شمس‌الدین لاهیجی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شمس الدین محمد لاهیجی قاضی از علمای لاهیجان در قرن دهم هجری و متکفل تعالیم مذهبی اسماعیل به هنگام اقامت وی در لاهیجان، هنگام فرار از دست سپاهیان رستم آق قویونلو، بود. از او با عنوان قاضی، معلم و صدر شاه اسماعیل یاد شده و در انتساب به زادگاه اش به وی لاهیجی و گیلانی نیز گفته شده‌است.

اقامت اسماعیل در لاهیجان[ویرایش]

شاه اسماعیل از سال ۸۹۹ هجری به بعد به مدت پنج سال[۱] تحت سرپرستی کارکیا میرزا علی، فرمانروای کیایی بیه پیش که شیعه بود، به سر برد. او شمس الدین لاهیجی که یکی از علمای دینی سرزمین خود بود را به تربیت اسماعیل برگماشت. دربارهٔ شمس الدین محمد گیلانی در منابع اطلاعات کمی یافت می‌شود.

در کتب تاریخی[ویرایش]

درکتب تاریخی در چند مقطع اشارهی گذرایی به وی شده‌است. این موارد به شرح زیر است:

تعلیم شاه اسماعیل در گیلان[ویرایش]

اسماعیل وقتی که در گیلان بود، از محضر مولانا شمس الدین لاهیجی خواندن قرآن و آثار عربی و فارسی را فرا گرفت.[۲] لاهیجی مسلماً در روح شاگرد اش تأثیری فراوان داشت، زیرا او بود که کمی پس از جلوس اسماعیل به تخت شاهی، صاحب عالیترین مقام مذهبی در قلمرو امپراطوری شد، بعدها هم بنا بر گزارش تحفه سامی حضانت شاهزادگان بدو سپرده شد. بدین دلیل اطلاع از عقاید شمس الدین گیلانی از آن رو حائز اهمیت است که در تکوین عقاید شاه اسماعیل سهیم بوده و گفته شده اسماعیل در اثر آموزش‌های شمس الدین و اطرافیان به شیعه گرایش پیدا کرده‌است.

برگزیده شدن وی به صدارت پس از پیروزی شاه اسماعیل[ویرایش]

شاه اسماعیل پس از جلوس به قدرت در سال ۹۰۶ هجری به پاس خدمات شمس الدین لاهیجی، منصب صدارت را به او تفویض کرد.[۳] منابع به دنبال ذکر این مطلب عهده‌دار شدن امور شرعیه و مهام فقهیه و نظارت بر اوقاف، قضای معسکر را از جمله وظایف وی دانسته‌اند.

شریک شدن قاضی محمد کاشی با شمس الدین محمد گیلانی در صدارت[ویرایش]

سه سال پس از عهده‌داری منصب صدارت، منابع از شریک شدن قاضی محمد کاشی با شمس الدین محمد گیلانی در سال ۹۰۹ هجری خبر داده‌اند.[۴] این حادثه می‌تواند نشان از ضعف موقعیت وی در دربار باشد.

حضور در مراسم استقبال از ایلچی عثمانی[ویرایش]

شمس الدین محمد به همراه قاضی محمد کاشانی در مراسم تشریفات استقبال از سفیر عثمانی در سال ۹۱۰ هجری حضور داشته‌است.[۵]

همراهی شاه اسماعیل در سفر[ویرایش]

آخرین خبری که از وی در کتب تاریخ می‌توان سراغ گرفت مربوط به همراهی و ملازمت او با شاه اسماعیل به سال ۹۱۶ هجری در یکی از سفرها است که تاریخ خانی[۶] به آن اشاره کرده‌است:

دو روزی را که نواب عالی را بنا بر رعایت ساعت و صلاح دولت قاهره بدان حدود دمرلقیا توقف فرمود، عالی جناب ملک محمود جان قزوینی وزیر و قاضی شمس الدین، صدر پادشاه گردون سریر به همین وظایف ملازمت به جای آورد و پیش کشی گذرانیدند و از رهگذر خدمت و فیض ملازمت حظی کامل یافتند.

او تا سال‌ها بعد زندگی کرده اما از امور اداری به دور بوده‌است[۷]

کتب شرح حال[ویرایش]

در کتب تذکره نیز مختصر اشاراتی به وی شده‌است، مهم‌ترین و مفصل‌ترین شرح حال وی را تحفه سامی[۸] در حدود نیم صفحه گزارش کرده‌است. تذکره‌های بعدی تماماً پاره‌هایی از همان را گرفته و تکرار کرده‌اند (منشأ اطلاعات در کتب تاریخی هم همین‌طور است). بنا بر آنچه تحفه سامی آورده، قاضی شمس الدین معلم پس از مدتی کوتاه که منصب صدارت را عهده‌دار بود از صدارت کناره گرفت:

مولدش در لاهیجان گیلان است در محلی که صاحب قران مغفور در آنجا تشریف داشته‌اند، از آنجا به ملازمت ایشان به عزم جهانگیری علم افراشته، در ابتدای ظهور دولت این دودمان عظیم الشأن منصب صدارت ممالک محروسه تعلق به ایشان داشته، بعد از آن اندک مدتی ترک آن کرده به حال خود می‌بودند و بعضی اوقات به تعلیم اکثر شاهزادگان سوایِ من اشتغال می‌نمود و در این ولا که سن شریفش از نود متجاوز است، ترک علایق و عواید کرده، اوقات در طاعات و عبادات صرف می‌کند. این مطلع را حسب حال خود می‌گفت:

جوانی رفت در راه تو، پیر روزگارم من گرفتار بلا و درد و آه بی‌شمارم من

شمس الدین محمد معلم متجاوز از ۹۰ سال عمر کرد، ذوق شعری داشت و دیوان شعری نیز از خود به یادگار گذاشته‌است.[۹] چنان‌که در منتخب الاشعار – که مؤلفش ناشناخته‌است و در در آن سرگذشت سرایندگان با قطعاتی از شعرهای فارسی آنان آمده‌است - در شمار قاضیانی که شعر می‌سروده‌اند از «قاضی شمس الدین معلم لاهیجانی صدر شاه اسماعیل» نیز نام به میان آمده‌است.[۱۰]

کتب فهرست[ویرایش]

الذریعه در دو جا به معرفی دیوان شعر قاضی شمس الدین محمد گیلانی پرداخته‌است. در نسخه خطی دیگری به نام منتخب الاشعار که مختص ذکر شاعران و قطعاتی از اشعار ایشان است، نامی از قاضی شمس الدین گیلانی صدر شاهر اسماعیل برده شده‌است.[۱۱]

کتب تواریخ محلی[ویرایش]

در کتب مربوط به تواریخ محلی، جز تاریخ خانی (که اشاره‌ای به شمس الدین محمد گیلانی دارد و از آن در بالا یاد شد) در این باره مطلب دیگری یافت نشده‌است.

بررسی یک اشتباه[ویرایش]

هم‌زمانی و هم نامی قاضی شمس الدین لاهیجی معلم با شمس الدین محمد لاهیجی نوربخشی که از بزرگان صوفیه نوربخشیه بوده‌است، موجب خلط بین این دو نام و پدید آمدن اشتباهاتی شده‌است. چنان‌که رویمر نویسنده بخش اول کتاب تاریخ ایران در دوره صفویان کمبریج[۱۲] این دو شخص را یک نفر پنداشته و به همین منوال این اشتباه در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز راه یافته‌است.[۱۳] شیخ محمد بن یحیی بن علی گیلانی لاهیجی نور بخشی ملقب به شمس الدین و متخلص به اسیری از مردم لاهیجان گیلان در نیمه اول قرن نهم هجری تولد یافت. او نویسنده شرح معرف گلشن راز (اثری که انجیل تصوف ایران شمرده می‌شود) است و در عین حال که صوفی نام‌آوری بود، به مذهب شیعه هم تعلق داشت.[۱۴] شاه اسماعیل صفوی وقتی که ولایت فارس و شیراز را گرفت به زیارت شیخ لاهیجی رفت و از او سئوال نمود که چرا لباس سیاه اختیار نمودی؟ شیخ فرمود: به جهت تعزیه امام حسین (ع)، شاه گفت: تعزیت ایشان قرار یافته که در سال ده روز باشد، شیخ گفت: مردم به خطا رفته‌اند، تعزیه آن حضرت تا دامن قیامت باقی است.[۱۵] از جمله تألیفات وی مثنوی اسرار الشهود و مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز است.[۱۶] با این توضیحات شمس الدین محمد لاهیجی متخلص به اسیری که صاحب خانقاه بوده غیر از شمس الدین محمد لاهیجی قاضی است که در پرورش شاه اسماعیل سهیم بوده و در دربار او حضور داشته‌است، ضمن آن که سال درگذشت اسیری لاهیجی ۹۱۲ هجری ذکر شده‌است اما زمان وفات لاهیجی قاضی و معلم همچنان که ذکر شده پس از ۹۵۷ هجری است.[۱۷] مزاوی[۱۸] نیز متذکر شده‌است که: نمی‌توان اثبات کرد که مولانا شمس الدین لاهیجی که للِه اسماعیل در گیلان بوده همان شمس الدین محمد بن علی گیلانی لاهیجی نوربخشی، مفسر گلشن راز شبستری است. مسئله‌ای که ممکن است موجب التباس و اشتباه بین این دو نفر شده باشد، حضور فرزند لاهیجی شارح گلشن راز[۱۹] در در بار شاه اسماعیل است، او از مقربان در بار شاه اسماعیل صفوی بود که به عنوان سفیر از سوی شاه اسماعیل به سوی سلطان محمد شیبانی رفت و مباحثات و مناظراتی با بزرگان دربار او انجام داد و بعد از مراجعت مورد عنایت و اکرام شاه اسماعیل قرار گرفت.[۲۰]

پانویس[ویرایش]

  1. (مدت اقامت اسماعیل در لاهیجان شش سال و نیم نیز ذکر شده‌است. زبده التواریخ، ص ۴۸)
  2. (زبدةالتواریخ، ص ۴۸؛ جهانگشای خاقان، ص ۶۴؛ احسن التواریخ، ص ۲۰)
  3. (تکملة الاخبار، ص ۴۰؛ تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب، ذیل تاریخ حبیب السیر، ص۶۶؛ زبده التواریخ مستوفی، ص ۴۸؛ وقایع السنین و الاعوام، ص ۴۴۰؛ روضه الصفویه، ص ۱۵۵)
  4. (تاریخ جهان آرا، ص ۲۶۸؛ خلاصة التواریخ، ج ۱، ص ۸۴؛ خلد برین، ص ۱۲۵)
  5. (جهانگشای خاقان، ص ۲۲۵)
  6. (ص ۳۶۳)
  7. (بنا بر آنچه در تحفه سامی آمده، شمس الدین محمد تا ۹۵۷ هجری که سال اتمام نگارش تحفه سامی است زنده بوده‌است).
  8. (ص ۵۱)
  9. (الذریعه، ج ۹، ص ۵۴۲، شماره ۳۰۰۰)
  10. (فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی، تنظیم سید محمد باقرحجتی، ص ۴۱۴)
  11. (فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی، ص ۴۱۴)
  12. (ص ۱۷)
  13. (مدخل اسیری لاهیجی نوشته نجیب مایل هروی)
  14. (مجالس المؤمنین، ج ۲، ص ۱۵۰–۱۵۶)
  15. (مجالس المؤمنین، ج ۲، ص ۱۵۰؛ سید حسن نصر این داستان را حاکی از تحول کاملی دانسته که در بین اعضای طریقت نور بخشیه رخ داده و آن‌ها را کاملاً وابسته به تشیع کرده‌است. روند مشابهی نیز در بین طریقت نعمت‌اللهی و صفوی مشاهده می‌شود. تاریخ ایران در دوره صفویان کمبریج، ص ۳۳۶)
  16. (الذریعه، ج ۹، ص ۷۶، شماره ۴۳۶ و ج ۲۱، ص ۳۰۱ ذیل مفاتیح الاعجاز). در گذشت وی سال ۹۱۲ هجری می‌باشد (طبقات اعلام الشیعه، ج ۴، ص ۱۳۰)
  17. (وی هنگام تألیف تحفه سامی در ۹۷۵ هجری زنده بوده‌است. تحفه سامی ص ۵۱)
  18. (ص ۱۹۸، توضیحات شماره ۲۰۳)
  19. (احمد بن شمس الدین محمد لاهیجی نوربخشی متخلص به فدایی که شاعر بوده و دیوان شعری از او باقی‌مانده‌است)
  20. (الذریعه، ج ۹، ص ۸۱۵، شماره ۵۵۰۰ و ج ۱۳، ص ۲۷۰، شماره ۱۰۰۱)

منابع[ویرایش]

  • شمس الدین محمد گیلانی مربی شاه اسماعیل صفوی، منصور داداش نژاد،
  • احسن التواریخ، حسن بیک روملو، تصحیح عبد الحسین نوایی، انتشارات بابک، ۱۳۷۵.
  • تاریخ جهان آرا، قاضی احمد غفاری قزوینی، انتشارات کتابفروشی حافظ، ۱۳۴۳.
  • تاریخ خانی، علی بن شمس الدین بن حاجی حسن لاهجی، تصحیح منوچهر ستوده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲.
  • تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی، امیر محمود خواند امیر، تصحیح محمد علی جراحی، نشر گشتره، ۱۳۷۰.
  • تحفه سامی، سام میرزای صفوی، تصحیح وحید دستگردی، کتابفروشی فروغی.
  • تکملة الاخبار، عبدی بیگ شیرازی، تصحیح عبد الحسین نوایی، نشر نی، ۱۳۶۹.
  • جهانگشای خاقان، مؤلف مجهول، مقدمه الله دتا مضطر، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۴۰۶.
  • خلاصة التواریخ، قاضی احمد قمی، تصحیح احسان اشراقی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۹.
  • خلد برین، محمد یوسف واله اصفهانی، به کوشش میر هاشم محدث، موقوفات افشار، ۱۳۷۲.
  • الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ الطهرانی، دارالاضواء، بیروت، ۱۴۰۳.
  • روضة الصفویه، میزار بیگ جنابذی، تصحیح غلامرضا مجد طباطبایی، موقوفات افشار، ۱۳۷۸.
  • زبدة التواریخ، محمد محسن مستوفی، به کوشش بهروز گودرزی، موقوفات افشار، ۱۳۷۵.
  • طبقات اعلام الشیعه، آغا بزرگ الطهرانی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، الطبعة الثانیه.
  • فهرست نسخه‌های هطی کتابخانه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، گرد آوری سید محمد باقر حجتی، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵.
  • مجالس المؤمنین، قاضی نورا الله شوشتری، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۷.
  • وقایع السنین و الاعوام، خاتون آبادی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲.