قواد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
قواد، نام اثری از یوهانس فرمیر به‌سال ۱۶۵۶ میلادی.
این اثر اکنون در مالکیت گمالده‌گالری قرار دارد.

قَوّاد، جاکِش یا دلال محبت فردی است که در برابر کسب درآمد، برقراری آمیزش جنسی را فراهم و امکان‌پذیر می‌کند. جاکش، این کار را از طریق مرتبط کردن فرد متقاضی رابطهٔ جنسی با کارگر جنسی یا با فراهم‌کردن محلی برای انجام سکس انجام می‌دهد. در فرهنگ مردمی، منتسب کردن فردی به «جاکشی» یا «قوادی»، گفته‌ای توهین‌آمیز به‌حساب می‌آید.

تاریخچه جاکشی[ویرایش]

در انگلستان دوران ارباب‌رعیتی قراردادی وجود داشت که بر اساس آن شخص اموال یک لرد را اجاره گرفته و بهای اجاره را با تهیه کردن زنان جوان برای لذت او می‌پرداخت. به این اشخاص (Pimp) گفته می‌شد.[۱] البته این واژه از ۱۶۰۰سال پیش در اشاره به اشخاصی که برای روسپیان مشتری می‌یافتند، به کار می‌رفت[۲] و امروزه نیز به معنای «جاکش» به کار می‌رود.

جرم[ویرایش]

قوادی در بیشتر فرهنگ‌ها و مذاهب کاری ناپسند شمرده می‌شود و در بسیاری از قوانین کیفری آن را جرم دانسته‌اند؛ قانون مجازات اسلامی ایران در مواد ۱۳۵ تا ۱۳۸ خود به این موضوع پرداخته‌است و آورده‌است؛ «حد قوادی برای مرد هفتاد و پنج تازیانه و تبعید از محل به مدت ۳ ماه تا یک سال است و برای زن فقط هفتاد و پنج تازیانه است.»[۳]

در سال ۲۰۰۴ نیز دادگاهی در جورجیا، آمریکا دو جاکش را مجرم شناخت و دادگاه تجدیدنظر نیز این حکم را تأیید کرد[۴]

در ایتالیا هم مواد ۵۳۱ تا ۵۳۶ قانون مجازات و دو مصوبه دیگر پارلمان در ۲۰ فوریه ۱۹۵۸ و ۳ اوت ۱۹۹۸ به جرم قوادی پرداخته‌اند[۵]

جاکشی در ادبیات[ویرایش]

زندگی یک جاکش دستمایه خلق برخی از آثار ادبی بوده‌است. در اینجا به برخی از آثاری که یک جاکش شخصیت اصلی آن‌ها بوده‌است، اشاره می‌شود؛

واژه‌های مشابه[ویرایش]

  • «قرمساق» مردی که زنش را برای دریافت پول وادار به زنای محصنه می‌کند.[۸]
  • به کردی دیوث مرد بی‌غیرت یا مردی که زنش زنای محصنه می‌کند.
  • در زبان عربی جنوب ایران و عراق و کردی منطقه کردستان ایران و عراق از واژه «گَوّاد» به معنای قرمساق به کار می‌رود که در واقع حرف گ جایگزین حرف ق در واژهٔ قواد شده‌است.[۹][۱۰][۱۱]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. "Pimp" West's Encyclopedia of American Law, published by Thomson Gale[پیوند مرده]
  2. A History of Pimping. What the word meant and what it means now. Slate.com, February 11, 2008
  3. قانون مجازات اسلامی، ماده ۱۳۵، روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، ۱۱ دی ۱۳۷۰، شماره ۱۳۶۴۰
  4. U.S. versus Pipkins, 378 F.3d 1281, 11th Cir. 2004
  5. Contributori di Wikipedia, "Lenocinio", Wikipedia, L'enciclopedia libera in data 20 luglio 2008).
  6. گابریل گارسیا مارکز، عشق سال‌های وبا، مهناز سیف طلوعی، تهران: مدبر، ۱۳۷۱
  7. مجموعه داستان کوتاه، همه چیز و هیچ چیز، حسن افشار، تهران: مرکز، ۱۳۷۶
  8. فرهنگ معین
  9. (هه‌نبانه‌بۆرینه، فرهنگ کردی-فارسی، عبدالرحمان شرفکندی (هه‌ژار)-انتشارات سروش، تهران ۱۳۶۹، چاپ پنجم ۱۳۸۵)
  10. (فرهنگ فارسی-کردی، دانشگاه کردستان، ماجد مردوخ روحانی، چاپ اول-سنندج ١٣٨٨)
  11. (فه‌رهه‌نگی هه‌ژیر، فارسی-کوردی، هه‌ژیر عه‌بدوڵڵاپوور، ده‌زگای موکریانی، هه‌ولێر ٢٠٠٨)

پیوند به بیرون[ویرایش]