پرش به محتوا

نیروی زمینی اسرائیل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
نیروی زمینی اسرائیل
זרוע היבשה של ישראל
نشان
پرچم
بنیان‌گذاری۱۹۴۸
شاخه‌هاسپاه پیاده اسرائیل
سپاه زرهی اسرائیل
سپاه توپخانه اسرائیل
سپاه مهندسی رزمی اسرائیل
سپاه اطلاعات رزمی اسرائیل
ستادقرارگاه فرماندهی ارتش اسرائیل
وبگاه
رهبری
نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو
وزارت دفاع اسرائیل یسرائیل کاتس
رئیس ستاد کل ایال زمیر
فرمانده نیروی زمینیسرلشکر تامیر یادای[۱]
نیروی انسانی
نیروی فعال۱۲۶٬۰۰۰
نیروی ذخیره۴۰۰٬۰۰۰
صنعت
تأمین کنندگان داخلیصنایع نظامی اسرائیل
صنایع اسلحه اسرائیل
البیت سیستمز
الیسرا
التا
رافائل
تأمین کنندگان خارجی ایالات متحده آمریکا
 کره جنوبی
 آلمان
 بریتانیا
 اتریش
 فرانسه
 ایتالیا
جستارهای وابسته
تاریخجنگ اعراب و اسرائیل (۱۹۴۸–۱۹۴۹)
عملیات تلافی‌جویانه (۱۹۵۱–۱۹۵۶)
بحران سوئز (۱۹۵۶)
جنگ شش‌روزه (۱۹۶۷)
جنگ فرسایش‌زا (۱۹۶۷–۱۹۷۰)
جنگ یوم کیپور (۱۹۷۳)
درگیری لبنان جنوبی (۱۹۷۸)
جنگ لبنان (۱۹۸۲–۱۹۸۵)
درگیری‌های جنوب لبنان (۱۹۸۵–۲۰۰۰)
انتفاضه اول (۱۹۸۷–۱۹۹۳)
انتفاضه دوم (۲۰۰۰–۲۰۰۵)
جنگ اسرائیل و لبنان (۲۰۰۶)
جنگ غزه (۲۰۰۸–۲۰۰۹)
جنگ غزه (۲۰۱۲)
جنگ غزه (۲۰۱۴)
جنگ غزه (۲۰۲۳)
رتبهدرجات نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل
تصویری از تانک مرکاوا که از محصولات صنایع نظامی اسرائیل است.

نیروی زمینی اسرائیل (به عبری: זרוע היבשה של ישראל) بخشی از نیروهای دفاعی اسرائیل است. نیروی زمینی ارتش اسرائیل زیر نظر ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل فعالیت می‌کند.

طبق دستور وزیر دفاع، داوید بن گوریون، در ۲۶ مه ۱۹۴۸، نیروهای دفاعی اسرائیل رسماً به عنوان یک ارتش وظیفه متشکل از گروه شبه‌نظامی هاگانا، شامل گروه‌های شبه‌نظامی ایرگون و لهی، تأسیس شدند. نیروهای زمینی در تمام عملیات‌های نظامی اصلی کشور - از جمله جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸، بحران سوئز در سال ۱۹۵۶، جنگ شش‌روزه در سال ۱۹۶۷، جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳، عملیات انتبه در سال ۱۹۷۶، جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲، انتفاضه اول در سال‌های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳، انتفاضه دوم در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵، جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ و جنگ غزه (۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹) - فعالیت کرده‌اند. در حالی که در ابتدا ارتش اسرائیل در سه جبهه - علیه لبنان و سوریه در شمال، اردن و عراق در شرق و مصر در جنوب - فعالیت می‌کرد، پس از پیمان صلح مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹، در جنوب لبنان و سرزمین‌های فلسطینی، از جمله انتفاضه اول و دوم، متمرکز شده است.

نیروهای زمینی از چندین فناوری توسعه‌یافته در اسرائیل مانند تانک اصلی جنگی مرکاوا، نفربر زرهی آخزاریت، سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین، سیستم حفاظت فعال تروفی برای وسایل نقلیه و تفنگ‌های تهاجمی جلیل و تاور استفاده می‌کنند. مسلسل دستی یوزی در اسرائیل اختراع شد و تا دسامبر ۲۰۰۳ توسط نیروهای زمینی مورد استفاده قرار گرفت و به خدمتی که در سال ۱۹۵۴ آغاز شده بود، پایان داد. از سال ۱۹۶۷، ارتش اسرائیل روابط نظامی نزدیکی با ایالات متحده داشته است، از جمله همکاری‌های توسعه‌ای، مانند سیستم دفاع لیزری و سیستم دفاع موشکی ارو.

نیروی زمینی به‌همراه نیروی هوایی اسرائیل و نیروی دریایی اسرائیل وظیفهٔ «حفظ کیان و استقلال کشور اسرائیل و عقیم کردن تلاش‌های دشمنان آن در مختل کردن روال عادی زندگی در داخل کشور» را بر عهده دارند.[۲][۳]

تاریخچه

[ویرایش]

ریشه‌های ارتش اسرائیل به سازمان‌های شبه‌نظامی یهودی در ییشوف جدید برمی‌گردد که با مهاجرت دوم (۱۹۰۴ تا ۱۹۱۴) آغاز شد. اولین سازمان از این نوع، بار-گیورا بود که در سپتامبر ۱۹۰۷ تأسیس شد. بار-گیورا در آوریل ۱۹۰۹ به هاشومر تبدیل شد که تا زمان قیمومت بریتانیا بر فلسطین در سال ۱۹۲۰ فعالیت می‌کرد. هاشومر یک سازمان نخبه‌گرا با دامنه محدود بود و عمدتاً برای محافظت در برابر باندهای جنایتکار که به دنبال سرقت اموال بودند، ایجاد شد. سپاه قاطر صهیون و لژیون یهود، که هر دو بخشی از ارتش بریتانیا در جنگ جهانی اول بودند، ییشوف را با تجربه نظامی و نیروی انسانی بیشتر تقویت کردند و پایه و اساس نیروهای شبه‌نظامی بعدی را تشکیل دادند.

پس از شورش‌های فلسطین در آوریل ۱۹۲۰ علیه یهودیان، رهبری ییشوف نیاز به یک سازمان دفاعی زیرزمینی سراسری را درک کرد و هاگانا در ژوئن همان سال تأسیس شد. هاگانا پس از شورش اعراب در فلسطین در سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹، با ساختاری سازمان‌یافته، متشکل از سه واحد اصلی - سپاه میدانی، سپاه گارد و پالماخ - به یک نیروی دفاعی تمام‌عیار تبدیل شد. در طول جنگ جهانی دوم، ییشوف در تلاش‌های جنگی بریتانیا شرکت کرد و به تشکیل تیپ یهودی منجر شد. این تیپ‌ها در نهایت ستون فقرات نیروهای دفاعی اسرائیل را تشکیل دادند و نیروی انسانی و دکترین اولیه آن را تأمین کردند.

پس از اعلامیه استقلال اسرائیل، دیوید بن گوریون، نخست‌وزیر و وزیر دفاع، در ۲۶ مه ۱۹۴۸ دستور تشکیل نیروهای دفاعی اسرائیل را صادر کرد. اگرچه بن گوریون هیچ اختیار قانونی برای صدور چنین دستوری نداشت، اما این دستور در ۳۱ مه توسط کابینه قانونی شد. همین دستور خواستار انحلال سایر نیروهای مسلح یهودی شد. دو سازمان زیرزمینی یهودی دیگر، ایرگون و لهی، موافقت کردند که در صورت امکان تشکیل واحدهای مستقل به ارتش اسرائیل بپیوندند و موافقت کردند که خریدهای تسلیحاتی مستقل انجام ندهند.

این زمینه‌ساز ماجرای آلتالنا بود، رویارویی پیرامون سلاح‌های خریداری‌شده توسط ایرگون که منجر به بن‌بست بین اعضای ایرگون و ارتش تازه تأسیس اسرائیل شد. این ماجرا زمانی پایان یافت که آلتالنا، کشتی حامل سلاح‌ها، توسط ارتش اسرائیل گلوله‌باران شد. پس از این ماجرا، تمام واحدهای مستقل ایرگون و لهی یا منحل شدند یا در ارتش اسرائیل ادغام شدند. پالماخ، یکی از اجزای اصلی هاگانا، نیز با تدارکات به ارتش اسرائیل پیوست. بن گوریون با انحلال کارکنان آن در سال ۱۹۴۹ واکنش نشان داد و پس از آن بسیاری از افسران ارشد پالماخ، به‌ویژه اولین فرمانده آن، اسحاق ساده، بازنشسته شدند.

ارتش جدید زمانی خود را سازماندهی کرد که جنگ داخلی ۱۹۴۷–۱۹۴۸ در فلسطین اجباری به جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ منجر شد که شاهد حمله کشورهای عربی همسایه بود. دوازده تیپ پیاده‌نظام و زرهی تشکیل شد: گولانی، کارملی، الکساندرونی، کیریاتی، گیواتی، اتزیونی، تیپ‌های زرهی هفتم و هشتم، اودد، هارل، یفتاخ و نقب. پس از جنگ، برخی از تیپ‌ها به واحدهای ذخیره تبدیل شدند و برخی دیگر منحل شدند. از سپاه‌ها و خدمات هاگانا، ادارات و سپاه‌ها ایجاد شدند. این ساختار اساسی در ارتش اسرائیل هنوز هم وجود دارد.

بلافاصله پس از جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل، درگیری اسرائیل و فلسطین به یک درگیری کم‌شدت بین نیروهای دفاعی اسرائیل و فداییان فلسطینی تبدیل شد. در بحران سوئز در سال ۱۹۵۶، که اولین آزمایش جدی قدرت نیروهای دفاعی اسرائیل پس از سال ۱۹۴۹ بود، ارتش جدید شبه‌جزیره سینا را از مصر تصرف کرد که بعداً پس گرفته شد. در جنگ شش روزه ۱۹۶۷، اسرائیل شبه‌جزیره سینا، نوار غزه، کرانه باختری (از جمله اورشلیم شرقی) و ارتفاعات جولان را از کشورهای عربی اطراف فتح کرد و موازنه قدرت در منطقه و همچنین نقش نیروهای دفاعی اسرائیل را تغییر داد. در سال‌های بعد، منتهی به جنگ یوم کیپور، نیروهای دفاعی اسرائیل در جنگ فرسایشی علیه مصر در سینا و یک جنگ مرزی علیه سازمان آزادی‌بخش فلسطین در اردن جنگیدند که در نبرد کرامه به اوج خود رسید.

غافلگیری جنگ یوم کیپور و پیامدهای آن، رویه‌ها و رویکرد نیروهای دفاعی اسرائیل به جنگ را کاملاً تغییر داد. تغییرات سازمانی ایجاد شد و زمان بیشتری به آموزش برای جنگ متعارف اختصاص داده شد. در سال‌های بعد، نقش ارتش به آرامی دوباره به درگیری‌های کم‌شدت، جنگ شهری و مبارزه با تروریسم تغییر یافت. نمونه‌ای از مورد اخیر، حمله کماندویی موفق عملیات انتبه در سال ۱۹۷۶ برای آزادسازی مسافران ربوده شده هواپیما که در اوگاندا اسیر بودند، بود. در این دوره، ارتش اسرائیل همچنین یک مأموریت بمباران موفق در عراق برای نابودی رآکتور هسته‌ای خود انجام داد.

این نیروی زمینی در جنگ داخلی لبنان درگیر شد و عملیات لیتانی و بعداً جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲ را آغاز کرد، جایی که ارتش اسرائیل سازمان‌های چریکی فلسطینی را از لبنان بیرون راند. از آن زمان، ستیزه‌جویی فلسطینیان، به ویژه در طول انتفاضه اول و دوم، عملیات سپر دفاعی، جنگ غزه، عملیات ستون دفاعی و عملیات لبه محافظ، تمرکز اصلی ارتش اسرائیل بوده است و باعث شده است که ارتش اسرائیل بسیاری از ارزش‌های خود را تغییر دهد و روحیه ارتش اسرائیل را منتشر کند. سازمان شیعه لبنانی حزب‌الله نیز تهدیدی رو به رشد بوده است که ارتش اسرائیل بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ درگیر یک درگیری نامتقارن و همچنین در سال ۲۰۰۶ درگیر یک جنگ تمام‌عیار با آن بوده است.

سازمان

[ویرایش]

نیروی زمینی اسرائیل یک نیروی نظامی یکپارچه است و از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۸، بدون بازوی زمینی جداگانه، یک نیروی زمینی واحد داشت. در این سال، نیروهای زمینی رسماً تحت فرماندهی واحدی قرار گرفتند که اکنون با نام ستاد فرماندهی نیروی زمینی شناخته می‌شود. نیروهای زمینی هنوز به عنوان یک بازوی رسمی ارتش اسرائیل، مانند نیروی هوایی و نیروی دریایی اسرائیل، شناخته نمی‌شوند.

ساختار نیروهای زمینی شامل تیپ‌ها و سپاه‌های زیر است:

مأموریت

[ویرایش]

مأموریت نیروی زمینی اسرائیل «دفاع از موجودیت، تمامیت ارضی و حاکمیت کشور اسرائیل است. محافظت از ساکنان اسرائیل و مبارزه با همه اشکال تروریسم که زندگی روزمره را تهدید می‌کند.»

اصول اولیه نیروی زمینی اسرائیل از نیاز اسرائیل به مبارزه با مخالفان از نظر عددی برتر ناشی می‌شود. یکی از این اصول، این مفهوم است که اسرائیل نمی‌تواند حتی یک جنگ را هم ببازد. ارتش اسرائیل معتقد است که این امر در صورتی امکان‌پذیر است که بتواند به سرعت نیروها را بسیج کند تا مطمئن شود که آنها در خاک دشمن با دشمن درگیر می‌شوند. در قرن بیست و یکم، تهدیدات غیرمتعارف مختلف از جمله سازمان‌های تروریستی، زیرساخت‌های زیرزمینی تحت کنترل حماس و غیره، ارتش اسرائیل را مجبور به اصلاح دکترین دفاعی رسمی خود کرده است.

جیره‌های غذایی میدانی

[ویرایش]

جیره‌های غذایی میدانی که مانوت کراو نامیده می‌شوند، معمولاً شامل ماهی تن کنسرو شده، ساردین، لوبیا، برگ مو پر شده، کوکتل ذرت و میوه و حلوا هستند. بسته‌های پودر نوشیدنی با طعم میوه به همراه چاشنی‌هایی مانند سس کچاپ، خردل، کرم شکلات و مربا ارائه می‌شوند. حدود سال ۲۰۱۰، ارتش اسرائیل اعلام کرد که برخی از غذاهای خشک و منجمد شده مانند گولاش، شوارمای بوقلمون و کوفته قلقلی که در گرم‌کن‌های یکبار مصرف با آب سرو می‌شوند، به عنوان جیره غذایی میدانی معرفی خواهند شد.

یکی از اقلام اصلی این جیره‌ها، نان لوف بود، نوعی هات داگ کوشر که از مرغ یا گوشت گاو تهیه می‌شود و حدود سال ۲۰۰۸ به تدریج از رده خارج شد. گیل مارکس، مورخ غذا، نوشته است: «بسیاری از سربازان اسرائیلی اصرار دارند که لوف از تمام قسمت‌های گاو که تولیدکنندگان هات داگ آن را نمی‌پذیرند، استفاده می‌کند، اما هیچ‌کس غیر از تولیدکننده و ناظران کوشر واقعاً نمی‌دانند که داخل آن چیست.»

پانویس

[ویرایش]
  1. "General Staff". Israel Defense Forces.
  2. "Ethics> Doctrine" (به انگلیسی). ستاد مشترک ارتش اسرائیل. Archived from the original on 30 April 2006. Retrieved 2007/July/9. {{cite web}}: Check date values in: |تاریخ بازدید= (help)
  3. "The Spirit of The IDF:The Ethical Code of the Israel Defense Forces" (به انگلیسی). کتابخانه مجازی کلیمی. Retrieved 2007/July/9. {{cite web}}: Check date values in: |تاریخ بازدید= (help)

منابع

[ویرایش]

Wikipedia contributors, "Israel Defense Forces," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Israel_Defense_Forces&oldid=137742202 (accessed June 12, 2007).