بابل (دولتشهر): تفاوت میان نسخهها
جز بابل (دولتشهر) |
اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:Pergamon Museum Berlin 2007yy.jpg|بندانگشتی|چپ|float|260px|دروازه بازسازیشده شهر بابل معروف به [[دروازه ایشتار]] در [[موزه پرگامون]] [[برلین]]]] |
[[پرونده:Pergamon Museum Berlin 2007yy.jpg|بندانگشتی|چپ|float|260px|دروازه بازسازیشده شهر بابل معروف به [[دروازه ایشتار]] در [[موزه پرگامون]] [[برلین]]]] |
||
'''بابل''' (عربی: بابل، اکدی: Bābili، سومری: KÁ.DINGIR.RA، عبری: בָּבֶל,، یونانی: Βαβυλών) یک شهر اکدی بود که در سال ۱۸۶۷ [[قبل از میلاد]] توسط سلسله آموری در [[میان رودان]] پدید |
'''بابل''' (عربی: بابل، اکدی: Bābili، سومری: KÁ.DINGIR.RA، عبری: בָּבֶל,، یونانی: Βαβυλών) یک شهر اکدی بود که در سال ۱۸۶۷ [[قبل از میلاد]] توسط سلسله آموری در [[میان رودان]] پدید آمد. بقایای آن در الهلال در استان بابل کشور عراق در ۸۵ کیلومتری جنوب [[بغداد]] است. این شهر به صورت کامل ویران شده است و تنها بقایای باقیمانده از آن مقداری گل و آجرهای شکسته شده است. این شهر درکنار رود [[فرات]] بنا شده بود. |
||
اطلاعات تاریخی باقیمانده نشان میدهد بابل در حدود قرن ۳۰ قبل از میلاد به صورت یک شهر کوچک وجود داشت. در زمان آموریها در حدود ۱۸۹۴ قبل از میلاد این شهر به شهر بزرگ و پر رونقی تبدیل گشت. در این زمان یک شاه بابلی به نام [[حمورابی]] [[امپراتوری بابل]] را ایجاد کرد. بعد از مرگ [[حمورابی]] امپراتوری او فروپاشید و بابل تحت حکومت [[آشوریان]]، [[ |
اطلاعات تاریخی باقیمانده نشان میدهد بابل در حدود قرن ۳۰ قبل از میلاد به صورت یک شهر کوچک وجود داشت. در زمان آموریها در حدود ۱۸۹۴ قبل از میلاد این شهر به شهر بزرگ و پر رونقی تبدیل گشت. در این زمان یک شاه بابلی به نام [[حمورابی]] [[امپراتوری بابل]] را ایجاد کرد. بعد از مرگ [[حمورابی]] امپراتوری او فروپاشید و بابل تحت حکومت [[آشوریان]]، [[کاسیها]] و [[عیلامیان]] درآمد. در حدود سال ۶۱۲ قبل از میلاد بابل دوباره به صورت امپراتوری بابل جدید رونق گرفت. [[باغهای معلق بابل]] یکی از [[عجایب هفتگانه]] جهان باستان بود. پس از شکست، بابل به تصرف [[هخامنشیان]]، [[سلوکیان]]، [[پارتیان]]، [[رومیان]] و [[ساسانیان]] درآمد. |
||
== نام == |
== نام == |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
* در حدود ۱۸۹۶ پیش از میلاد حمله نافرجام [[کاسیها]] به بابل روی میدهد. همچنین در حدود ۱۷۴۹ پیش از میلاد بابل توسط [[کاسیها]] سقوط میکند.<ref>[http://ketabesabz.com/book/11821/دانلود-کتاب-ایران-پیش-از-آریایی-ها ص 4] کتاب ایران پیش از آریاییها</ref> |
* در حدود ۱۸۹۶ پیش از میلاد حمله نافرجام [[کاسیها]] به بابل روی میدهد. همچنین در حدود ۱۷۴۹ پیش از میلاد بابل توسط [[کاسیها]] سقوط میکند.<ref>[http://ketabesabz.com/book/11821/دانلود-کتاب-ایران-پیش-از-آریایی-ها ص 4] کتاب ایران پیش از آریاییها</ref> |
||
* در حدود ۱۵۹۵ پیش از میلاد، [[مورسیلیس]] پادشاه [[هیتیها]] در حملهای برقآسا بابل را اشغال و غارت میکند.<ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref> |
* در حدود ۱۵۹۵ پیش از میلاد، [[مورسیلیس]] پادشاه [[هیتیها]] در حملهای برقآسا بابل را اشغال و غارت میکند.<ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref> |
||
* در حدود ۱۲۴۴ تا ۱۲۰۸ پیش ازمیلاد و در زمان پادشاهی [[کیدین خوران]] (Kidin-Ḵutran) [[ایلام (تمدن)|ایلام]] به بابل حمله میکند.<ref name="iranicaonline.org"/> |
* در حدود ۱۲۴۴ تا ۱۲۰۸ پیش ازمیلاد و در زمان پادشاهی [[کیدین خوران]] (Kidin-Ḵutran) [[ایلام (تمدن)|ایلام]] به بابل حمله میکند.<ref name="iranicaonline.org" /> |
||
* در حدود ۱۱۰۰ تا ۷۷۰ پیش از میلاد، اتحاد [[ایلام (تمدن)|ایلام]] و بابل علیه [[آشوریه|آشور]] صورت میپذیرد.<ref name="iranicaonline.org"/> |
* در حدود ۱۱۰۰ تا ۷۷۰ پیش از میلاد، اتحاد [[ایلام (تمدن)|ایلام]] و بابل علیه [[آشوریه|آشور]] صورت میپذیرد.<ref name="iranicaonline.org" /> |
||
* در حدود ۱۱۷۱ پیش از میلاد، کویترناحونته شاه ایلام به بابل حمله کرده و آن سرزمین را فتح میکند.<ref name="iranicaonline.org"/> |
* در حدود ۱۱۷۱ پیش از میلاد، کویترناحونته شاه ایلام به بابل حمله کرده و آن سرزمین را فتح میکند.<ref name="iranicaonline.org" /> |
||
* در سال ۶۱۲ پیش از میلاد ماد و بابل متحد شدند و [[هووخشتره]] به [[نینوا]] مرکز [[آشوریه|آشور]] حمله کرد و پادشاهی آشور را برانداخت.<ref name="iranicaonline.org"/> |
* در سال ۶۱۲ پیش از میلاد ماد و بابل متحد شدند و [[هووخشتره]] به [[نینوا]] مرکز [[آشوریه|آشور]] حمله کرد و پادشاهی آشور را برانداخت.<ref name="iranicaonline.org" /> |
||
* در سال ۵۳۹ پیش از میلاد بابل ثروتمندترین شهر [[غرب آسیا]] توسط [[کوروش بزرگ|کوروش]] فتح میگردد. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود [[دجله]] به وقوع پیوست.<ref name="iranicaonline.org"/> |
* در سال ۵۳۹ پیش از میلاد بابل ثروتمندترین شهر [[غرب آسیا]] توسط [[کوروش بزرگ|کوروش]] فتح میگردد. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود [[دجله]] به وقوع پیوست.<ref name="iranicaonline.org" /> |
||
* در سال ۴۸۴ پیش از میلاد [[خشایارشا]] ضمن سرکوب شورش بابل، استحکامات دفاعی آنجا را نابود کرده و مجسمه خدای [[مردوخ]] را تخریب کرد.<ref name="iranicaonline.org"/> |
* در سال ۴۸۴ پیش از میلاد [[خشایارشا]] ضمن سرکوب شورش بابل، استحکامات دفاعی آنجا را نابود کرده و مجسمه خدای [[مردوخ]] را تخریب کرد.<ref name="iranicaonline.org" /> |
||
== تاریخچه == |
== تاریخچه == |
||
اولین نشانهها از وجود شهر بابل در لوحههایی که از زمان [[سارگون اکدی]] باقیمانده است وجود دارد. در این الواح آمده است که سارگون بابل را بنا |
اولین نشانهها از وجود شهر بابل در لوحههایی که از زمان [[سارگون اکدی]] باقیمانده است وجود دارد. در این الواح آمده است که سارگون بابل را بنا کرد؛ ولیکن بعضی محققین اعتقاد دارند که این الواح شاید به سارگون بابلی و نه به سارگون اکدی اشاره میکنند. |
||
در عهد عتیق آمده است که [[نمرود]] بود که شهر بابل را بنا کرد. |
در عهد عتیق آمده است که [[نمرود]] بود که شهر بابل را بنا کرد. |
||
اولین سلسله بابلی توسط یک آموری به نام سومو آبوم در ۱۸۹۴ قبل از میلاد بنا شد. آموریها از [[مردمان بومی]] بین النحرین نبودند و بلکه از اقوام عشایری سامی در غرب عراق بودند. بابل دارای محدوده کوچکی بود تا اینکه در زمان حمورابی توسعه پیدا کرد. حمورابی یک سری قوانین به نام [[قوانین حمورابی]] تدوین کرد که |
اولین سلسله بابلی توسط یک آموری به نام سومو آبوم در ۱۸۹۴ قبل از میلاد بنا شد. آموریها از [[مردمان بومی]] بین النحرین نبودند و بلکه از اقوام عشایری سامی در غرب عراق بودند. بابل دارای محدوده کوچکی بود تا اینکه در زمان حمورابی توسعه پیدا کرد. حمورابی یک سری قوانین به نام [[قوانین حمورابی]] تدوین کرد که تأثیر زیادی بر سیستم قضایی بعد از او گذاشت. بعد از مرگ حمورابی امپراتوری او به سرعت از هم پاشید. با اینکه آموریها تا سال ۱۵۹۵ قبل از میلاد دارای قدرت بودند تا اینکه توسط هیتیها که از آسیای شرقی آمدند مغلوب شدند. |
||
بعد از اینکه هیتیها بابل را غارت کردند، [[کاسیها (دولتشهر)|کاسیها]] به بابل حمله کرده و آنرا در اختیار گرفتند. آنها سلسلهای ایجاد کردند که تا سال ۱۱۶۰ قبل از میلاد دوام پیدا کرد. [[کاسیها (دولتشهر)|کاسیها]] از سلسله جبال [[زاگرس]] در حدود [[لرستان]] امروزی نشات گرفته |
بعد از اینکه هیتیها بابل را غارت کردند، [[کاسیها (دولتشهر)|کاسیها]] به بابل حمله کرده و آنرا در اختیار گرفتند. آنها سلسلهای ایجاد کردند که تا سال ۱۱۶۰ قبل از میلاد دوام پیدا کرد. [[کاسیها (دولتشهر)|کاسیها]] از سلسله جبال [[زاگرس]] در حدود [[لرستان]] امروزی نشات گرفته بودند؛ ولیکن بابل سرانجام به تسلط ایلامیها و آشوریها درآمد. شاه آشوری [[توکولتی نینورتا]] در سال ۱۲۳۵ قبل از میلاد بابل را تحت کنترل گرفت. |
||
تخمین زده میشود که در بین سالهای ۱۷۷۰ تا ۱۶۷۰ قبل از میلاد و دوباره بین سالهای ۶۱۲ تا ۳۲۰ قبلاً از میلاد بابل بزرگترین شهر دنبا بوده است. محققان معتقدند بابل اولین شهری بود که به جمعیت بالای ۲۰۰۰۰۰ نفر رسید.<ref>I.L. Finkel, M.J. Seymour, Babylon, Oxford University Press, 2009 ISBN 0-19-538540-3</ref> |
تخمین زده میشود که در بین سالهای ۱۷۷۰ تا ۱۶۷۰ قبل از میلاد و دوباره بین سالهای ۶۱۲ تا ۳۲۰ قبلاً از میلاد بابل بزرگترین شهر دنبا بوده است. محققان معتقدند بابل اولین شهری بود که به جمعیت بالای ۲۰۰۰۰۰ نفر رسید.<ref>I.L. Finkel, M.J. Seymour, Babylon, Oxford University Press, 2009 ISBN 0-19-538540-3</ref> |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=== امپراتوری بابل جدید === |
=== امپراتوری بابل جدید === |
||
در زمان نابوپولاسر بابلیها موفق شدند که آشوریها را در سال ۶۱۲ قبل از میلاد سرنگون کنند. در این زمان بابل دوباره قدرت گرفت و در زمان فرزند او نبوکدنصر دوم (۶۰۴ تا ۵۶۱ قبل از میلاد) بابل به یکی از عجایب دنیای قدیم تبدیل شد.[[نبوکدنصر]] دستور داد که زمینها دوباره بازسازی شوند، زیگوراتها دوباره ساخته شده و [[دروازه ایشتار]] ساخته شود. |
در زمان نابوپولاسر بابلیها موفق شدند که آشوریها را در سال ۶۱۲ قبل از میلاد سرنگون کنند. در این زمان بابل دوباره قدرت گرفت و در زمان فرزند او نبوکدنصر دوم (۶۰۴ تا ۵۶۱ قبل از میلاد) بابل به یکی از عجایب دنیای قدیم تبدیل شد. [[نبوکدنصر]] دستور داد که زمینها دوباره بازسازی شوند، زیگوراتها دوباره ساخته شده و [[دروازه ایشتار]] ساخته شود. |
||
[[نبوکدنصر]] همچنین باغهای معلق بابل را نیز ساخت که یکی از عجایب |
[[نبوکدنصر]] همچنین باغهای معلق بابل را نیز ساخت که یکی از عجایب هفتگانه دنیای قدیم بود. گفته میشود که دلیل ساخت این باغها این بود که همسر نبوکدنصر که [[آمیتیس]] نام داشت از سرزمین ایران بود و برای کوههای بلند ایران دلتنگی میکرد. از این رو نبوکدنصر دستور داد این باغها را برای جلوگیری از دلتنگی او بنا کنند؛ ولیکن به دلیل اینکه هیچ آثاری از بابل باغی نمانده است محل این باغها مورد اختلاف است و بعضی اعتقاد دارند که این باغها در [[نینوا]] بودهاند. |
||
=== بابل در تسلط پارسیان === |
=== بابل در تسلط پارسیان === |
||
در سال ۵۳۹ قبل از میلاد [[کورش]] هخامنشی شاه پارسیان بابل را در جنگ اپیس شکست داد. به دلیل اینکه بابل بر روی رودخانه بنا شده بود تنها یک راه برای ورود به آن وجود داشت و بقیه دیوارها بر روی رودخانه بود. در زیر آب دروازههای فلزی برای جلوگیری از ورود دشمنان وجود داشت. کوروش و سربازانش مسیر آب رودخانه فرات را منحرف کرده و سربازان پارسی از زیر دیوارها وارد شهر بابل شدند. این داستان توسط [[هرودت]] به طور مفصل نقل شده است و در انجیل عهد عتیق نیز آیهای در مورد آن وجود دارد.<ref>هرودت، کتاب اول، بخش 191.</ref> |
در سال ۵۳۹ قبل از میلاد [[کورش]] هخامنشی شاه پارسیان بابل را در جنگ اپیس شکست داد. به دلیل اینکه بابل بر روی رودخانه بنا شده بود تنها یک راه برای ورود به آن وجود داشت و بقیه دیوارها بر روی رودخانه بود. در زیر آب دروازههای فلزی برای جلوگیری از ورود دشمنان وجود داشت. کوروش و سربازانش مسیر آب رودخانه فرات را منحرف کرده و سربازان پارسی از زیر دیوارها وارد شهر بابل شدند. این داستان توسط [[هرودت]] به طور مفصل نقل شده است و در انجیل عهد عتیق نیز آیهای در مورد آن وجود دارد.<ref>هرودت، کتاب اول، بخش 191.</ref> |
||
کوروش سپس دستوری صادر کرد که به کسانی که زندانی بودند از جمله یهودیان اجازه داد به سرزمین خود |
کوروش سپس دستوری صادر کرد که به کسانی که زندانی بودند از جمله یهودیان اجازه داد به سرزمین خود بازگردند و دوباره [[معبد اورشلیم]] را بازسازی کنند.<ref>http://www.britishmuseum.org/the_museum/news_and_press/statements/cyrus_cylinder.aspx</ref> |
||
در زمان کوروش و جانشین او داریوش بابل به یکی از ساتراپهای امپراتوری هخامنشی تبدیل شد. در این زمان علوم مختلف نظیر [[ |
در زمان کوروش و جانشین او داریوش بابل به یکی از ساتراپهای امپراتوری هخامنشی تبدیل شد. در این زمان علوم مختلف نظیر [[ستارهشناسی]] و ریاضیات گسترش یافت. این شهر یکی از پایتختهای امپراتوری هخامنشیان بود. |
||
شاهان هخامنشی در ابتدا تلاش کردند که برنامههای مذهبی ایجاد شده برای خدای [[مردوک]] را ادامه |
شاهان هخامنشی در ابتدا تلاش کردند که برنامههای مذهبی ایجاد شده برای خدای [[مردوک]] را ادامه دهند؛ ولیکن در زمان داریوش سوم مالیاتهای بالا و فشار جنگهای پشت سر هم، باعث از رونق افتادن و خراب شدن زیر ساختهای بابل شد. در این زمان شورشهای زیادی علیه هخامنشیان شد که از جمله در ۵۲۲ قبل از میلاد، ۵۲۱ قبل از میلاد و ۴۸۲ قبل از میلاد بود؛ ولیکن [[شاهان هخامنشی]] تمامی این شورشها را سرکوب کردند و این شهر تا زمان حمله [[اسکندر مقدونی]] در دست آنها باقیماند.<ref>http://www.wsu.edu:8080/~dee/MESO/PERSIANS.HTM</ref> |
||
=== در زمان یونانیها === |
=== در زمان یونانیها === |
||
در سال ۳۳۱ قبل از میلاد، داریوش سوم توسط اسکندرمقدونی در جنگ گواگمالا شکست خود. آثار باقیمانده نشان میدهد که اسکندر به سربازان خود دستور داده بود از ورود به خانههای غیرنظامیان خودداری کنند. |
در سال ۳۳۱ قبل از میلاد، داریوش سوم توسط اسکندرمقدونی در جنگ گواگمالا شکست خود. آثار باقیمانده نشان میدهد که اسکندر به سربازان خود دستور داده بود از ورود به خانههای غیرنظامیان خودداری کنند. |
||
در زمان اسکندر بابل دوباره رونق |
در زمان اسکندر بابل دوباره رونق یافت؛ ولیکن بعد از مرگ او امپراتوری وی بین [[فرماندهان ارتش]] او تقسیم شد و جنگ داخلی ایجاد شد. |
||
در این زمان جنگ داخلی شهر بابل را خالی از سکنه کرد. یک لوح باقیمانده از سال ۲۷۵ قبل از میلاد نشان میدهد که مردم بابل به سلوکیه منتقل شدند و در آنجا برای آنها یک کاخ و یک معبد ایجاد شد. با این خروج مردم، بابل تقریباً پایان یافت ولیکن تا حدود یک قرن بعد قربانیها در معابد انجام میشد. در سال ۱۴۱ قبل از میلاد در زمانی که پارتیان این منطقه را به دست آوردند بابل کاملاً خالی از سکنه بود.<ref>Joan Oates, Babylon, Thames and Hudson, 1986. ISBN 0-500-02095-7 (hardback) ISBN 0-500-27384-7 (paperback)</ref> |
در این زمان جنگ داخلی شهر بابل را خالی از سکنه کرد. یک لوح باقیمانده از سال ۲۷۵ قبل از میلاد نشان میدهد که مردم بابل به سلوکیه منتقل شدند و در آنجا برای آنها یک کاخ و یک معبد ایجاد شد. با این خروج مردم، بابل تقریباً پایان یافت ولیکن تا حدود یک قرن بعد قربانیها در معابد انجام میشد. در سال ۱۴۱ قبل از میلاد در زمانی که پارتیان این منطقه را به دست آوردند بابل کاملاً خالی از سکنه بود.<ref>Joan Oates, Babylon, Thames and Hudson, 1986. ISBN 0-500-02095-7 (hardback) ISBN 0-500-27384-7 (paperback)</ref> |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
بابل دارای اهمیت بسیار در متون مذهبی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان است. در کتاب آفرینش به بابل و [[برج بابل]] (מגדל בבל) اشاره شده است. بنا به روایت کتاب آفرینش [[برج بابل]] برج بزرگی بود که در منطقه شینار ایجاد شده بود. |
بابل دارای اهمیت بسیار در متون مذهبی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان است. در کتاب آفرینش به بابل و [[برج بابل]] (מגדל בבל) اشاره شده است. بنا به روایت کتاب آفرینش [[برج بابل]] برج بزرگی بود که در منطقه شینار ایجاد شده بود. |
||
بر اساس روایت کتاب آفرینش بعد از طوفان نوح تمامی بشریت به یک زبان واحد سخن میگفتند و در منطقه شینار ساکن بودند. در این زمان بعضی از مردم تصمیم گرفتند که برجی آن چنان بلند بسازند که نوک آن به بهشت برسد. در این زمان خداوند که از آنان به خشم آمده بود زبان آنها را گیج کرد و تبدیل به هفتاد زبان نمود. از این رو این شهر بابل نام گرفت |
بر اساس روایت کتاب آفرینش بعد از طوفان نوح تمامی بشریت به یک زبان واحد سخن میگفتند و در منطقه شینار ساکن بودند. در این زمان بعضی از مردم تصمیم گرفتند که برجی آن چنان بلند بسازند که نوک آن به بهشت برسد. در این زمان خداوند که از آنان به خشم آمده بود زبان آنها را گیج کرد و تبدیل به هفتاد زبان نمود. از این رو این شهر بابل نام گرفت «زیرا خداوند زبان تمامی مردم زمین را گیج کرد.» (آفرینش ۱۱:۵ تا ۸) |
||
همچنین بابل از این جهت حائز اهمیت است که بعد از نابود شدن معبد اول در سال ۵۹۸ قبل از میلاد یهودیان در بابل به اسارت گرفته میشوند. در سال ۵۹۹ نبوکدنصر دوم پادشاه بابل اورشلیم را محاصره کرد و پادشاه یهودیان را کشت. در سال ۵۹۷ قبل از میلاد نبوکدنصر اورشلیم و معبد را غارت کرد نخبگان اورشلیم، از جمله ازکیل پیامبر، را با خود به بابل برد. بعد از خارج شدن او از اورشلیم یهودیان دوباره علیه بابلیان شورش کردند و به مصریان پیوستندو در این زمان [[نبوکدنصر]] دوباره بازگشته و اورشلیم را محاصره کرد. در سال ۵۸۷ قبل از میلاد، اورشلیم شکست خورد و [[نبوکدنصر]] دیوارهای شهر و معبد را نابود کرد و خانه افراد سرشناس را از بین برد. |
همچنین بابل از این جهت حائز اهمیت است که بعد از نابود شدن معبد اول در سال ۵۹۸ قبل از میلاد یهودیان در بابل به اسارت گرفته میشوند. در سال ۵۹۹ نبوکدنصر دوم پادشاه بابل اورشلیم را محاصره کرد و پادشاه یهودیان را کشت. در سال ۵۹۷ قبل از میلاد نبوکدنصر اورشلیم و معبد را غارت کرد نخبگان اورشلیم، از جمله ازکیل پیامبر، را با خود به بابل برد. بعد از خارج شدن او از اورشلیم یهودیان دوباره علیه بابلیان شورش کردند و به مصریان پیوستندو در این زمان [[نبوکدنصر]] دوباره بازگشته و اورشلیم را محاصره کرد. در سال ۵۸۷ قبل از میلاد، اورشلیم شکست خورد و [[نبوکدنصر]] دیوارهای شهر و معبد را نابود کرد و خانه افراد سرشناس را از بین برد. |
||
بر اساس کتاب عزرا-نهمیا شاه پارسیان [[کوروش هخامنشی]] در ۵۳۸ یهودیان را نجات داد. اسارت در بابل بر یهودیان |
بر اساس کتاب عزرا-نهمیا شاه پارسیان [[کوروش هخامنشی]] در ۵۳۸ یهودیان را نجات داد. اسارت در بابل بر یهودیان تأثیر زیادی گذاشت و فرهنگ و دین یهودی را دچار تغییرات زیادی کرد. |
||
=== در اسلام === |
=== در اسلام === |
||
لغت بابل تنها یکبار در قرآن ذکر شده است. هرچند که به ماجرای اسارت یهودیان در بابل بدون ذکر نام شهر اشاره میشود که در آن به اولین عذاب خداوند بر یهودیان نابودی معبد اول و اسارت گرفته شدن آنان توسط دشمنانشان است. همچنین خداوند از آزاد شدن یهودیان و اجازه ساخت مجدد معبد صحبت میکند. |
لغت بابل تنها یکبار در قرآن ذکر شده است. هرچند که به ماجرای اسارت یهودیان در بابل بدون ذکر نام شهر اشاره میشود که در آن به اولین عذاب خداوند بر یهودیان نابودی معبد اول و اسارت گرفته شدن آنان توسط دشمنانشان است. همچنین خداوند از آزاد شدن یهودیان و اجازه ساخت مجدد معبد صحبت میکند. |
||
{{quotation| ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. (۴) هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضد شما میانگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتی برای به دست آوردن مجرمان)، خانهها را جستجو میکنند و این وعدهای است قطعی. (۵) سپس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را به وسیله داراییها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار میدهیم. (۶) اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید. هنگامی که وعده آخر فرا رسد، (آن چنان دشمن به شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم در صورت هایتان ظاهر میشود و داخل مسجد (الاقصی) میشوند، همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود میگیرند، در هم میکوبند. (۷) -سوره اسراء آیه |
{{quotation| ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. (۴) هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضد شما میانگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتی برای به دست آوردن مجرمان)، خانهها را جستجو میکنند و این وعدهای است قطعی. (۵) سپس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را به وسیله داراییها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار میدهیم. (۶) اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید. هنگامی که وعده آخر فرا رسد، (آن چنان دشمن به شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم در صورت هایتان ظاهر میشود و داخل مسجد (الاقصی) میشوند، همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود میگیرند، در هم میکوبند. (۷) -سوره اسراء آیه ۴–۷}} |
||
}} |
|||
همچنین در قرآن اشاره شده است که [[بنی اسرائیل]] در زمان اسارت در بابل مورد آزمایش خدا قرار گرفتند و خداوند دو فرشته به نامهای [[هاروت و ماروت]] را به آنها نازل کرد. این دو فرشته به بنی اسرائیل چیزهایی یاد میدادند که سحر و جادو بود و گروهی از بنی اسرائیل با پیروی از آنان کافر شدند. |
همچنین در قرآن اشاره شده است که [[بنی اسرائیل]] در زمان اسارت در بابل مورد آزمایش خدا قرار گرفتند و خداوند دو فرشته به نامهای [[هاروت و ماروت]] را به آنها نازل کرد. این دو فرشته به بنی اسرائیل چیزهایی یاد میدادند که سحر و جادو بود و گروهی از بنی اسرائیل با پیروی از آنان کافر شدند. |
||
{{quotation|آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنتسلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروی کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر میآموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در '''بابل''' فرو فرستاده شده بود [پیروی کردند] با اینکه آن دو [فرشته] |
{{quotation|آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنتسلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروی کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر میآموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در '''بابل''' فرو فرستاده شده بود [پیروی کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچکس را تعلیم [سحر] نمیکردند مگر آنکه [قبلاً به او] میگفتند ما [وسیله] آزمایشی [برای شما] هستیم پس زنهار کافر نشوی و[لی] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایی میآموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمیتوانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند و [خلاصه] چیزی میآموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمیرسانید و قطعاً [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهرهای ندارد وه که چه بد بود آنچه به جان خریدنداگر میدانستند. -سوره بقره آیه ۱۰۲}} |
||
[[پرونده:The historical city of Babylon.jpg|بندانگشتی|چپ|550px|نمای فراگیر از بخشهای بازسازی شده شهر باستانی بابل در الهلال عراق.]] |
[[پرونده:The historical city of Babylon.jpg|بندانگشتی|چپ|550px|نمای فراگیر از بخشهای بازسازی شده شهر باستانی بابل در الهلال عراق.]] |
||
خط ۹۰: | خط ۸۹: | ||
* [[تاریخ تمدن بابل]] |
* [[تاریخ تمدن بابل]] |
||
==پانویس== |
== پانویس == |
||
{{پانویس}} |
{{پانویس}} |
||
{{ویکیانبار-رده|Babylon|بابل (دولتشهر)}} |
{{ویکیانبار-رده|Babylon|بابل (دولتشهر)}} |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
{{شخصیتها و اعلام قرآنی}} |
{{شخصیتها و اعلام قرآنی}} |
نسخهٔ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۰۸
بابل (عربی: بابل، اکدی: Bābili، سومری: KÁ.DINGIR.RA، عبری: בָּבֶל,، یونانی: Βαβυλών) یک شهر اکدی بود که در سال ۱۸۶۷ قبل از میلاد توسط سلسله آموری در میان رودان پدید آمد. بقایای آن در الهلال در استان بابل کشور عراق در ۸۵ کیلومتری جنوب بغداد است. این شهر به صورت کامل ویران شده است و تنها بقایای باقیمانده از آن مقداری گل و آجرهای شکسته شده است. این شهر درکنار رود فرات بنا شده بود.
اطلاعات تاریخی باقیمانده نشان میدهد بابل در حدود قرن ۳۰ قبل از میلاد به صورت یک شهر کوچک وجود داشت. در زمان آموریها در حدود ۱۸۹۴ قبل از میلاد این شهر به شهر بزرگ و پر رونقی تبدیل گشت. در این زمان یک شاه بابلی به نام حمورابی امپراتوری بابل را ایجاد کرد. بعد از مرگ حمورابی امپراتوری او فروپاشید و بابل تحت حکومت آشوریان، کاسیها و عیلامیان درآمد. در حدود سال ۶۱۲ قبل از میلاد بابل دوباره به صورت امپراتوری بابل جدید رونق گرفت. باغهای معلق بابل یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان بود. پس از شکست، بابل به تصرف هخامنشیان، سلوکیان، پارتیان، رومیان و ساسانیان درآمد.
نام
لغت یونانی بابیلون Βαβυλών از لغت اکدی Babili گرفته شده است. این لغت به معنای دروازه خدا و یا دروازه به سمت خدا است.
در عهد عتیق نیز به بابل اشاره شده است. در کتاب آفرینش (۱۱:۹) لغت بابل به معنی گیج شده از لغت بیلبل בלבל به معنای گیج کردن گرفته شده است. در عهد عتیق آمده است که به دلیل گمراهی بندگان، خدا زبان واحد مردم را به هفتاد زبان در بابل تبدیل کرد و از این رو مردم در صحبت کردن با یکدیگر گیج شدند.
گاهشمار تمدن بابل
- در حدود ۱۸۹۶ پیش از میلاد حمله نافرجام کاسیها به بابل روی میدهد. همچنین در حدود ۱۷۴۹ پیش از میلاد بابل توسط کاسیها سقوط میکند.[۱]
- در حدود ۱۵۹۵ پیش از میلاد، مورسیلیس پادشاه هیتیها در حملهای برقآسا بابل را اشغال و غارت میکند.[۲]
- در حدود ۱۲۴۴ تا ۱۲۰۸ پیش ازمیلاد و در زمان پادشاهی کیدین خوران (Kidin-Ḵutran) ایلام به بابل حمله میکند.[۲]
- در حدود ۱۱۰۰ تا ۷۷۰ پیش از میلاد، اتحاد ایلام و بابل علیه آشور صورت میپذیرد.[۲]
- در حدود ۱۱۷۱ پیش از میلاد، کویترناحونته شاه ایلام به بابل حمله کرده و آن سرزمین را فتح میکند.[۲]
- در سال ۶۱۲ پیش از میلاد ماد و بابل متحد شدند و هووخشتره به نینوا مرکز آشور حمله کرد و پادشاهی آشور را برانداخت.[۲]
- در سال ۵۳۹ پیش از میلاد بابل ثروتمندترین شهر غرب آسیا توسط کوروش فتح میگردد. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود دجله به وقوع پیوست.[۲]
- در سال ۴۸۴ پیش از میلاد خشایارشا ضمن سرکوب شورش بابل، استحکامات دفاعی آنجا را نابود کرده و مجسمه خدای مردوخ را تخریب کرد.[۲]
تاریخچه
اولین نشانهها از وجود شهر بابل در لوحههایی که از زمان سارگون اکدی باقیمانده است وجود دارد. در این الواح آمده است که سارگون بابل را بنا کرد؛ ولیکن بعضی محققین اعتقاد دارند که این الواح شاید به سارگون بابلی و نه به سارگون اکدی اشاره میکنند.
در عهد عتیق آمده است که نمرود بود که شهر بابل را بنا کرد.
اولین سلسله بابلی توسط یک آموری به نام سومو آبوم در ۱۸۹۴ قبل از میلاد بنا شد. آموریها از مردمان بومی بین النحرین نبودند و بلکه از اقوام عشایری سامی در غرب عراق بودند. بابل دارای محدوده کوچکی بود تا اینکه در زمان حمورابی توسعه پیدا کرد. حمورابی یک سری قوانین به نام قوانین حمورابی تدوین کرد که تأثیر زیادی بر سیستم قضایی بعد از او گذاشت. بعد از مرگ حمورابی امپراتوری او به سرعت از هم پاشید. با اینکه آموریها تا سال ۱۵۹۵ قبل از میلاد دارای قدرت بودند تا اینکه توسط هیتیها که از آسیای شرقی آمدند مغلوب شدند.
بعد از اینکه هیتیها بابل را غارت کردند، کاسیها به بابل حمله کرده و آنرا در اختیار گرفتند. آنها سلسلهای ایجاد کردند که تا سال ۱۱۶۰ قبل از میلاد دوام پیدا کرد. کاسیها از سلسله جبال زاگرس در حدود لرستان امروزی نشات گرفته بودند؛ ولیکن بابل سرانجام به تسلط ایلامیها و آشوریها درآمد. شاه آشوری توکولتی نینورتا در سال ۱۲۳۵ قبل از میلاد بابل را تحت کنترل گرفت.
تخمین زده میشود که در بین سالهای ۱۷۷۰ تا ۱۶۷۰ قبل از میلاد و دوباره بین سالهای ۶۱۲ تا ۳۲۰ قبلاً از میلاد بابل بزرگترین شهر دنبا بوده است. محققان معتقدند بابل اولین شهری بود که به جمعیت بالای ۲۰۰۰۰۰ نفر رسید.[۳]
بابل آشوری
در زمان حکومت آشوری جدید در بین سالهای ۹۱۱ تا ۶۰۸ قبل از میلاد بابل در کنترل آشوریان بود. در زمان شاه آشوری سناچریب بابل دائماً در حال شورش بود که به نابودی کامل بابل انجامید. در سال ۶۸۹ قبل از میلاد تمامی دیوارها، معابد و باغها نابود شدند. جانشین سناچریب به نام اثارحدون تصمیم به بازسازی شهر گرفت.
امپراتوری بابل جدید
در زمان نابوپولاسر بابلیها موفق شدند که آشوریها را در سال ۶۱۲ قبل از میلاد سرنگون کنند. در این زمان بابل دوباره قدرت گرفت و در زمان فرزند او نبوکدنصر دوم (۶۰۴ تا ۵۶۱ قبل از میلاد) بابل به یکی از عجایب دنیای قدیم تبدیل شد. نبوکدنصر دستور داد که زمینها دوباره بازسازی شوند، زیگوراتها دوباره ساخته شده و دروازه ایشتار ساخته شود.
نبوکدنصر همچنین باغهای معلق بابل را نیز ساخت که یکی از عجایب هفتگانه دنیای قدیم بود. گفته میشود که دلیل ساخت این باغها این بود که همسر نبوکدنصر که آمیتیس نام داشت از سرزمین ایران بود و برای کوههای بلند ایران دلتنگی میکرد. از این رو نبوکدنصر دستور داد این باغها را برای جلوگیری از دلتنگی او بنا کنند؛ ولیکن به دلیل اینکه هیچ آثاری از بابل باغی نمانده است محل این باغها مورد اختلاف است و بعضی اعتقاد دارند که این باغها در نینوا بودهاند.
بابل در تسلط پارسیان
در سال ۵۳۹ قبل از میلاد کورش هخامنشی شاه پارسیان بابل را در جنگ اپیس شکست داد. به دلیل اینکه بابل بر روی رودخانه بنا شده بود تنها یک راه برای ورود به آن وجود داشت و بقیه دیوارها بر روی رودخانه بود. در زیر آب دروازههای فلزی برای جلوگیری از ورود دشمنان وجود داشت. کوروش و سربازانش مسیر آب رودخانه فرات را منحرف کرده و سربازان پارسی از زیر دیوارها وارد شهر بابل شدند. این داستان توسط هرودت به طور مفصل نقل شده است و در انجیل عهد عتیق نیز آیهای در مورد آن وجود دارد.[۴]
کوروش سپس دستوری صادر کرد که به کسانی که زندانی بودند از جمله یهودیان اجازه داد به سرزمین خود بازگردند و دوباره معبد اورشلیم را بازسازی کنند.[۵]
در زمان کوروش و جانشین او داریوش بابل به یکی از ساتراپهای امپراتوری هخامنشی تبدیل شد. در این زمان علوم مختلف نظیر ستارهشناسی و ریاضیات گسترش یافت. این شهر یکی از پایتختهای امپراتوری هخامنشیان بود.
شاهان هخامنشی در ابتدا تلاش کردند که برنامههای مذهبی ایجاد شده برای خدای مردوک را ادامه دهند؛ ولیکن در زمان داریوش سوم مالیاتهای بالا و فشار جنگهای پشت سر هم، باعث از رونق افتادن و خراب شدن زیر ساختهای بابل شد. در این زمان شورشهای زیادی علیه هخامنشیان شد که از جمله در ۵۲۲ قبل از میلاد، ۵۲۱ قبل از میلاد و ۴۸۲ قبل از میلاد بود؛ ولیکن شاهان هخامنشی تمامی این شورشها را سرکوب کردند و این شهر تا زمان حمله اسکندر مقدونی در دست آنها باقیماند.[۶]
در زمان یونانیها
در سال ۳۳۱ قبل از میلاد، داریوش سوم توسط اسکندرمقدونی در جنگ گواگمالا شکست خود. آثار باقیمانده نشان میدهد که اسکندر به سربازان خود دستور داده بود از ورود به خانههای غیرنظامیان خودداری کنند.
در زمان اسکندر بابل دوباره رونق یافت؛ ولیکن بعد از مرگ او امپراتوری وی بین فرماندهان ارتش او تقسیم شد و جنگ داخلی ایجاد شد.
در این زمان جنگ داخلی شهر بابل را خالی از سکنه کرد. یک لوح باقیمانده از سال ۲۷۵ قبل از میلاد نشان میدهد که مردم بابل به سلوکیه منتقل شدند و در آنجا برای آنها یک کاخ و یک معبد ایجاد شد. با این خروج مردم، بابل تقریباً پایان یافت ولیکن تا حدود یک قرن بعد قربانیها در معابد انجام میشد. در سال ۱۴۱ قبل از میلاد در زمانی که پارتیان این منطقه را به دست آوردند بابل کاملاً خالی از سکنه بود.[۷]
پارتیان و ساسانیان
در زمان پارتیان و ساسانیان بابل یکی از استانهای امپراتوری ایران بود. مردم آن دارای فرهنگ و زبان خود بوده و به زبان آرامی صحبت میکردند. در تلمود بابلی گزارشهایی از دینهای مسیحیت و مانوی در این منطقه وجود دارد. در قرنهای اول و دوم بعد از میلاد مسیحیت به بابل آمد. در این زمان بابل دارای کلیسای شرقی شد.[۸]
پس از اسلام
در قرن هفتم نیروهای اسلامی به بابل حمله کردند. در این زمان بابل به سرعت عربی و اسلامی شد. اعراب ولیکن به مسیحیان اجازه پرستش دادند و کلیسای آشوریان مسیحی هنوز نیز در عراق وجود دارد.
در متون مذهبی
بابل دارای اهمیت بسیار در متون مذهبی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان است. در کتاب آفرینش به بابل و برج بابل (מגדל בבל) اشاره شده است. بنا به روایت کتاب آفرینش برج بابل برج بزرگی بود که در منطقه شینار ایجاد شده بود.
بر اساس روایت کتاب آفرینش بعد از طوفان نوح تمامی بشریت به یک زبان واحد سخن میگفتند و در منطقه شینار ساکن بودند. در این زمان بعضی از مردم تصمیم گرفتند که برجی آن چنان بلند بسازند که نوک آن به بهشت برسد. در این زمان خداوند که از آنان به خشم آمده بود زبان آنها را گیج کرد و تبدیل به هفتاد زبان نمود. از این رو این شهر بابل نام گرفت «زیرا خداوند زبان تمامی مردم زمین را گیج کرد.» (آفرینش ۱۱:۵ تا ۸)
همچنین بابل از این جهت حائز اهمیت است که بعد از نابود شدن معبد اول در سال ۵۹۸ قبل از میلاد یهودیان در بابل به اسارت گرفته میشوند. در سال ۵۹۹ نبوکدنصر دوم پادشاه بابل اورشلیم را محاصره کرد و پادشاه یهودیان را کشت. در سال ۵۹۷ قبل از میلاد نبوکدنصر اورشلیم و معبد را غارت کرد نخبگان اورشلیم، از جمله ازکیل پیامبر، را با خود به بابل برد. بعد از خارج شدن او از اورشلیم یهودیان دوباره علیه بابلیان شورش کردند و به مصریان پیوستندو در این زمان نبوکدنصر دوباره بازگشته و اورشلیم را محاصره کرد. در سال ۵۸۷ قبل از میلاد، اورشلیم شکست خورد و نبوکدنصر دیوارهای شهر و معبد را نابود کرد و خانه افراد سرشناس را از بین برد.
بر اساس کتاب عزرا-نهمیا شاه پارسیان کوروش هخامنشی در ۵۳۸ یهودیان را نجات داد. اسارت در بابل بر یهودیان تأثیر زیادی گذاشت و فرهنگ و دین یهودی را دچار تغییرات زیادی کرد.
در اسلام
لغت بابل تنها یکبار در قرآن ذکر شده است. هرچند که به ماجرای اسارت یهودیان در بابل بدون ذکر نام شهر اشاره میشود که در آن به اولین عذاب خداوند بر یهودیان نابودی معبد اول و اسارت گرفته شدن آنان توسط دشمنانشان است. همچنین خداوند از آزاد شدن یهودیان و اجازه ساخت مجدد معبد صحبت میکند.
ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. (۴) هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضد شما میانگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتی برای به دست آوردن مجرمان)، خانهها را جستجو میکنند و این وعدهای است قطعی. (۵) سپس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را به وسیله داراییها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار میدهیم. (۶) اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید. هنگامی که وعده آخر فرا رسد، (آن چنان دشمن به شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم در صورت هایتان ظاهر میشود و داخل مسجد (الاقصی) میشوند، همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود میگیرند، در هم میکوبند. (۷) -سوره اسراء آیه ۴–۷
همچنین در قرآن اشاره شده است که بنی اسرائیل در زمان اسارت در بابل مورد آزمایش خدا قرار گرفتند و خداوند دو فرشته به نامهای هاروت و ماروت را به آنها نازل کرد. این دو فرشته به بنی اسرائیل چیزهایی یاد میدادند که سحر و جادو بود و گروهی از بنی اسرائیل با پیروی از آنان کافر شدند.
آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنتسلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروی کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر میآموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروی کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچکس را تعلیم [سحر] نمیکردند مگر آنکه [قبلاً به او] میگفتند ما [وسیله] آزمایشی [برای شما] هستیم پس زنهار کافر نشوی و[لی] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایی میآموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمیتوانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند و [خلاصه] چیزی میآموختند که برایشان زیان داشت و سودی بدیشان نمیرسانید و قطعاً [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهرهای ندارد وه که چه بد بود آنچه به جان خریدنداگر میدانستند. -سوره بقره آیه ۱۰۲
جستارهای وابسته
- کوروش هخامنشی
- یهودیت
- تاریخ تمدن بابل
پانویس
- ↑ ص 4 کتاب ایران پیش از آریاییها
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
- ↑ I.L. Finkel, M.J. Seymour, Babylon, Oxford University Press, 2009 ISBN 0-19-538540-3
- ↑ هرودت، کتاب اول، بخش 191.
- ↑ http://www.britishmuseum.org/the_museum/news_and_press/statements/cyrus_cylinder.aspx
- ↑ http://www.wsu.edu:8080/~dee/MESO/PERSIANS.HTM
- ↑ Joan Oates, Babylon, Thames and Hudson, 1986. ISBN 0-500-02095-7 (hardback) ISBN 0-500-27384-7 (paperback)
- ↑ Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Babylon". Encyclopædia Britannica (11th ed.). Cambridge University Press.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بابل (دولتشهر) موجود است. |