سید مصطفی موسوی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

سیدمصطفی موسوی (۱۲۴۰ شمسی، خمین – ۱۲۸۱ شمسی، مسیر خمین به اراک) مشهور به سیدمصطفی خمینی فرزند سید احمد موسوی و پدر سید روح‌الله خمینی وسید مرتضی پسندیده و سید نورالدین هندی بود.

زندگی و تحصیلات[ویرایش]

سید مصطفی موسوی در روز ۱۰ بهمن ۱۲۴۰ هجری شمسی، مصادف با ۲۹ رجب ۱۲۷۸ قمری (۱۸۶۲ میلادی) در خمین متولد شد. از سید احمد پس از مرگ تنها سید مصطفی و دختری بنام صاحبه باقی‌ماند. سید مصطفی مقدمات را در خمین و نزد میرزا احمد خوانساری آموخت. میرزا احمد خوانساری از نوادگان حیدر بن محمد خوانساری مؤلف زبدةالتصانیف است. رابطهٔ نزدیک آن دو سبب شد تا سید مصطفی دختر میرزا احمد خوانساری را که پیش از ازدواج، حاجیه‌خانم نام داشت و پس از آن – در خانهٔ سید مصطفی – هاجر صدا زده می‌شد به همسری برگزیند. سید مصطفی موسوی که در خمین او را «آقای موسوی»، «آسید مصطفی» یا «آسید هندی» خطاب می‌کردند، کمی پس از ازدواج برای ادامهٔ تحصیلات راهی اصفهان شد.[۱]

سید مصطفی تحصیلات دینی خود را در اصفهان و تحت نظر میر محمدتقی مدرسی ادامه داد. پس از آن به همراه همسر و نخستین فرزندش – مولودآغا – راهی نجف و سامرا شد و تحصیلات خود را به مدت بیش از پنج سال و با هدایت مراجعی هم‌چون میرزا حسن شیرازیمرجع تقلید و فقیه شیعه - ادامه داد.[۱] این شیوه، شیوهٔ رایج تحصیلات دینی آن زمان بود، به‌گونه‌ای که تحصیلات پایه‌ای و مقدماتی در ایران صورت می‌گرفت و ادامهٔ تحصیلات در مقاطع بالاتر در شهرهای مذهبی عراقعتبات – ادامه می‌یافت. در واقع خمینی اولین رهبر مذهبی محسوب می‌شد که تمام مراحل تحصیلات دینی‌اش در داخل ایران صورت گرفت.[۲]

در سال ۱۳۱۲ هجری قمری (معادل با ۱۲۷۴ هجری شمسی) سید مصطفی بعد از اتمام تحصیلات خود در عراق، به خمین بازگشت.[۱][۳] آن‌طور که از اجازه‌ها و اوراق و کتاب‌های او برمی‌آید، سیدمصطفی به درجهٔ اجتهاد رسیده و لقب «فخرالمجتهدین» را گرفته بود.[۴] به نوشته سید مرتضی پسندیده، سید مصطفی بسیار با نفوذ بود و خدمه و تفنگچی و املاک متعددی داشت.[۵] این املاک در دهات زَوَرقان و واسوران، طنجران، خمین و کرمو بود و شامل یک کاروانسرا می‌شد و کل درآمد املاک و کاروانسرا در سال حدود یک هزار تومان بود. منزل سید مصطفی شامل بیرونی و اندرونی، بالاخانه‌ها، سر طویله، برج بزرگ، برج کوچک، سنگرها و باغچه بزرگ، خیابان کشی و دارای درختان مختلف میوه بود.[۵] به نوشته سید مرتضی پسندیده پسر ارشدش، سید مصطفی سفرهای متعددی به تهران داشت که در آنها با اشخاصی همچون اتابک و صدراعظم تماس می‌گرفت. در یکی از این سفرها، او با گوهر ملک تاج خانم که دختر یکی از شاهزادگان بود به تاریخ سوم ربیع الاول ۱۳۱۷ قمری ازدواج کرده بود.[۵]

ازدواج و فرزندان[ویرایش]

حاصل ازدواج سید مصطفی با هاجر، دو فرزند دختر بنام مولودآغا خانم (متولد ۱۳۰۵ قمری) و فاطمه (متولد ۱۳۱۲ قمری) و سه فرزند پسر به نام‌های مرتضی (متولد ۱۳۱۳ قمری)، نورالدین (متولد ۱۳۱۵ قمری) و روح‌الله (متولد ۱۳۲۰ قمری) بود.[۱] روح‌الله آخرین فرزند بود. در حالی که هاجر به فرزند آخر آبستن بود، سید مصطفی به همراه مردم روستا که برای سرجا نشاندن اربابان و مالکان اطراف به خارج از شهر می‌رود و پیش از بازگشت به خانه هاجر فرزند خود را به دنیا می‌آورد و او را سید روح‌الدین نام می‌نهد.

کشته شدن[ویرایش]

سید مصطفی در ذی‌الحجه ۱۳۲۰ (اسفند ۱۲۸۱ هجری شمسی) و در پنج‌ماهگی روح‌الله، در مسیر خمین به اراک مورد حمله قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به ناحیه کتف و کمر کشته و جنازه وی به نجف منتقل و درآنجا دفن شد.[۶] برخی منابع سن او را در هنگام مرگ ۴۲[۷] و برخی دیگر ۴۷[۸] در نظر گرفته‌اند.

هویت مهاجمین به سرعت شناسایی شد. قاتل، جعفر قلی‌خان، پسرعموی شخصی به نام بهرام‌خان – از حاکمین ثروتمند آن ناحیه – نام داشت. بنا به نوشته سید مرتضی پسندیده در کتاب خاطراتش[۹]، جعفرقلی خان، با استفاده از تفنگ یکی از تفنگچی‌های همراه سید مصطفی به نام کربلاِ میرزا آقا، به سید مصطفی تیری می‌زند که به قلب او اصابت می‌کند.[۵] در مورد علت قتل اظهارنظر دقیق و معتبری وجود ندارد. براساس گزارشی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شد، سیدمصطفی در آن دوران به دلیل اعتراضاتی که نسبت به ظلم و ستمی که به رعایا روا داشته می‌شد، خشم حاکمین منطقه را برانگیخته بود.[۱۰] البته دلیل دیگری نیز مطرح است و آن این است که با توجه به این‌که سیدمصطفی خود نیز در کنار انجام امور مذهبی مربوط به مردم منطقه، یک کشاورز ساده با زندگی‌ متوسط محسوب می‌شد، در آن زمان بر اثر یک نزاع بر سر نوبت‌بندی آبیاری مزارع – چنانکه از این قبیل نزاع‌ها در آن دوران مرسوم بود – به قتل رسیده‌است. روایت سومی نیز وجود دارد و آن اینکه سیدمصطفی، در مقام قضاوت بعنوان قاضی خمین، حکمی علیه یک نفر که در ماه رمضان در ملاءعام اقدام به روزه‌خواری کرده بود صادر می‌کند و خانوادهٔ فرد محکوم به عنوان انتقام، او را به قتل می‌رسانند.[۱۱]

اعدام قاتل سید مصطفی در تهران

بعد از مرگ او، تلاش‌های خواهرش صاحبه در خمین، برای اجرای حکم قصاص قاتل به نتیجه نرسید و در نتیجه همسرش هاجر – مادر روح‌الله – برای گرفتن حکم قصاص قاتل راهی تهران – دارالحکومه وقت – شد. در این سفر، دو پسر بزرگ هاجر – مرتضی و نورالدین – هم همراه او بودند و براساس یک روایت، روح‌الله شش‌ماهه نیز بر آغوش وی بود. سرانجام در ربیع‌الاول ۱۳۲۳، جعفر قلی‌خان قاتل سیدمصطفی به دستور عین‌الدوله، صدراعظم آن دوران، در تهران و درملاءعام به دار آویخته شد.[۱][۲][۱۲]

بعدها آیت‌الله پسندیده، فرزند دیگر سیدمصطفی که در آن زمان به سیدمرتضی شهرت داشت و دوران نوجوانی را می‌گذراند، ماجرای قصاص قاتل پدرش را این‌گونه توضیح می‌دهد: «در چهارم ربیع‌الاول ۱۳۲۳ هجری قمری [مصادف با سه‌شنبه ۱۹ اردی‌بهشت ۱۲۸۴ هجری خورشیدی] قاتل را برای اعدام به میدان بهارستان بردند. به من و برادرم گفتند به منزل برویم. چون بچه بودیم و متأثر می‌شدیم، ولی سایرین به میدان رفتند. مطابق رسم آن روزگار، قاتل، میرغضب و شاه [ولیعهد] که همگی در میدان حاضر بودند، لباس قرمز برتن داشتند. سر جعفرقلی خان را بریدند… چند روز بعد از اعدام قاتل، همراهان برای بازگشت به خمین گاری کرایه کردند.»[پانویس ۱][۱][۱۳]

پی‌نوشت‌ها[ویرایش]

  1. همزمان با اعدام قاتل سید مصطفی، مظفرالدین شاه همراه صدراعظم خود به سفر خارج رفت.

تبار[ویرایش]

امام موسی کاظم
سید صفدر
دین علیشاه موسوی
سید احمد موسوی هندی
(۱۸۱۰–۱۸۶۹)
سید مصطفی موسوی
(۱۸۶۲–۱۹۰۳)
هاجر احمدی
سید نورالدین هندی
(۱۸۹۸–۱۹۷۶)
سید مرتضی پسندیده
(۱۸۹۶–۱۹۹۶)
سید روح‌الله خمینی
(۱۹۰۲–۱۹۸۹)
خدیجه ثقفی
(۱۹۱۳–۲۰۰۹)
سید احمد خمینی
(۱۹۴۶–۱۹۹۵)
فریده مصطفوی
۱۹۴۳
سعیده مصطفوی
(درابتدا درگذشته)
صدیقه مصطفوی
۱۹۴۱
لطیفه مصطفوی
(درابتدا درگذشته)
زهرا مصطفوی
۱۹۴۰
سید مصطفی خمینی
(۱۹۳۰–۱۹۷۷)
عبدالکریم حائری یزدی
(۱۸۵۹–۱۹۳۷)
محمدحسن اعرابیمحمود بروجردیمرتضی حائری یزدی
(۱۹۱۶-۱۹۸۶)
فاطمه طباطبایی
لیلی بروجردیمسیح بروجردیمعصومه حائری یزدی
۱۹۳۷
سید علی خمینیسید یاسر خمینیسید حسن خمینی
۱۹۷۲
فرشته اعرابی
مریم خمینی
۱۹۶۲
سید حسین خمینی
۱۹۶۱
ندا بجنوردی
۱۹۷۵
سید مهدی خمینیسید علی خمینیسید محمد خمینی
سید احمد خمینینرگس خمینیفرشته خمینیشهاب‌الدین اشراقی
(۱۹۲۳–۱۹۸۱)
مرتضی اشراقیعلی اشراقیمحمدتقی اشراقینعیمه اشراقینفیسه اشراقیعاطفه اشراقیزهرا اشراقی
۱۹۶۴
سید محمدرضا خاتمی
۱۹۵۹
علیرضا خاتمیفاطمه خاتمی

نجف عراق

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ رضا بابایی (۱۳۸۰). «کارنامه نور (زندگینامه امام خمینی)». دریافت‌شده در ۸ اوت ۲۰۱۱.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Hamid Algar. "Imam Khomeini: A Short Biography" (به انگلیسی). The Institute for Compilation and Publicationof Imam Khomeini's Works (International Affairs Department). Retrieved 8 August 2011.
  3. سیدعلی قادری (۱۳۷۹خمینی روح‌الله: زندگینامه امام خمینی براساس اسناد و خاطرات و خیال، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص. صفحه، شابک ۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک)
  4. «مروری بر تقویم زندگی حضرت امام خمینی (ره)». noorportal.net. ۱۲ بهمن ۱۳۸۹. بایگانی‌شده از اصلی در ۸ اوت ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۹ اوت ۲۰۱۱. از پارامتر ناشناخته |ماه= صرف‌نظر شد (کمک)
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ «سالروز شهادت سید مصطفی خمینی پدر حضرت امام(س)». www.imam-khomeini.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۲-۲۱.
  6. به شوق چشمه (کنکاشی در زندگی و نهضت امام خمینی)، مؤسسه قدر ولایت (۱۳۸۷)، ص ۱۵.
  7. "A Biography of Ayatollah Khomeini" (به انگلیسی). Islamic Thought. Archived from the original on 24 December 2010. Retrieved 9 August 2011.
  8. "Biography of Imam Khomeini" (به انگلیسی). Cultural Centre of the Islamic Republic of IRAN - Ottawa, Canada. Archived from the original on 18 September 2011. Retrieved 9 August 2011.
  9. خاطرات آیت الله پسندیده، محمد جواد مرادی نیا، ۱۳۷۵. چاپ دوم. نشر حدیث.
  10. "Ayatollah Ruhollah Khomeini Biography" (به انگلیسی). biography.com. Archived from the original on 8 August 2010. Retrieved 9 August 2011.
  11. مصاحبهٔ حمید الگر با حاج سید احمد خمینی، فرزند خمینی، تهران، ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۲
  12. «امام خمینی از ولادت تا رحلت». بنیاد اندیشه اسلامی. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ اوت ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۹ اوت ۲۰۱۱.
  13. خاطرات آیت الله پسندیده.محمدجواد مرادی نیا.

جستارهای وابسته[ویرایش]