پرش به محتوا

نوستراداموس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
نوستراداموس
نقاشی اصلی نوستراداموس اثر پسرش سزار
زادهٔ۱۴ یا ۲۱ دسامبر ۱۵۰۳
درگذشت۱ یا ۲ ژوئیهٔ ۱۵۶۶ (۶۲ سال)
سلون دو پروانس، پروانس، فرانسه
پیشه(ها)پزشک، نویسنده، مترجم، اخترشناس
شناخته‌شده
برای
پیش‌گویی، معالجه طاعون
امضاء

نوسْتْراداموس (به فرانسوی: Nostradamus) با نام واقعی میشِل دو نُسْتْرِدام (به فرانسوی: Michel de Nostredame) (۱۴ یا ۲۱ دسامبر ۱۵۰۳ – ۱ یا ۲ ژوئیهٔ ۱۵۶۶) پزشک، نویسنده، ستاره‌شناس و پیش‌گوی اهل فرانسه بود. بسیاری از حوادث و جنگ‌های آینده، پس از اتفاق افتادن، پیش‌گویی‌شان به وی منسوب شده‌است.[۱][۲][۳]

زندگی

[ویرایش]

پدر میشل دو نُسترادام «پیر دو نُستردام» در دسامبر ۱۵۰۳ زاده شد. خانوادهٔ پدری او اصالتاً یهودی بودند. اما پدرش «گی گسنت» در حدود سال ۱۴۵۵ پس از ازدواج با یک زن کاتولیک به مذهب کاتولیک روی آورد و نام مسیحی «پیر» و نام خانوادگی «دو نستردام» را برای خود انتخاب کرد (این نام خانوادگی از روز مقدسی که در آن تشریفات گرایش وی به مذهب کاتولیک اجرا شد، گرفته شده‌است).[۴] میشل نخستین فرزند آنها بود که در روز ۱۴ یا ۲۱ دسامبر سال ۱۵۰۳ در سن-رمی-دو-پروانس فرانسه زاده شد. دِلفین، ژان (۷۷–۱۵۰۷)، پیر، هکتور، لوئیس، برتراند، ژان دوم (متولد ۱۵۲۲) و آنتونی (متولد ۱۵۲۳) از جمله خواهران و برادران نوستراداموس هستند.[۴][۵][۶] در مورد کودکی نوستراداموس اطلاعات بیشتری وجود ندارد، با این حال روایتی وجود دارد که بر طبق آن وی تحت آموزش پدربزرگ مادری‌اش «ژان دو سن رِمی» بوده‌است.

میشل نوستراداموس تحصیلات خود را در شهر اوینیون به پایان رساند. او هنگام تحصیل به ستاره‌شناسی و ریاضیات علاقه بسیاری نشان می‌داد. با این وجود به خواست پدرش در سال ۱۵۲۱ در آموزشگاه پزشکی «مون پلیه» ثبت نام کرد. در آنجا بود که با نویسندهٔ نامدار فرانسوی فرانسوا رابله آشنا شد و با تشویق او به سرودن شعر و نوشتن قطعات ادبی پرداخت. در سال ۱۵۵۰ نخستین تقویم نجومی را که در آن پیش‌گویی‌هایی دربارهٔ رخدادها و اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود، منتشر کرد. در این سال‌نامه برای نخستین بار نام وی «نوستراداموس» و شغل و زمینه مورد علاقه‌اش، پزشک و آستروفیل (یعنی دوست‌دار ستارگان یا نجوم؛ اختردوست) آورده شد. کلمه آستروفیل به معنای دوست‌دار ستاره‌هاست. نوستراداموس این کلمهٔ ساختگی را به آسترولوگ یا «ستاره‌شناس» ترجیح داده بود.

نوسترآداموس از سال ۱۵۵۴ یادداشت‌های خود را به صورت رباعی (دوبیتی) نوشت. او صد رباعی نخست را با نام سِنتِریِ نخست یا نخستین صدگانه یا صد شعر در ۱۵۵۵ منتشر کرد. وی در آغاز، این رباعی‌ها که خطاب به پسرش سزار نوشته‌است تأکید می‌کند که سرنوشت بشر و آیندهٔ جهان را از روی حرکات ستارگان می‌توان پیش‍گویی نمود و اینکه هر رباعی او گویای رخدادی است که در آیندهٔ دور یا نزدیک رخ خواهد داد. شمار این پیشگویی‌ها که بیشتر به صورت رباعی است به ۹۶۵ عدد می‌رسد. علاوه بر این رباعی‌ها او ۵۶ مُسَدّس (شش‌بیتی) هم دارد. به‌طور کلی او در بیش از هزار رباعی و مسدس رخدادهای برجستهٔ گیتی را تا پایان سال ۱۹۹۹ میلادی پیش‌بینی کرده‌است. نوسترآداموس قید می‌کند که در پیش‌گویی‌هایش رمزها و محاسبه‌هایی دارد که هر کس توانایی درک آنها را ندارد. او این رمزها را در نامه‌ای که به هانری دوم پادشاه فرانسه نوشته توضیح داده‌است.[۴]

تحصیل

[ویرایش]

نوستراداموس در ۱۵ سالگی وارد دانشگاه اوینگتن شد. کمی بیش از یک سال بعد (زمانی که به جای تحصیل علوم اربعه (هندسه، حساب، موسیقی و ستاره‌شناسی) مشغول تحصیل سه‌گانه تریوییم (دستور زبان، علوم بلاغه و منطق) بود، دانشگاه به دلیل ترس از همه‌گیری بیماری مرگ سیاه تعطیل و او مجبور به ترک دانشگاه شد. او در سال ۱۵۲۹ پس از چند سال کار به عنوان عطار، برای تحصیل پزشکی وارد دانشگاه مونپلیه شد. پس از اندک زمانی، دانشگاه از این که وی به عنوان عطار کار می‌کرده با خبر شد و او را اخراج نمود. زیرا در آن زمان طبق مقررات دانشگاه عطاری ممنوع بود. اسناد اخراج او (BIU Montpellier, Register S 2 folio ۸۷) در حال حاضر هنوز در کتابخانه دانشکده موجود هستند.[۶] با این وجود، برخی از ناشران و خبرنگاران بعدها وی را «دکتر» می‌خواندند. او پس از اخراج از دانشگاه به کار خود به عنوان عطار ادامه داد و با ساختن «قرص رز» که گمان می‌شد ضد طاعون است، شهرت یافت.[۷]

ازدواج و کارهای درمانی

[ویرایش]

در سال ۱۵۳۱ ژولیوس سزار اسکالیگر که یک دانشمند رنسانس بود نوستراداموس را برای آمدن به اژن دعوت کرد.[۴] نوستراداموس در آنجا با زنی که نامش مورد تردید است (احتمالاً Henriette d'Encausse) ازدواج کرد. آنها صاحب دو فرزند شدد.[۸] در سال ۱۵۳۴ همسر و دو فرزند نوستراداموس احتمالاً از بیماری طاعون درگذشتند. نوستراداموس پس از مرگ آنها به سفر ادامه داد و از فرانسه و احتمالاً از ایتالیا عبور کرد.[۴]

او در بازگشت در سال ۱۵۴۵ به یاری پزشک مشهور «لوئیس سر» در جنگ علیه همه‌گیری بیماری طاعون در مارسی پرداخت. سپس خود به تنهایی به مبارزه علیه این بیماری در منطقهٔ سلون دو پروانس و در ناحیهٔ مرکزی اکس-آن-پرووانس پرداخت. در نهایت نوستراداموس در سال ۱۵۴۷ در منطقهٔ سالون در خانه‌ای که امروزه هنوز موجود است سکنی گزید. وی در آنجا با یک بیوه ثروتمند بنام «آن پونسارد» ازدواج کرد. این زن سه پسر و سه دختر برای او به دنیا آورد.[۴] نوستراداموس و همسرش بین سال‌های ۱۵۵۶ تا ۱۵۶۷ یک سیزدهم سهام پروژه عظیم کانال که آدام دی کراپون برای آبیاری منطقه بی آب سالون و بیابان نزدیک آن از آب رودخانه دورانس طرح کرده بود را بدست آوردند.[۹]

پیشگویی

[ویرایش]

نوستراداموس پس از بازدیدی دیگر از ایتالیا از کار پزشکی به علوم ناشناخته یا علوم غریبه و پیشگویی روی آورد. به دنبال شیوه‌های مرسوم آن دوره، نوستراداموس تقویم نجومی سال ۱۵۵۰ را نوشت و برای نخستین بار نام خود را به پیروی از شیوهٔ لاتین از «نستردام» به «نوستراداموس» تغییر داد. او از موفقیت نوشتن سالنامه چنان انگیزه یافت که تصمیم گرفت هر سال یک یا چند سالنامه نجومی بنویسد. گفته می‌شود که کلاً در این آثار نوستراداموس دستکم ۶ هزار و ۳۳۸ مورد پیشگویی،[۶][۱۰] و حداقل ۱۱ تقویم موجود است که آغاز همه آنها برخلاف آنچه که گاهی تصور می‌شد در ماه مارس نیست، بلکه در اول ژوئن است. در پی نوشتن سال‌نامه‌های نجومی بود که نجیب‌زادگان و دیگر اشخاص مهم از نقاط دور خواستار طالع‌بینی و اظهار نظر در مورد آینده را از نوستراداموس کردند. او برخلاف آنچه که طالع‌بینان حرفه‌ای انجام می‌دادند از مشتریانش می‌خواست که اطلاعات مربوط به جداول تولد را که طالع‌بینی بر اساس آنها بود دقیق ارائه کنند.[۵][۹]

نوستراداموس سپس پروژه نوشتن کتاب یک هزار پیشگویی را آغاز کرد که شامل پیشگویی‌های نامعلومی است که او را امروزه مشهور ساخته‌است. نوستراداموس در پی خطری که از سوی متعصبان مذهبی حس می‌کرد، با استفاده از شیوه نگارش به سبک ویرژیل، بازی با کلمات و استفاده از آمیزه زبان‌هایی مانند یونانی، ایتالیایی، لاتین و زبان‌های منطقه‌ای سعی در مبهم نمودن معانی نوشته‌های خود کرد. بنا به دلایل فنی مربوط به انتشار پیشگویی‌ها در سه نوبت، چنین به نظر می‌رسد که ناشر سومین و آخرین بخش، تمایلی به شروع کار خود از کتاب صد شعر نداشته‌است. هیچ نسخه‌ای از آخرین ۵۸ رباعی هفتمین قرن باقی نمانده‌است.

رباعی‌هایی که در کتاب پیشگویی‌ها (Les Propheties) چاپ شدند با واکنش‌های مختلفی روبرو شدند. برخی بر این باور بودند که نوستراداموس برده شیطان و یک انسان ریاکار و دیوانه است. درحالیکه برخی دیگر معتقد بودند رباعیات او پیشگویی‌هایی روحانی است، زیرا در سایه منابع نوشته شده پس از زمان کتب مقدس نوستراداموس نیز چنین ادعایی می‌کرد. کاترین مدیچی همسر هنری دوم پادشاه فرانسه یکی از بزرگ‌ترین ستایندگان نوستراداموس بود. وی پس از خواندن تقویم نجومی نوستراداموس مربوط به سال ۱۵۵۵ که به تهدیداتی نسبت به خاندان سلطنتی اشاره داشت، او را به پاریس فرا خواند تا در مورد آن تهدیدات توضیح دهد و برای کودکانش طالع‌بینی کند. در آن زمان نوستراداموس فکر می‌کرد که به دار آویخته می‌شود. اما در سال ۱۵۶۶ که از دنیا رفت، کاترین او را به عنوان مشاور و پزشک پادشاه انتخاب کرده بود.

در زندگینامه نوستراداموس عنوان شده که وی از اینکه به جرم بدعت‌گذاری مورد شکنجه قرار گیرد واهمه داشته‌است. اما نه پیشگویان و نه طالع‌بینان هیچ‌کدام در این گروه قرار نمی‌گیرند و تنها زمانی که وی از جادو (خلاف طبیعت) برای این مقاصد استفاده می‌کرد، این‌گونه خطرات وجود داشت. در حقیقت ارتباط نوستراداموس با کلیسا به عنوان یک پیشگو و شفابخش روحانی، درجه یک بود. زندانی شدن کوتاه مدت نوستراداموس در اواخر سال ۱۵۶۱ به این دلیل بود که وی سالنامه ۱۵۶۲ را بدون اجازه قبلی از اسقف منتشر کرد، درحالی‌که بر پایه فرمان جدید سلطنتی کسب اجازه لازم بود.

سال‌های پایانی و مرگ

[ویرایش]
مقبره نوسترآداموس در Collégiale St-Laurent,Salon.

در سال ۱۵۶۶ بیماری نقرس که سال‌ها باعث رنجش نوستراداموس شده بود، به ورم یا آب آوردگی تبدیل شد. در اواخر ژوئن ۱۵۶۶ او وکیل خود برای آماده کردن وصیتش فراخواند که در آن همه دارایی خود را تا زمان تولد بیست و پنج سالگی پسرانش و تا زمان ازدواج دخترانش به علاوه ۳ هزار و ۴۴۴ کرون، با کم کردن اندک بدهی‌ها (کلاً حدود ۳۰۰ هزار دلار آمریکا) نزد همسرش تا زمان ازدواجش به امانت گذاشت. پس از آن یک متمم کوتاه به وصیتنامه افزوده شد.[۴] گفته می‌شود که وی در عصر روز ۱ ژوئن، منشی خود جین دی چاوینکی را فراخواند و به او گفت: «تو هنگام طلوع خورشید مرا زنده نخواهی دید.» ظاهراً صبح روز بعد بدن بی‌جان نوستراداموس در کف اتاق نزدیک تختش و میز افتاده بود. وی در کلیسای محلی Franciscan به خاک سپرده شد (بخشی از آن امروزه به رستوران La Brocherie ضمیمه شده‌است). اما در زمان انقلاب فرانسه دوباره جزء Collégiale St-Laurent شد. جایی که آرامگاه وی امروزه در آنجا قرار دارد.[۴]

پیشگویی‌های مهم

[ویرایش]
  • نوستر آداموس در رباعی بیستم سنتری نهم، فرار لوئی شانزدهم از پاریس و دستگیری او را در وارن پیش‌بینی کرده و در رباعی ۵۷ اعدام او را چنین پیش‌بینی می‌کند:

در میان یک اختلاف و هیاهوی شدید

سرانجام شیپور به صدا در خواهد آمد

جلاد سر او را از تن جدا خواهد کرد

و سر خون آلود را به آسمان خواهد گرفت.

  • پیش‌بینی شگفت‌انگیز نوستر آداموس دربارهٔ وقایع دوران بعد از انقلاب کبیر فرانسه مربوط به عهد ناپلئون و عاقبت کار اوست؛ در رباعی سیزدهم و سنتری هفتم چنین بیان می‌کند:

از بندری در یک سرزمین دور دست

مردی ریز اندامی به فرانسه خواهد آمد

او انقلابیون را کنار خواهد زد

و خود چهارده سال مستبدانه حکومت خواهد کرد.

  • یکی از عجیب‌ترین پیش گویی‌های آداموس در مورد ظهور ناپلئون بناپارت و نقش او در تاریخ فرانسه است؛ در رباعی ۶۰ و سنتری ۱ دربارهٔ ناپلئون چنین گوید:

در نزدیکی ایتالیا امپراتوری به دنیا خواهد آمد

که حکومت او برای فرانسه خیلی گران تمام خواهد شد

او پیروزی‌های بزرگی به دست می‌آورد

اما نامش به عنوان یک قصاب در تاریخ می‌ماند.

  • نوستر آداموس جنگ جهانی اول را در رباعی ۵۵ وسنتری ۹ چنین تصور می‌کند:

جنگ هولناکی در غرب تدارک دیده می‌شود

که کشتگان بی‌شمار به بار خواهد آمد

و بیماری واگیری که به دنبال آن می‌آید

انسان‌ها و جانداران بسیار دیگری را از پای در خواهد آورد.

  • نوسترآداموس تولد و ظهور هیتلر را در رباعی ۳۵ وسنتری ۳ چنین پیش‌بینی می‌کند:

در اعماق دور افتادهٔ غرب اروپا

کودکی در یک خانوادهٔ فقیر به دنیا می‌آید

او با زبانش توده‌های مردم را اغوا خواهد کرد

و با نیروی عظیمی به شرق خواهد تاخت.

  • یکی از جالب‌ترین پیشگویی‌های او دربارهٔ ایران (احتمالاً وقایع مربوط به انقلاب ۵۷ و پس از آن) از صفحات ۳۴۰ و ۳۴۱ کتاب «نوستر آداموس» نوشتهٔ ژان شارل دوفن برون ترجمه می‌گیرد:

باران، قحطی، جنگ در ایران متوقف نخواهد شد

ایمان حقیقی است، پادشاه فریب خواهد خورد

از پس اتمام کنش‌ها در فرانسه است که شروع می‌شود

پیمان پنهانی به نفع کسی که ملزومات جنگی تهیه می‌کند[۱۱]

مردم ایران در فقر و جهل ابدی خود خواهند مُرد.[۱۲]

کارها

[ویرایش]
نسخه‌ای از کتاب پیشگویی‌های نوستراداموس بسال ۱۶۷۲ واقع در کتابخانه مرکز علوم درمانی دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو.

در کتاب پیشگویی‌های وی پیشگویی‌های مهم و بلند مدت را جمع‌آوری کرد. نخستین بخش آن در سال ۱۵۵۵ منتشر شد، بخش دوم حاوی ۲۸۹ شعر پیشگویی دیگر در سال ۱۵۵۷ منتشر شد. قسمت سوم با ۳۰۰ رباعی دیگر در سال ۱۵۵۸ منتشر شد که این بخش امروزه تنها به عنوان بخشی از ویرایش آثاری که پس از مرگ او در سال ۱۵۶۸ انتشار یافتند باقی مانده‌است. این نسخه شامل ۹۴۱ رباعی قافیه‌دار و یک رباعی بدون قافیه‌است که به سه گروه صد تایی و یک گروه ۴۲ تایی که «قرون» نام دارند تقسیم شده‌اند.

با توجه به وضعیت انتشار در آن زمان (که شامل حروف چینی «از دیکته» بود)، هیچ دو نسخه‌ای دقیقاً یکی نبودند و حتی امکان پیدا کردن دو رونوشت دقیقاً مشابه نیز کم بود. به‌طور حتم ضمانتی برای این فرض وجود ندارد که املا یا نقطه‌گذاری نسخه‌ها دقیقاً مشابه با نسخه اصلی نوستراداموس باشند، احتمالی که رمزگشایان آینده در نظر می‌گیرند.[۹]

این‌ها که محبوب‌ترین کارهای نوستراداموس بودند، از سال ۱۵۵۰ تا زمان مرگش هر سال منتشر می‌شدند. غالباً او دو یا حتی سه عدد از این‌ها را در هر سال منتشر می‌کرد که «تقویم نجومی» (پیش گویی‌های مفصل)، «پیش‌بینی» یا «نشانه‌های شوم» (پیش‌بینی‌های کلی‌تر) لقب داده می‌شدند.

نوستراداموس نه تنها یک پیشگو بود بلکه یک شفادهنده ماهر نیز بود. گفته می‌شود که وی دستکم دو کتاب در زمینه علوم پزشکی نوشته‌است. یکی از آنها ترجمه نسبت داده شده از جالینوس است. او در کتاب Traité des fardemens (در اصل کتاب آشپزی پزشکی است که در آن نیز مطالب عموماً از منابع دیگر به عاریه گرفته شده‌اند)، او درباره روش‌هایی که برای معالجه طاعون بکار می‌برد توضیح داده‌است ---که هیچ‌کدام حتی روش خون‌گیری هم در عمل کارگر نبودند. در این کتاب همچنین در مورد آماده کردن لوازم آرایشی توضیحاتی آورده شده‌است.

یک نسخه خطی که به عنوان Orus Apollo شناخته شده نیز در کتابخانه شهرداری لیون وجود دارد. جایی که بیش از ۲۰۰۰ اسناد اصل مربوط به نوستراداموس تحت حمایت میشل چومارات نگهداری می‌شوند. گفته می‌شود این یک ترجمه از یک کار یونان باستان بر اساس نویسه‌های چینی مصری است که برپایه نسخه‌های لاتین بعدی استوار است که متأسفانه در همه آنها معانی درست نسخه‌های مصر باستان نادیده گرفته شده‌اند. بنابراین تا زمان ظهورژان-فرانسوا شامپولیون در سده ۱۹ (میلادی) هیچ‌کدام به درستی رمزگشایی نشدند.

پس از مرگ نوستراداموس، تنها، پیشگویی‌های وی محبوبیت خود را به صورتی کاملاً عجیب حفظ کردند. بیش از ۲۰۰ نسخه از آنها به همراه بیش از ۲۰۰۰ تفسیر در آن زمان پدیدار شدند. چنین به نظر می‌رسید که بخشی از محبوبیت آنها به دلیل مبهم بودن و بدون تاریخ بودن آنها بود که این امکان را ایجاد می‌کرد که پس از هر حادثه مهم به‌طور انتخابی یکی از آنها را نقل کرد و آنها را به عنوان کنایه از وقایع مربوطه اعلام کرد.

منابع ادبی

[ویرایش]

گفته می‌شود که نوستراداموس پیشگویی‌های خود را بر پایه طالع‌بینی مستدل - ارزیابی نجومی چگونگی اتفاقات احتمالی آینده - انجام داده است. اما به‌شدت مورد انتقاد طالع‌بینان حرفه‌ای زمان خود از جمله لارنتس ویدل بوده‌است.[۶] این انتقادات در رابطه با بی‌صلاحیتی و نادرستی استفاده از این فرض بوده‌است که طالع‌بینی مقایسه‌ای (مقایسه وضعیت آینده سیارات با وضعیت آنها در زمان رخدادهای گذشته) می‌تواند برای پیشگویی حوادث واقعی آینده بکار روند.[۹]

قسمت عمده پیشگویی‌های نوستراداموس تفسیر مجموعه پیشگویی‌های باستان درباره پایان جهان عمدتاً بر اساس کتاب مقدس، به همراه اشاراتی به وقایع تاریخی و منتخبات نشانه‌ها و سپس استفاده از طالع‌بینی مقایسه‌ای برای طرح آنها برای آینده بوده‌اند. بنابراین بسیاری از پیشگویی‌ها شامل شخصیت‌های باستان مانند لوکیوس کورنلیوس سولا، گایوس ماریوس، نرون و برخی دیگر و توضیحات او در مورد نبرد در ابرهاً و بارش قورباغه از آسمان به همین صورت هستند. خود طالع‌بینی تنها دو بار در مقدمه نوستراداموس ذکر شده و ۴۱ بار در قرن‌هاً آمده‌است. اما بیشتر در نامه تقدیمیش به شاه هنری دوم آمده‌است.

منابع تاریخی او شامل مطالب مشهودی از برخی مورخان مانند تیتوس لیویوس، سوئتونیوس، پلوتارک و سایر تاریخ‌نویسان کلاسیک و همچنین از تاریخ‌نویسان قرون وسطی از جمله Villehardouin و ژان فروآسار است. بسیاری از اشارات طالع‌بینی او تقریباً کلمه به کلمه از Livre de l'estat et mutations des temps اثر ریچارد روست ۱۵۴۹-۱۵۵۰ گرفته شده‌اند. جداول و نمودارهای تولدی که نوستراداموس خود آماده کرده بود با وجود خطاهای بسیاری که وی در کپی کردن آنها داشت، نیز در حقیقت بر اساس جداولی بودند که طالع‌بینان حرفه‌ای قبلاً منتشر کرده بودند.[۱۳]

ظاهراً منبع اصلی پیشگویی‌های او سال ۱۵۲۲ بوده‌است که شامل پیشگویی‌ها توسط سودو متودیوس، سیبیل، جاچیم اهل فیور، ساونارولا و سایرین است). مقدمه او شامل ۲۴ نقل قول از کتاب مقدس است که غیر از دو تا بقیه به همان صورت ساوناروالا هستند. این کتاب موفقیت زیادی در دهه ۱۵۲۰ به‌دست‌آورد، زمانی که نسخه‌های زیادی از آن به چاپ رسید. اما این کتاب تأثیرات خود را از دست داد که شاید به دلیل متن لاتین کتاب، متون گاتیک و اختصارات سخت بسیار آن باشد. نوستراداموس نخستین کسی بود که این پیشگویی‌ها را به زبان فرانسه دوباره ترجمه و تفسیر کرد و ممکن است دلیل نسبت دادن آنها به وی همین باشد. لازم است ذکر شود که استانداردهای مدرن سرقت ادبی در سده ۱۶ (میلادی) کاربرد نداشتند. نویسندگان در آن دوره بارها بدون اذعان به آن برخی آثار به خصوص آثار کلاسیک را رونویسی یا تفسیر می‌کردند.

مطالب دیگری توسط پتروس کرینیتوس در سال ۱۵۰۴ از De honesta disciplina جمع‌آوری شدند[۹] که شامل اقتباس‌هایی از De daemonibus اثر میشل دو لوسپیتال و De Mysteriis Aegyptiorum(در ارتباط با رموز مصر…) هستند. کتابی دربارهٔ اخترشناسی و جادوی آشوری توسط ایامبلیکوس که یک نوطرفدار افلاطون در سده چهارم بود. نسخه لاتین هر دو به‌تازگی در لیون منتشر و اقتباس‌هایی از هر دو، در دو شعر اول نوستراداموس بیان شده بودند (در مورد دوم تقریباً لفظ به لفظ آمده‌است) که شعر اول در ضمیمه این مقاله آورده شده‌است. اگرچه درست است که نوستراداموس در سال ۱۵۵۵ مدعی شد که همه کارهای مربوط به غیب و اسرار در کتابخانه‌اش را به آتش کشید، اما دقیقاً نمی‌توان گفت کدام کتاب‌ها در آتش از بین رفته بودند. این حقیقت که آنها ظاهراً با شعله‌هایی که به صورتی غیرعادی درخشان بوده سوختند، نشان می‌دهد که برخی از آنها دست نوشته‌هایی بر روی پوست بودند که به‌طور معمول با شوره قلمی مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

در سده هفدهم بود که مردم متوجه تکیهِ نوستراداموس بر کارهای پیشین شدند.[۱۴] شاید این بتواند توضیحی برای این حقیقت باشد که در آن دوره «پیشگویی‌ها ظاهراً در فرانسه به عنوان مطالب کلاسی استفاده داشتند.»[۱۵]

عنوان پیشگو

[ویرایش]

تکیه و وابستگی نوستراداموس به سوابق تاریخی از این حقیقت مشهود است که وی آشکارا درچندین موقعیت لقب «پیشگو» (به معنای کسی که خود دارای قدرت پیشگویی است) را رد کرد: «پسرم اگر چه من از کلمه «پیشگو» استفاده کرده‌ام، اما چنین مقام بالایی را به خود نسبت نمی‌دهم.» و همین‌طور «من نام یا وظیفه پیشگو را به خود نسبت نمی‌دهم.» مقدمه سزار (۱۵۵۵)

«برخی از پیشگویی‌ها اتفاق افتادن حوادث عجیبی را پیش‌بینی کرده‌اند. به‌هرحال من به هیچ وجه چنین عنوانی را به خود نسبت نمی‌دهم.» نامه به شاه هنری دوم (۱۵۵۸)

«اما من این شهامت را دارم که به لطف تحقیقاتم و با در نظر گرفتن آنچه طالع‌بینی علمی می‌گوید پیش‌بینی کنم (هرگز در مورد جزئیات ضمانت نمی‌دهم) و مردم را در مورد تهدیدات ستاره‌ها آگاه کنم؛ و من آنقدر احمق نیستم که وانمود کنم پیشگو هستم.» نامه سرگشاده به پریوی کانسیلر (بعدها چنسلر) بیراگ، (۱۵ ژوئن ۱۵۶۶)

تمرد وی از پذیرش عنوان «پیشگو» با حقیقت عنوانی که به کتابش داد سازگار است. عنوانی که در زبان فرانسه به معنای «پیشگویی‌ها» توسط «ام میشل نوستراداموس است که دقیقاً همان چیزی است که آنها هستند، یعنی پیشگویی‌های نوستراداموس که به غیر از چندین مورد، هیچیک از آنها جدا از شیوه ویرایش بیان و بکارگیری برای آینده نبودند. انتقاد از نوستراداموس در مورد ادعا دربارهٔ پیشگو بودن در واقع انتقاد از او برای چیزی است که او هرگز مدعی آن نشده‌است.

با توجه به تکیه نوستراداموس بر منابع ادبی، این قضیه مورد شک است که آیا وی برای ورود به وضعیت خلسه، غیر از تعقل، تفکر و دوره تکوین (به معنای در سر پروردن) روش خاص دیگری را بکار گرفته‌است یا نه. تعریف خاص نوستراداموس از این فرایند در «نامه ۴۱» عنوان شده‌است.

افسانهِ مشهور در مورد استفادهِ نوستراداموس از روش‌های قدیمی خیره شدن به شعله یا آب یا هر دو بر پایه بی‌تأمل خواندن دو شعر اول وی است که در آنها کارهای نوستراداموس به کارهای دانشمندان نیایشگاه دلفی و برانچیدیک تشبیه شده‌است. نخستین مورد در پایان این مقاله چاپ شده‌است. مورد دوم را می‌توان با مراجعه به سایت مربوطه دید. نوستراداموس درتقدیم‌نامه خود به شاه هنری دوم این‌گونه شرح داد «از طریق آرامش روحی و آسایش خاطر، روح، ذهن و قلبم را از نگرانی‌ها و مشکلات خالی می‌کنم.» اما همیشه پپش از اشارات زیاد وی به تشریفات «سه‌گانه» دلفی از کلمه «مانند» استفاده شده‌است.

تعابیر

[ویرایش]

رباعی‌ها در مورد بلایای مختلف هستند و تقریباً همه آنها فاقد زمان مشخص هستند. آنها شامل سرایت بیماری، زمین‌لرزه، جنگ، سیل، حمله، جنایت، نبرد و بسیاری دیگر از حوادث مشابه هستند. همه آنها به همان شکلی هستند که توسط میرابیلیس لیبر از پیش خبر داده شده‌اند. دربرخی از رباعی‌ها این بلایا به صورت کلی آورده شده‌اند و در برخی دیگر در ارتباط با شخصی خاص یا افرادی معدودی عنوان شده‌اند. بعضی تنها مربوط به یک شهر هستند و برخی چندین شهر یا کشور را شامل می‌شوند. از جمله موضوعات اصلی حمله قریب‌الوقوع مسلمانان از شرق و جنوب با احساسات ضد مسیحیت به اروپا است که دقیقاً منعکس‌کنندهِ حملات عثمانی و پیش از آن اعراب مشابه و پیش از این دو انتظارات «میرابیلیس طرفدار آزادی» است.[۶] همه این موارد در بطن اعتقاد به آخر الزمان ارائه شده‌است، اعتقادی که باعث بروز پیش گویی‌های آخر الزمان و مجموعه‌ای چاپ نشده توسط کریستف کلمب شد.[۱۶]

برخی اندیشمندان بر این باورند که نوستراداموس برای پیشگو بودن ننوشته‌است. بلکه برای در امان ماندن از اذیت‌ها، تفاسیر خود از وقایع زمان خود را با استفاده از زبانی استعاری و رمزآلود نوشت. این شبیه به تعبیرات پریتریست از کتاب وحی است.[۶]

طرفداران نوستراداموس ادعا می‌کنند که او بسیاری از حوادث بزرگ را همچون آتش‌سوزی بزرگ لندن، به قدرت رسیدن ناپلئون، هیتلر، حملات ۱۱ سپتامبر به مرکز تجارت جهانی را پیشگویی کرده‌است.[۱۳] نظرات مختلف را در ذیل مشاهده کنید.

شکاکانی همچون رندی بر این باورند که شهرت نوستراداموس در پیشگویی بیشتر برخاسته از طرفداران او در سده حاضر است که گفتارهای او را به اتفاقاتی نسبت می‌دهند که یا اتفاق افتاده‌اند یا وقوع آنها اجتناب ناپذیر است که به «غیب‌بینی عطف به ماسبق» شهرت دارند. هیچ مدرک آکادمیکی وجود ندارد که ثابت کند نوستراداموس اتفاقی را پیش از اینکه اتفاق افتد، پیشگویی کرده باشد. مگر صحبت از اتفاقاتی که می‌توان آنها را به موارد دیگر هم نسبت داد.

دیدگاه‌های امروزی موافق

[ویرایش]

دیدگاهی وجود دارد که که می‌گوید آمریکا از این پیشگویی سوءاستفاده کرده (یعنی خود آنها انفجارهای ۱۱ سپتامبر را انجام دادند. همانگونه که از این پیشگویی به نفع خودشان فیلم معروف نوسترآداموس را ساختند) تا بگویند حالا که این پیشگویی تا اینجا درست از آب درآمد پس بقیه این پیشگویی نیز به همین صورت امکان‌پذیر خواهد بود، که این موضوع باعث ترس جامعه آمریکا شد و اجازه هر گونه عمل پیشگیرانه را به خود دادند.

در ادبیات موجود و در اینترنت دیدگاه‌های کاملاً متفاوتی در این زمینه وجود دارند. در یک طرف دیدگاه‌های بسیار آکادمیک مانند دیدگاه‌های ژاک هالبورن وجود دارد که مفصلاً بیان می‌دارند که پیشگویی‌های نوستراداموس در واقع مطالبی جعلی هستند که بعدها توسط افرادی با اهداف سیاسی نوشته شده‌اند. اگرچه احتمالاً هالبرون بیش از هر کس دیگری در مورد این متون و اسناد مربوطه می‌داند (وی به کاوش در مورد بسیاری از آنها کمک کرده‌است). اما بسیاری از دیگر متخصصان نظریات وی را در این زمینه رد کرده‌اند.

در طرف دیگر، انبوهی از کتاب‌های جدید و وبگاه‌های خصوصی وجود دارند که نه تنها پیشگویی‌های نوستراداموس را حقیقی می‌دانند. بلکه از وی به عنوان یک پیشگوی واقعی یاد می‌کند. به دلیل تعابیر و تفاسیر توأم با خیالپردازی، این گروه در مورد اینکه نوستراداموس چه چیزی را پیشگویی کرده و پیشگویی‌هایش در مورد آینده بوده یا گذشته به توافق نرسیده‌اند. با این وجود این گروه در مورد اینکه نوستراداموس انقلاب فرانسه، ناپلئون بناپارت، هیتلر،[۶][۱۷] جنگ‌های جهانی و هم بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی توافق دارد که وی همه وقایع مهم در زمان انتشار یک کتاب را پیش‌بینی کرده‌است. از برنامه فضایی آپولو، مرگ دایانا، شاهدخت ولز و حادثه فضاپیمای چلنجر،[۱۸] به وقایع ۱۱ سپتامبر: چنین به نظر می‌رسد که این جنبه movable feast از ویژگی‌های این ژانر است.[۵]

احتمالاً نخستین کتابی که در بریتانیا مشهور شد، کتاب هنری سی رابرتس پیشگویی‌های کامل نوستراداموس در سال ۱۹۴۷ بود که طی ۴۰ سال پس از آن حداقل ۷بار تجدید چاپ شد. این کتاب شامل رونوشت پیشگویی‌ها و ترجمه آنها به همراه تفسیری کوتاه است. پس از آن در سال ۱۹۶۱ کتاب کاملاً بیطرف ادگار لئون بنام نوستراداموس و پیشگویی‌هایش منتشر شد که تا پیش از سال ۱۹۹۰ بهترین و کاملترین تحلیل از پیشگویی‌های نوستراداموس در سطح جهان به‌شمار می‌رفت. پس از آن کتاب اریکا چیتام بنام پیشگویی‌های نوستراداموس انتشار یافت که در واقع شامل چاپ دوباره‌ای از نسخه قبلی سال ۱۵۶۸ بود که از سال ۱۹۷۳ چندین‌بار ویرایش و چاپ شده بود و در آخر بنام پیشگویی‌های نهایی نوستراداموس منتشر شد. این کتاب به عنوان اساس فیلم مشهور اورسن ولز بنام مردی که فردا را دید مورد استفاده قرارگرفت. جدا از ترجمه دو قسمتی اثر جین-چارلز دی فونبروم بنام نوستراداموس: historien et prophète در سال ۱۹۸۰ می‌توان گفت که این‌گونه کتاب‌ها با کتاب‌های مشهور جان هوگ در مورد پیشگویی از سال ۱۹۹۴ به بعد به نقطه اوج رسیدند که شامل نوستراداموس: پیشگویی‌های کامل (۱۹۹۹) و کتاب نوستراداموس: زندگی و معماً (۲۰۰۳) می‌شود.

به غیر از رابرتس، این کتاب‌ها و کارهای تقلیدی مشابه آنها نه تنها در مورد توان پیشگویی نوستراداموس متفق‌القول بودند، بلکه در مورد برخی جنبه‌های زندگینامه او نیز توافق داشتند. او از خاندان اسرائیلی یساکار و تحت آموزش پدربزرگانش بوده که هر دو در دربار پادشاه خوب رنهدر پروانس پزشک بودند، وی در سال ۱۵۲۵ وارد دانشگاه مون‌پلیه شد و در بازگشت در سال ۱۵۲۹ با موفقیت مدرک پزشکی خود را دریافت کرد و در دانشکده پزشکی به تدریس پرداخت، تا زمانیکه عقاید وی محبوبیت خود را از دست دادند، وی دارای این عقیده بود که خورشید مرکز جهان است، نوستراداموس به شمال شرق فرانسه سفر کرد و در آنجا در خانقاه اوروال رباعیات پیشگویی خود را نوشت. وی در جریان سفرهایش کارهای خارق‌العادهِ زیادی انجام داد. از آن جمله اینکه نام پاپ آینده را مشخص کرد و بیماری طاعون را در منطقه اکس-آن-پرووانس و در مناطق دیگر درمان کرد.

رد ادعاها

[ویرایش]

از دهه ۱۹۸۰ تاکنون این امر مخصوصاً در فرانسه با واکنش‌های آکادمیک روبرو شده‌است. چاپ نامه‌های خصوصی نوستراداموس در سال ۱۹۸۳[۱۹] و طی سال‌های پس از آن نسخه‌های اصلی سال‌های ۱۵۵۵ و ۱۵۵۷ کشف شده توسط چومارات و بنازرا به همراه کشف بسیاری از مطالب آرشیو شده[۴][۹] نشان داد که بسیاری از حرف‌هایی که در مورد نوستراداموس گفته شده بود با اسناد حقیقی مطابقت نداشت. رندی جیمز از چهره‌های دانشگاهی[۴][۵][۹][۲۰] می‌نویسد که هیچ سند معتبر امروزی هیچیک از ادعاها را ثابت نمی‌کند. بسیاری از ادعاها مشخصا براساس شایعات غیر معتبر بوده‌اند که توسط مفسران بعدی همچون ژابرت (۱۶۵۶)، گوناد (۱۶۹۳) و بارست (۱۸۴۰) بر پایه تفاسیر غلط از متون فرانسوی سده ۱۶ یا بر اساس دروغ محض به عنوان حقیقت نقل شده‌اند. حتی ادعایی که رباعی L۳۵ دقیقاً مرگ پادشاه هنری دوم را پیشگویی کرده‌است در سال ۱۶۱۴، یعنی ۵۵ سال پس از آن واقعه چاپ شد.[۶][۹]

بالاتر از همه اینکه چهره‌های دانشگاهی[۵][۲۰][۲۱] که خود سعی دارند از هر گونه تفسیر غلط بپرهیزند، اذعان داشتند که بیشتر ترجمه‌های انگلیسی کیفیتی پایین داشتند، هیچ دانشی از فرانسه سده ۱۶ را نشان نمی‌دادند، غرض‌مند ترجمه شده بودند و بدتر از همه اینکه در مواقعی به گونه‌ای ترجمه شده بودند که کاملاً شبیه به چیزی شوند که به آن رجوع داده می‌شدند (و یا برعکس). مطمئناً هیچ‌یک از آنها بر اساس نسخه اصل نبودند. رابرتز ترجمه خود را بر اساس نسخه سال ۱۶۷۲ نوشته بود و چیتهام و هوگ بر اساس نسخه منتشر شده پس از مرگ نویسنده در سال ۱۵۶۸. حتی لئونی که ترجمه‌اش کمی قابل قبول‌تر از بقیه‌است، به اقرار خودش در صفحه ۱۱۵ ترجمه، هیچ وقت نسخه اصلی را ندید. این در حالی است که او در هیچیک از صفحات پیشین هیچ اشاره‌ای به این مطلب نکرده‌است که بسیاری از مطالبش بدون منبع هستند.

با این حال هیچیک از مفسران انگلیسی به دلایل زبانی و زمانی به این تحقیقات و تفسیرها دسترسی نداشتند. هوگ به دلیل موقعیتی که داشت از این منابع برخوردار بود. اما در سال ۲۰۰۳ بود که وی اقرار کرد برخی از مطالب زندگینامه‌های قبلی او جعلی و دروغین بوده‌اند. در همین حال اندیشمندان[۶] معترض از تلاش‌های پیشین نویسندگانی (هویت ۱۹۹۴، اواسان ۱۹۹۷، راموتی ۱۹۹۸) بودند که سعی در استخراج معنی پنهان متون با استفاده از قلب کلام، کدهای عددی، گراف و دیگر ابزارها بودند.

فرهنگ غالب

[ویرایش]

پیشگویی‌های نوستراداموس در سده ۲۱ (میلادی) به صورت یک فرهنگ غالب درآمدند. نوستراداموس و پیشگویی‌هایش موضوع هزاران کتاب (داستانی و غیر داستانی) شدند. زندگی نوستراداموس در چندین فیلم و برنامهِ ضبطی نمایش داده شد و نوشته‌های وی به موضوع مورد علاقه مطبوعات تبدیل شدند.

همچنین درچندین حقه مشهور اینترنتی، رباعی‌هایی به سبک رباعی‌های پیشگویی‌های نوستراداموس از طریق ایمیل به عنوان واقعیت منتشر شدند. مشهورترین نمونه مربوط به ویران شدن مرکز تجارت جهانی در حادثه ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ است که منجر به برخی حقه‌ها و تفاسیر مجدد توسط علاقه‌مندان چنین رباعیاتی شد.

حمله ۱۱ سپتامبر، ۲۰۰۱ در نیویورک منجر به تفکر در مورد پیشگویی احتمالی نوستراداموس در مورد این واقعه شد. طرفداران نوستراداموس رباعی‌های VI. ۹۷ و I. ۸۷ را به عنوان پیشگویی احتمالی این حادثه عنوان کردند، درحالی‌که اندیشمندان این موضوع را بی‌ارتباط عنوان کردند (بخش‌های مربوطهِ وبگاه‌های Lemesurier وSnopes را که در ذیل آورده شده‌است مقایسه کنید)[۶][۱۳]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. «۱۰ پیشگویی بزرگ نوستراداموس که به حقیقت پیوست». روزنامه دنیای اقتصاد. ۲۰۲۴-۰۳-۱۷. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۳-۱۷.
  2. "Nostradamus | Biography, Predictions, & Facts | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). Retrieved 2024-03-17.
  3. "Nostradamus: Facts, Quotes & Predictions". HISTORY (به انگلیسی). 2023-08-11. Retrieved 2024-03-17.
  4. ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ Leroy, Dr Edgar, Nostradamus, ses origines, sa vie, son oeuvre, 1972, ISBN 2-86276-231-8
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ لمسوریر، پیتر، «دائرةالمعارف نوستراداموس»، ۱۹۹۷ISBN 0-312-17093-9
  6. ۶٫۰۰ ۶٫۰۱ ۶٫۰۲ ۶٫۰۳ ۶٫۰۴ ۶٫۰۵ ۶٫۰۶ ۶٫۰۷ ۶٫۰۸ ۶٫۰۹ Lemesurier, Peter, The Unknown Nostradamus, 2003
  7. Nostradamus, Michel, Traite des fardemens et des confitures, 1555, 1556, 1557
  8. Maison de Nostradamus at Salon
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ ۹٫۶ ۹٫۷ Brind'Amour, Pierre, Nostradamus astrophile, 1993
  10. Chevignard, Bernard, Présages de Nostradamus 1999
  11. خواندنی‌های تاریخی، محمود طلوعی
  12. صفحات ۳۴۰ و ۳۴۱ کتاب «نوستر آداموس» نوشتهٔ ژان شارل دوفن برون.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ Gruber, Dr Elmar, Nostradamus: sein Leben, sein Werk und die wahre Bedeutung seiner Prophezeiungen, 2003
  14. نامه بی‌نام به «مارکوس اهل فرانسه» در اوت و نوامبر سال ۱۷۲۴ توجه عموم را به حقیقت (گمنام) Lettre critique sur la personne et sur les écrits de Michel Nostradamus, Mercure de France, août et novembre ۱۷۲۴ جلب کرد (توضیح در ویکی‌پدیای فرانسوی مقاله مربوط به نوستراداموس: «Relève, dans un esprit rationaliste, des coïncidences entre certains quatrains des Prophéties et des évènements antérieurs à la publication de ces quatrains. Tout n'est pas également convaincant, mais on repoussera difficilement, par exemple, le rapprochement entre le quatrain VIII, 72 et le siège de Ravenne de 1512)
  15. Garencières, Théophile de:» پیشگویی‌ها یا پیش‌بینی‌های واقعی نوستراداموس"، ۱۶۷۲.
  16. واتس، P. M،» پیش گویی‌ها و کشفیات: در باب منشأ روحانی نوشته‌های کریستوفر کلمبوس از Indies در: "بررسی تاریخی آمریکاً، فوریه ۱۹۸۵، صفحات. ۷۳–۱۰۲
  17. را پیشگویی کرده متفق‌القول هستند. درست است که در بعضی رباعیات وی نام «هیستر» آورده شده‌است (که تقریباً شبیه به هیتلر است) اما این کلمه همان‌طور که خود نوستراداموس در «پیشگویی» برای سال ۱۵۵۴ عنوان کرده در واقع نام کلاسیک رودخانه دانوب پایین می‌باشد، اصطلاح Pau, Nay, Loron – که اغلب به عنوان مشابهِ «Napaulon Roy» تعبیر می‌شود، در واقع به سه برج در جنوب غرب فرانسه نزدیک محلی که زمانی خانهِ نوستراداموس قرار داشته اشاره دارد.
  18. = maar. us/first_century_nostradamus. html| CI, Q۸۱
  19. Dupèbe, Jean, Nostradamus:Lettres inédites, 1983
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ در کتاب «ماسک نوستراداموس» در سال ۱۹۹۳
  21. Wilson, Ian, Nostradamus:The Evidence, 2002

پیوند به بیرون

[ویرایش]