند که متعلق به مجارستان بودند (بعدا بخشی از اتریش-مجارستان)، اما در حال حاضر عمدتا به چکوسلواکی، رومانی، اتریش و پادشاهی صرب ها، کرواتها و اسلوونی ها تعلق داشت. قطعنامه ها، که در نهایت در پیمان Trianon از سال 1920 تصویب شد، هزینه مجارستان دو سوم از سرزمین خود و یک سوم از سخنرانان مجارستانی بومی خود را؛ این مردم را به یک ضربه روحی وحشتناک تبدیل کرد. تهاجم دوم در مارس 1919 آغاز شد، هنگامی که رهبر کمونیست بلا کون پس از نخستین حکومت دموکراتیک مجارستان در مجارستان، قدرت را در پایتخت، بوداپست گرفت. [16]

کون و همکارانش یک جمهوری شوروی مجارستان را اعلام کردند و قول دادند بازسازی عظمت سابق مجارستان. در عوض تلاش های او برای بازپس گیری ناکام ماند و مجارستان ها به یک سرکوب شوروی در قالب گروه های مسلح که دشمنان رژیم را ارعاب می کردند یا به قتل رساند، تحت درمان قرار گرفتند. این دوره خشونت به عنوان قربانی سرخ شناخته شد. [17]

ظرف چند هفته پس از کودتای او، محبوبیت کون کاهش یافت. در تاریخ 30 می 1919، سیاستمداران ضد کمونیست، یک دولت ضد انقلابی در شهر جنوبی Szeged که در آن زمان توسط نیروهای فرانسوی اشغال شده بود، تشکیل شد. در آنجا Gyula Károlyi، نخست وزیر دولت ضد انقلاب، از پرزیدنت سابق هورتای خواسته بود که هنوز یک قهرمان جنگی بود، وزیر جنگ در دولت جدید و فرماندهی از نیروی ضد انقلابی که به نام ارتش ملی (مجارستانی: ناظتی هادسگر). هریتی موافقت کرد و در 6 ژوئن در شهر Szeged وارد شد. به زودی پس از آن، به دلیل دستورات قدرت های متفقین، یک کابینه اصلاح شد و هورثی در آن جای نمی گرفت. بدون تردید، هریتی موفق شد با دستگیری فرماندهی ارتش از وزارت جنگ، کنترل ارتش ملی را حفظ کند.

پس از اینکه دولت کمونیست سقوط کرد و رهبران آن فرار کردند، در 6 اوت 1919 نیروهای رومانیایی پشتیبانی شده از فرانسه به بوداپست وارد شدند. در تلافی ترس قرمز، خلبان ارتش در حال حاضر انتقام را در یک موج دو ساله سرکوب خشونت آمیز که امروزه به عنوان "ترور سفید" شناخته می شود، تحمیل کرد. این تجاوزات توسط افسران ارتش ملی هورتای، به ویژه پال پرنای، [18] جولا اوستنبورگ-مرواک و ایوان هجیاس [19] سازماندهی و اجرا شد. قربانیان آنها عمدتا کمونیست ها، سوسیال دموکرات ها و یهودیان بودند. اکثر یهودیان مجارستانی طرفداران بلشویک نبودند، اما بسیاری از رهبران جمهوری شوروی مجارستان، روشنفکران جوان یهودی بودند، و خشم انقلاب کمونیست به راحتی به خصومت ضد یهودی تبدیل شد. [18]

پرنای در بوداپست، واحد خود را در هتل Britannia نصب کرد، جایی که این گروه به اندازه گردان افزایش یافت. برنامه های خود را از حملات خشونت آمیز ادامه داد. آنها تا زمانی که هریتی کشف کرد و به آن متوسل شد، یک پپرول علیه یهودیان در سراسر جهان را برنامه ریزی کردند. پرنای در خاطرات خود گزارش داد که هریتی:

من برای بسیاری از اجساد یهودی که در نقاط مختلف کشور یافت می شوند، به ویژه در ددنابوی، مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. این، او تاکید کرد، به مطبوعات خارجی مطبوعات اضافی در برابر ما داد. او به من گفت که ما باید آزار و اذیت یهودیان کوچک را متوقف کنیم؛ در عوض، ما باید یهودیان بزرگ (Kun government) مانند سومیگی یا واژونینی را بکشیم - این افراد سزاوار مجازات خیلی بیشتر ... بیهوده تلاش کردند تا او را متقاعد سازد که مقالات لیبرال علیه ما باقی خواهد ماند و مهم نیست ما فقط یک یهودی را کشتیم یا همه آنها را کشتیم [20]

درجه مسئولیت هریتی در موارد اضطراب Pronay مورد بحث و اختلاف است. در چندین مورد، هریتی برای متوقف کردن پرنای از یک انفجار به ویژه بیش از حد از ظلم و ستم ضد یهودی، و یهودیان پستان در اوایل پاییز 1919، زمانی که بیانیه ای را رد کرد، به بیرون راندن Horthy از ترور سفید رفت. انقلاب کون و سرزنش ترور در چند واحد در ارتش ملی. هریتی هرگز متوجه شده است که شخصا درگیر جنایات ترور سفید است. اما متصدي زندگينامه آمريكايي او، توماس ل. ساكميستر، نتيجه گرفت كه او "به طور ضمنی از جناح راست افسران حمایت كرد" كه ترور را انجام داد؛ [21] هورتي آنها را "بهترین مردان من" نامید. [22] دریاسالار همچنین دلائلی عملی را برای غفلت از تروریسم افسران خود داشت، زیرا او به افسران اختصاص داده شده برای کمک به ایجاد ثبات در کشور نیاز داشت. با این وجود، حداقل یک سال قبل تروریسم فوت کرد. در تابستان سال 1920، دولت هارتي اقداماتي را جهت غلبه بر گردان هاي ارتجاعي در نهايت انجام داد. Prónay موفق به تضعیف این اقدامات، اما تنها برای یک زمان کوتاه است. [19] پروانه برای محکوم کردن یک سیاستمدار ثروتمند یهودی و برای «توهین به رییس پارلمان» با تلاش برای مخفی کردن اخاذی محاکمه شد. Prónay بود که در هر دو اتهام مرتکب جرم شددر 1 مارس 1920 مجلس ملی مجارستان مجارستان مجارستان را مجددا تاسیس کرد. با این حال، مشخص شد که متحدان جنگ جهانی اول هرگونه بازگشت پادشاه چارلز IV (امپراتور سابق اتریش-مجارستان) را از تبعید قبول نخواهند کرد. در عوض، با افسران ارتش ملی که در ساختمان پارلمان کنترل می کنند، مجمع رای دهندگان برای نصب Horthy به عنوان Regent؛ او شمار آلبرت آپونونی را با رای 131 تا 7 شکست داد.

اسقف اعظم Prohászka پس از آن هیئت کوچکی را برای دیدار با هورتای رهبری کرد و اعلام کرد: «مجلس مجارستان شما رجنت را انتخاب کرده است! آیا شما مجاز به پذیرش اداره مجارستان مجارستان هستید؟ هریتی به شدت خود را از دست داد، مگر اینکه قدرت دفتر گسترش یابد. همانطور که هریتی متوقف شد، سیاستمداران به خواسته های وی رسیدگی کردند و به او "کلیه صلاحیت های پادشاه، به استثنای حق نامگذاری عناوین اشراف و حمایت از کلیسا، به او دادند." [23] منحصر به فرد بودن او شامل قدرت برای تعیین و اخراج نخست وزیران، تشکیل مجلس و تشکیل مجلس و فرماندهی نیروهای مسلح. هریتی با قدرتهایی که به تازگی تضمین شده بود، سوگند یاد کرد. [26] (چارلز تلاش کرد تا دو بار تاج و تخت خود را دوباره به دست آورد؛ ببینید چارلز اول از تلاش های اتریش برای بازگرداندن تخت مجارستان برای جزئیات بیشتر)

استاندارد Miklós Horthy

دولت مجارستان به طور قانونی یک پادشاهی بود، اما پادشاهی نداشت، زیرا قدرت های متفقین هرگز مجددا از سلسله هابسبورگ تحمل نمی کردند. کشور پس از انحلال اتریش-مجارستان پس از تشکیل نخست وزیر به عنوان رئیس دولت، سیستم پارلمانی خود را حفظ کرد. هورتي، به عنوان سرپرست دولت، از طريق قدرت قانوني خود و وفاداري وزيران خود به تاج، تأثير قابل توجهي داشت. [27] گرچه مشارکت او در تهیه پیش نویس قانون، منحصر به فرد بود، اما با این وجود توانست اطمینان حاصل کند که قوانین تصویب شده مجلس مجارستان با ترجیحات سیاسی او مطابقت داشت.دهه اول حکومت هورثی عمدتا توسط ثبات اقتصاد و نظام سیاسی مجارستان مورد استفاده قرار گرفت. شریک اصلی Horthy در این تلاش ها نخست وزیر، ایشتوان بتلن بود. به طور کلی شناخته شده بود که هورتای یک زبان انگلیسی بود، [28] [29] [30] و پشتیبانی سیاسی و اقتصادی انگلیس در تثبیت و تحکیم دوران اولیه هورتای در پادشاهی مجارستان نقش مهمی ایفا کرد [31].

بتلاون به دنبال ایجاد ثبات در اقتصاد بود و در حال ایجاد اتحاد با کشورهای ضعیف بود که می تواند علت مجارستان را پیش برد. این علت، عمدتا، زیان های معاهده Trianon را تغییر داد. تحقیرات پیمان Trianon همچنان به جایگاه مرکزی در سیاست خارجی مجارستان و تخیل مردمی ادامه داشت. شعار ضد تريونون خشمگین "نه، نه سحا!" ("نه هیچ وقت!") یک شعار همهجانبه خشم مجارستان بود. هنگامی که در سال 1927، روزنامه نگار انگلیسی بریتانیا روزنامه لندن، در صفحات روزنامه ی دیلی میل، پارتیشن هایی که در Trianon تایید شده بود، محکوم شد و 1.2 میلیون مجارستانی مشتاقانه امضا کرد.

اما ثبات مجارستان ناچیز بود و رکود بزرگ بخش عمده ای از تعادل اقتصادی بتلن را از بین برد. هریتی او را از یک روز قبل از او در ژجیانگ جودو گومبس جایگزین کرد. Gömbös یک ضد یهود و یک فاشیست نوپا بود. گرچه او با درخواست های هورتی موافقت کرد که او با لفاظی های ضد نژاد یهودی خود را خشنود و با طبقه ی حرفه ای یهودیان مجارستان مجاهدانه کار کند، قدرت Gömbös شروع به نوسان شدن روحیه سیاسی مجارستان کرد. او تقویت روابط مجارستان با دولت فاشیست ایتالیایی بنیتو موسولینی بود. به طور حیرت انگیز، زمانی که آدولف هیتلر در سال 1933 در آلمان قدرت گرفت، او در Gömbös یک همکار تحسین کننده و موظف خود یافت. [نیازمند منبع] جان گونتر در سال 1936 اعلام کرد که هریتی،

هرچند که به لحاظ نظریات اجتماعی و اقتصادی به شدت ارتجاعی است، در حقیقت محافظ قانون اساسی و دموکراسی است که در کشور باقی می ماند، زیرا عمدتا نفوذش است که مانع [Gömbös] از از بین بردن مجلس و ایجاد حکومت دیکتاتوری آشکار [22]

Gömbös اقتصاد ضعیف را با تضمین تضمین های تجاری از آلمان، نجات داد - استراتژی ای که آلمان را به عنوان شریک تجاری اصلی مجارستان قرار داد و آینده ی مجارستان را به هیتلر تنگ تر کرد. او همچنین به هیتلر اطمینان داد که مجارستان به سرعت تبدیل به یک حزب یک حزب بر اساس کنترل حزب نازی آلمان می شود. Gömbös در سال 1936 فوت کرد، قبل از اینکه اهداف شدید خود را بدست آورد، اما او را ترک کرد و به سمت همکاری قوی با دیکتاتور آلمان رفت.اتحاد انعطاف پذیر [ویرایش]

مجارستان در حال حاضر به مانور سیاسی پیچیده با رژیم آدولف هیتلر وارد شده و هورتای شروع به پخش نقش بیشتر و عمومی در مرور مجارستان در این مسیر خطرناک کرده است.

پرچم های آلمانی و مجارستان در برلین

برای هریتی، هیتلر به عنوان یک مانور در برابر تجاوز یا تهاجم شوروی خدمت کرد. هری در چشم ناظران [چه کسی] با تهدید کمونیستی روبرو شد. یکی از دیپلمات های آمریکایی اظهار داشت که رأی های ضد کمونیست هورتي چنان عادی و عجیب بود که دیپلمات ها "آن را به عنوان یک فوبی" تخفیف دادند. [32]

هریتی به وضوح کشورش را بین دو قدرت قوی تسخیر کرد، هر دو آنها خطرناک بودند. بدیهی است که او هیتلر را در نظر داشت که بیشتر از دو مورد قابل کنترل باشد، حداقل در ابتدا. هیتلر توانست نفوذ بیشتری بر مجارستان داشته باشد، نه اینکه اتحاد جماهیر شوروی - نه تنها به عنوان شریک تجاری اصلی کشور بلکه همچنین می توانست با دو هدف کلیدی هورتای همکاری کند: حفظ حاکمیت مجارستان و رضایت کامل از کشور برای بهبود سرزمین های مجارستان . استراتژی Horthy یکی از اتحاد های محتاطانه و گاه حتی سوء تفاهم بود. [نیازمند منبع] ابزاری که رجنت به درخواست های هیتلر اعطا کرد یا مخالفت کرد، خصوصا در مورد اقدام نظامی ارتش مجارستان و رفتار یهودیان مجارستان، معیارهای اصلی محسوب می شود که او او گفت که رابطه هریتی با هیتلر، به لحاظ شخصی او، یک بار محسوب می شود - به طور عمده به این دلیل که او تمایلی به تمایل رهبر آلمان نداشته است.

نگرش هریتی به هیتلر متضاد بود. از یک سو، مجارستان یک دولت تجدیدنظرطلبی بود که حاضر به پذیرش مرزهای اعمال شده توسط معاهده Trianon نبود. علاوه بر این، سه ایالت که مجارستان اختلافات ارضی داشت، یعنی چکسلواکی، یوگسلاوی و رومانی، همه متحدان فرانسه بودند، به همین دلیل اتحاد اتحاد جماهیر شوروی مجارستان به نظر منطقی بود. از سوی دیگر، دریاسالار هورتای یک ناوگان خوب بود که معتقد بود که قدرت دریایی مهمترین عامل در جنگ است. او احساس کرد که بریتانیا، به عنوان بزرگترین قدرت دریایی در جهان، به ناچار آلمان را شکست می دهد باید جنگ دیگری را آغاز کند. [33] هریتی در دیدار با هیتلر در سال 1935 بسیار خوشحال شد که هیتلر به او اطلاع داد که او می خواهد آلمان و مجارستان را به تقسیم چکسلواکی تبدیل کند، اما هریتی به هیتلر گفت که باید دقیقا کاری انجام ندهد که ممکن است جنگ انگلیس و آلمان را به خطر بیندازد. زیرا قدرت دریای بریتانیا دیر یا زود باعث شکست رئیچ می شود. [33] هری همیشه از اعتقاد وی مبنی بر اینکه اتحاد با آلمان تنها وسیله ای بود که می توانست او را به تجدید نظر Trianon و اعتقادش برساند که جنگ علیه نظم بین المللی می تواند تنها به شکست برسد. [نقل قول مورد نیاز]

در اوت 1938، زمانی که هریتی، همسرش و برخی سیاستمداران مجارستانی قطار خاصی از بوداپست به آلمان گرفتند، SA و دیگر سازمان های ملی سوسیالیستی به طور رسمی از هیأت ایستا در ایستگاه پاسو استقبال کردند. سپس قطار همچنان برای تعمید کشتی جنگی آلمانی Prinz Eugen ادامه یافت. [34]

هیتلر در طی بازدید وی از کشور بعد از هریتی از سربازان و ماتریل خواست که در تهاجم برنامه ریزی آلمان به چکسلواکی شرکت کنند. هورثی بعدا گزارش داد: "او به من گفت که باید به عنوان یک پاداش به ما اجازه داده شود که قلمروی که ما حمله کرده ایم را حفظ کنیم." [23] هورتای گفت که او را رد کرد و به هیتلر اصرار داشت که ادعاهای مجارستان در مورد زمین های مورد اختلاف حل و فصل مسائل صلح آمیز [35]

هورتای در ضمیمه جنوب شرق چکسلواکی، Kassa (Košice در حال حاضر)، 11 نوامبر 1938

سه ماه بعد، پس از توافق مونیخ کنترل سوئد از کشوری چکوسلواکی در دست هیتلر، با نخستین وین جایزه مجارستان، بخش هایی از مناطق جنوب شرقی چکوسلواکی را ضمیمه کرد. هری با مشتاقانه به سرزمین های مجددا سر سربازانش می ریزد و از طرف مجارهای قومی عاطفی به ارمغان می آورد: "همانطور که در جاده ها گذشتم، مردم یکدیگر را در آغوش گرفتند، به زانو افتادند و از شادی گریختند، زیرا آزادی به آنها رسیده بود در نهایت، بدون جنگ، بدون خونریزی. "[23] اما به عنوان" صلح آمیز "به عنوان این انحصار بود، و همانطور که ممکن بود به نظر بسیاری از مجارها، این بود تقسیم غرور و تهدیدات جنگ هیتلر، که در آن مجارستان در حال حاضر غیرقابل همکاری بود. [نیازمند منبع]

در حال حاضر مجارستان به دستورالعمل محور متعهد شده است: در 24 فوریه 1939، آن را به پیمان ضد کمینترن پیوست، و در 11 آوریل، آن را از لیگ ملل کنار گذاشت. روزنامه نگاران آمریکایی شروع به اشاره به مجارستان به عنوان "شاکال اروپا" [36]

این ترکیبی از تهدید و پاداش، مجارستان را به وضعیت یک دولت مشتری نازی نزدیک کرد. [37] در ماه مارس 1939، زمانی که هیتلر با نیرویی که از چکسلواکی باقی مانده بود، مجارستان مجاز به پیوستن به روتنه Carpathian بود. پس از جنگ با اول اسلواکی در طول جنگ اسلواکی-مجارستان 1939، مجارستان سرزمین های بیشتری را به دست آورد. در اوت 1940، هیتلر بار دیگر از مجاهدین مداخله کرد. پس از شکست هونگا به چه معنا بود که مجارها در روزهای خوب قدیمی یاد گرفتند؟ او متوجه شد که رژیم هورتای، بازسازی کننده، فاشیست، فاشیست، نیمه فاشیست، دیکتاتوری، نظامی، ملی گرای، خودخواه، استثمارگر، قدرت گرسنه، خدمتکار و غیره بود. و در درجه اول: ضد انقلابی. در حال حاضر او می شنود و می گوید: محافظه کار، مستبد، اقتدارگرا، غیر دموکراتیک، میهن پرستانه، خودخواه، پویا، اصلاح طلب، رها شده، فریب، و غیره. اکنون من فکر می کنم که در اینجا و در حال حاضر یک سنتز جدید در نظر گرفته نشده است نور روز را دیده است ، حتی اگر آن را در بسیاری از جهان است. بدیهی است که مجارستانی نمی خواهد تاریخ خود را تسلیم کند، در حالی که در نهایت و به درستی معتقد است که می تواند خودش باشد. [65]

- ماریا ارموس مورخ

من Miklós Horthy را وطن پرست میدانم که همچنین باید در مکان حافظ ملی قرار گیرد.

- جوزف آنتال

دوره مذهبی تحت سلطه دولت هورتای در مجارستانی به عنوان Horthy-kor ("Horthy age") یا Horthy-rendszer (سیستم Horthy) شناخته می شود. میراث آن و همچنین هورتای خود، در میان موضوعات بحث برانگیز سیاسی در مجارستان امروز باقی مانده است، به طور جداگانه به پیمان Trianon و هولوکاست متصل است. براساس یک مکتب فکری، هریتی یک رهبر قوی و محافظه کارانه اما نه غیر دموکراتیک بود و فقط با آلمان هیتلر متحد شد تا زمین هایی را که مجارستان پس از جنگ جهانی اول از بین رفته بود از بین برد و تمایلی نداشت چهره درخواست های آلمان برای اخراج یهودیان مجارستانی [6] دیگران ائتلاف هریتی را با آلمان به عنوان احمقانه می بینند [6] یا فکر می کنند که یک دیدگاه مثبت از هورتای، دستور کار تاریخی تجدیدنظرطلبی را در نظر می گیرد، [66] که اشاره دارد به تصویب هورتای از قوانین ضد یهودی که اولین آنها در اروپا در سال 1920 به عنوان یک نشانه ای از ضد یهودیت و مقدمه برای همکاری در هولوکاست. [9]

تاریخنگاری و پذیرش هورث در طول دوره تاریخ مدرن مجارستان تغییر کرده است. او در دوران کمونیست رسما توسط دولت محکوم شد، در حالی که در زمان خود و در قرن 21st، پذیرش وی بیشتر تمایز یافته بود.

در دوران Horthy [ویرایش]

یک کاریکاتور 1930s، "هیتلر موسیقی را به گوش هورثی است." بسیاری از معاصران هریتی رابطه او با هیتلر را به عنوان خطرناک دیدند

در طول سلطنت خود، پذیرش هورتای نسبتا مثبت بود، اما به هیچ وجه یکپارچه نبود. مخالفان جمهوری خاورمیانه مدت کوتاهی، او را به عنوان "ناجی ملی"، در مقایسه با "بازنده های ملت" کمونیستی دیدند. [67] از آنجا که هریتی خود را از سیاست های روزمره دور کرد، توانست تصویر تصویر ملی را پرورش دهد حاکم کمبریج بازگشت مجدد صلح آمیز سرزمین های اکثریت مجارستانی پس از تریاونون، این تصویر را قویا تقویت کرد. [68] تلاش های رژیم در توسعه اقتصادی و نوسازی نیز نظرات معاصران را بهبود می بخشد و اگرچه رکود بزرگ در ابتدا به تصویر او آسیب می رساند، برنامه های گسترده اجتماعی هورتای اکثرا بخشی را حفظ کرد. [69]

از سوی دیگر، گرایشهای راست راست هری حتی در زمان خود نیز منتقدانشان نبودند. لیبرال بورژوایی، از جمله آنها ساندور ماری، از سبک استبداد هریتی انتقاد کرد، همانطور که گرایشهای خشونت آمیز دور از چپ را رد می کردند. [70] او همچنین توسط سلطنتی و عناصر اشراف و روحانیت مورد انتقاد قرار گرفت. [71] در حالی که سخت ترین مخالفت هریتی در ابتدا از احزاب کمونیستی بود که او سرنگون شده و غیرقانونی شده بود، بعدا دهه 1930 شاهد آن بود که او از نقاط قوت و ضعف انتقاد می کند. پس از اینکه صلیب پیکر در سال 1945 کنترل کشور را گرفت، هریتی به عنوان یک "خائن" و "یهودی عاشق" محکوم شد.

مرزهای مجارستان (در حال افزایش) در سال 1918، 1941 و 1923

پذیرش هورتای در غرب تا زمان آغاز جنگ جهانی دوم مثبت بود و در حالی که هیتلر در ابتدا از هورتای حمایت کرد، روابط میان دو رهبر با انکار شرکت هورتای در مشاجرات لهستان و چکسلواکی رو به رو شد. هری نیز نازی ها را "برده ها و دلقک ها" می دانستند. [72] کنت Little از Horthy انتقاد کرد، عمدتا به خاطر اهداف سیاست مدرن آن است. [73]

در دوران کمونیستی [ویرایش]

در دوران کمونیست تحت مارکسیستی که عهدهدار آن بود، دوران هورتای به شدت منفی به تصویر کشیده شد. محققان بر این باورند که با توجه به فشار سیاسی، دستاوردهای مثبت هورتای بدون ذکر نامعلوم بود، در حالی که جنبه های منفی آن تا حد زیادی تحریف شده بود.

تسخیر کمونیست ها در سال 1945 قدرت های مشابهی داشت که هریتی را به عنوان "اعدام" محکوم کرد و "هیولای قاتل" را تحت کنترل دولت قرار می داد. دولت به طور سیستماتیک، از طریق تبلیغات و آموزش و پرورش دولتی، این ایده را مطرح کرد که دوران هورتای "کمترین نقطه در تاریخ مجارستان" بود. [6] اکثر این دیدگاهها توسط فعالان سوسیالیست یا کمونیست تحت حاکمیت حرمه مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. به ویژه در این کمپین مهم بود انتشار کتاب 1950 کتاب "داستان مردم مجارستانی" بود که ارتش هورتای را به عنوان "گروه نسل کشی" متشکل از "جامعه ی روحانی"{{پانویس|چپ‌چین=بله}}
* {{یادکرد-ویکی|پیوند =https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Miklós_Horthy&redirect=no&oldid=599688662|عنوان = Miklós Horthy|زبان =انگلیسی|بازیابی =۱۸ مارس ۲۰۱۴}}
* {{یادکرد-ویکی|پیوند =https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Miklós_Horthy&redirect=no&oldid=599688662|عنوان = Miklós Horthy|زبان =انگلیسی|بازیابی =۱۸ مارس ۲۰۱۴}}
* {{یادکرد وب| نشانی= http://www.freebase.com/m/0djk2| عنوان =Miklós Horthy| بازبینی= ۱۸ مارس ۲۰۱۴}}
* {{یادکرد وب| نشانی= http://www.freebase.com/m/0djk2| عنوان =Miklós Horthy| بازبینی= ۱۸ مارس ۲۰۱۴}}

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۲۷

میکلوش هورتی
پرتره رسمی میکلوش هورتی
Regent of Hungary
دوره مسئولیت
۱ مارس ۱۹۲۰ – ۱۵ اکتبر ۱۹۴۴
نخست‌وزیر
پس ازKároly Huszár (acting)
پیش ازفرنتس سالاشیa
اطلاعات شخصی
زاده۱۸ ژوئن ۱۸۶۸
Kenderes, اتریش-مجارستان
درگذشته۹ فوریهٔ ۱۹۵۷ (۸۸ سال)
اشتوریل، استادو نوو
همسر(ان)ماگدولنا پورگلی
روابطپدر:
ایشتوان هورتی
مادر:
پاولا هالاسی
فرزندان
See list

میکلوش هورتی (مجاری: Vitéz[۱] nagybányai Horthy Miklós؛ زاده ۱۸ ژوئن ۱۸۶۸ درگذشته ۹ فوریهٔ ۱۹۵۷) یک سیاست‌مدار اهل مجارستان بود.[۲]

منابع

  1. "Vitéz" refers to a Hungarian knightly order founded by Miklós Horthy ("Vitézi Rend"); literally, "vitéz" means "knight" or "valiant".
  2. هاشم، آنتوان. جنگ های جهانی. تهران. صص. ۷۱.

پیوند به بیرون