نیکلای اردمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام = نیکلای اِردمان
| نام = نیکلای اِردمان
| تصویر =
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام اصلی = '''نیکلای رابرتوویچ اِردمان'''
| نام اصلی = '''نیکلای رابرتوویچ اِردمان'''
| زمینه فعالیت =
| زمینه فعالیت =
| ملیت = {{پرچم|شوروی}}
| ملیت = {{پرچم|شوروی}}
| تاریخ تولد = {{تولد|۱۹۰۰|۶|۲۳}}
| تاریخ تولد = {{تولد|۱۹۰۰|۶|۲۳}}
| محل تولد = [[مسکو]]، [[روسیه]]
| محل تولد = [[مسکو]]، [[روسیه]]
| والدین =
| والدین =
| تاریخ مرگ = {{تولد و سن|۱۹۷۰|۸|۱۰|۱۹۰۰|۶|۲۳}}
| تاریخ مرگ = {{تولد و سن|۱۹۷۰|۸|۱۰|۱۹۰۰|۶|۲۳}}
| محل مرگ = [[مسکو]]، [[روسیه]]
| محل مرگ = [[مسکو]]، [[روسیه]]
| محل زندگی =
| محل زندگی =
| مختصات محل زندگی =
| مختصات محل زندگی =
| مدفن =
| مدفن =
|در زمان حکومت =
|در زمان حکومت =
خط ۲۰: خط ۲۰:
|بنیانگذار =
|بنیانگذار =
| پیشه = [[نمایشنامه‌نویس]]، [[فیلم‌نامه‌نویس]]
| پیشه = [[نمایشنامه‌نویس]]، [[فیلم‌نامه‌نویس]]
| سال‌های نویسندگی =
| سال‌های نویسندگی =
|سبک نوشتاری =
|سبک نوشتاری =
|کتاب‌ها =
|کتاب‌ها =
خط ۲۸: خط ۲۸:
|دیوان اشعار =
|دیوان اشعار =
|تخلص =
|تخلص =
|فیلم(های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| همسر =
| همسر =
| شریک زندگی =
| شریک زندگی =
خط ۳۴: خط ۳۴:
|تحصیلات =
|تحصیلات =
|دانشگاه =
|دانشگاه =
|حوزه =
|حوزه =
|شاگرد =
|شاگرد =
|استاد =
|استاد =
|علت شهرت =
|علت شهرت =
| تأثیرگذاشته بر =
| تأثیرگذاشته بر =
| تأثیرپذیرفته از =
| تأثیرپذیرفته از =
| وب‌گاه =
| وب‌گاه =
| imdb_id =
| imdb_id =
| جوایز = [[جایزه استالین]]
| جوایز = [[جایزه استالین]]
|گفتاورد =
|گفتاورد =
خط ۵۰: خط ۵۰:


== زندگی و آثار ==
== زندگی و آثار ==

نیکلای رابرتوویچ اِردمان در ۱۶ نوامبر ۱۹۰۰ در خانوادهٔ حسابداری از آلمانی‌تبارهای حاشیهٔ [[دریای بالتیک]] به دنیا آمد (تاریخ ۱۹۰۲ که بسیاری از اوقات به عنوان سال تولد او ذکر می‌شود، نادرست است). از نُه‌سالگی شعر می‌گفت. در دورهٔ نوجوانی، [[فوتوریسم]] و شعر [[مایاکوفسکی]] بر او تأثیر فراوانی گذاشت. در ۱۹۱۸ با [[ایماژینیسم|ایماژینیستها]]، از جمله [[شرشنوویچ]]، [[مارینهوف]] و [[یسنین]] آشنا شد و با آنان همکاری کرد. نخستین شعرش در ۱۹۱۹ به چاپ رسید و در همان سال به خدمت [[ارتش سرخ]] فراخوانده شد. در طول خدمت در ارتش و پس از آن نیز شعرهایش در نشریه‌های مختلف چاپ می‌شد. در همان سالها با نوشتن لیبرتو برای اپرت و باله در محافل نمایشی مسکو اسم و رسمی به هم زد، ولی شهرت و جایگاه اصلی او در تاریخ ادبیات و تئاتر روسیه مدیون دو نمایشنامهٔ کمدی او به نامهای ''حکم'' و ''خودکشی‌کننده'' است.
نیکلای رابرتوویچ اِردمان در ۱۶ نوامبر ۱۹۰۰ در خانوادهٔ حسابداری از آلمانی‌تبارهای حاشیهٔ [[دریای بالتیک]] به دنیا آمد (تاریخ ۱۹۰۲ که بسیاری از اوقات به عنوان سال تولد او ذکر می‌شود، نادرست است). از نُه‌سالگی شعر می‌گفت. در دورهٔ نوجوانی، [[فوتوریسم]] و شعر [[مایاکوفسکی]] بر او تأثیر فراوانی گذاشت. در ۱۹۱۸ با [[ایماژینیسم|ایماژینیستها]]، از جمله [[شرشنوویچ]]، [[مارینهوف]] و [[یسنین]] آشنا شد و با آنان همکاری کرد. نخستین شعرش در ۱۹۱۹ به چاپ رسید و در همان سال به خدمت [[ارتش سرخ]] فراخوانده شد. در طول خدمت در ارتش و پس از آن نیز شعرهایش در نشریه‌های مختلف چاپ می‌شد. در همان سالها با نوشتن لیبرتو برای اپرت و باله در محافل نمایشی مسکو اسم و رسمی به هم زد، ولی شهرت و جایگاه اصلی او در تاریخ ادبیات و تئاتر روسیه مدیون دو نمایشنامهٔ کمدی او به نامهای ''حکم'' و ''خودکشی‌کننده'' است.


خط ۵۷: خط ۵۶:
اِردمان بلافاصله پس از نخستین اجرای ''حکم''، کار روی دومین نمایشنامهٔ بزرگ خویش را آغاز کرد: ''خودکشی‌کننده''. وی در سال ۱۹۲۸ برای اجرای این نمایشنامه با [[میرهولد]] قرارداد بست، ولی انتقادهای گزندهٔ موجود در اثر، موجب شد تا نمایش آن ممنوع اعلام شود. [[تئاتر واختانگوف]] نیز موفق نشد اجازهٔ اجرای آن را به دست آورد. [[استانیسلافسکی]] که شیفتهٔ نمایشنامه شده بود (معروف است که پس از شنیدن متن آن فریاد می‌زد: "گوگول! گوگول!")، نامه‌ای به [[استالین]] نوشت و با اشاره به نظر مساعد [[ماکسیم گورکی|گورکی]] و [[لوناچارسکی]] به این اثر، خواستار صدور اجازهٔ نمایش آن شد. یک جلسهٔ بازبینی با حضور مقاماتی مانند [[کاگانوویچ]]، [[پاستیشف]] (منشی استالین)، [[پاسکریوبیشف]]، [[استتسکی]] و... برگزار شد که در آن، فقط پردهٔ سوم نمایشنامه اجرا شد، ولی همان کافی بود که این کمیسیون اجرای عمومی نمایش را ممنوع کند.
اِردمان بلافاصله پس از نخستین اجرای ''حکم''، کار روی دومین نمایشنامهٔ بزرگ خویش را آغاز کرد: ''خودکشی‌کننده''. وی در سال ۱۹۲۸ برای اجرای این نمایشنامه با [[میرهولد]] قرارداد بست، ولی انتقادهای گزندهٔ موجود در اثر، موجب شد تا نمایش آن ممنوع اعلام شود. [[تئاتر واختانگوف]] نیز موفق نشد اجازهٔ اجرای آن را به دست آورد. [[استانیسلافسکی]] که شیفتهٔ نمایشنامه شده بود (معروف است که پس از شنیدن متن آن فریاد می‌زد: "گوگول! گوگول!")، نامه‌ای به [[استالین]] نوشت و با اشاره به نظر مساعد [[ماکسیم گورکی|گورکی]] و [[لوناچارسکی]] به این اثر، خواستار صدور اجازهٔ نمایش آن شد. یک جلسهٔ بازبینی با حضور مقاماتی مانند [[کاگانوویچ]]، [[پاستیشف]] (منشی استالین)، [[پاسکریوبیشف]]، [[استتسکی]] و... برگزار شد که در آن، فقط پردهٔ سوم نمایشنامه اجرا شد، ولی همان کافی بود که این کمیسیون اجرای عمومی نمایش را ممنوع کند.


متن روسی ''خودکشی‌کننده'' نخستین بار در ۱۹۶۹ در [[آلمان غربی]] به چاپ رسید و در همان سال در [[سویس]] روی صحنه رفت. ولی در [[شوروی]] حتی در دورهٔ [[ذوب شدن یخها]] نیز تئاترهای [[تئاتر واختانگوف|واختانگوف]] و [[تئاتر کاتانگا|کاتانگا]] نتوانستند اجازهٔ نمایش آن را به دست آورند و حتی در سال ۱۹۸۲، یعنی دوازده سال پس از مرگ اِردمان، اجرای [[پلوچک]] از نمایشنامهٔ او، پس از نخستین اجرا از برنامهٔ تئاتر برداشته شد.
متن روسی ''خودکشی‌کننده'' نخستین بار در ۱۹۶۹ در [[آلمان غربی]] به چاپ رسید و در همان سال در [[سویس]] روی صحنه رفت؛ ولی در [[شوروی]] حتی در دورهٔ [[ذوب شدن یخها]] نیز تئاترهای [[تئاتر واختانگوف|واختانگوف]] و [[تئاتر کاتانگا|کاتانگا]] نتوانستند اجازهٔ نمایش آن را به دست آورند و حتی در سال ۱۹۸۲، یعنی دوازده سال پس از مرگ اِردمان، اجرای [[پلوچک]] از نمایشنامهٔ او، پس از نخستین اجرا از برنامهٔ تئاتر برداشته شد.


اِردمان در سال ۱۹۳۳ سر صحنهٔ فیلمبرداری فیلم ''[[بچه‌های خوشحال]]'' دستگیر و به [[سیبری]] تبعید شد. علت دستگیری، سرودن حکایتی منظوم بود که شخصی با بی‌احتیاطی آن را در مراسمی در [[کرملین]] خوانده بود. در تیتراژ فیلم مشهور ''[[بچه‌های خوشحال]]'' که در ۱۹۳۴ به نمایش درآمد، نام نویسندگان سناریو، ن.اِردمان و و.ماس برداشته شد.
اِردمان در سال ۱۹۳۳ سر صحنهٔ فیلمبرداری فیلم ''[[بچه‌های خوشحال]]'' دستگیر و به [[سیبری]] تبعید شد. علت دستگیری، سرودن حکایتی منظوم بود که شخصی با بی‌احتیاطی آن را در مراسمی در [[کرملین]] خوانده بود. در تیتراژ فیلم مشهور ''[[بچه‌های خوشحال]]'' که در ۱۹۳۴ به نمایش درآمد، نام نویسندگان سناریو، ن. اِردمان و و. ماس برداشته شد.


در ۱۹۳۴ تبعیدگاه اِردمان به [[تومسک]] تغییر یافت. در تئاتر تومسک متن رمان ''[[مادر ماکسیم گورکی|مادر]]'' [[گورکی]] را برای اجرا بر روی صحنه آماده کرد. در ۱۹۳۶ اجازه یافت در شهر [[کالینین]] سکونت کند و آنجا کار روی سناریوی فیلم ''[[ولگا، ولگا]]'' (برندهٔ جایزهٔ دولتی در ۱۹۴۱) را آغاز کرد. تا جنگ جهانی دوم در شهرهای کوچک مختلفی که زندگی کردن در آنها برای تبعیدیان مجاز بود به سر می‌برد. در ۱۹۳۸ در یکی از سفرهای مخفیانه‌اش به [[مسکو]]، در آپارتمان [[میخائیل بولگاکف|میخاییل بولگاکوف]] پردهٔ نخست نمایشنامهٔ ''هیپنوتیزم‌کننده'' را برای او خواند (اِردمان هیچ‌گاه این نمایشنامه را به پایان نرساند). در همان سال [[میخائیل بولگاکف|بولگاکوف]] در نامه‌ای از [[استالین]] خواست که به اِردمان اجازهٔ سکونت در [[مسکو]] داده شود. نامه بی‌جواب ماند.
در ۱۹۳۴ تبعیدگاه اِردمان به [[تومسک]] تغییر یافت. در تئاتر تومسک متن رمان ''[[مادر ماکسیم گورکی|مادر]]'' [[گورکی]] را برای اجرا بر روی صحنه آماده کرد. در ۱۹۳۶ اجازه یافت در شهر [[کالینین]] سکونت کند و آنجا کار روی سناریوی فیلم ''[[ولگا، ولگا]]'' (برندهٔ جایزهٔ دولتی در ۱۹۴۱) را آغاز کرد. تا جنگ جهانی دوم در شهرهای کوچک مختلفی که زندگی کردن در آنها برای تبعیدیان مجاز بود به سر می‌برد. در ۱۹۳۸ در یکی از سفرهای مخفیانه‌اش به [[مسکو]]، در آپارتمان [[میخائیل بولگاکف|میخاییل بولگاکوف]] پردهٔ نخست نمایشنامهٔ ''هیپنوتیزم‌کننده'' را برای او خواند (اِردمان هیچ‌گاه این نمایشنامه را به پایان نرساند). در همان سال [[میخائیل بولگاکف|بولگاکوف]] در نامه‌ای از [[استالین]] خواست که به اِردمان اجازهٔ سکونت در [[مسکو]] داده شود. نامه بی‌جواب ماند.
خط ۶۵: خط ۶۴:
در زمان جنگ جهانی دوم، پس از درخواستهای مکرر از جانب اِردمان و امتناع حکومت، به ارتش فرا خوانده شد: در واحدی متشکل از افراد فاقد حقوق اجتماعی و کشیشان سابق. به نفرات این واحد حتی سلاح و لباس نظامی هم داده نمی‌شد. در عقب‌نشینیهای طولانی، اِردمان که به سختی بیمار شده بود به [[ساراتوف]] رسید و از آنجا با دستور [[بریا]] به [[مسکو]] و گروه رقص و آواز [[ان.کا.و.د.]] (کمیساریای مردمی امور داخلی) فرا خوانده شد و تا ۱۹۴۸ در آنجا به آماده کردن آثار مختلف برای اجرا بر روی صحنه مشغول بود.
در زمان جنگ جهانی دوم، پس از درخواستهای مکرر از جانب اِردمان و امتناع حکومت، به ارتش فرا خوانده شد: در واحدی متشکل از افراد فاقد حقوق اجتماعی و کشیشان سابق. به نفرات این واحد حتی سلاح و لباس نظامی هم داده نمی‌شد. در عقب‌نشینیهای طولانی، اِردمان که به سختی بیمار شده بود به [[ساراتوف]] رسید و از آنجا با دستور [[بریا]] به [[مسکو]] و گروه رقص و آواز [[ان.کا.و.د.]] (کمیساریای مردمی امور داخلی) فرا خوانده شد و تا ۱۹۴۸ در آنجا به آماده کردن آثار مختلف برای اجرا بر روی صحنه مشغول بود.


اِردمان در سالهای بعد نیز عمدتاً به نوشتن متن آثار نمایشی، از قبیل نمایشنامه، فیلمنامه، میان‌پرده، لیبرتو، متن نمایشهای سیرک و... اشتغال داشت. همکارانش در این کارها [[ماس|و.ماس]] و [[والپین|م.والپین]] بودند. در ۱۹۶۴ مشاور [[یوری لوبیموف]] و عضو غیررسمی شورای هنری [[تئاتر تاگانکا]] شد و برای این تئاتر نسخهٔ نمایشی ''[[قهرمان عصر ما]]''ی [[لرمانتوف]] (با همکاری [[لوبیموف]]) و میان‌پرده‌ای بر اساس نمایشنامهٔ منظوم ''[[پوگاچوف]]'' از [[سرگئی یسنین]] را آماده کرد. [[لوبیموف]] سرانجام در ۱۹۹۰ موفق شد نمایشنامهٔ ''خودکشی‌کننده''ی اِردمان را روی صحنه ببرد.
اِردمان در سالهای بعد نیز عمدتاً به نوشتن متن آثار نمایشی، از قبیل نمایشنامه، فیلمنامه، میان‌پرده، لیبرتو، متن نمایشهای سیرک و... اشتغال داشت. همکارانش در این کارها [[ماس|و. ماس]] و [[والپین|م. والپین]] بودند. در ۱۹۶۴ مشاور [[یوری لوبیموف]] و عضو غیررسمی شورای هنری [[تئاتر تاگانکا]] شد و برای این تئاتر نسخهٔ نمایشی ''[[قهرمان عصر ما]]''ی [[لرمانتوف]] (با همکاری [[لوبیموف]]) و میان‌پرده‌ای بر اساس نمایشنامهٔ منظوم ''[[پوگاچوف]]'' از [[سرگئی یسنین]] را آماده کرد. [[لوبیموف]] سرانجام در ۱۹۹۰ موفق شد نمایشنامهٔ ''خودکشی‌کننده''ی اِردمان را روی صحنه ببرد.


اِردمان در ۱۰ اوت ۱۹۷۰ در [[مسکو]] درگذشت.
اِردمان در ۱۰ اوت ۱۹۷۰ در [[مسکو]] درگذشت.

نسخهٔ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۲۱

نیکلای اِردمان
نام اصلی
نیکلای رابرتوویچ اِردمان
زاده۲۳ ژوئن ۱۹۰۰
مسکو، روسیه
درگذشته۱۰ اوت ۱۹۷۰ ‏(۵۳ سال)
مسکو، روسیه
پیشهنمایشنامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس
ملیت اتحاد جماهیر شوروی

نیکلای رابرتوویچ اِردمان (به روسی: Николай Робертович Эрдман) (زاده ۱۹۷۰ - درگذشته ۱۹۰۰) نمایشنامه‌نویس روس. دو نمایشنامه طنز انتقادی وی به نامهای حکم و خودکشی‌کننده در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی از پیش‌درآمدهای کمدیهای انتقادی نویسندگانی بودند که سعی در نمایش کاستیهای سیاسی و اجتماعی حکومت آن زمان شوروی داشتند.

زندگی و آثار

نیکلای رابرتوویچ اِردمان در ۱۶ نوامبر ۱۹۰۰ در خانوادهٔ حسابداری از آلمانی‌تبارهای حاشیهٔ دریای بالتیک به دنیا آمد (تاریخ ۱۹۰۲ که بسیاری از اوقات به عنوان سال تولد او ذکر می‌شود، نادرست است). از نُه‌سالگی شعر می‌گفت. در دورهٔ نوجوانی، فوتوریسم و شعر مایاکوفسکی بر او تأثیر فراوانی گذاشت. در ۱۹۱۸ با ایماژینیستها، از جمله شرشنوویچ، مارینهوف و یسنین آشنا شد و با آنان همکاری کرد. نخستین شعرش در ۱۹۱۹ به چاپ رسید و در همان سال به خدمت ارتش سرخ فراخوانده شد. در طول خدمت در ارتش و پس از آن نیز شعرهایش در نشریه‌های مختلف چاپ می‌شد. در همان سالها با نوشتن لیبرتو برای اپرت و باله در محافل نمایشی مسکو اسم و رسمی به هم زد، ولی شهرت و جایگاه اصلی او در تاریخ ادبیات و تئاتر روسیه مدیون دو نمایشنامهٔ کمدی او به نامهای حکم و خودکشی‌کننده است.

در نمایشنامهٔ حکم، گروهی از دل‌سپردگان به رژیم تزاری پیش از انقلاب به تصویر کشیده شده‌اند که میان کشش درونی به نظام پیشین و تلاش برای همساز شدن با نظام جدید سرگردانند. نخستین اجرای این نمایشنامه در ۲۰ آوریل ۱۹۲۵ به کارگردانی میرهولد روی صحنه رفت و پس از آن در پترزبورگ، کازان، باکو، اُدِسا، یاروسلاول، اوفا، خارکوف، سامارا، سوِردلوفسک و... و همچنین در برلین (۱۹۲۷) و ژاپن (۱۹۳۴) به نمایش در آمد. اجرای آن با موفقیت فراوانی همراه بود و در جامعهٔ هنری و نمایشی روسیه همانند رویدادی بزرگ و مهم پذیرفته شد و در همان فصل نخست، بیش از صد بار در تئاتر میرهولد روی صحنه رفت. گارین، بازیگر نامدار روس، با بازی در نقش پاول گولیاچکین، قهرمان اصلی اثر، بود که به شهرت رسید. موسیقی نمایش نیز ساختهٔ دمیتری شوستاکوویچ نوزده‌ساله بود که در آن زمان هنوز دانشجوی کنسرواتوار بود. آوازهٔ نمایشنامه به ماکسیم گورکی که در آن زمان در سورنتو (ایتالیا) زندگی می‌کرد نیز رسید و اِردمان با مأموریتی که لوناچارسکی برایش ترتیب داد، دو هفته در ایتالیا مهمان گورکی بود.

اِردمان بلافاصله پس از نخستین اجرای حکم، کار روی دومین نمایشنامهٔ بزرگ خویش را آغاز کرد: خودکشی‌کننده. وی در سال ۱۹۲۸ برای اجرای این نمایشنامه با میرهولد قرارداد بست، ولی انتقادهای گزندهٔ موجود در اثر، موجب شد تا نمایش آن ممنوع اعلام شود. تئاتر واختانگوف نیز موفق نشد اجازهٔ اجرای آن را به دست آورد. استانیسلافسکی که شیفتهٔ نمایشنامه شده بود (معروف است که پس از شنیدن متن آن فریاد می‌زد: "گوگول! گوگول!")، نامه‌ای به استالین نوشت و با اشاره به نظر مساعد گورکی و لوناچارسکی به این اثر، خواستار صدور اجازهٔ نمایش آن شد. یک جلسهٔ بازبینی با حضور مقاماتی مانند کاگانوویچ، پاستیشف (منشی استالین)، پاسکریوبیشف، استتسکی و... برگزار شد که در آن، فقط پردهٔ سوم نمایشنامه اجرا شد، ولی همان کافی بود که این کمیسیون اجرای عمومی نمایش را ممنوع کند.

متن روسی خودکشی‌کننده نخستین بار در ۱۹۶۹ در آلمان غربی به چاپ رسید و در همان سال در سویس روی صحنه رفت؛ ولی در شوروی حتی در دورهٔ ذوب شدن یخها نیز تئاترهای واختانگوف و کاتانگا نتوانستند اجازهٔ نمایش آن را به دست آورند و حتی در سال ۱۹۸۲، یعنی دوازده سال پس از مرگ اِردمان، اجرای پلوچک از نمایشنامهٔ او، پس از نخستین اجرا از برنامهٔ تئاتر برداشته شد.

اِردمان در سال ۱۹۳۳ سر صحنهٔ فیلمبرداری فیلم بچه‌های خوشحال دستگیر و به سیبری تبعید شد. علت دستگیری، سرودن حکایتی منظوم بود که شخصی با بی‌احتیاطی آن را در مراسمی در کرملین خوانده بود. در تیتراژ فیلم مشهور بچه‌های خوشحال که در ۱۹۳۴ به نمایش درآمد، نام نویسندگان سناریو، ن. اِردمان و و. ماس برداشته شد.

در ۱۹۳۴ تبعیدگاه اِردمان به تومسک تغییر یافت. در تئاتر تومسک متن رمان مادر گورکی را برای اجرا بر روی صحنه آماده کرد. در ۱۹۳۶ اجازه یافت در شهر کالینین سکونت کند و آنجا کار روی سناریوی فیلم ولگا، ولگا (برندهٔ جایزهٔ دولتی در ۱۹۴۱) را آغاز کرد. تا جنگ جهانی دوم در شهرهای کوچک مختلفی که زندگی کردن در آنها برای تبعیدیان مجاز بود به سر می‌برد. در ۱۹۳۸ در یکی از سفرهای مخفیانه‌اش به مسکو، در آپارتمان میخاییل بولگاکوف پردهٔ نخست نمایشنامهٔ هیپنوتیزم‌کننده را برای او خواند (اِردمان هیچ‌گاه این نمایشنامه را به پایان نرساند). در همان سال بولگاکوف در نامه‌ای از استالین خواست که به اِردمان اجازهٔ سکونت در مسکو داده شود. نامه بی‌جواب ماند.

در زمان جنگ جهانی دوم، پس از درخواستهای مکرر از جانب اِردمان و امتناع حکومت، به ارتش فرا خوانده شد: در واحدی متشکل از افراد فاقد حقوق اجتماعی و کشیشان سابق. به نفرات این واحد حتی سلاح و لباس نظامی هم داده نمی‌شد. در عقب‌نشینیهای طولانی، اِردمان که به سختی بیمار شده بود به ساراتوف رسید و از آنجا با دستور بریا به مسکو و گروه رقص و آواز ان.کا.و.د. (کمیساریای مردمی امور داخلی) فرا خوانده شد و تا ۱۹۴۸ در آنجا به آماده کردن آثار مختلف برای اجرا بر روی صحنه مشغول بود.

اِردمان در سالهای بعد نیز عمدتاً به نوشتن متن آثار نمایشی، از قبیل نمایشنامه، فیلمنامه، میان‌پرده، لیبرتو، متن نمایشهای سیرک و... اشتغال داشت. همکارانش در این کارها و. ماس و م. والپین بودند. در ۱۹۶۴ مشاور یوری لوبیموف و عضو غیررسمی شورای هنری تئاتر تاگانکا شد و برای این تئاتر نسخهٔ نمایشی قهرمان عصر مای لرمانتوف (با همکاری لوبیموف) و میان‌پرده‌ای بر اساس نمایشنامهٔ منظوم پوگاچوف از سرگئی یسنین را آماده کرد. لوبیموف سرانجام در ۱۹۹۰ موفق شد نمایشنامهٔ خودکشی‌کنندهی اِردمان را روی صحنه ببرد.

اِردمان در ۱۰ اوت ۱۹۷۰ در مسکو درگذشت.

در شهریور ۱۳۹۰ نمایشنامهٔ حکم او به کارگردانی مصطفی عبداللهی در تهران روی صحنه برده شد.

منابع

اِردمان، نیکلای. حکم. ترجمهٔ آبتین گلکار. تهران: نگارهٔ آفتاب، ۱۳۸۲. ISBN 964-93485-9-X