محمدحسین نظیری نیشابوری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

محمدحسین نظیری نیشابوری (درگذشته ۱۰۲۱ه‍.ق/۱۶۱۲م) از شاعران مؤلف و صاحب سبک تاریخ شعر پارسی به‌شمار می‌رود که بر جریانات شعری معاصر و بعد از خود تأثیری عمیق نهاد.

او خالق این بیت بسیار معروف است که به صورت ضرب‌المثل درآمده:

گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وا نشددر بُن ناخن است نی بخت گره گشای را
درس ادیب اگر بود زمزمهٔ محبتیجمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را

زندگی‌نامه[ویرایش]

محمدحسین نظیری نیشابوری، در نیمهٔ دوم سده دهم (قمری) در نیشابور متولد شد. وی پس از گذراندن تحصیلات، به شاعری روی آورد و برای آزمودن طبع، به کاشان که از مراکز مهم شعر پارسی در آن روزگار و محل تجمع شاعران سبک وقوع بود روی آورد و در چند مجلس طرح شعر بر شاعران معتبر سبک وقوع پیروز شد و سپس عازم هند گردید. همزمان با حکومت سلاطین صفوی در ایران که به سبب اولویت‌های سیاسی و نظامی، به شعر غیرایدئولوژیک توجه چندانی نداشتند، سلاطین گورکانی هند در شبه قارهٔ هند به حمایت گسترده از علم و ادب و هنر ایرانی پرداخته بودند و دربار آنان و دربارهای محلی امرایشان، مرکز تجمع بیشترین تعداد دانشمندان، صنعتگران، هنرمندان و ادب پیشگان ایرانی و ایرانی مآب شده بود. نظیری نیز با پیوستن به دربار جهانگیر شاه (ح. ۱۰۱۴–۱۰۳۷ ه‍.ق/۱۶۰۵–۱۶۲۷ م) امپراتور گورکانی هند و سپس بارگاه سپهسالار او خانخانان به ثروتی افسانه‌ای دست یافت و مهم‌ترین شاهکارهایش را در سال‌های اقامت در هند آفرید تا آنکه به سال ۱۰۲۱ قمری در شهر آگره در اوج ثروت، شهرت، حرمت و محبوبیت درگذشت.

میراث و جایگاه او[ویرایش]

از نظیری نیشابوری دیوانی مشتمل بر انواع گوناگون شعر بر جا مانده که همه در حد کمالند[نیازمند منبع] و به استناد این اشعار متنوع، می‌توان نظیری را از شاعران جامع در ادب پارسی و از آخرین بقایای چنین شاعرانی دانست.[نیازمند منبع] وی در انواع و قالب‌های گوناگون شعر، استاد بود[نیازمند منبع] اما برتری انحصاری او که مورد توجه شاعران دیگر بود، در غزل تجلی یافته[نیازمند منبع] و با توجه به همین غزلیات است که برخی منتقدان و از جمله شبلی نعمانی او را از انبیای شعر پارسی دانسته‌اند و شاعرانی چون صائب تبریزی مقام خود را فروتر از نظیری دانسته‌اند. شگرد انحصاری نظیری در غزل، ارائهٔ تصویری مفاهیم انتزاعی و مخصوصاً عواطف و احساسات بشری است و چون جوهرهٔ غزل نیز همین احساسات و عواطف است، غزل نظیری، بدل به روایت ملموس و آشنای ملتهب‌ترین و نازک‌ترین عواطف و احساسات گردیده به گونه‌ای که خوانندگان، به‌سرعت و در سرحد شدت، با دنیای عواطف گرم و تپندهٔ نظیری پیوند می‌خورند.

برتری‌های فنی غزل نظیری، ثروت او که خود نتیجهٔ برتری‌های شعر وی است و نیز محبوبیت شخصی نظیری موجب تقلید وسیع شاعران معاصر و مابعد نظیری از غزلیات وی شد به گونه‌ای که نظیری را بدل به شاعری با تأثیر عمیق بر شعر پارسی معاصر و مابعد خود ساخت و حتی آنچه امروز جریان بازگشت ادبی خوانده می‌شود و عکس‌العمل شعر پارسی داخل ایران در برابر افراط‌گری‌های اواخر سبک هندی بود، چیزی نیست جز بازگشت به شگردهای غزل نظیری نیشابوری و تعدادی دیگر از شاعران قرن‌های دهم و یازدهم هجری، هرچند که به رغم موفقیت غزل‌های نظیری، نمونه‌های تقلیدشده از او در دوران بازگشت ادبی، به سبب فقدان اصالت، چندان موفق از آب در نیامد.

نمونه اشعار[ویرایش]

یادت به‌خیر باد که در گریه‌های گرمشوقی که از خودم بِرَهانی نهاده‌ای
ارزان مکن کرشمهٔ خوبی که در دلمذوقی که بیش از آن نتوانی نهاده‌ای


فلک مزدورِ ایمای تو باشدنوازد هرکه را رای تو باشد
شود مجروح مغز استخوانمسرِ خاری چو در پای تو باشد
نیازارم ز خود هرگز دلی راکه می‌ترسم در او جای تو باشد
حریفی کز خرد بازیچه سازدنگاه کارفرمای تو باشد
دو عالم نقد جان در دست دارندبه بازاری که سودای تو باشد
گل صدرنگ می‌رویَد از آن خاککه دُردی‌نوشِ صهبای تو باشد
کدورت نیست کاخِ سینه‌ای راکه راهش بر تماشای تو باشد
نهایت نیست طومارِ دلی راکه عنوانش تمنای تو باشد…


توبه هشیار می گویند و می گردد قبولتا ننوشم می مرا یا رای استغفار نیست
پیش پای سرد و گرم روزگار افتاده امسایه در ویرانه ام از پستی دیوار نیست
اندکی ای ناله امشب بی اثر می یابمتآنکه هر شب می شنید امشب مگر بیدار نیست
مُردم از شرمندگی تا چند با هر ناکسیمردمت از دور بنمایند و گویم یار نیست


چه خوش است از دو یک‌دل سرِ حرف باز کردنسخنِ گذشته گفتن گلهٔ دراز کردن
نه چنان گرفته‌ای جا به میان جان شیرینکه توان تو را و جان را ز هم امتیاز کردن

[۱]

منابع[ویرایش]

  • آتشکدهٔ آذر (۷۳۸–۷۱۱/ ۲)
  • ایضاح‌المکنون (۵۳۴/ ۱)
  • حماسه‌سرایی در ایران (۳۵۷)
  • تاریخ ادبیات ایران، براون (۱۶۸/ ۴)
  • تاریخ ادبیات در ایران (۹۱۶–۸۹۷/ ۵)
  • تاریخ نظم و نثر (۴۲۹)
  • تذکرهٔ روز روشن (۸۴۱–۸۳۷)
  • تذکرهٔ میخانه (۸۰۰–۷۸۵)
  • دائرةالمعارف فارسی (۳۰۴۱–۳۰۴۰/ ۲)
  • الذریعه (۱۲۱۳/ ۹)
  • ریاض‌العارفین (۲۳۷–۲۳۶)،
  • ریحانه (۲۱۷–۲۱۶/ ۶)،
  • سرو آزاد (۲۶–۲۴)،
  • فرهنگ ادبیات فارسی (۵۱۵–۵۱۴)،
  • سخنوران (۹۴۶–۹۴۵)،
  • کاروان هند (۱۴۵۶–۱۴۴۹/ ۲)
  • کلمات الشعراء (۱۷۹)،
  • گنج سخن (۷۶–۶۴/ ۳)،
  • لغت‌نامه (ذیل/ نظیری نیشابوری)،
  • مجمع‌الخواص (۲۲۰–۲۱۹)،

پانویس[ویرایش]