ما بالعرض و ما بالذات

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

لغت بالذات به معنای، به خودی خود و موجود دارای استقلال بکار می‌رود؛ اما لغت بالعرض به معنای موجود وابسته به غیر بکار می‌رود. این دو تعبیر در فلسفه کاربرد زیادی دارند و کلیدهای مهمی برای فهم بسیاری از مفاهیم و مباحث فلسفی است.

بخش نخست[ویرایش]

اصطلاح بالذات ممکن است متوجه وجود باشد یا متوجه صفات وجود. در صورت نخست موجودِ مستقل و بی‌نیاز از شیء دیگر را بالذات و موجود وابسته را بالعرض اطلاق می‌شود. اما اگر این اصطلاح متوجه صفات وجودی باشد آنگاه مراد از بالذات این است که چیزی خودش حقیقتاً صفتی را دارا باشد. اما «بالعرض» بدین معنا است که خودش حقیقتاً متصف به صفتی نباشد، بلکه در اثر ارتباط و اتحاد با شیء دیگر به این صفت متصف است، مثال معروف حکما این است که اگر کسی در کشتی نشسته‌است و کشتی در حال حرکت است، در این‌جا کشتی «بالذات» حرکت دارد، اما فرد نشسته «بالعرض» متصف به حرکت می‌شود؛ بنابراین حرکت برای کشتی «بالذات» بوده و برای شخص نشسته در آن «بالعرض» است.[۱]

زیربخش نخست[ویرایش]

غالب تقسیم‌بندی‌ها در فلسفه به صورت دوتایی و بین یک مفهوم و نقیض آن تحقق می‌یابد به همین دلیل این تقسیمات دوتایی جامع همه افراد بوده و از نگاه عقل بشری همه افراد موجود و مفروض را دربردارد. تقسیم میان «بالذات» و «بالعرض» همین‌طور است. یکی سلب دیگری است؛ بنابراین اگر موجود را به دو قسم بالذات و بالعرض تقسیم کنیم جامع همه افراد است.

علاوه براین، تقسیم دوتایی بالذات و بالعرض در بسیاری از مسائل فلسفی راه دارد. مثلاً «علت» را به دو قسم بالذات و بالعرض تقسیم می‌کنند. نظر ملا صدرا این است علت معدّه علت بالعرض است و نه بالذات، ولی علت حقیقی علت بالذات است.

پانویس[ویرایش]

  1. «ایراندوست، تبیین قاعده فلسفی «کل ما بالعرض ینتهی الی مابالذات»، ص87». مطالعات فقهی و فلسفی. 1396. شاپا 2538-4945 ISSN ۲۵۳۸-۴۹۴۵مقدار |issn= را بررسی کنید (کمک). دریافت‌شده در 1397. تاریخ وارد شده در |تاریخ دسترسی= را بررسی کنید (کمک)

منابع[ویرایش]

  1. ایراندوست، محمدحسین، تبیین قاعده فلسفی «کل مابالعرض ینتهی الی مابالدات» از منظر قرآن، فصلنامه مطالعات فقهی فلسفی، قم، ۱۳۹۶
  2. جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، قم، نشر مرکزاسراء
  3. مطهری، مرتضی، شرح مبسوط منظومه، انتشارات صدرا، ۱۳۸۶