سفالگری در گناباد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

سفالگری در گناباد حداقل پیشینه‌ای پنج هزار ساله دارد که با مراکز تمدنی هم عصر خود از شیو ه‌ای یکسان پیروی می‌کرده اما «سفال مند» با مصالح و تزیینات متفاوت به عنوان پدیده‌ای نوظهور از اواخر قرن یازدهم هجری در «مند» رایج شده و با سفالهای میبد یزد، اصطبهان فارس و شهرضا ی اصفهان شباهت تام داشته و اگرچه در طول زمان تا حدودی از محیط نیز تأثیر پذیرفته و عواملی مانند ذائقه مصرف کننده و اعمال سلیقه سازنده به آن رنگ و بوی خاص داده‌است، با وجود این استفاده غالب از نقش مایه‌های سنتی و رنگهای گرم و شاد سفال «مند» را جذاب و قابل طرح در مجامع هنری نگاه داشته‌است. سفال مند از لحاظ نوع مواد تشکیل دهند به دو گروه جسمی و چینی تقسیم می‌شود. ماده اولیه سفال جسمی خاک رس است که از رسوبات سیلابهای وارد شده به بندهای اطراف گناباد برداشت می‌شود. این نوع خاک اندکی قرمز رنگ و نرم است که برای پیشگیری از ترک خوردگی باید کمی ماسه بادی به آن افزوده شود. گل رس به خوبی ورز داده می‌شود و پس از طی مراحلی برای ساخت و پرداخت انواع ظروف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سفال جسمی مند بدون لعاب قرمز اخرایی است و با پوشش لعابی به رنگهای مختلف عرضه می‌شود استحکام این نوع سفال زیاد است به همین جهت ظرفهای بزرگ و پر اصطکاک مثل قاب، قدح‌های بزرگ، خم و کشک ساب از سفال جسمی ساخته می‌شود.

مواد تشکیل دهنده سفال چینی ترکیبی از پودر سنگ سفید و گل سرشور است گل سفید رنگی که از این دو عنصر حاصل می‌شود در فرهنگ سفالگری مند به چینی شهرت دارد. جمع آوری، کوبیدن و به عمل آوردن گل چینی با تحمل زحمت و صرف وقت و هزینه نسبتاً زیاد توام است به همین دلیل سفالگر ترجیح می‌دهد ظرفهای کوچک و ظریف و تجملی را با آن گل بسازد.

بدنه ظرفهای ساخته شده از گل چینی قبل از لعاب، سفید متمایل به کاهی است و جهت زمینه سازی برای تزیین بدنه پوشش سفید رنگی مرکب از کائولن و گل گیوه معروف به لایه بر روی ظرف کشیده می‌شود.

سفال مند معمولاً لعابدار است. لعاب یک رنگ را برای تزیین و انسداد منافذ ریز بدنه مورد استفاده قرار می‌دهند که در این صورت ظروف به رنگ دلخواه و یکدست عرضه می‌شوند و لعاب شیشه‌ای یابی رنگ به عنوان حفظ نقشها و درخشندگی بدنه ظرف کاربرد دارد.

مهم‌ترین مشخصه سفال مند عناصر تزیینی بر گرفته از طبیعت است. این عناصر که در چهار گروه انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی جای می‌گیرند، به ظاهر نقشها و خطوط ساده و آشنایی هستند اما وقتی آن نقشها و خطوط مورد مطالعه و ارزیابی دقیق قرار می‌گیرند بر حضور آیینها و باورهای کهن ایرانی در خاستگاه اولیه آن نگاره‌ها گواهی می‌دهند. از جمله نقش ماهی که بدنه اکثر ظرفهای مند از زینت داده و جایگاه والایی در روایات اسطوره‌ای دارد. ماهی در بیش از اعتقادی ایرانیان از سویی سرور آفریدگان آبی و از سوی دیگر بزرگ‌ترین آفریدگان اورمزد در مقابل وزغ بزرگ‌ترین آفریدگان اهریمنی است. به عبارت دیگر ماهی مظهر موجودات آبی. ژرف نگری و تیزبینی است. او نگهبان «هوم سپید» نماد گیاهان است.

بر اساس روایتی در بندهش: «اورمزد هوم سپید را در دریای فراخکرت رویاند و اهریمن در عمق آب وزغی آفرید که هوم را تباه کند. اورمزد برای دفع آن وزغ ده ماهی آفرید که همواره پیرامون آن هوم را بپاید و همیشه یکی از ماهیان سرش به پایین و در جستجوی وزغ است.»

جالب و قابل تأمل است که بر بدنه برخی ظرفهای استوانه‌ای مند گیاهی در میان دو ماهی نقش بسته که یکی از آنها وارونه و سر در خاک دارد و گویی در جوار گیاه چیزی را جستجو می‌کند.

نقوش دیگر زینت بخش سفال مند که هر یک به مقتضای حضور آن در قلمرو اسطوره و فرهنگ کهن ایران قابل تعبیر و تفسیر می‌باشند عبارت‌اند از : خورشید، پرنده، پروانه، بته جقه، گل و مرغ، گل و پروانه، گل و برگ، گل کدو، کتیبه، ابر و گل، گنجی، اسلیمی، گل گرد، خونه کشی و محرمات. این نقوش به ظور یکسان سفال جسمی و سفال چینی مند را زینت می‌دهند. تهیه، ساخت و پرداخت سفال مند از دیدگاه زمین‌شناسی در شناخت عناصر معدنی و کاربرد علم شیمی در ساخت رنگ و لعاب، کاربرد علم فیزیک در امر ایجاد کوره و حرارت و میتولوژی در شناخت باورها و اعتقادات کهن بسیار مهم و قابل مطالعه‌است.

منابع[ویرایش]

نوشتاری از مهدی ذوالفقاری، مرکز آفرینش هنرهای سنتی گناباد/ پژوهش: رجبعلی لباف خانیکی