محمدحسین بهجتی اردکانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محمدحسین بهجتی اردکانی
اطلاعات شخصی
زاده۱۳۱۳
اردکان
درگذشته۲۹ امرداد ۱۳۸۶
قومیتایرانی
منطقهاردکان
مذهبشیعه دوازده‌امامی
آثار معروفدر خلوت شب‌خیزان
پیشهفقه و شعر
مرتبه

محمدحسین بهجتی اردکانی، (۱۳۱۳–۱۳۸۶ اردکان) شاعر و امام جمعه شهرستان اردکان یزد بود. او با تخلص «شفق» شعر می‌سرود. وی در شامگاه ۲۹ مرداد ماه ۱۳۸۶ ه‍.ش در سن ۷۳ سالگی درگذشت.[۱][۲]

زندگی‌نامه[ویرایش]

محمدحسین بهجتی در سال ۱۳۱۳ در اردکان به دنیا آمد. پدرش کاسبی ساده و دیندار و مادرش زنی متدین و فداکار بود. در هفت ۷ سالگی به سنّت محلی به مکتب رفت و قرآن را نزد مکتب‌دار فراگرفت و در کم‌تر از دو سال دروس کلاس‌های اول تا پنجم دبستان را نیز خواند و امتحان داد، اما به دلیل نیاز خانواده از ادامهٔ تحصیل بازماند و به کمک پدر شتافت. چند سال بعد، به راهنمایی یکی از روحانیان شهر(سید مهدی حسینی نژاد) که نگاه علاقه‌مند او را به کتاب و مدرسه تشخیص داده بود، پس از انجام کارهای پدر و پنهان از او، هر روز یکی دو ساعت به حوزهٔ علمیهٔ اردکان می‌رفت و مقدمات ادبیات عرب را درس می‌گرفت. در سال ۱۳۲۸ پدر به رحمت خدا رفت و پسر با درد و رنج، پنج سال، بیشتر در اردکان و گاهی در یزد، به ادامهٔ تحصیلات حوزوی خویش همت گماشت. در همین سال‌ها بود که با استاد محمدتقی مصباح‌یزدی دوست و هم‌مباحثه شد. در سال ۱۳۳۱ به توصیه حایری، محمدحسین‌جوان، شهر و دیارش را برای تحصیلات تکمیلی ترک کرد و به قم رفت. به زحمت، جایی در مدرسهٔ خان (که امروز به نام مدرسهٔ آیت‌الله بروجردی شناخته می‌شود) پیدا کرد. در این سال‌ها با کسانی چون حسین نوری همدانی و برادرش خطیب و عالم گرانقدر آقامیرزاحسن نوری و نیز حاج‌شیخ‌علی‌اکبر مسعودی و نویسندهٔ ارجمند شیخ عبدالمجید رشیدپور تهرانی و عالم عارف شیخ علی‌آقا پهلوانی و روحانی محقق و مبارز محمدجواد حجتی‌کرمانیهم‌درس یا هم‌دوره و هم‌مباحثه و دوست و آشنا شد. پس از چند سال از مدرسهٔ خان و حجرهٔ مخروبه و دلتنگش به مدرسهٔ حجّتیه رفت که بهترین و مرتب‌ترین حوزهٔ علوم اسلامی قم بود. در مدرسهٔ حجّتیه با کسانی چون حسین نوری همدانی و برادرش آقا میرزاحسن نوری و حاج شیخ علی‌اکبر مسعودی خمینی مؤلف گرانقدر عبدالمجید رشیدپور تهرانی و عالم عارف شیخ علی‌آقا پهلوانی و روحانی محقق و مبارز محمدجواد حجتی‌کرمانی دوست و آشنا، یا هم‌درس و هم‌دوره و هم‌مباحثه شد. استاد بهجتی در سال ۱۳۳۵ ازدواج کرد اما از آن‌جا که طلاب متأهل نمی‌توانند در خوابگاه مدارس علوم اسلامی (یا حجرات حوزه‌های علمی) سکونت کنندهٔ استاد بهجتی هم به ناچار مدرسهٔ دوست‌داشتنی و پرخاطرهٔ حجتیه را ترک و به خانه‌ای اجاره‌ای و محقر در یکی از محلات قم نقل مکان کرد. همسر ایشان بتول فیض اردکانی از فرزندان سید نورالله فیض اردکانی از اروحانیون شناختهشده در اردکان بود. ثمره این وصلت و ازدواج سه فرزند پسر (دکتر محمد بهجتی اردکانی، محمد تقی بهجتی و دکتر جواد بهجتی اردکانی) و چهار فرزند دختر (زهره بهجتی اردکانی، حمیده بهجتی اردکانی، الهام بهجتی اردکانی، نجمه بهجتی اردکانی) بود. در همین ایّام، حادثه‌ای تأثیرگذار در زندگی این روحانی عالی‌قدر اتفاق افتاد که سرنوشت تازه‌ای برای او رقم زد. به دعوت شیخ علی‌اکبر کرباسیان مؤسس مدارس علوی، همراه برادرش علی بهجتی به تهران آمد و در دورهٔ تابستانی آموزش علوم جدید به روحانیان شرکت کرد و دریچهٔ دیگری از دنیای علم بر خود گشود. آن‌گاه به قم بازگشت و در دبیرستان دین و دانش که شهید دکتر بهشتی تأسیس کرده بود، به آموختن زبان انگلیسی پرداخت. سپس به پیشنهاد یکی از دوستانش به درس خارج امام خمینی (ره) راه یافت و یک دوره کامل در آن شرکت کرد. در خلال همین درس‌ها بود که با خامنه‌ای نیز، که در یک جلسهٔ ادبی آشنا شده بود، هم‌درس و هم‌مباحثه شد و این انس و الفت‌ها به دوستی عمیقی مبدل گشت که تا آخرین روزهای حیاتش ادامه یافت. پس از سخنرانی امام خمینی (ره) علیه طرح انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اعلان آن در صفحات اول روزنامه‌ها استاد بهجتی که حالا (شفق) تخلص می‌کرد، قصیده‌ای با مطلع: درود باد بر این انقلاب پاک، درود که زیر سایهٔ آن جان ملّتی آسود که می‌توان آن را نخستین شعر انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) دانست. این شعر شب همان سخنرانی در منزل امام در حضور جمعیت حاضر توسط خود او قرائت شد و تحسین امام و علمای حوزه را برانگیخت و شوری دیگر در مردم پدیدآورد. پس از پخش و تکثیر این اشعار شهربانی و ساواک قم به سرعت واکنش نشان دادند و استاد بهجتی دستگیر و مورد اذیت و آزار و بازجویی قرار گرفت. از آن پس هرگاه شعری در حمایت از امام و انقلاب پانزده خرداد منتشر می‌شد، استاد بهجتی جزو متهمان ردیف اول بود. به همین دلیل پس از تبعید امام به عراق، روزهای سختی بر استاد بهجتی گذشت. استاد بهجتی در سال ۱۳۵۰ به علت فشار شدید رژیم ستمشاهی بر حوزهٔ علمیّه مخصوصاً حوزهٔ بزرگ قم و مضایق تحصیل و تدریس علما و سایر مشکلات زندگی به تهران هجرت کرد و ضمن امامت جماعت یکی از مساجد شهر و دیگر فعالیت‌های تبلیغی، زیر نظر بهشتی در گزینش و معرفی کتاب‌های مناسب به همکاری با باهنر مشغول شد و تا روزهای پر تب‌وتاب انقلاب با آنان همراه بود. پس ازانقلاب صدوقی نمایندهٔ امام و امام جمعهٔ یزد به دست منافقان کشته شد و خاتمی که امامت جمعهٔ اردکان را برعهده داشت، از سوی امام جایگزین او شد و استاد محمدحسین بهجتی به تقاضای مردم و اصرار علمای یزد و حکم خمینی به نمایندگی ایشان و امامت جمعهٔ اردکان منصوب شد و تا آخر عمر شریفشان در وطن خویش و در خدمت مردمی که از میانشان برخاسته بود، در کسوت امامت جمعه خدمت نمودند. سرانجام در شامگاه ۲۹ مرداد ماه ۱۳۸۶ ه‍.ش در سن ۷۳ سالگی درگذشت و در اردکان به خاک سپرده شد.[۳]

تحصیلات[ویرایش]

در هفت سالگی به سنّت محلی به مکتب رفت و قرآن را نزد مکتب‌دار فراگرفت و در کم‌تر از دو سال دروس کلاس‌های اول تا پنجم دبستان را نیز خواند و امتحان داد، اما به دلیل نیاز خانواده از ادامهٔ تحصیل بازماند و به کمک پدر شتافت. چند سال بعد، به راهنمایی یکی از روحانیان شهر که نگاه علاقه‌مند او را به کتاب و مدرسه تشخیص داده بود، پس از انجام کارهای پدر و پنهان از او، هر روز یکی دو ساعت به حوزهٔ علمیهٔ اردکان می‌رفت و مقدمات ادبیات عرب را درس می‌گرفت. پیشرفت محمدحسین چنان بود که جمعی از معلمانش به تناوب، پدرش را راضی کردند که اجازه دهد پسر، نیمی از روز را به او کمک کند و نیم دیگر را به درس و مدرسه اختصاص بدهد. خوشحالی محمدحسین و جدیّت او در آموختن و سرعت و استعداد پیشرفتش خیلی زود، استادانش را واداشت که تمام وقت او را برای تحصیل آزاد کنند. پدر به ناچار پذیرفت و محمدحسین، رسماً به جمع طلّاب علوم دینی درآمد و بیشتر در اردکان و گاهی در یزد، به ادامهٔ تحصیلات حوزوی خویش همت گماشت. در همین سال‌ها بود که با استاد «محمدتقی مصباح‌یزدی» دوست و هم‌مباحثه شد. استادان او در این سال‌ها، سیدروح‌الله خاتمی، ملامحمد حایری، احمد علومی، سیدعلی کازرونی و تنی چند از عالمان آن روز حوزه‌های علوم اسلامی استان یزد بودند که عموماً به مبارزه و علم و عمل شناخته می‌شدند. در سال ۱۳۳۱ به توصیه حایری، محمدحسین‌جوان، شهر و دیارش را برای تحصیلات تکمیلی ترک کرد و به قم رفت. به زحمت، جایی در مدرسهٔ خان (که امروز به نام مدرسهٔ آیت‌الله بروجردی شناخته می‌شود) پیدا کرد. حجره (خوابگاهی) غمناک و مخروبه که هیچ‌کس حاضر به اقامت در آن نشده بود. در آن ایّام به دانشجویان تازه‌وارد تا یک سال شهریه (یا کمک‌هزینهٔ تحصیلی) داده نمی‌شد و باید توسط خانواده حمایت می‌شدند. به همین دلیل محمّدحسین آن سال را در نهایت فقر و تنگدستی و غربت سرکرد، اما از تصمیمی که گرفته بود، منصرف نشد و با شور و شوق و پشتکار به درس و بحث ادامه داد. چنان‌که به راحتی از عهدهٔ امتحانات مربوطه برآمد و توانست از کمک هزینهٔ تحصیلی مختصری بهره‌مند شود و با جدّیت بیشتری به تکمیل و تعمیق آموخته‌هایش دل بسپارد.

استاد بهجتی در سال‌های اقامت در قم، کتاب قوانین میرزای قمی و بخشی از ائمهٔ شهید را در محضر امام موسی صدر خواند. رسائل شیخ را در مکتب شبیری زنجانی و مشکینی تلمّذ کرد. کتاب مکاسب را پیش آیاتی چون فکور و شیخ عبدالجواد اصفهانی و حاج شیخ مرتضی حائری یزدی فراگرفت و کتاب کفایه را نیز در محضر آیت‌الله سلطانی به پایان برد و «دورهٔ سطح» را به پایان رساند. آن گاه از مدرسهٔ خان و حجرهٔ مخروبه و دلتنگش به مدرسهٔ حجّتیه رفت که بهترین و مرتب‌ترین حوزهٔ علوم اسلامی قم بود. در مدرسهٔ حجّتیه با کسانی چون حسین نوری همدانی و برادرش آقا میرزاحسن نوری و حاج شیخ علی‌اکبر مسعودی خمینی مؤلف گرانقدر عبدالمجید رشیدپور تهرانی و عالم عارف شیخ علی‌آقا پهلوانی و روحانی محقق و مبارز محمدجواد حجتی‌کرمانی دوست و آشنا، یا هم‌درس و هم‌دوره و هم‌مباحثه شد. هم در این مدرسه بود که توفیق شرکت در جلسات تفسیر قرآن علامهٔ طباطبایی را یافت که در روزهای تعطیل هفته تشکیل می‌شد. استاد بهجتی برای تربیت نفس شب‌های پنجشنبه به درس اخلاق روحانی پیشتاز سیدرضا صدر می‌رفت و شب‌های جمعه در مجلس ذکر عالم زاهد سیدحسین فاطمی قمی حاضر می‌شد و روزهای جمعه نیز در درس اخلاق عالم عامل حاج شیخ عباس‌تهرانی حاضر می‌شد. همین ایّام، درس تفسیر قرآن علامه طباطبایی نیز در روزهای تعطیل هفته در مدرسه برقرار بود که استاد بهجتی یکی از مشتاقان آن بود. مراجع بزرگ حوزهٔ علمیّه هم، جلسات درست متعددی داشتند که به درس خارج معروف است و استاد بر اساس سنتی حوزوی در بسیاری از آن‌ها شرکت می‌کردند، اصلی‌ترین آن‌ها درس خارج بروجردی بود که استاد بهجتی نیز از شاگردان همیشه حاضر آن بود. هم‌چنین درس خارج فقه مرتضی حائری یزدی را هم با اشتیاق شرکت می‌کرد. استاد بهجتی در سال ۱۳۳۵ به دعوت علی‌اکبر کرباسیان مؤسس مدارس علوی، همراه برادرش علی بهجتی به تهران آمد و در دورهٔ تابستانی آموزش علوم جدید به روحانیان شرکت کرد و دریچهٔ دیگری از دنیای علم بر خود گشود. آن‌گاه به قم بازگشت و در دبیرستان دین و دانش که شهید دکتر بهشتی تأسیس کرده بود، به آموختن زبان انگلیسی پرداخت. سپس به پیشنهاد یکی از دوستانش به درس خارج امام خمینی (ره) راه یافت و یک دوره کامل در آن شرکت کرد. در خلال همین درس‌ها بود که با خامنه‌ای نیز، که در یک جلسهٔ ادبی آشنا شده بود، هم‌درس و هم‌مباحثه شد و این انس و الفت‌ها به دوستی عمیقی مبدل گشت که تا آخرین روزهای حیاتش ادامه یافت. پس از تبعید امام به عراق، روزهای سختی بر استاد بهجتی گذشت. تنها درسی که در این ایّام شرکت می‌کرد، جلسات شوق‌انگیز سیدمحمد محقق داماد بود. استاد بهجتی در سال ۱۳۵۰ به علت فشار شدید رژیم ستمشاهی بر حوزهٔ علمیّه مخصوصاً حوزهٔ بزرگ قم و مضایق تحصیل و تدریس علما و سایر مشکلات زندگی به تهران هجرت کرد.

فعالیت ادبی[ویرایش]

وی را اولین شاعر شعر انقلاب اسلامی دانسته‌اند.[۴] وی شعر را از نوجوانی آغاز کرده بود و در سوگ علما از جمله بروجردی مرثیه سروده بود که بر سر زبانها بود. پس از سخنرانی خمینی علیه طرح انجمن‌های ایالتی و ولایتی و اعلان آن در صفحات اول روزنامه‌ها استاد بهجتی (شفق) قصیده‌ای با مطلع: «درود باد بر این انقلاب پاک، درود/ که زیر سایهٔ آن جان ملّتی آسود» سرود؛ که نخستین شعر انقلاب اسلامی به رهبری خمینی معرفی شده است.[۵] شعر مشهور «هرچه که بیند دیده/ خدایش آفریده» که در کتب ابتدایی بوده از اوست.[۶]

آثار[ویرایش]

  • «در خلوت شب‌خیزان»: شرحی بر دعای ابوحمزه ثمالی است که آیت‌الله بهجتی آن را ایراد کرده است. انتشارات هنر رسانه‌ای سال ۱۳۸۷ آنرا منتشر کرده است.[۷]

نمونه شعر[ویرایش]

شعر مشهور وی که در کتب ابتدایی در خاطره‌ها مانده است:

هرچه که بیند دیده خدایش آفریده
خورشید و ماه تابان ستارهٔ درخشان
درخت و سبزه و گل سوسن و سرو و سنبل
جنگل و دشت و دریا پرندگان زیبا
این‌همه را به قدرت خدا نموده خلقت

منابع[ویرایش]

  1. «زندگینامه: محمدحسین بهجتی اردکانی (۱۳۱۴–۱۳۸۶)». همشهری آنلاین. ۳۰ مرداد ۱۳۸۶. دریافت‌شده در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱.
  2. «زندگی آیت‌الله حاج شیخ محمد حسین بهجتی اردکانی (عالم برجسته -شاعر)». استانداری یزد. ۱۹ مهر ۱۳۹۰. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷.
  3. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۱۷ مه ۲۰۲۰.
  4. «آیت الله بهجتی (شفق)». دفتر امام‌جمعه اردکان. ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۲.
  5. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام جواد محقق وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  6. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام آفتاب وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  7. ««در خلوت شب‌خیزان» منتشر شد». Iranian Quran News Agency. ۱۰ شهریور ۱۳۸۷.[پیوند مرده]

پیوند به بیرون[ویرایش]