سادات عمادی مازندرانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} |
}} |
||
{{تاریخ تبرستان}} |
{{تاریخ تبرستان}} |
||
'''سادات عمادی مازندرانی''' یا '''سادات مرتضوی هزارجریب'''<ref>«سادات مرتضوی هزارجریب» عنوانی است که رابینو به این خاندان در پیوست دوم کتاب خود (که به فرمانروایان مازندران اختصاص دارد) داده است. عنوان «سادات مرتضوی» احتمالاً برخاسته از رسیدن تبار این خاندان به «ابراهیم مرتضی» فرزند [[موسی کاظم]] است. منبع : سادات هزار جریب سلسلهای شیعی در شرق مازندران صفحۀ ۲۴/ نویسنده:عمادی حائری،سید محمد / نشریه: ضمیمه آینه میراث ضمیمه شماره ۱۸ ([http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/42896/ |
'''سادات عمادی مازندرانی''' یا '''سادات مرتضوی هزارجریب'''<ref>«سادات مرتضوی هزارجریب» عنوانی است که رابینو به این خاندان در پیوست دوم کتاب خود (که به فرمانروایان مازندران اختصاص دارد) داده است. عنوان «سادات مرتضوی» احتمالاً برخاسته از رسیدن تبار این خاندان به «ابراهیم مرتضی» فرزند [[موسی کاظم]] است. منبع : سادات هزار جریب سلسلهای شیعی در شرق مازندران صفحۀ ۲۴/ نویسنده:عمادی حائری،سید محمد / نشریه: ضمیمه آینه میراث ضمیمه شماره ۱۸ ([http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/42896/24/text نشانی اینترنتی]) </ref> [[دودمان|خاندانی]] است که در قرن نهم و دهم هجری در [[هزارگری|هزارجریب]] [[مازندران]] حکومت کردهاند. |
||
از این خاندان ابتدا [[میر عمادالدین|سید عماد]] در سال [[۷۶۰ (قمری)|۷۶۰ هجری]] به فرمان [[امیر تیمور]] به حکومت [[هزارگری|هزارجریب]] رسید و در آن ناحیه استقلال گونهای یافت. در سال [[۸۰۹ (قمری)|۸۰۹]] [[سید عزالدین حسن]] و در سال [[۸۹۲ (قمری)|۸۹۲]] [[سید میرغضنفر مرتضوی|میرغضنفر]] و در سال [[۸۲۳ (قمری)|۸۲۳]] [[سید حسن مرتضوی|حسن]] این سمت را داشتند. |
از این خاندان ابتدا [[میر عمادالدین|سید عماد]] در سال [[۷۶۰ (قمری)|۷۶۰ هجری]] به فرمان [[امیر تیمور]] به حکومت [[هزارگری|هزارجریب]] رسید و در آن ناحیه استقلال گونهای یافت. در سال [[۸۰۹ (قمری)|۸۰۹]] [[سید عزالدین حسن]] و در سال [[۸۹۲ (قمری)|۸۹۲]] [[سید میرغضنفر مرتضوی|میرغضنفر]] و در سال [[۸۲۳ (قمری)|۸۲۳]] [[سید حسن مرتضوی|حسن]] این سمت را داشتند. |
نسخهٔ ۲۶ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۰
سادات عمادی مازندرانی هزارجریب ِمرتضوی سادات | |||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۷۶۰–۱۰۹۵ | |||||||||||
پایتخت | هزارجریب | ||||||||||
زبان(های) رایج | تبری، فارسی، عربی | ||||||||||
دین(ها) | تشیع | ||||||||||
تاریخ | |||||||||||
• بنیانگذاری | ۷۶۰ | ||||||||||
۷۶۰ | |||||||||||
۸۰۹ | |||||||||||
• میر غضنفر | ۸۹۲ | ||||||||||
• فروپاشی | ۱۰۹۵ | ||||||||||
|
بخشی از مجموعه مقالات تاریخ طبرستان و دیلم |
گرگان • طبرستان • گیلان • تالش |
سادات عمادی مازندرانی یا سادات مرتضوی هزارجریب[۱] خاندانی است که در قرن نهم و دهم هجری در هزارجریب مازندران حکومت کردهاند.
از این خاندان ابتدا سید عماد در سال ۷۶۰ هجری به فرمان امیر تیمور به حکومت هزارجریب رسید و در آن ناحیه استقلال گونهای یافت. در سال ۸۰۹ سید عزالدین حسن و در سال ۸۹۲ میرغضنفر و در سال ۸۲۳ حسن این سمت را داشتند.
نوادگان سید عماد به دو دستهٔ جبرئیلی[۲] و رضیالدین تقسیم شدند و در سال ۱۰۹۵ سید مظفرالدین حسین مرتضوی مازندران را با الوند دیو تقسیم کرد.[۳] [۴]
جستارهای وابسته
- هزارگری یا هزارجریب (منطقهی وسیعی در رشتهکوه البرز)
- تبرستان
- ساری
- شهریارکوه
- مرتضوی
- امامزاده شمسالدین کوات
- امامزاده سید تاج الدین پرور
منابع
- ↑ «سادات مرتضوی هزارجریب» عنوانی است که رابینو به این خاندان در پیوست دوم کتاب خود (که به فرمانروایان مازندران اختصاص دارد) داده است. عنوان «سادات مرتضوی» احتمالاً برخاسته از رسیدن تبار این خاندان به «ابراهیم مرتضی» فرزند موسی کاظم است. منبع : سادات هزار جریب سلسلهای شیعی در شرق مازندران صفحۀ ۲۴/ نویسنده:عمادی حائری،سید محمد / نشریه: ضمیمه آینه میراث ضمیمه شماره ۱۸ (نشانی اینترنتی)
- ↑ جبرئیل بزرگترین پسر از همسر نخست میر عمادالدین بوده است. فرزند جبرئیل به نام «سید تاجالدین» به دستور شاهرخ شاه پس از اتهام رافضی بودن برای تحصیل فقه به هرات فرستاده شد و سرانجام پس از ۷ سال با میانجیگری شهبانوی خوشنام گوهرشاد اجازه یافت به هزارگری بازگردد. آرامگاه «سید تاجالدین» در پرور است.
- ↑ رابینو، هاسنت لویی (۱۳۶۵). مازندران و استرآباد. ترجمهٔ غلامعلی وحید مازندرانی. تهران: انتشارات علمی فرهنگی. صص. ۲۱۷.
- ↑ علیاکبر دهخدا و دیگران، «سادات هزارجریب» در لغتنامهٔ دهخدا (بازیابیشده در ۲ ژانویه ۲۰۰۲).
مطالعهٔ بیشتر
- عمادی حائری، سید محمد (۱۳۸۸). سادات هزارجریب. میراث مکتوب.