ناصر قشقایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ناصر قشقایی
ناصر صولت
زادهٔ۱۲۷۸ خورشیدی
شلدان
شهرستان دشتستان
درگذشت۱۳۶۲ خورشیدی
لاس وگاس
ایالات متحده آمریکا
دیگر نام‌هاناصر خان (صولت)
پیشهایلخان قشقایی،
نماینده ایل قشقایی در مجلس شورای ملی،
سناتور فارس در مجلس سنا
سال‌های فعالیت۱۳۰۴–۱۳۳۲
همسر(ها)رودابه بی‌بی
فرزندانعبدالله خان، ناهید بی‌بی، فریده بی‌بی، ایران بی‌بی، کامبیز خان و هما بی‌بی
والدینصولت‌الدوله
خدیجه بی‌بی

محمد ناصر خان صولت قشقایی معروف به ناصر خان، فرزند ارشد اسماعیل خان صولت‌الدوله قشقایی (ایلخان ایل قشقائی و سیاستمدار دورهٔ پهلوی) و برادر ملک‌منصور خان، محمدحسین قشقایی و خسرو خان قشقایی بود. تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد وی قدرتمندترین فرد در جنوب ایران بود. او قصد داشت با انجام کودتایی علیه نیروهای بریتانیایی و شوروی ایران را از اشغال متفقین خارج کند که این عملیات ناکام ماند.

زندگی سیاسی[ویرایش]

پدرش اسماعیل خان صولت‌الدوله و پدربزرگش داراب خان ایلخان ایل قشقایی بودند. در دوران سلطنت رضاشاه، با آغاز خلع سلاح عشایر فارس در سال ۱۳۰۷ و تندروی‌های سرلشکر آیرم، قشقاییها شورش کردند. آیرم، ناصرخان را دستگیر کرد و به تهران برد. دستگیری او شورش قشقاییها را شدت بخشید و اوضاع فارس بحرانی شد. سرلشکر حبیب‌الله شیبانی، فرماندهی لشکر جنوب را به عهده گرفت. یکی از پیشنهادهای او آزادی ناصرخان بود. ناصرخان آزاد شد و به فارس برگشت و اوضاع فارس آرام شد.[۱]

ناصرخان قشقایی

به پاس کمک در فرو خواباندن شورش در فارس، ناصر خان و پدرش اسماعیل خان به نمایندگی مجلس پذیرفته شدند.[۱] ناصرخان به نمایندگی ایل قشقایی و پدرش به نمایندگی شهرستان جهرم انتخاب شدند و در اوائل سال ۱۳۱۰ به مجلس شورای ملی رفتند. اسماعیل خان با مستوفی‌الممالک، دوستی و نزدیکی داشت. پس از خاکسپاری مستوفی‌الممالک در هفتم شهریور ۱۳۱۱ علی منصور (وزیر داخله)، مصوبه لغو مصونیت اسماعیل خان و پسرش را در فردای خاکسپاری از مجلس گرفت و هر دو دستگیر و زندانی شدند. در ۱۶ مهر، پدرش اسماعیل خان بر اثر عفونت در زندان قصر درگذشت.

ناصرخان تبعید شد و پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط حکومت رضاشاه، نزد ایل بازگشت و در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ قدرتمندترین فرد در فارس بود. او به اقتدار مجدد ایل قشقایی همت گمارد و در همین راه امتیازاتی هر چند اندک در وهله اول برای ایل خود و سپس استان فارس به‌دست آورد.

ناصرخان در میان قشقایی‌ها دهه سی

در سال ۱۳۲۶ ناصر خان به نمایندگی شیراز در مجلس شورای ملی انتخاب شد اما نمایندگی را نپذیرفت.[۲] در سال ۱۳۲۸ با تشکیل مجلس سنا به عنوان سناتور فارس از جانب شاه منصوب شد. در جریان نهضت ملی شدن نفت از دکتر مصدق و جبهۀ ملی حمایت کرد و پس از کودتای ۲۸ مرداد، همچون برادرانش ملک منصور خان، محمدحسین خان و خسروخان، در حالی که مورد غضب محمدرضاشاه پهلوی قرار گرفته بود، با کمک سپهبد زاهدی که با وی از زمان پدرش آشنایی دیرینه داشت، جان سالم به در برد و موفق به خروج از کشور و در حقیقت به خارج از کشور تبعید شد.

در دوران تبعید، تمام اموال و دارایی‌های ناصرخان که باغ ارم شیراز و املاک زیادی را شامل می‌شد، مصادره و توقیف شد. وی به دلیل سکونت فرزندانش در آمریکا پس از مدت کوتاهی اقامت در اروپا به آمریکا مهاجرت کرد و به گفته خودش مصاحبه‌ای مفصل و نزدیک به هشت ساعته در مصاحبه با حبیب لاجوردی در پروژه تاریخ شفاهی ایران، همچنان به مخالفت با شاه ادامه داد. وی بعدها همچنین از طریق دوستان فعال در جبهه ملی با تماس با انقلابیون و سید روح‌الله خمینی به طرفداران انقلاب ملحق شد و در زمان نخست‌وزیری شاپور بختیار در دی ۱۳۵۷ در زمانی که شاه هنوز در ایران بود، بعد از ۲۵ سال تبعید به ایران مراجعت کرد.

با توجه به شلوغی اوضاع و تب انقلاب در ایران، ناصرخان با حمایت شاپور بختیار به وطن وارد و با حمایت او، از دستگیری‌اش در فرودگاه جلوگیری شد. او به میان ایل خود بازگشت و به مبارزه و تبلیغ علیه شاه و حمایت از انقلاب ۱۳۵۷ ادامه داد. ناصرخان قشقایی در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی انتخاب شد اما هم کینهٔ قدیمی کمونیست‌ها از جمله حزب توده به دلیل سابقه مخالفت او با آنها ادامه داشت و هم مجاهدین خلق با او مخالف بودند. در نتیجه، اعتبارنامه‌اش رد و ابتدا برادرش خسرو خان و سپس خودش دستگیر شدند. دستگیری این دو باعث نا آرامی در شیراز و قیام قشقایی‌ها و در نهایت آزادی او شد.

ناصرخان با خمینی همسو نبود و گروه‌های مختلف انقلابی برای قدرت نیافتن و انسجام مجدد او و ایلش در جنوب، تلاش می‌کردند. ناگزیر با حکومت جمهوری اسلامی درگیر شد و پس از درگیری مسلحانه در اطراف شیراز و فیروز آباد با سپاه پاسداران، سرانجام به دلیل چنددستگی در ایل قشقایی و نداشتن نیروی لازم، اردوی او در هم شکست.

ناصرخان درمیان ارتش قشقایی

دادگاه انقلاب شیراز حکم اعدام غیابی برای ناصرخان و برادرش خسرو خان صادر کرد و پسر بزرگش عبدالله خان که در آمریکا تحصیلات پزشکی کرده و در اردوی او به مبارزه مشغول بود، به صورت ناگهانی درگذشت. ناصرخان ناگزیر به ترک مخفیانه ایران و مهاجرت مجدد به آمریکا از راه ترکیه شد. برادرش خسرو خان که در کوه‌ها مخفی بود، به دلیلی نامعلوم به شیراز رفت و با خیانت یکی از نزدیکان، دستگیر و چندی بعد در فیروز آباد تیرباران شد.

کتاب «سال‌های بحران» خاطرات روزانهٔ ناصرخان قشقایی به تصحیح نصرالله حدادی در سال ۱۳۶۶ چاپ شد.

مرگ[ویرایش]

ناصرخان قشقایی در سن ۸۴ سالگی باز به تبعید اجباری تن داد و با وجود پیری و بیماری تنها دو ماه مانده به عمرش در بهمن ماه ۱۳۶۲ مصاحبه‌ای مفصل با حبیب لاجوردی انجام داد که در پروژه‌ای ماندگار به نام «تاریخ شفاهی ایران» که با پشتیبانی دانشگاه هاروارد صورت گرفت، شرح حالی مبسوط از زندگی و خاطرات خود را بیان کند که بهترین مرجع و منبع برای آشنایی با ایشان است.

وی در اواخر سال ۱۳۶۲ خورشیدی درگذشت.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ عاقلی، باقر (۱۳۸۰). شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران - جلد دوم. تهران: نگاه. صص. ۱۲۱۲–۱۲۱۴.
  2. «مذاکرات جلسه دوم دوره پانزدهم مجلس شورای ملی چهارم امرداد ۱۳۲۶». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۸ مه ۲۰۲۰.