محمدحسین خان مکری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محمدحسین خان مکری
مأمور دولتی، فرماندار
پیش ازسیف الدین خان مکری
اطلاعات شخصی
زاده۱۲۵۹ شمسی
بوکان، ایران
سردار مکری
درگذشته۱۲۹۳ شمسی
مراغه،
فرزندانعلی خان مکری
عشرت
کبری
خویشاوندانعزیزخان مکری
پاشاخان مکری
فرخ‌خان مکری

محمدحسین خان مکری (۱۲۵۹ بوکان - ۱۲۹۳ مراغه) فرزند سیف‌الدین خان مکری از شخصیت‌های سیاسی در دورهٔ مظفرالدین شاه و احمدشاه قاجار بود. او فرمانداری مناطق ساوجبلاغ، سردشت و بوکان را به عهده داشت. او نواده عزیزخان مکری و سومین سردار بوکان به‌شمار می‌رود. پاشاخان مکری از خویشاوندان محمدحسین‌خان مکری بود.[۱]

محمدحسین خان مکری در سال ۱۲۵۹ شمسی در بوکان متولد شد و پس از پدرش به لقب سرداری و فرمانداری ساوجبلاغ رسید. او در تأسیس مدرسه علوم دینی بزرگ بوکان و انتقال عالم نامدار مکریان «ملامحمدحسن وجدی قزلجی» از ترجان به بوکان و تأمین تمامی هزینه‌های مدرسه و مستمری طلاب نیز نقش داشته‌است.[۲]

قصبه‌های سقز و بانه در استان کردستان، مدتی زیر نظر ادارهٔ محمدحسین‌خان و آذربایجان بود.[۳] در سال ۱۲۹۳ به اتهام همکاری با امپراتوری روسیه در جنگ جهانی اول توسط مأمورین دولت عثمانی دستگیر و در شهر مراغه آذربایجان شرقی اعدام شد.

جنگ جهانی اول[ویرایش]

قبل از وقوع جنگ جهانی اول (۱۲۹۳)، محمدحسین مکری به‌همراه چند نفر دیگر از کُردهای منطقه، به اتهام همکاری با امپراتوری روسیه و نپذیرفتن جهاد عثمانی‌ها، توسط مأمورین دولت عثمانی دستگیر شد. محمدخان بانه از خان‌های معروف بانه، سیف‌الدین خان اردلان حاکم سقز، شیخ باباسعید برزنجی از شیوخ منطقه و شاعر و خوشنویس و فاضل کُرد از افرادی بودند که توسط سپاه عثمانی اعدام شدند. محمدخان در شهر بانه اعدام شد و به‌محض رسیدن به سقز سیف‌الدین خان اردلان دستگیر شد.

تلگراف وزارت خارجه به سفیر ایران در استانبول در رابطه با اعدام سردار مکری سال ۱۲۹۳

تعداد ۱۲ سرباز و مأمور دولت عثمانی محمدحسین‌خان را همراه میرزا محمود افخم و پیکارش با دست و کتف بسته، درحالی‌که سوار بر شتر لخت و بدون جهاز بودند، به طرف شهر مراغه که مقر فرماندهی سپاه عثمانی‌ها بود بردند. باباسعید برزنجی در روستای کهریزه در چند کیلومتری بوکان به قتل رسید و جسد او را به زادگاهش روستای غوث آباد منتقل کردند و در همان‌جا دفن شد.[۴] بازیل نیکیتین که مدتی به‌عنوان کنسول در ایران خدمت می‌کرد در کتاب ایرانی که من شناخته‌ام (صفحهٔ ۲۳۲ و ۲۳۳) اعدام شیخ باباسعید را به این صورت بیان کرده‌است:

مسئلهٔ جهاد به‌وسیلهٔ شیوخ و عوامل آن‌ها خیلی زود در کردستان انتشار یافت که تنها یکی از شیوخ به‌نام «شیخ بابا» که در حوالی ساوجبلاغ مکری، زندگی با زهد و تقوایی داشت و در نظر کُردها محترم بود، با این اعلام جهاد از سوی عثمانی‌ها مخالفت می‌کرد و ترک‌ها او را در زمستان ۱۶ سال ۱۹۱۵ به‌واسطهٔ عقاید خلاف جهاد و رفتارش نسبت به مسیحیان به‌دار آویختند.[۵]

محمدحسین خان دارای مقام عالی و جایگاه دولتی بود و تصور نمی‌کرد که مأمورین عثمانی بدون توجه به قوانین موجود آن زمان یک شخصیت دولتی را خودسرانه دستگیر و به اعدام محکوم کنند. از طرفی دیگر صمد شجاع‌الدوله والی وقت آذربایجان به طرفداری از روس‌ها می‌پرداخت و در اطراف میاندوآب او و قشونش هم‌زمان با دستگیری محمدحسین خان و همراهانش در نبرد با سپاه عثمانی شکست فاحشی خوردند و ناچار به سوی تبریز فرار کردند. محمدحسین خان و میرزامحمود افخم در مراغه زندانی شدند و سرانجام در سال ۱۲۹۳ هجری شمسی به دستور «ارکان» یکی از فرماندهان حکومت عثمانی، او و سیف‌الدین خان سقز در مقابل صدها سرباز عثمانی در میدان عمومی شهر مراغه تیرباران شدند.[۶]

میرزامحمود افخم منشی به وساطت حاجی باپیرآقا آزاد شد و به وسیلهٔ او و معتمدین شهر مراغه با تشریفات لازم و احترام اجساد «محمدحسین خان» و «سیف‌الدین خان اردلان» را به بوکان آورده و جنازه سیف‌الدین اردلان را به شهر سقز منتقل کردند و سپس پیکر محمدحسین خان مکری در آرامگاه بوکان دفن شد.[۷][الف]

خانواده[ویرایش]

محمدحسین خان دارای سه زن که از آنها تنها صاحب یک پسر بنام «علی خان» و دو دختر بنام «کبری» و «عشرت» بود. علی خان در زمان اعدام پدرش در شهر تفلیس گُرجستان بسر می‌برد و مدتی نیز در روسیه در دانشکده علوم نظامی مشغول به‌تحصیل بود که با اطلاع از خبر مرگ پدرش به ایران بازگشت.[۸]

اقدامات[ویرایش]

  • تأسیس مدرسه علوم دینی در بوکان و ترجان
  • مقابله با تجاوز عثمانی‌ها به مرزهای ایران (در آغاز جنگ جهانی اول)
  • تکمیل کارهای ساختمانی مسجد جامع بوکان و قلعه سردار بوکان
  • ساخت آرامگاه و قبرستان (پارک ملت کنونی بوکان)
  • ادارهٔ شهرهای سقز و بانه زیر نظر قصبهٔ بوکان توسط محمدحسین خان
  • کنترل عشایر و جلوگیری از غارت آبادی‌های منطقه توسط یکدیگر

نگارخانه[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. افخمی ابراهیم، تاریخ و فرهنگ و ادب مکریان جلد اول، ۲۱۳.
  2. افخمی ابراهیم، تاریخ و فرهنگ و ادب مکریان جلد اول، ۱۹۹–۲۰۵.
  3. «سایه روشنِ کسوف ۱۲۹۳ بر برهه ای از تاریخ سقز». واکاوی. ۲۰۱۹-۰۸-۱۹. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۰۹.
  4. افخمی، تاریخ و فرهنگ مکریان، ٢٢٩.
  5. محمدصمدی، ضمیمهٔ نگاهی به تاریخ مهاباد، ۸۴.
  6. افخمی، تاریخ و فرهنگ مکریان بوکان، ٢٣١.
  7. افخمی، تاریخ و فرهنگ مکریان بوکان، ٢٣٢.
  8. افخمی ابراهیم، تاریخ و فرهنگ و ادب مکریان جلد اول، ۲۲۹.

منابع[ویرایش]

  • افخمی، ابراهیم (۱۳۶۴تاریخ و فرهنگ و ادب مکریان، سقز: محمدی
  • محمدیان، رحمان (تابستان ۱۳۸۹). بۆکان له‌سدهٔ بیستم‌دا. تهران: کوله‌پشتی. شابک ۹۷۸۶۰۰۵۸۱۶۰۹۹.
  • محمدیان، رحمان (تابستان ۱۳۹۴). بۆکان له‌سدهٔ بیستم‌دا (۲). تهران: کوله‌پشتی. شابک ۹۷۸۶۰۰۷۲۱۷۳۴۴.

یادداشت[ویرایش]

  1. تاریخ و زمان: روز سه‌شنبه سه ساعت به غروب مانده بیست و سوم سال ۱۳۳۳ هجری قمری (۱۲۹۳ شمسی). تاریخ فرهنگ و ادب مکریان بوکان صفحهٔ ۲۱۴