پادشاهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح پیوند> حذف {{القاب قاجاری}} (به درخواست کاربر:Yamaha5) دلیل:الگو ناموجود وپ:داپ
خط ۳: خط ۳:
'''پادشاهی'''، '''شاهنشاهی''' یا '''سلطنت''' {{به انگلیسی|Monarchy}} شکلی‌است از نظام حکومتی که در آن فردی به عنوان رئیس [[کشور]] به نام [[پادشاه]] (ملک) یا شهبانو ([[ملکه]]) دارد. این عنوان معنای خاص نمادی دارد. [[هگل]] [[ایران‌زمین]] را نخستین دولت [[شاهنشاهی]] می‌نامد.<ref>طباطبایی- ۱۴۴</ref>
'''پادشاهی'''، '''شاهنشاهی''' یا '''سلطنت''' {{به انگلیسی|Monarchy}} شکلی‌است از نظام حکومتی که در آن فردی به عنوان رئیس [[کشور]] به نام [[پادشاه]] (ملک) یا شهبانو ([[ملکه]]) دارد. این عنوان معنای خاص نمادی دارد. [[هگل]] [[ایران‌زمین]] را نخستین دولت [[شاهنشاهی]] می‌نامد.<ref>طباطبایی- ۱۴۴</ref>
[[مشروع|مشروعیت]] پادشاه با توجه به معنای خاص دینی و نمادی مقامش ممکن است منزلت «پدر» [[ملت]] را به او بدهد.
[[مشروع|مشروعیت]] پادشاه با توجه به معنای خاص دینی و نمادی مقامش ممکن است منزلت «پدر» [[ملت]] را به او بدهد.

==اشکال پادشاهی==
== اشکال پادشاهی ==
[[فرمانروا|فرمانروایی]] پادشاهی یا به صورت [[پادشاهی مطلقه]] به معنای حکومت بی‌مهار شاه و یا به صورت [[پادشاهی مشروطه]] به معنای حکومتی که در آن رئیس کشور پادشاه است، اما پادشاهی که در عین داشتن نقش‌های مهم [[رسمی]] و [[تشریفات|تشریفاتی]]، تنها در موارد محدود و معین نقشی در حکومت دارد می‌باشد. در بسیاری از [[حکومت‌های مشروطه]] [[مجلس]] نقش اصلی در نظارت امور را دارد و [[نخست‌وزیر]] که با تأیید [[پادشاه]] انتخاب می‌شود، امور اجرایی و تصمیمات اصلی را اخذ می‌کند. شکل خاص این نوع [[حکومت]] را در [[بریتانیای کبیر]] می‌توان دید که [[سلطنت]] نقش نسبتاً تشریفاتی در ادارهٔ امور دارد.
[[فرمانروا|فرمانروایی]] پادشاهی یا به صورت [[پادشاهی مطلقه]] به معنای حکومت بی‌مهار شاه و یا به صورت [[پادشاهی مشروطه]] به معنای حکومتی که در آن رئیس کشور پادشاه است، اما پادشاهی که در عین داشتن نقش‌های مهم [[رسمی]] و [[تشریفات|تشریفاتی]]، تنها در موارد محدود و معین نقشی در حکومت دارد می‌باشد. در بسیاری از [[حکومت‌های مشروطه]] [[مجلس]] نقش اصلی در نظارت امور را دارد و [[نخست‌وزیر]] که با تأیید [[پادشاه]] انتخاب می‌شود، امور اجرایی و تصمیمات اصلی را اخذ می‌کند. شکل خاص این نوع [[حکومت]] را در [[بریتانیای کبیر]] می‌توان دید که [[سلطنت]] نقش نسبتاً تشریفاتی در ادارهٔ امور دارد.
پادشاهی را می‌توان به شکل‌های موروثی، انتخابی، استبدادی و محدود یا مبنتی بر قانون اساسی تقسیم کرد.
پادشاهی را می‌توان به شکل‌های موروثی، انتخابی، استبدادی و محدود یا مبنتی بر قانون اساسی تقسیم کرد.
خط ۱۰: خط ۱۱:
* پادشاهی استبدادی: پادشاه حرف اول و آخر را می‌زد و خود او رئیس دولت بود.
* پادشاهی استبدادی: پادشاه حرف اول و آخر را می‌زد و خود او رئیس دولت بود.
* پادشاهی محدود: که آن را مشروطه سلطنتی هم می‌گویند نوعی است که قانون اساسی قدرت‌های آن را محدود می‌کند.<ref>http://khabarrasan.ir/1298//</ref>
* پادشاهی محدود: که آن را مشروطه سلطنتی هم می‌گویند نوعی است که قانون اساسی قدرت‌های آن را محدود می‌کند.<ref>http://khabarrasan.ir/1298//</ref>

==جانشینی==
== جانشینی ==
معمولاً جانشینی ارثی را صفت ویژهٔ نظام پادشاهی می‌دانند، اما پادشاه ممکن است انتخابی باشد یا روا باشد که شاه جانشین خود را آزادانه تعیین کند یا با [[قرعه‌کشی|فالزنی]] یا [[قرعه]] شاه را انتخاب کنند.
معمولاً جانشینی ارثی را صفت ویژهٔ نظام پادشاهی می‌دانند، اما پادشاه ممکن است انتخابی باشد یا روا باشد که شاه جانشین خود را آزادانه تعیین کند یا با [[قرعه‌کشی|فالزنی]] یا [[قرعه]] شاه را انتخاب کنند.

== معانی ویژه ==
== معانی ویژه ==
واژهٔ '''شاهنشاهی''' در بسیاری از زبان‌های دیگر به طور خاص به معنی شاهنشاهی در [[ایران]] است.{{مدرک}}
واژهٔ '''شاهنشاهی''' در بسیاری از زبان‌های دیگر به طور خاص به معنی شاهنشاهی در [[ایران]] است.{{مدرک}}
خط ۲۱: خط ۲۴:
* آشوری، داریوش. ''دانشنامه سیاسی (فرهنگ واصطلاحات و مکتب‌های سیاسی)''. انتشارات مروارید. تهران.
* آشوری، داریوش. ''دانشنامه سیاسی (فرهنگ واصطلاحات و مکتب‌های سیاسی)''. انتشارات مروارید. تهران.
* طباطبایی، جواد. ''تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران''. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴–۹۳۵۷۹-۱-۲
* طباطبایی، جواد. ''تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران''. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴–۹۳۵۷۹-۱-۲



{{سیاست-خرد}}
{{سیاست-خرد}}

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۰۵

کشورهایی که گونه‌هایی از نظام پادشاهی در آن‌ها برقرار است.

پادشاهی، شاهنشاهی یا سلطنت (به انگلیسی: Monarchy) شکلی‌است از نظام حکومتی که در آن فردی به عنوان رئیس کشور به نام پادشاه (ملک) یا شهبانو (ملکه) دارد. این عنوان معنای خاص نمادی دارد. هگل ایران‌زمین را نخستین دولت شاهنشاهی می‌نامد.[۱] مشروعیت پادشاه با توجه به معنای خاص دینی و نمادی مقامش ممکن است منزلت «پدر» ملت را به او بدهد.

اشکال پادشاهی

فرمانروایی پادشاهی یا به صورت پادشاهی مطلقه به معنای حکومت بی‌مهار شاه و یا به صورت پادشاهی مشروطه به معنای حکومتی که در آن رئیس کشور پادشاه است، اما پادشاهی که در عین داشتن نقش‌های مهم رسمی و تشریفاتی، تنها در موارد محدود و معین نقشی در حکومت دارد می‌باشد. در بسیاری از حکومت‌های مشروطه مجلس نقش اصلی در نظارت امور را دارد و نخست‌وزیر که با تأیید پادشاه انتخاب می‌شود، امور اجرایی و تصمیمات اصلی را اخذ می‌کند. شکل خاص این نوع حکومت را در بریتانیای کبیر می‌توان دید که سلطنت نقش نسبتاً تشریفاتی در ادارهٔ امور دارد. پادشاهی را می‌توان به شکل‌های موروثی، انتخابی، استبدادی و محدود یا مبنتی بر قانون اساسی تقسیم کرد.

  • پادشاهی موروثی: به طور معمول فرزند بزرگتر بعد از پدر شاه می‌شود.
  • پادشاهی انتخابی: این نوع پادشاهی به گذشته‌ها تعلق دارد؛ و پادشاه را انتخاب می‌کرده‌اند.
  • پادشاهی استبدادی: پادشاه حرف اول و آخر را می‌زد و خود او رئیس دولت بود.
  • پادشاهی محدود: که آن را مشروطه سلطنتی هم می‌گویند نوعی است که قانون اساسی قدرت‌های آن را محدود می‌کند.[۲]

جانشینی

معمولاً جانشینی ارثی را صفت ویژهٔ نظام پادشاهی می‌دانند، اما پادشاه ممکن است انتخابی باشد یا روا باشد که شاه جانشین خود را آزادانه تعیین کند یا با فالزنی یا قرعه شاه را انتخاب کنند.

معانی ویژه

واژهٔ شاهنشاهی در بسیاری از زبان‌های دیگر به طور خاص به معنی شاهنشاهی در ایران است.[نیازمند منبع]

پانویس

  1. طباطبایی- ۱۴۴
  2. http://khabarrasan.ir/1298//

منابع

  • آشوری، داریوش. دانشنامه سیاسی (فرهنگ واصطلاحات و مکتب‌های سیاسی). انتشارات مروارید. تهران.
  • طباطبایی، جواد. تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴–۹۳۵۷۹-۱-۲