موازنه قدرت

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
کارتون توسط دامیر، تعادل و توازن ۱۸۶۶ اروپایی، نشان دهنده توازن قدرت است در حالی که سربازان ملل مختلف زمین را با سرنیزه می چرخانند.

نظریه موازنه قدرت بر این اصل استوار است که امنیت بین‌المللی زمانی افزایش می‌یابد که قدرت نظامی به نحوی توزیع شده باشد که هیچ دولتی به اندازه‌ای که توانایی تفوق آمدن بر دیگر دولت‌ها را داشته باشد، قدرتمند نباشد.[۱] این نظریه پیش‌بینی می‌کند که اگر یک دولت، قدرت فوق‌العاده زیادی داشته باشد از قدرت خود استفاده می‌کند و به کشورهای ضعیف حمله می‌کند. این امر موجب می‌شود دولت‌هایی که در معرض خطر هستند برای پیوستن به ائتلاف‌های تدافعی انگیزه پیدا کنند. برخی از واقع گرایان بر این عقیده هستند که این امر می‌تواند موجب ثبات بیشتری شود چرا که از تجاوز جلوگیری می‌کند و آن را غیرجذاب نشان می‌دهد البته اگر میان ائتلاف‌های رقیب تعادل قدرت برقرار باشد.[۱]

شیوه های تامین و حفظ موازنه ی قوا[ویرایش]

  • بازگرداندن اراضی اشغال شده توسط دولت تجاوزگر
  • سیاست تفرقه انداز و حکومت کن
  • رقابت یا مسابقه تسلیحاتی[۲]

منابع[ویرایش]

  • Kegley, Charles W.; Wittkopf, Eugene R. (2005), World Politics: Trends and Transformation (10th ed.), p. 503
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Kegley & Wittkopf 2005, p. 503.
  2. پانویس[ویرایش]

    وبگاه:http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%86%D9%87-%DB%8C%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-Balance-of-Power__a-42698.aspx دانشنامه پژوهه دانشکد باقر العلوم