نبرد سالامیس: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته: اسکندر را به این جنگ چه کار است؟ |
←جستارهای وابسته: اولی و دومی در خود مقاله لینک شدهاند و سومی نیز ارتباط مستقیمی با مقاله ندارد |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
||
{{ویکیانبار-رده|Battle of Salamis}} |
{{ویکیانبار-رده|Battle of Salamis}} |
||
* [[نبردهای ایران و یونان]] |
|||
* [[خشایارشا]] |
|||
* [[لئونیداس یکم|لئونیداس]] |
|||
[[رده:نبرد سالامیس]] |
[[رده:نبرد سالامیس]] |
نسخهٔ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۳۰
نبرد سالامیس | |||
---|---|---|---|
| |||
فرماندهان و رهبران | |||
خَشایارشا | تمیستوکلس |
نبرد سالامیس نام سومین جنگ، از سری دومین دورهی جنگهای ایران و یونان است. سری دوم این نبردها شامل هفت جنگ بود و از سال ۴۸۰ تا ۴۷۹ پیش از میلاد، بین شاهنشاهی هخامنشی به پادشاهی خشایارشا و دولتشهرهای یونانی رخ داد.
جهت لشکرکشی به یونان
لشکرکشی خشایارشا به یونان را عده ای از جهت همان رویداد هایی که هردوت گفته می دانند (که در زیر بیاید) عده ای هم به این عقیده اند که مملکتی که به خط قشون کشی و تصرف سرزمین ها در آمده به این راحتی ها از این راه خارج نمی شود و خشایارشا هم خواسته به وسعت این شاهنشاهی اضافه کند. هردوت گوید: خشایارشا در صدد استفاده از اختلافات داخلی یونانیان نبود و نمیخواست به این کشور حمله کند. اما اطرافیان وی از جمله مردونیه داماد داریوش شکست نبرد ماراتون را مایه سرشکستگی ایران میدانست و همچنین به آتش کشیده شدن و به غارت بردن سارد پایتخت لیدی توسط یونانی ها در زمان داریوش، خشایارشا را به انتقام فرامیخواند. یونانیان مقیم دربار ایران نیز که از حکومت این کشور ناراضی بودند، و از خشایارشا درخواست میکردند که به یونان یورش برد. در آنزمان در یونان حکومتهای مستقلی با عنوان دولت شهر بر هریک از سرزمینهای این کشور حکمرانی میکرد.
تصمیم حمله به یونان
سرانجام خشایارشا به قصد لشکرکشی به یونان به کاپادوکیه واقع در آسیای صغیر رفت و این شهر را مرکز ستاد فرماندهی خود قرار داد. وی سه سال تمام به تجهیز سپاه مشغول شد و در نهایت سپاه بزرگی که بنا به گفته هرودوت در آن، ۴۶ گونه نژاد و قوم مختلف حضور داشتند، بسیج کرد و در بهار ۴۸۰ قبل از میلاد به سوی یونان حرکت کرد. پارسها، مادها، سکاها، فنیقیها، مصریها، هندیها، عربها، و حتی ساکنان جزایر خلیج فارس نیز در این لشکرکشی حضور داشتند. البته لازم بتذکر است که مورخان یونانی در مورد تعداد افراد قشون ایران در این لشکرکشی راه مبالغه نمودهاند و گاه تا پنج میلیون نفر نیز ذکر کردهاند اما بنا بر گفتهٔ مورخان جدید تعداد لشکر خشایار بین هشتاد تا سیصد هزار نفر بوده است[۱] که البته همه ی آنها سرباز نبوده و بسیاری آشپز و ملوان و … در این ارتش خدمت مینمودند.
نبرد بزرگ ترموپیل و فتح آتن
نبرد ترموپیل یکی از نبردهای ایران و یونان است که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در تنگهی ترموپیل، بین سپاهیان لئونیداس، پادشاه اسپارت و سپاهیان خشایارشا، پادشاه هخامنشی در گرفت. لئونیداس به همراه سپاهش خود را به کشتن دادند تا عقب نشینی قوم را تأمین کنند. پس از فتح ترموپیل توسط ایران، آتن در معرض تهدید قطعی واقع شد و آتنیها ناچار شدند با زنان و اطفال خویش به جانب جزیره ی سالامیس در جنوب آتن راه بیفتند. طولی نکشید که آتن بوسیلهی سپاه ایران به پادشاهی خشایارشا فتح شد و قلعه آکروپل هم به تلافی ماجرای به آتش کشیدن سارد توسط یونانیها، در زمان داریوش بزرگ، به دستور خشایارشا ویران شد.[۲]
نبرد دریایی سالامیس
مدارک این جنگ متأسفانه یکطرفهاست زیرا هر چه ما در باره ی این جنگ میدانیم مطالبی است که هرودوت تاریخنویس یونانی ذکر کردهاست و در مدارک شرقی کلمهای وجود ندارد. پس از نبرد ترموپیل و فتح آتن توسط خشایارشا در واقع جنگ ایران و یونان خاتمه یافته بود و جنگ دیگری در حقیقت هیچ ضرورتی نداشت چرا که نیروی دریایی ایران در آن هنگام بر دریاها مسلط بود.[۳]
پس از شنیدن خبر فتح آتن توسط خشایارشا، یونانیان اقدام به مشورت نمودند یکی از بزرگان آتن به نام تمیستوکلس معتقد بود که در جزیره سالامیس به دفاع بپردازند اما سایر یونانیان میگفتند این کاری بیهوده است که برای دفاع گوشهای از کشوری جانبازی کنند که قلبش آتن هم اکنون در دست دشمن است و جهازات باید در دریا برای دفاع از پلوپونز بکوشند. تمیستوکلس که دید نمیتواند نظر خود را به دیگران بقبولاند، نامهای به شاه ایران نوشت و خود را از طرفداران ایران نشان داده گفت که چون یونانیان قصد فرار دارند، وقت آن است که سپاه پارس آنان را یکسره نابود کند. خشایارشا پیغام را راست انگاشته، ناوگان مصری تحت فرماندهی ایران جزیره ی پنسیلوانیا را تصرف کرد. یونانیان در جزیره سالامیس گیر افتادند و لذا گفتند «یا باید در همین جا مقاومت کنیم یا نابود شویم» و این همان چیزی بود که تمیستوکلس میخواست.
آرتمیس، ساتراپ زن کاریا به گفته ی هرودوت تنها کسی بود که قبل از نبرد با شرکت ایران، در این جنگ مخالفت کرد. قبل از شروع نبرد دریایی سالامیس، خشایارشا از همهی امیران محلی و فرماندهان دریایی نظرشان را راجع به جنگ دریایی خواسته بود. پاسخها تماماً در تأیید جنگ دریایی با نیروی دریایی یونان بود، مگر نظر آرتمیس، او گفت «من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبودهام، عرضم این است که نیروهای خود را بیجهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است؟» اما فرمان پادشاه بر آن شد که رأی اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جریان نبرد باشد. با شروع جنگ آرتمیس نیز علیالرغم مخالفت اولیه، فرماندهی پنج کشتی جنگی را برعهده گرفته و در نبرد شرکت کرد.[۴]
نیروی دریایی ایران برخلاف کشتیهای یونانی که آرایش صف را اختیار کرده بودند به دلیل تنگی جا بطور ستونی اقدام به حمله کرد و ناگهان زیر آتش نیروهای دشمن قرار گرفت. جنگ تا شب ادامه داشت و در این جنگ بیش از نیمی از کشتیهای ایران و دو سوم کشتی های یونان نابود شدند و لذا سپاه ایران اقدام به عقب نشینی کرد. یونانیان که ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند در صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتیهای ایرانی خبری نیست! تمیستوکلس بعد از این پیروزی گفت «حسادت خدایان نخواسته که یک شاه واحد بر آسیا و اروپا حکمرانی کند.»
در این زمان خشایارشا نگران این موضوع شد که یونانی ها پلی که از آسیا به اروپا ساخته بود (هلس پونت) را نابود کنند و لذا اقدام به مشاوره با سرداران خود نمود. نظر مردونیه این بود که خود وی با تعدادی سپاهی برای تسخیر کامل یونان در این سرزمین باقی بمانند و خشایارشا با سربازانش به آسیا برگشت.
نظر به این موضوع که چرا یونانی ها پل را نابود نکردند باید گفت که در آغاز چنین تصمیمی داشتند ولی آریستید گفت که اگر ما پل را نابود کنیم خشایارشا با تمام قوا حمله می کند و اینقدر پافشاری می کند که احتمال زیاد فتح نصیبش می شود. پس به این دلیل پل نابود نشد و اکثر سپاه ایران به آسیا بازگشت و مابقی در اروپا تحت فرمان مردونیه ماند تا جدال و نبرد پلاته.
پانویس
منابع
- زرین کوب، عبدالحسین . تاریخ مردم ایران. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۴
- هرودوت. تواریخ. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶
- تاریخ ده هزار ساله ایران نوشته عبدالعظیم رضایی
- کوروش بزرگ اثر ژرار اسرائل ترجمه مرتضی ثاقب
- از کوروش تا پهلوی اثر دکتر حکیم اللهی
- پیرنیا, حسن . ناریخ ایران باستان
جستارهای وابسته
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ نبرد سالامیس موجود است. |