قرارداد مرزی ایران و ترکیه (۱۳۱۰)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

قرار داد مرزی ایران و ترکیه در دوم بهمن ماه ۱۳۱۰ شمسی بین دو کشوربه امضای طرفین رسید. و سپس در سال ۱۳۱۱ به تصویب مجلس شورای ملی ایران به ریاست حسین دادگر رسید.وزیر خارجه ایران محمدعلی فروغی و وزیر امور خارجه ترکیه توفیق رشدی‌بیک بود[۱]

مصوبه مجلس ایران شامل سه ماده به ضمیمه یک مراسله راجع به استفاده‌پست‌های مستحفظ سرحدی طرفین ازآبهای چشمه ثریا و چشمه‌های «سلپ» و قزلو و یارم‌قیه سفلی و مراتع واقعه در جنوب ومغرب خط سرحدی بوده‌است.

رودخانه قرسو. این رود از آرارات شروع و به ارس ختم می شود.

شش سال بعد پیمان سعدآباد بین ایران و کشورهای افغانستان ، ترکیه و عراق با مداخله انگلستان امضا گردید.

بعقیده محمدعلی بهمنی قاجار ترکیه تلاش فراوانی داشت قرار داد مرزی جدید را جانشین عهدنامه ارزنه الروم و پروتکل اسلامبول کند تا آثار عهدنامه قارص میان شوروی و ترکیه به رسمیت شناخته شود و مناطق استراتژیکی از خاک ایران به ترکیه ملحق گردد.هر چند محمد علی فروغی وزیر خارجه وقت معتقد بود که ترکیه چشم داشتی به خاک ایران ندارد.[۲]

رویدادهای منتهی به قرار داد[ویرایش]

منطقه قره سو[ویرایش]

منطقه قره سو در این قرار داد تعیین تکلیف شد که از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بود و از سالها قبل محل منازعه ایران، روسیه تزاری و عثمانی بود زیرا امکان اتصال به قفقاز و ارمنستان را فراهم می‌آورد. منطقه قره سو بنا به برداشت اقبال السلطنه ماکویی حاکم ایرانی منطقه بر خلاف عهدنامه ترکمانچای توسط روسیه تزاری از خاک ایران جدا شده بود و در قرار داد دوستی شوروی و ترکیه (عهدنامه قارص در شهریور ۱۳۰۰) از سوی شوروی به ترکیه واگذار گردید و ترکیه را با نخجوان هم‌مرز کرد. از همان زمان اقبال السلطنه ماکویی در مکاتبات خود با مرکز خواستار اعمال حاکمیت ایران بر این منطقه شده و چند بار نیز شخصاً در این باره اقدام کرد. همچنین ایل جلالی نیز در این منطقه ساکن بودند. به اظهار اقبال السلطنه (حاکم ایرانی منطقه) شوروی در قرار داد دوستی باترکیه منطقه ایگدیر را به ترکیه واگذار می‌کند و ترکیه نیز مدعی است که آرالیق جزیی از ایگدیر و قره سو نیز یکی از محال آرالیق است و بدین ترتیب مدعی مالکیت بر آن است. ترکیه در ۱۳۰۲ در ادامه ادعاهای خود پیرامون مرز ایران «پاسگاه بلاغ باشی» را به اشغال خود درآورده بود. با درگذشت اقبال السلطنه ماکویی دولت ایران سلطان حسن خان جلیلوند را به ایلخانی عشایر ماکو منصوب می‌کند هرچند وی از توانایی، سابقه آگاهی و نفوذ اقبال السلطنه برخوردار نیست. رضا شاه در دی ماه ۱۳۰۲ به عبدالله خان امیر طهماسبی امیر لشکر شمال غرب دستور می‌دهد که «قره سو را از دست ندهید» اما در اسفند همان سال در نامه به طهماسبی از وی می‌خواهد اگر مدارک صحیحی از مالکیت ایران بر قره سو دارد اطلاع دهد اما اذعان می‌کند این قریه از زمان عهدنامه ترکمنچای متعلق به روسیه بوده‌است. محمد علی بهمنی قاجار نویسنده کتاب «تمامیت ارضی ایران در دوره پهلوی» این نامه را دستور ضمنی رضاشاه به مختومه شدن این موضوع تعبیر کرده‌است.[۳]

شورش آرارات[ویرایش]

همزمان با سالهای منتهی به قرار داد مرزی ایران و ترکیه که مصادف با فروپاشی امپراطوری عثمانی بود عده ای از مردم ترکیه از جمله برخی سلطنت طلبان عثمانی و کردهای ترکیه با حمایت ارامنه یک جمهوری خودمختار در منطقه آرارات و هم‌مرز با ایران تشکیل دادند. دولت ترکیه اصرار داشت که از خاک ایران برای حمله به این جمهوری استفاده کند و تا آن زمان حاضر به حل اختلافات در نوار مرزی با ایران نبود و وعده حل اختلافات پس از همکاری ایران را می‌داد.[۴]

نمایی از کوه‌های آرارات از شهر ایروان. کوه آرارات کوچک در سمت چپ دیده می‌شود. ترکیه ابتدا به بهانه سرکوب شورش آرارات با اجازه دولت ایران در شهریور ۱۳۰۹ وارد این منطقه شد اما هیچگاه آنرا به ایران پس نداد.

مقامات جمهوری آرارات مدعی حمایت از ایران بودند و سرهنگ ریاضی وابسته نظامی سفارت ایران در پاریس با دو تن از رهبران آنان روبن پاشا از سران فرقه داشناکسیون و محمد علی بیگ وزیر کشور سابق عثمانی و از سلطنت طلبان آن کشور و مخالف مصطفی کمال پاشا دیدار و مواضع ایشان را جویا شد. در برخی دیدارها حسین علا سفیر ایران نیز حضور داشت. نمایندگان جمهوری آرارات معتقد بودند که دولت ترکیه برای جدا کردن آذربایجان از ایران برنامه دارد. به اعتقاد آنان ایجاد ایالت «آذربایجان» نامی در شوروی و سپس ملحق کردن نخجوان به این ایالت از برنامه‌های ترکیه بوده‌است که به شوروی در قرار داد قارص القا شده. ریاضی در گزارش خود معتقد است که ارامنه صممیت بیشتری نسبت به سایر اعضای جمهوری آرارات نسبت به ایران داشتند. روبن پاشا به ریاضی اظهار کرده بود که ترکیه قوای فراوانی به مرز ایران گسیل داشته‌است. حمایت از شوروش آرارات در میان روشنفکران و مطبوعات ایران نیز طرفدارانی داشت. جمهوری آرارات تا پیش از همکاری ایران با ترکیه به دغدغه های امنیتی ایران احترام گذاشته و از جمله درخواست عضویت سیمیتقو در خویبون را رد می‌کردند.[۵]

محمود افشار و اعتلا الملک خلعتبری از جمله نویسندگان ایران حامی حمایت ایران از شورش آرارات بودند.با اینکه ایران به حمایت عملی از شورش آرارات نپرداخت و نهایتا با ترکیه همکاری کرد انوشیروان سپهبدی ( از وزاری خارجه و دیپلمات های دوره پهلوی) در خاطرات خود به نقل از توفیق رشدی بیک وزیر خارجه ترکیه که با وی رفاقت داشته نقل می کند که در همان سالها که احمد شاه قاجار ایران را به مقصد پاریس ترک کرده بود از طرف کمال پاشا آتاتورک مامور می شود که در پاریس با وی دیدار کند:«آتاتورک نظر به اینکه سلسله قاجاریه از نژاد ترک بودند خیلی‌ مایل بود که احمدشاه کارش خراب نشود و در سلطنت مستقر باشند. آنوقت احمدشاه در فرنگستان بود، به او پیغام دادم که بروم و با احمدشاه ملاقات کنم و از او بخواهم که زودتر تا کار خراب نشده به ایران مراجعت کند. من پاریس رفتم و به احمدشاه که آنوقت در نیس بود تلگرف کردم که از طرف آتاتورک پیغام فوری دارم. احمد جواب داد که من چند روز دیگر به لوزان می‌روم و منتظر هستم که در آنجا شما را ملاقات کنم.من در آن روز به لوزان رفتم و در لوزان پالاس که احمدشاه در آنجا منزل داشت رفتم و مرا در روز موعود پذیرفت، آقایان ارفع‌الدوله و عمو کهن وزیر مختار ایران در پاریس حضور داشتند و مذاکرات ما شروع شد. تمام مذاکرات به زبان ترکی‌ بود چون هر شش نفر مثل یک نفر ترک، ترکی‌ صحبت می‌کردند. گفتم آتاتورک به شما سلام می‌رسانند و خیلی‌ آرزو دارد که هرچه زودتر اعلیحضرت به ایران مراجعت فرمایند چون تصوّر می‌کند اقامت فوق‌العاده اعلیحضرت در فرنگستان و اوضاعی که امروز در آنجا پیش آماده ممکن است باعث زحمت زیاد بشود.احمدشاه جواب داد خودم خیال دارم به همین زودی مراجعت کنم- گفتم آتاتورک مایل است اعلیحضرت از راه آنکارا به ایران مراجعت فرمایند؛ گفت بسیار خوب. در این موقع که صحبت به اینجا رسیده بود اضافه کردم آتاتورک حاضر است یک کورپس (Corps d'arme) قشون همراه اعلیحضرت بکند که در رکاب اعلیحضرت به تهران بیایند و مخالفان سلطنت را دور بکنند و پس از آنکه وضع به حال عادی برگشت آنوقت اعلیحضرت قشونی را که در رکاب آمده‌اند، مرخص فرمایند.دیدم اینجا چهره احمدشاه تغییر کرد، گفت من ترکی‌ شما را نمی‌‌فهمم، در صورتی‌که تا به حال تمام صحبت ما با ترکی‌ به خوبی‌ پیش می‌رفت مجبور شدم مطلب بالا را فورا به فرانسه تکرار کنم - احمدشاه متغیر شد، گفت «به آتاتورک بگویید هیچ‌وقت پادشاه ایران با قشون اجنبی به کشور خودش نخواهد رفت.» فورا گفت‌وگو را خاتمه دادم و از اتاق بیرون رفت. رشدی اینجا اضافه کرد؛ «پس از این جواب و ردّ سخت احمدشاه بود که آتاتورک اعلامیه مشهور خود را بر له رضا خان داد.»[۶]

نهایتاً دولت ایران در سال ۱۳۰۹ به ارتش ترکیه اجازه داد که وارد خاک ایران گردیده و از پشت به نیروهای شورشی آرارات حمله کند. پس از بیست روز ترکیه این نیروها را سرکوب کرد. تعدادی از نیروهای کرد به خاک ایران گریختند و آشوب به خاک ایران کشیده شد که نهایتاً توسط نیروهای نظامی ایران خاتمه یافت و دولت ایران به فرمانده آنان احسان نوری پاشا پناهندگی داد. ارتش ترکیه پس از ورود به ایران ۸۰۰ کیلومتر از خاک ایران شامل مناطق آیوبیگ شیله، توژیک، سلطان تپه و قله آرارات کوچک (آغری) را اشغال کرد.[۷]

سرتیپ عبدالرضا افخم ابراهیمی که بدلیل پایمردی در دفاع از خاک ایران متهم به تخلف گردیده و برکنار شده بود ، پیش از این در تلگراف خود به مرکز یکسال پیش از همکاری ایران با ترکیه بینی کرده بود که ترکیه تنها به استفاده از یک «راه» برای حمله به شورشیان آرارات اکتفا نکرده و کل آن منطقه را متعلق به خود می داند.[۸]

رحمت الله معتمدی نماینده وزارت خارجه ایران در کمیسیون مشترک مرزی ایران و ترکیه برای تعیین مرز دو کشور پس از خلف وعده ترکیه در خارج شدن از آرارات می نویسد:«از قرار یاور میر حسین خان هاشمی قوای دولت ترکیه در «توژیک» و «کوه سلپ» و «دره قوزلو» ، مشغول ساختن نظامیه هستند.حقیقا دولت ترکیه به هیچ عهد و پیمان مقید نیست.این بدقولی و غیر حق گویی دولت مشار الیه مورد تنفر عموم ایران و ایرانیان است.در هر موقع که دولت ایران نسبت به دولت مزبور حسن مساعدت نشان داده و ابراز صمیمیت و مودت کرده است نتیجه بالعکس شده.»[۹]

حمله ترکیه به خاک ایران[ویرایش]

از دیگر رویدادها منتهی به قرار داد؛ حمله ترکیه به خاک ایران در ۱۳۰۸ (دو سال پیش از امضای قرار داد مرزی) است. در مرداد ۱۳۰۸ عشایر ترکیه با کمک ارتش این کشور با حمله مرز ایران مناطقی را اشغال می‌کنند و ارتش ترکیه از عشیره ایرانی خلیکانلو می‌خواهد که مناطقی از مرز را به سمت داخل ایران ترک کند. همچنین هواپیماهای ارتش ترکیه ۸۰ بمب به خاک ایران در منطقه آواجیق پرتاب کرده و ۲۰ شهریور همان سال حمله گسترده‌تری توسط عشایر و ارتش ترکیه به خاک ایران روی می‌دهد که توسط نیروهای نظامی ایران دفع و نیروهای ترکیه وادار به خروج از خاک ایران می‌گردند.اقدامات ترکیه در راستای تحت فشار گذاردن ایران برای همکاری جهت سرکوب شورش آرارات ارزیابی می گردد.[۱۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. «قانون اجازه مبادله قرارداد تعیین خط سرحدی ایران و ترکیه». وبگاه مجلس شورای اسلامی ایران. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱.
  2. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۷۳.
  3. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۵۵.
  4. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۵۵.
  5. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۵۴.
  6. «چرا احمدشاه درخواست کمک آتاتورک را نپذیرفت؟ قشون اجنبی، نه!». دنیای اقتصاد.
  7. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۷۱.
  8. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۹۳.
  9. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۹۷.
  10. بهمنی قاجار، محمدعلی. تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص. ۶۸۱.

پیوند به بیرون[ویرایش]