هجرت محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز در صفحه‌ای با عنوان غیراصلی نیازی به سرنویس دیگر کاربردها نیست. با استفاده از AWB
خط ۲: خط ۲:


== هجرت و زمینه‌های آن ==
== هجرت و زمینه‌های آن ==

=== بیعت عقبه اول و عقبه دوم ===
=== بیعت عقبه اول و عقبه دوم ===
[[پرونده:Al aqsa moschee 2.jpg|بندانگشتی|راست|270px|[[مسجدالاقصی]]: مکانی که مسلمانان معتقدند معراج محمد از آنجا شروع شده‌است.]]
[[پرونده:Al aqsa moschee 2.jpg|بندانگشتی|راست|270px|[[مسجدالاقصی]]: مکانی که مسلمانان معتقدند معراج محمد از آنجا شروع شده‌است.]]


در عربستان افراد زیادی به قصد [[تجارت]] و یا به جا آوردن [[حج]] در کعبه به مکه سفر می‌کردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بختش را برای یافتن خانه‌ای جدید برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین مذاکره ناموفق، در صحبت با تعدادی از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.<ref name="EoI-Muhammad">[[آلفورد ولش]]، ''محمد''، [[دانشنامه اسلام]]</ref> جمعیت عرب یثرب بدین جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی می‌کردند، با یکتاپرستی تا حدی آشنا بودند.<ref name="EoI-Muhammad"/> گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد پیمانی بستند که به «[[پیمان عقبه اول]]» شهرت یافت.
در عربستان افراد زیادی به قصد [[تجارت]] و یا به جا آوردن [[حج]] در کعبه به مکه سفر می‌کردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بختش را برای یافتن خانه‌ای جدید برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین مذاکره ناموفق، در صحبت با تعدادی از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.<ref name="EoI-Muhammad">[[آلفورد ولش]]، ''محمد''، [[دانشنامه اسلام]]</ref> جمعیت عرب یثرب بدین جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی می‌کردند، با یکتاپرستی تا حدی آشنا بودند.<ref name="EoI-Muhammad" /> گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد پیمانی بستند که به «[[پیمان عقبه اول]]» شهرت یافت.


به گفته [[ابن اسحاق]] پیمان عقبه اول بین محمد و دوازده تن از اهل یثرب که بسیاری از آنان از «بنی النجار» اقوام مادری محمد بودند، منعقد شد. ابن اسحاق در ادامه بیان می‌کند که در آن زمان محمد اجازه [[جنگ]] از سوی خداوند نیافته بود و با شروطی موسوم به «بیعةالنساء» با ایشان بیعت کرد و از قول برخی از انصار اینگونه نقل می‌کند که «ما با رسول‌الله بیعت کردیم بر شیوه بیعت زنان، تا به خداوند چیزی را شریک نگردانیم، [[دزدی]] نکنیم، [[زنا]] نکنیم، فرزندانمان را نکشیم، بهتان نزنیم و به طور آشکار گناه نکنیم. اگر [[وفا]] کردیم [[بهشت]] پاداش است و اگرنه، تصمیم با خداوند است: اگر خواست می‌بخشد و اگر خواست مجازات می‌کند»<ref name="سیره۵۲"/>.
به گفته [[ابن اسحاق]] پیمان عقبه اول بین محمد و دوازده تن از اهل یثرب که بسیاری از آنان از «بنی النجار» اقوام مادری محمد بودند، منعقد شد. ابن اسحاق در ادامه بیان می‌کند که در آن زمان محمد اجازه [[جنگ]] از سوی خداوند نیافته بود و با شروطی موسوم به «بیعةالنساء» با ایشان بیعت کرد و از قول برخی از انصار اینگونه نقل می‌کند که «ما با رسول‌الله بیعت کردیم بر شیوه بیعت زنان، تا به خداوند چیزی را شریک نگردانیم، [[دزدی]] نکنیم، [[زنا]] نکنیم، فرزندانمان را نکشیم، بهتان نزنیم و به طور آشکار گناه نکنیم. اگر [[وفا]] کردیم [[بهشت]] پاداش است و اگرنه، تصمیم با خداوند است: اگر خواست می‌بخشد و اگر خواست مجازات می‌کند».<ref name="سیره۵۲" />


به گفته ابن اسحاق محمد قبل از بیعت عقبه اول اجازه جنگ از سوی خداوند نیافته بود؛ او و مسلمانان به دعوت بسوی خداوند و صبر در برابر اذیت و آزار قریش و دشمنان فرمان داشتند. اما هنگامی که قریش همچنان به شدت و زیاده‌روی در آزار و اذیت و ظلم به مسلمانان ادامه داد، آنگاه آیات ۳۹ تا ۴۱ [[سوره حج]] اولین آیاتی است که به مسلمانان اجازه می‌داد تا با کسانی که به ایشان ظلم می‌کنند و از خانه‌هایشان بیرون می‌کنند، بجنگند.
به گفته ابن اسحاق محمد قبل از بیعت عقبه اول اجازه جنگ از سوی خداوند نیافته بود؛ او و مسلمانان به دعوت بسوی خداوند و صبر در برابر اذیت و آزار قریش و دشمنان فرمان داشتند. اما هنگامی که قریش همچنان به شدت و زیاده‌روی در آزار و اذیت و ظلم به مسلمانان ادامه داد، آنگاه آیات ۳۹ تا ۴۱ [[سوره حج]] اولین آیاتی است که به مسلمانان اجازه می‌داد تا با کسانی که به ایشان ظلم می‌کنند و از خانه‌هایشان بیرون می‌کنند، بجنگند.


پیامبر پس از پیمان اول [[مصعب بن عمیر]] را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد. او اولین [[نماز جمعه]] را در یثرب خواند و بسیاری از جمله [[سعد بن معاذ]] توسط او اسلام آوردند.<ref name="سیره۵۲">سیرةالنبویه، ابن هشام؛ ج ۲، ص ۷۲-۵۲</ref> بدین ترتیب در مدینه افرادی، تقریباً از تمامی قبایل، به آیین اسلام گرویدند تا آنجا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه جهت حج و ملاقات محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت مخفیانه و در شب ملاقات کرده و با او پیمانی بستند که به «[[پیمان دوم عقبه]]»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.<ref>Watt (۱۹۷۴) p. ۸۳</ref>
پیامبر پس از پیمان اول [[مصعب بن عمیر]] را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد. او اولین [[نماز جمعه]] را در یثرب خواند و بسیاری از جمله [[سعد بن معاذ]] توسط او اسلام آوردند.<ref name="سیره۵۲">سیرةالنبویه، ابن هشام؛ ج ۲، ص ۷۲–۵۲</ref> بدین ترتیب در مدینه افرادی، تقریباً از تمامی قبایل، به آیین اسلام گرویدند تا آنجا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه جهت حج و ملاقات محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت مخفیانه و در شب ملاقات کرده و با او پیمانی بستند که به «[[پیمان دوم عقبه]]»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.<ref>Watt (1974) p. ۸۳</ref>


در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همانطور که از زنان و فرزندانشان حمایت کنند، از او نیز پشتیبانی به عمل آورند. آنچه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید می‌جنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت هفتاد و سه مرد و دو زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.<ref name="سیره۵۲"/> پس از پیمان عقبه، محمد پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند قضیه هجرت به حبشه، قریش سعی کرد تا از خروج یاران محمد از مکه جلوگیری نماید ولی این تلاشها ناموفق بود و تقریباً تمامی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.<ref name = P۸۷>Peterson (۲۰۰۶), pg. ۸۶-۹</ref>
در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همان‌طور که از زنان و فرزندانشان حمایت کنند، از او نیز پشتیبانی به عمل آورند. آنچه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید می‌جنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت هفتاد و سه مرد و دو زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.<ref name="سیره۵۲" /> پس از پیمان عقبه، محمد پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند قضیه هجرت به حبشه، قریش سعی کرد تا از خروج یاران محمد از مکه جلوگیری نماید ولی این تلاشها ناموفق بود و تقریباً تمامی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.<ref name = P87>Peterson (2006), pg. 86-9</ref>


=== هجرت به مدینه ===
=== هجرت به مدینه ===
یک هیئت که شامل دوازده تن از بزرگان خاندان‌های مهم مدینه بودند، از محمد دعوت نمودند تا به عنوان یک غریبه بیطرف، به داوری بین اهالی شهر مدینه بپردازد.<ref name="Cambridge۳۹"/><ref name="Esp">Esposito (۱۹۹۸), p. ۱۷.</ref> ساکنان یثرب (اعراب و یهودیان)، تا قبل از سال ۶۲۰ میلادی حدود صد سال درگیر جنگ‌های داخلی بودند<ref name="Cambridge۳۹"/> و کشت و کشتارهای مکرر و عدم توافق در زمینه پرداخت خون‌بهای کشته‌شدگان، خصوصاً پس از [[بعاث|جنگ بُعاث]] که تمامی قبایل یثرب در آن مشارکت داشتند، این امر را برای ایشان آشکار ساخته بود که مفاهیم قبیله‌ای مانند «[[چشم برای چشم]]» دیگر قابل اعمال نبوده مگر اینکه شخصی صلاحیت‌دار در موارد مورد اختلاف داوری کند.<ref name="Cambridge۳۹">Watt, ''The Cambridge History of Islam'', p. ۳۹</ref> نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از طرف خود و اهالی شهر یثرب متعهد شدند تا محمد را در جامعه خویش پذیرفته و از او در مقابل خطرات جانی، مانند خود، محافظت به عمل آورند.<ref name="EoI-Muhammad"/>
یک هیئت که شامل دوازده تن از بزرگان خاندان‌های مهم مدینه بودند، از محمد دعوت نمودند تا به عنوان یک غریبه بیطرف، به داوری بین اهالی شهر مدینه بپردازد.<ref name="Cambridge39" /><ref name="Esp">Esposito (1998), p. ۱۷.</ref> ساکنان یثرب (اعراب و یهودیان)، تا قبل از سال ۶۲۰ میلادی حدود صد سال درگیر جنگ‌های داخلی بودند<ref name="Cambridge39" /> و کشت و کشتارهای مکرر و عدم توافق در زمینه پرداخت خون‌بهای کشته‌شدگان، خصوصاً پس از [[بعاث|جنگ بُعاث]] که تمامی قبایل یثرب در آن مشارکت داشتند، این امر را برای ایشان آشکار ساخته بود که مفاهیم قبیله‌ای مانند «[[چشم برای چشم]]» دیگر قابل اعمال نبوده مگر اینکه شخصی صلاحیت‌دار در موارد مورد اختلاف داوری کند.<ref name="Cambridge39">Watt, ''The Cambridge History of Islam'', p. ۳۹</ref> نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از طرف خود و اهالی شهر یثرب متعهد شدند تا محمد را در جامعه خویش پذیرفته و از او در مقابل خطرات جانی، مانند خود، محافظت به عمل آورند.<ref name="EoI-Muhammad" />


بر اساس روایات اسلامی، قریش از خروج مسلمانان از مکه آگاه شده و برای قتل محمد نقشه‌ای را به اجرا گذاشتند. محمد به کمک [[علی بن ابیطالب]]، کسانی که مراقبش بودند را گمراه نموده و مخفیانه به همراه [[ابوبکر]] از شهر خارج شد.<ref>Moojan Momen (۱۹۸۷), p. ۵</ref> بدینسان در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از شروع دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه زراعتی بزرگ بود، هجرت نمود و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به ''[[مهاجرین]]'' شهرت یافتند.<ref name="EoI-Muhammad"/> و اهالی یثرب که پیامبر و مهاجرین را یاری رسانده بودند، از آن پس به [[انصار]] نام برده می‌شدند. این هجرت مبداء تاریخ مسلمانان شد. [[مدینه]] تا قبل هجرت محمد «یثرب» نامیده می‌شد و بعد از این هجرت «مدینه‌النبی» خوانده شد.
بر اساس روایات اسلامی، قریش از خروج مسلمانان از مکه آگاه شده و برای قتل محمد نقشه‌ای را به اجرا گذاشتند. محمد به کمک [[علی بن ابیطالب]]، کسانی که مراقبش بودند را گمراه نموده و مخفیانه به همراه [[ابوبکر]] از شهر خارج شد.<ref>Moojan Momen (1987), p. ۵</ref> بدینسان در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از شروع دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه زراعتی بزرگ بود، هجرت نمود و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به ''[[مهاجرین]]'' شهرت یافتند.<ref name="EoI-Muhammad" /> و اهالی یثرب که پیامبر و مهاجرین را یاری رسانده بودند، از آن پس به [[انصار]] نام برده می‌شدند. این هجرت مبداء تاریخ مسلمانان شد. [[مدینه]] تا قبل هجرت محمد «یثرب» نامیده می‌شد و بعد از این هجرت «مدینه‌النبی» خوانده شد.


<!--جان محمد بسیار در خطر بود و هجرت در شبی رخ داد که مشرکان مکه قصد کشتنش را داشتند. خانهٔ پیامبر به شدت مراقبت می‌شد لذا علی به جای پیامبر در بسترش خوابید تا او بتواند از مکه خارج شود. پیامبر در راه [[ابوبکر]] را دید و او را با خود همراه کرد.
<!--جان محمد بسیار در خطر بود و هجرت در شبی رخ داد که مشرکان مکه قصد کشتنش را داشتند. خانهٔ پیامبر به شدت مراقبت می‌شد لذا علی به جای پیامبر در بسترش خوابید تا او بتواند از مکه خارج شود. پیامبر در راه [[ابوبکر]] را دید و او را با خود همراه کرد.


عدهٔ دیگری از مسلمانان بعد یا قبل از ایشان به مدینه هجرت کرده بودند.-->
عدهٔ دیگری از مسلمانان بعد یا قبل از ایشان به مدینه هجرت کرده بودند. -->


== زمان‌بندی ==
== زمان‌بندی ==

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۶

هجرت محمد که گاهی به خلاصه هجرت نیز خوانده می‌شود، واقعهٔ هجرت محمد پیامبر اسلام و همراهانش از شهر مکه به یثرب است که در سال ۶۲۲ میلادی/۱ قمری صورت گرفت. این واقعه منجر به ایجاد اولین حکومت اسلامی در یثرب (که بعداً مدینة النبی یا به‌خلاصه مدینه نامیده شد) شد و به علت اهمیتش در اسلام مبدأ تاریخ مسلمانان در دو تقویم هجری شمسی و هجری قمری در این سال گرفته شده است.

هجرت و زمینه‌های آن

بیعت عقبه اول و عقبه دوم

مسجدالاقصی: مکانی که مسلمانان معتقدند معراج محمد از آنجا شروع شده‌است.

در عربستان افراد زیادی به قصد تجارت و یا به جا آوردن حج در کعبه به مکه سفر می‌کردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بختش را برای یافتن خانه‌ای جدید برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین مذاکره ناموفق، در صحبت با تعدادی از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.[۱] جمعیت عرب یثرب بدین جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی می‌کردند، با یکتاپرستی تا حدی آشنا بودند.[۱] گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد پیمانی بستند که به «پیمان عقبه اول» شهرت یافت.

به گفته ابن اسحاق پیمان عقبه اول بین محمد و دوازده تن از اهل یثرب که بسیاری از آنان از «بنی النجار» اقوام مادری محمد بودند، منعقد شد. ابن اسحاق در ادامه بیان می‌کند که در آن زمان محمد اجازه جنگ از سوی خداوند نیافته بود و با شروطی موسوم به «بیعةالنساء» با ایشان بیعت کرد و از قول برخی از انصار اینگونه نقل می‌کند که «ما با رسول‌الله بیعت کردیم بر شیوه بیعت زنان، تا به خداوند چیزی را شریک نگردانیم، دزدی نکنیم، زنا نکنیم، فرزندانمان را نکشیم، بهتان نزنیم و به طور آشکار گناه نکنیم. اگر وفا کردیم بهشت پاداش است و اگرنه، تصمیم با خداوند است: اگر خواست می‌بخشد و اگر خواست مجازات می‌کند».[۲]

به گفته ابن اسحاق محمد قبل از بیعت عقبه اول اجازه جنگ از سوی خداوند نیافته بود؛ او و مسلمانان به دعوت بسوی خداوند و صبر در برابر اذیت و آزار قریش و دشمنان فرمان داشتند. اما هنگامی که قریش همچنان به شدت و زیاده‌روی در آزار و اذیت و ظلم به مسلمانان ادامه داد، آنگاه آیات ۳۹ تا ۴۱ سوره حج اولین آیاتی است که به مسلمانان اجازه می‌داد تا با کسانی که به ایشان ظلم می‌کنند و از خانه‌هایشان بیرون می‌کنند، بجنگند.

پیامبر پس از پیمان اول مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد. او اولین نماز جمعه را در یثرب خواند و بسیاری از جمله سعد بن معاذ توسط او اسلام آوردند.[۲] بدین ترتیب در مدینه افرادی، تقریباً از تمامی قبایل، به آیین اسلام گرویدند تا آنجا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه جهت حج و ملاقات محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت مخفیانه و در شب ملاقات کرده و با او پیمانی بستند که به «پیمان دوم عقبه»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.[۳]

در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همان‌طور که از زنان و فرزندانشان حمایت کنند، از او نیز پشتیبانی به عمل آورند. آنچه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید می‌جنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت هفتاد و سه مرد و دو زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.[۲] پس از پیمان عقبه، محمد پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند قضیه هجرت به حبشه، قریش سعی کرد تا از خروج یاران محمد از مکه جلوگیری نماید ولی این تلاشها ناموفق بود و تقریباً تمامی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.[۴]

هجرت به مدینه

یک هیئت که شامل دوازده تن از بزرگان خاندان‌های مهم مدینه بودند، از محمد دعوت نمودند تا به عنوان یک غریبه بیطرف، به داوری بین اهالی شهر مدینه بپردازد.[۵][۶] ساکنان یثرب (اعراب و یهودیان)، تا قبل از سال ۶۲۰ میلادی حدود صد سال درگیر جنگ‌های داخلی بودند[۵] و کشت و کشتارهای مکرر و عدم توافق در زمینه پرداخت خون‌بهای کشته‌شدگان، خصوصاً پس از جنگ بُعاث که تمامی قبایل یثرب در آن مشارکت داشتند، این امر را برای ایشان آشکار ساخته بود که مفاهیم قبیله‌ای مانند «چشم برای چشم» دیگر قابل اعمال نبوده مگر اینکه شخصی صلاحیت‌دار در موارد مورد اختلاف داوری کند.[۵] نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از طرف خود و اهالی شهر یثرب متعهد شدند تا محمد را در جامعه خویش پذیرفته و از او در مقابل خطرات جانی، مانند خود، محافظت به عمل آورند.[۱]

بر اساس روایات اسلامی، قریش از خروج مسلمانان از مکه آگاه شده و برای قتل محمد نقشه‌ای را به اجرا گذاشتند. محمد به کمک علی بن ابیطالب، کسانی که مراقبش بودند را گمراه نموده و مخفیانه به همراه ابوبکر از شهر خارج شد.[۷] بدینسان در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از شروع دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه زراعتی بزرگ بود، هجرت نمود و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به مهاجرین شهرت یافتند.[۱] و اهالی یثرب که پیامبر و مهاجرین را یاری رسانده بودند، از آن پس به انصار نام برده می‌شدند. این هجرت مبداء تاریخ مسلمانان شد. مدینه تا قبل هجرت محمد «یثرب» نامیده می‌شد و بعد از این هجرت «مدینه‌النبی» خوانده شد.


زمان‌بندی

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ آلفورد ولش، محمد، دانشنامه اسلام
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ سیرةالنبویه، ابن هشام؛ ج ۲، ص ۷۲–۵۲
  3. Watt (1974) p. ۸۳
  4. Peterson (2006), pg. 86-9
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ Watt, The Cambridge History of Islam, p. ۳۹
  6. Esposito (1998), p. ۱۷.
  7. Moojan Momen (1987), p. ۵