خلافت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: افزودن القاب
جز ویرایش 188.212.67.143 (بحث) به آخرین تغییری که 5.74.19.202 انجام داده بود واگردانده شد
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[اهل تسنن]] اعتقادی به تعیین خلیفه از جانب خداوند ندارند لذا قائل به عصمت کامل(از نوع نبوی)برخلیفه هستند ومعتقدند بعد از وفات [[پیامبر اسلام]] با مراجعه به [[قران]] خدا و عنایت به [[آیه شوری]] می توانند خود امت از طریق رأی گیری یا بیعت همگانی برای خودشان خلیفه تعیین کنند.لذا خلیفه تنها رهبرسیاسی ومسئول امور[[مسلمین]] است.
[[اهل تسنن]] اعتقادی به تعیین خلیفه از جانب خداوند ندارند لذا قائل به عصمت کامل(از نوع نبوی)برخلیفه هستند ومعتقدند بعد از وفات [[پیامبر اسلام]] با مراجعه به [[قران]] خدا و عنایت به [[آیه شوری]] می توانند خود امت از طریق رأی گیری یا بیعت همگانی برای خودشان خلیفه تعیین کنند.لذا خلیفه تنها رهبرسیاسی ومسئول امور[[مسلمین]] است.
چهار خلیفه اوایل دوره [[اسلام]] را [[خلفای راشدین]] گویند به ترتیب [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]،، [[علی]]، است که در نزد اهل سنت حرمت خاصی دارند. حکومت‌های اسلامی مثل [[اموی]] و [[عباسی]] نیز رهبر سیاسی خودرا خلیفه می نامیدند خلافت حکومت [[عرب|عربهابا]] حمله [[مغول|مغولان]] به اتمام رسیدو بعداً حکومت [[ترک|ترکان]] [[عثمانی]] نیز معروف به خلافت عثمانی شد که [[سلطان عبدالحمید|سلطان عبدالحمیددوم]]، سی و چهارمین خلیفهٔ [[عثمانی]] و آخرین آنهابود تا سال ۱۹۰۹م باقدرت کامل حکومت کرد بعدازاو سلسله عثمانی ضعیف گشت و تبدیل به [[ترکیه]] کنونی شد.
چهار خلیفه اوایل دوره [[اسلام]] را [[خلفای راشدین]] گویند به ترتیب [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]،، [[علی]]، است که در نزد اهل سنت حرمت خاصی دارند. حکومت‌های اسلامی مثل [[اموی]] و [[عباسی]] نیز رهبر سیاسی خودرا خلیفه می نامیدند خلافت حکومت [[عرب|عربهابا]] حمله [[مغول|مغولان]] به اتمام رسیدو بعداً حکومت [[ترک|ترکان]] [[عثمانی]] نیز معروف به خلافت عثمانی شد که [[سلطان عبدالحمید|سلطان عبدالحمیددوم]]، سی و چهارمین خلیفهٔ [[عثمانی]] و آخرین آنهابود تا سال ۱۹۰۹م باقدرت کامل حکومت کرد بعدازاو سلسله عثمانی ضعیف گشت و تبدیل به [[ترکیه]] کنونی شد.

== سایر نظریه ها ==
خلافت و حاکمیت سیاسی مسئله ای مجزا از امامت است.
در کتاب [[حقیقت امامت ]][[رضا قهرمانی]] آمده است:پیامبر، [[علی]] را در غدیر خم به عنوان جانشین خود انتخاب کرده اند، اما نه برای خلافت ، البته ایشان را از خلافت منع نکردند.منظور پیامبر از انتخاب [[علی]] امامت ،حکومت شرعی و معنوی است نه انتخاب بعنوان حاکم سیاسی جامعه.
بیشتر پیامبران الهی حکومت نداشته ‏اند و وظیفه اولیای خدا نشان دادن مسیرسعادت به انسان بوده ، نه حکومت به وسیله دین بر مردم و چنین نیز نکردند.<ref>حقیقت امامت ، رضا قهرمانی .ص7</ref>
بعد از مرگ [[عثمان]] ، طبقات مختلف مردم به خانة[[علی]] رفته و می گویند: يا اباالحسن [[عثمان]] کشته شد و ما به پيشوا نيازمنديم و امروز هيچ فردي را شايسته‌تر از تو نمي‌دانيم. [[علی]] درخواست آنها را رد می کند.
اگرخلافت برای [[علی]] اصل بود ، آیا [[علی]] اجازه تعارف و رد خلافت را داشت؟<ref>حقیقت امامت ، رضا قهرمانی ، ص 25</ref>
اعتراض بزرگان [[بنی هاشم]] ، [[علی]] و [[فاطمه]] و تعدادی از اصحاب برای انتخاب خلیفه نبود و انتخاب خلیفه را خلاف قرآن و سخنان پیامبر نمی دانستند ،آنها به نحوه برگزیده شدن و عدم حضور [[بنی هاشم]] و مهاجران و شتابزدگی برای انتخاب خلیفه معترض بودند.
[[علی]] در [[نهج البلاغه]] می‌فرماید:«ولعمري ما عليّمن قتال من خالف الحق وخابط الغي من إدهان ولا إيهان»<ref>نهج البلاغه خطبه‌ی 24</ref>
«به جان خودم سوگند، در جنگیدن با کسی که مخالفت حق کرده و در راه گمراهی قدم نهاده است سستی و مسامحه نمی‌کنم»
اگر علی (ع) بعنوان خلیفه از جانب پیامبر تعیین شده بود می‌بایست با تمام وجود از مقام و وظیفه‌ی الهی خود دفاع نماید و با کسانی که مخالف امر خدا و رسولش عمل می کنند، بجنگد.<ref>حقیقت امامت ، رضا قهرمانی ،ص 33</ref>
ادّعای بیعت گرفتن برای [[علی]]از طرف پیامبر برای خلافت، ناقض عقیده به نصب وی از سوی خدا است. اگر کسی به عنوان خلیفه‌ی پیامبر از سوی خدا تعیین شده باشد دیگر بیعت گرفتن برای وی معنی ندارد.
بعد از بیعت مسلمانان با[[بوبکر]] جمعی نزد [[علی]]رفتند و اظهار پشتیبانی کردند. امّا آن حضرت در پاسخ ایشان فرمود:«فنظرت فيأمري فإذا طاعتي قد سبقت بیعتي وإذا المیثاق في عنقي لغیري»<ref> نهج البلاغه خطبه‌ی 67</ref>
«درکار خود اندیشه کردم دیدم اطاعت از رسول برعهده من است، بيعت كردم و براساس پيمان خود با نبى اسلام عمل كردم.»
چگونه ممکن است خدا به پیامبر دستور داده باشد و خلافت [[علی]] را به مسلمانان اعلام کند، امّا پبامبر به او توصیّه کرده باشد اگر عدّه‌ای از مردم درامر خلافت دچار اختلاف شدند تو با کسی که بعنوان خلیفه انتخاب شده بیعت کن.
پیامبر در غدیرخم [[علی]] را بعنوان جانشین شرعی انتخاب نموده و انتخاب خلیفه ای که طبق دستورهای خداوند عمل کند را به مردم واگذار می کند تا سنتی برای آیندگان شود.<ref>حقیقت امامت ، رضا قهرمانی ،ص 83</ref>



== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۲۴

خلافت در معنای عام اطلاق به جانشینی دارد و جانشین (خلیفه) بعد از یک فرد، برای اداره امورجامعه یک امت باید کلیهٔ خواص مربوط به اصول حکومت راداشته باشد.

خلافت در اسلام میان اهل سنت و شیعه مورد اختلاف است.شیعیان خلافت را یک امر الهی وازجانب خدا وبرگزیده از طریق وحی می دانند ولی سنیان خلیفه را فقط فردی از میان افراد جامعه می دانندکه اکثریت افراد متفق‌القولند.

در فرهنگ تشیع

شیعیان که معتقد به امامت هستند براین باورند جانشینی بعد از پیامبر از جانب خداوندتعیین و معرفی می‌شود که همان علی بن ابی طالب است و پیامبر وی را به صورت خاص در غدیر خم معرفی کرد و از آنها برای علی بیعت گرفت وفرزندان علی نیز جانشین بعدی پیامبر ند و تمامی آنان معصومند خلافت انتسابی نیست بلکه جانشینی صلبی وارثی از پدر به پسر است.. از میان امامان دوازده گانه فقط علی و پسرش حسن حکومت واقعی تشکیل دادند ولی بعدها اسماعلیان خلفای فاطمی در مصر را تشکیل دادند که درحال حاضرشاهزاده کریم حسین معروف به آقاخان چهار، چهل و نهمین رهبر اسماعیلیان است در ایران نیز صفویان داعیه مرشدی می کردند ودر سودان نیز فردی بنام مهدی خودرا خلیفه خواند.

در فرهنگ تسنن

اهل تسنن اعتقادی به تعیین خلیفه از جانب خداوند ندارند لذا قائل به عصمت کامل(از نوع نبوی)برخلیفه هستند ومعتقدند بعد از وفات پیامبر اسلام با مراجعه به قران خدا و عنایت به آیه شوری می توانند خود امت از طریق رأی گیری یا بیعت همگانی برای خودشان خلیفه تعیین کنند.لذا خلیفه تنها رهبرسیاسی ومسئول امورمسلمین است. چهار خلیفه اوایل دوره اسلام را خلفای راشدین گویند به ترتیب ابوبکر، عمر، عثمان،، علی، است که در نزد اهل سنت حرمت خاصی دارند. حکومت‌های اسلامی مثل اموی و عباسی نیز رهبر سیاسی خودرا خلیفه می نامیدند خلافت حکومت عربهابا حمله مغولان به اتمام رسیدو بعداً حکومت ترکان عثمانی نیز معروف به خلافت عثمانی شد که سلطان عبدالحمیددوم، سی و چهارمین خلیفهٔ عثمانی و آخرین آنهابود تا سال ۱۹۰۹م باقدرت کامل حکومت کرد بعدازاو سلسله عثمانی ضعیف گشت و تبدیل به ترکیه کنونی شد.

جستارهای وابسته

منابع