لخمیان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز افزودن جعبه> (درخواست کاربر:Modern Sciences) +تمیز+
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۶: خط ۵۶:
[[پرونده:Kamal-ud-din Bihzad 001.jpg|بندانگشتی|راست|235px|ساخت کاخ خورنق، اثری از [[کمال‌الدین بهزاد]]]]
[[پرونده:Kamal-ud-din Bihzad 001.jpg|بندانگشتی|راست|235px|ساخت کاخ خورنق، اثری از [[کمال‌الدین بهزاد]]]]


[[نعمان یکم]] شاه لخمی در روزگار [[یزدگرد یکم]] می‌زیسته‌است. ساخت کاخ [[خورنق]] را از او می‌دانند. او مسیحی نبود ولی با مسیحیان به پیروی از یزدگرد به نرمی رفتار می‌کرده‌است. پسر او نعمان از پشتیبانان [[بهرام گور]] در رسیدن به شاهی بود. او که پادشاهی نیرومند بود در جنگ‌های میان ایران و روم نیز به سود ایرانیان بسیار کوشید. منذر سوم دیگر شاه لخمی نیز پادشاهی شکوهمندی داشته و هم روزگار با قباد بوده‌است. چون او دین [[مزدک]] را نپذیرفت، قباد حارث بن عمرو کندی را آیین [[مزدک|مزدکی]] را پذیرفته بود رابه پادشاهی [[حیره]] رسانید. او به پشتیبانی شاهنشاه ایران تا [[نجد|نجد عربستان]] پیش‌روی کرد و هر یک از پسرانش را به سالاری طایفه‌ای از عرب رسانده بود ولی در روزگار [[انوشیروان]] دوباره طایفه لخمی بر سر کار حیره نشانده شدند.
[[نعمان یکم]] شاه لخمی در روزگار [[یزدگرد یکم]] می‌زیسته‌است. ساخت کاخ [[خورنق]] را از او می‌دانند. او مسیحی نبود ولی با مسیحیان به پیروی از یزدگرد به نرمی رفتار می‌کرده‌است. پسر او نعمان از پشتیبانان [[بهرام گور]] در رسیدن به شاهی بود. او که پادشاهی نیرومند بود در جنگ‌های میان ایران و روم نیز به سود ایرانیان بسیار کوشید. منذر سوم دیگر شاه لخمی نیز پادشاهی شکوهمندی داشته و هم روزگار با قباد بوده‌است. چون او دین [[مزدک]] را نپذیرفت، قباد حارث بن عمرو کندی را آیین [[مزدک]]ی را پذیرفته بود رابه پادشاهی [[حیره]] رسانید. او به پشتیبانی شاهنشاه ایران تا [[نجد|نجد عربستان]] پیش‌روی کرد و هر یک از پسرانش را به سالاری طایفه‌ای از عرب رسانده بود ولی در روزگار [[انوشیروان]] دوباره طایفه لخمی بر سر کار حیره نشانده شدند.


با مرگ منذر سوم پسرش عمرو به امیری رسید. او را خودپسند و درشت‌خوی خوانده‌اند به دست کسی به نام عمرو بن کلثوم کشته می‌آید و پس از او برادرانش قابوس و منذر، یک چند به پادشاهی رسیدند.
با مرگ منذر سوم پسرش عمرو به امیری رسید. او را خودپسند و درشت‌خوی خوانده‌اند به دست کسی به نام عمرو بن کلثوم کشته می‌آید و پس از او برادرانش قابوس و منذر، یک چند به پادشاهی رسیدند.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
[[رده:جنگ‌های شاهنشاهی ساسانی]]
[[رده:جنگ‌های شاهنشاهی ساسانی]]
[[رده:خاندانهای سلطنتی خاورمیانه]]
[[رده:خاندانهای سلطنتی خاورمیانه]]
[[رده:خانواده‌های سیاسی لبنان]]
[[رده:عرب‌ها]]
[[رده:عرب‌ها]]
[[رده:قبایل مسیحی عربستان]]
[[رده:قبایل مسیحی عربستان]]

نسخهٔ ‏۸ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۳۴

Lakhmid kingdom

اللخميون
Banu Lakhm
ح. 300–602
Map of the Lakhmid kingdom.
Map of the Lakhmid kingdom.
پایتختحیره
زبان(های) رایجزبان عربی
زبان پارسی میانه
دین(ها)
Nestorian Christianity
scant پاگانیسم[نیازمند شفاف‌سازی]
حکومتMonarchy
تاریخ 
• بنیان‌گذاری
ح. 300
602
پسین
Sassanid Empire
قلمرو حکومت ساسانی در سال ۶۰۰ میلادی و قلمرو لخمی‌ها
پرونده:Lakhmids-English.jpg
شهر های تحت حکومت لخمی ها یا عرب نشین آن دوره

لَخمی‌ها یا بنی‌لخم یا مناذره یا دودمان لخمی نام دودمانی عرب بود که در روزگار ساسانیان و میان سده‌های سوم تا هفتم میلادی بر حیره فرمان‌می‌راندند.

خاستگاه نخستینشان یمن بود و در سده‌های دوم و یکم پیش از میلاد به سوی شمال عربستان، عراق، اسرائیل و سوریه کوچیدند. آنان در آغاز کیش بت‌پرستی داشتند، سپس مسیحی نسطوری شدند و پس از چیرگی مسلمانان دین اسلام را پذیرفتند. لخمی‌ها پیرو ساسانیان بودند و دشمن آنها غسانیان یا بنی غسان، پیرو روم بودند.

ویرانه‌های حیره امروزه در ۳ کیلومتری جنوب کوفه و در کرانهٔ باختری فرات جای‌دارد.

تاریخچه

طایفهٔ لخم از طایفه جذام مشتق شده‌بود. آنها تبار خود را از سوی مادری به پادشاه افسانه‌ای جذیمه ابرش می‌رساندند. رهبر نخستین لخمیان امرو قیس نام داشت و او نیز فرزند عمرو بن عدی بود. این عمرو قیس که در آرزوی برپایی پادشاهی‌ای مستقل بود بسیاری از آبادی‌های عرب را به چنگ آورد و به فراهم آوردن نیروی دریایی تا کرانه‌های بحرین پیشروی نمود. در آن زمان ایران در گیرودار جنگ درونی بود. پس عمرو قیس از این فرصت بهره برد و به کرانه‌های جنوبی ایران و فارس تاخت.

در ۳۲۵ (میلادی) شاپور دوم شاه ساسانی برای گوشمالی ایشان با لشکری به حیره تاخت. عمرو از کنستانتیوس دوم امپراتور روم یاری خواست ولی درخواستش به جای نرسید و ایرانیان بر حیره دست‌یازیدند. شاپور دستور داد به پادافره تازش به پارس شانهٔ عرب‌ها را سوراخ کنند و از آن ریسمانی بگذرانند، این کار سبب شد تا عرب‌ها شاپور را ذوالاکتاف یا شانه‌سُنب بخوانند.

شاپور اوس بن قلام را بر حیره نشاند و دولت حیره را تابع ایران و سدی میان ایران و تازیان گذارد تا از تازش‌های آیندهٔ این قوم به درون ایران پیش‌گیری کند. در ۳۳۰ میلادی اوس بن قلام در شورشی کشته شد و عمرو پسر عمرو قیس جای او را گرفت ولی لخمیان پیرو ساسانیان ماندند و در برابرشان غسانیان پیروی روم را داشتند و دشمن اینان بودند.

پادشاهی لخمی‌ها مرکز مهم مذهب نسطوری بود و ساسانیان در ستیز با مسیحیت ارتدوکس رومی، پشتیبان این مذهب بودند. لخمی‌ها بارها با غسانیان زد و خورد داشتند و بازتاب این درگیری‌ها در شعرهای دورهٔ جاهلی عرب بازتاب یافته است.

ساخت کاخ خورنق، اثری از کمال‌الدین بهزاد

نعمان یکم شاه لخمی در روزگار یزدگرد یکم می‌زیسته‌است. ساخت کاخ خورنق را از او می‌دانند. او مسیحی نبود ولی با مسیحیان به پیروی از یزدگرد به نرمی رفتار می‌کرده‌است. پسر او نعمان از پشتیبانان بهرام گور در رسیدن به شاهی بود. او که پادشاهی نیرومند بود در جنگ‌های میان ایران و روم نیز به سود ایرانیان بسیار کوشید. منذر سوم دیگر شاه لخمی نیز پادشاهی شکوهمندی داشته و هم روزگار با قباد بوده‌است. چون او دین مزدک را نپذیرفت، قباد حارث بن عمرو کندی را آیین مزدکی را پذیرفته بود رابه پادشاهی حیره رسانید. او به پشتیبانی شاهنشاه ایران تا نجد عربستان پیش‌روی کرد و هر یک از پسرانش را به سالاری طایفه‌ای از عرب رسانده بود ولی در روزگار انوشیروان دوباره طایفه لخمی بر سر کار حیره نشانده شدند.

با مرگ منذر سوم پسرش عمرو به امیری رسید. او را خودپسند و درشت‌خوی خوانده‌اند به دست کسی به نام عمرو بن کلثوم کشته می‌آید و پس از او برادرانش قابوس و منذر، یک چند به پادشاهی رسیدند.

لخمی‌ها تا بطور تقریبی تا سال ۶۰۲ میلادی (سال دقیق زندانی شدن و قتل نعمان سوم بدرستی مشخص نیست.) بر سر کار بودند، در این زمان خسرو پرویز بر نعمان سوم پسر منذر و ملقب به ابوقابوس واپسین شاه این دودمان بدگمان شد و او را کشت و به روایتی در زیر پای فیل افکند. دلیل این بدگمانی را برخی این نوشته‌اند که او شکست خود از بهرام چوبین را قصور نعمان می‌دانست. برخی نیز پیروی نعمان از آیین نسطوری که مخالف با کیش همسر رومی خسرو بوده را موجب دسیسه برای کشتنش دانسته‌اند. از آن پس سرزمین زیر فرمان لخمی‌ها، به طور مستقیم زیر نظر شاهنشاهی ایران کنترل می‌شد.

خسرو پرویز بعد از کشتن نعمان سوم، ایاس بن طائی را به جای وی والی حیره و تمامی ولایاتی کرد که به دست نعمان بود. ایاس قریب ۹ سال نظر به روایات با نظارت و همدستی یک نمایندهٔ ایرانی به نام نخورگان حکومت می‌کرد.[۱]

در سال ۶۱۸ میلادی پس از ایاس یک حاکم ایرانی به اسم آزادبه قریب به ۱۷ سال تا سال ۶۳۳ میلادی در آن خطه حکومت داشت. پسر نعمان سوم که منذر نام داشت و به منذر پنجم و غرور معروف شد، باز پس از چندی در سال ۱۱ هجری در موقع ارتداد قبائل عرب در بحرین سری بلند کرده و به ریاست عرب‌های مرتد انتخاب شد و چند ماهی امارت کرد ولی در جنگ جواثا یا یکی از جنگ‌های مقارن آن به دست مسلمین کشته شد و تسلطی در حیره نداشت.[۲]

در سدهٔ هفتم سرانجام عرب‌های مسلمان بر حیره دست یازیدند و شهر کوفه را در نزدیکی حیره برپاداشتند که به زودی جای آن شهر را گرفت. تاریخ‌دانان یکی از دلیل‌های سرنگونی ساسانیان را به دست عرب‌ها از میان برداشتن دولت حیره می‌دانند.

فهرست پادشاهن لخمی

  1. عمرو یکم(۲۶۸-۲۸۸ میلادی)
  2. امروالقیس یکم (۲۸۸-۳۲۸)
  3. اوس بن قلام (۳۲۵-۳۳۰)
  4. عمرو دوم (۳۷۰-۳۸۲)
  5. امروالقیس دوم (۳۸۲-۴۰۳)
  6. نعمان یکم (۴۰۳-۴۳۱)
  7. منذر یکم (۴۳۱-۴۷۱)
  8. اسود بن منذر (۴۷۳-۴۹۳)
  9. منذر دوم (۴۹۳-۵۰۰)
  10. نعمان دوم (۵۰۰-۵۰۴)
  11. القمه (۵۰۴-۵۰۷)
  12. امروالقیس سوم (۵۰۷-۵۱۴)
  13. منذر سوم (۵۱۴-۵۲۳)
  14. حارث بن عمرو کندی (۵۲۳-۵۲۷)
  15. منذر چهارم (۵۲۷-۵۵۴)
  16. عمرو سوم (۵۵۴-۵۶۹)
  17. قابوس بن هند (۵۶۹-۵۷۷)
  18. فشرط عزید (۵۷۷-۵۷۸)
  19. منذر پنجم (۵۷۸-۵۸۲)
  20. نعمان سوم (نعمان بن منذر)(۵۸۲-سال مرگ دقیقاً مشخص نیست. ۶۰۲-۶۰۹)
  21. ایاس بن طائی (۶۰۹-۶۱۸)
  22. آزادبه پارسی (۶۱۸-۶۳۸)

پانویس

  1. تقی زاده، ص ۱۴۷
  2. تقی زاده، ص ۱۴۷

منابع

  • لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ بنی لخم
  • عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، انتشارات امیر کبیر، ISBN 978-964-00-0064-9
  • دکتر: زاهیه، وهبة،. (شبه الجزیرة العربیة) دارالنهضة العربیة للطباعة والنشر، چاپ و انتشار سال ۱۹۷۷ میلادی.
  • دکتر: السید عبدالعزیز، بن سالم، (تاریخ العرب فی العصر الجاهلیة) ، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۷۸ میلادی به (عربی).
  • تقی زاده، حسن. تحقیقات و نوشته‌های تاریخی، زیر نظر ایرج افشار. جلد اول. تهران: چاپخانه بیست و پنج شهریور، ۱۳۴۹

الگو:موضوعات قوم سامی