سایمون بارون کوهن
سایمون بارون-کوهن | |
|---|---|
بارون-کوهن در سال ۲۰۱۱ | |
| نام هنگام تولد | سایمون فیلیپ بارون-کوهن |
| زادهٔ | ۱۵ اوت ۱۹۵۸ (۶۷ سال) همپستید، لندن، انگلستان |
| تحصیلات | کالج نیو، آکسفورد(کارشناسی)،کینگ کالج لندن (کارشناسی ارشد)،کالج دانشگاهی لندن (دکترا) |
| شناختهشده برای | پژوهشهای اوتیسم |
| همسر | بریجیت لیندلی (ا. ۱۹۸۷–۲۰۱۶) |
| جوایز | مدال کانر-اسپرگر (۲۰۱۳) |
| پیشینه علمی | |
| شاخه(ها) | روانشناسی،علوم اعصاب شناختی |
| محل کار | دانشگاه کمبریج |
| پایاننامه | شناخت اجتماعی و بازی تخیلی در اوتیسم (۱۹۸۵) |
| استاد راهنما | اوتا فریت |
سِر سایمون فیلیپ بارون-کوهن(انگلیسی: Sir Simon Philip Baron-Cohen؛ زادهٔ ۱۵ اوت ۱۹۵۸ در لندن)[۱] روانشناس بالینی بریتانیایی و استاد آسیبشناسی روانی رشدی در دانشگاه کمبریج است. او مدیر مرکز پژوهش اوتیسم دانشگاه و عضو کالج ترینیتی، کمبریج است.
در سال ۱۹۸۵، بارون-کوهن نظریه کوری ذهن را در مورد اختلال طیف اوتیسم مطرح کرد که شواهد آن را در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد. در سال ۱۹۹۷، او نظریه مغز مردانه شدید را درباره اوتیسم و هورمونهای جنسی پیش از تولد پیشنهاد داد که آزمون کلیدی آن در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. در سال ۲۰۰۳، او نظریه همدلی-سیستمسازی را برای اوتیسم و تفاوتهای جنسی معمول ارائه کرد که آزمون کلیدی آن در سال ۲۰۱۸ منتشر شد.
او همچنین در زمینههای مهمی از جمله شیوع و غربالگری اوتیسم، ژنتیک اوتیسم، تصویربرداری عصبی اوتیسم، آسیبپذیری اوتیسم، مداخله در اوتیسم و حسآمیزی پژوهشهای برجستهای انجام دادهاست. بارون-کوهن در سال ۲۰۲۱ به پاس خدماتش به افراد اوتیستیک عنوان شوالیه را دریافت کرد و همچنین در سال ۲۰۲۳، به مدال هزاره شورای پژوهش پزشکی بریتانیا (MRC) دست یافت.[۲]
حرفه
[ویرایش]بارون-کوهن استاد آسیبشناسی روانی رشدی در دانشگاه کمبریج در بریتانیا است.[۳] او مدیر مرکز تحقیقات اوتیسم در این دانشگاه[۴] و عضو کالج ترینیتی است.[۳]
او یکی از اعضای انجمن روانشناسی بریتانیا (BPS)،[۵] آکادمی بریتانیا،[۶] آکادمی علوم پزشکی و انجمن علوم روانشناختی است[۷] و همچنین روانشناس مجاز انجمن روانشناسی بریتانیا[۵] و محقق ارشد در مؤسسه ملی تحقیقات سلامت و مراقبت (NIHR) است[۸] و به عنوان معاون انجمن ملی اوتیسم (بریتانیا) خدمت میکند،[۹] و در سال 2012 رئیس مؤسسه ملی بهداشت و تعالی بالینی (NICE) گروه توسعه رهنمودها برای بزرگسالان مبتلا به اوتیسم بود.[۱۰]
او به عنوان معاون و رئیس انجمن بینالمللی تحقیقات اوتیسم (INSAR) فعالیت کرده[۳] و یکی از بنیانگذاران و سردبیران مجله Molecular Autism بود.[۱۱][۱۲]
او رئیس بخش روانشناسی آکادمی بریتانیا بود[۱۳] و همچنین یک روانشناس بالینی است که کلینیکی برای تشخیص دیرهنگام اوتیسم در بزرگسالان در بریتانیا ایجاد کرده است.[۱۴]
بارون-کوهن در سال 2017 سخنرانی اصلی خود را با موضوع اوتیسم و حقوق بشر در سازمان ملل متحد در روز جهانی آگاهی اوتیسم ارائه داد.[۱۵]
در سال 2024، او به دلیل دستاوردهایش در حوزه روانپزشکی به عضویت افتخاری انجمن سلطنتی پزشکی درآمد.[۱۶]
تحقیقات
[ویرایش]نظریه کوری ذهن در اوتیسم
[ویرایش]بارون-کوهن بیش از ۴۰ سال در زمینه تحقیق در مورد اوتیسم فعالیت کرده است، که از سال ۱۹۸۲ آغاز شده است. در سال ۱۹۸۵، هنگامی که او عضو واحد توسعه شناختی MRC در لندن بود، او و همکارانش اوتا فریت و آلن لسلی فرضیه "نظریه ذهن" (ToM) را مطرح کردند تا مشکلات اجتماعی-ارتباطی در اوتیسم را توضیح دهند. ToM (که همچنین به عنوان "همدلی شناختی" شناخته میشود) مکانیسم نیمهذاتی مغز است که برای درک سریع رفتار اجتماعی از طریق نسبت دادن بیدردسر حالات ذهنی به دیگران به کار میرود، که این امر پیشبینی رفتار و مهارتهای ارتباط اجتماعی را ممکن میسازد.[۱۷][۱۸] آنها این فرضیه را با استفاده از آزمون باور غلط تأیید کردند، که نشان داد یک کودک چهار ساله معمولی میتواند باور شخص دیگری که متفاوت از باور خود اوست را درک کند، در حالی که کودکان اوتیستیک به طور متوسط در این توانایی تأخیر دارند.[۱۸]
کتاب بارون-کوهن در سال ۱۹۹۵، کوری ذهن، آزمایشهای بعدی او در زمینه ToM و نقص در ToM در اوتیسم را خلاصه کرد. او نشان داد که کودکان اوتیستیک به معنی ذهنی چشمان توجه ندارند و در ToM پیشرفته که با آزمون "خواندن ذهن از روی چشمها" (یا "آزمون چشمها") که او طراحی کرد، مشکلاتی دارند.[۱۹] او نخستین مطالعه تصویربرداری عصبی در مورد ToM در بزرگسالان معمولی و اوتیستیک را انجام داد و بیمارانی که آسیب مغزی اکتسابی داشتند را مورد مطالعه قرار داد و نشان داد که آسیب به قشر پیشانی اوربیتال و مدیال و آمیگدال میتواند ToM را مختل کند.[۲۰] او همچنین اولین شواهد عملکرد غیرعادی آمیگدال در اوتیسم را در طول ToM گزارش کرد.[۲۱] در سال ۲۰۱۷، تیم او ۸۰ هزار فرد ژنوتیپشده را که آزمون چشمها را انجام دادند، مورد مطالعه قرار داد. او متوجه شد که پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNPs) تا حدی به تفاوتهای فردی در این ویژگی ابعادی کمک میکند که افراد اوتیستیک در آن مشکلاتی دارند.[۲۲] این شواهدی بود که نشان داد همدلی شناختی/ToM تا حدی ارثی است. مؤسسات ملی بهداشت آزمون چشمهای بارون-کوهن را به عنوان معیاری اصلی معرفی کردهاند که باید به عنوان بخشی از معیارهای دامنه پژوهشی (RDOC) برای ارزیابی شناخت اجتماعی استفاده شود.[۲۳]
نظریه همدلی-سیستمسازی (E-S)
[ویرایش]در سال ۱۹۹۷، بارون-کوهن نظریه همدلی-سیستمسازی (E-S) را توسعه داد. همدلی شامل همدلی شناختی (تصور اینکه فرد دیگری چه فکر یا احساس میکند) و همدلی عاطفی (پاسخ مناسب احساسی به آنچه که فردی دیگر فکر یا احساس میکند) است. سیستمسازی تمایل به تحلیل یا ساخت سیستمهای مبتنی بر قوانین برای درک نحوه کارکرد چیزها است. یک سیستم به عنوان هر چیزی تعریف میشود که الگوها یا قوانین «اگر-آنگاه» را دنبال میکند.
نظریه E-S استدلال میکند که معمولاً زنان به طور متوسط نمره بالاتری در همدلی نسبت به سیستمسازی دارند (آنها بیشتر احتمال دارد که مغزی از نوع E داشته باشند)، و معمولاً مردان به طور متوسط نمره بالاتری در سیستمسازی نسبت به همدلی دارند (آنها بیشتر احتمال دارد که مغزی از نوع S یا نوع S شدید داشته باشند). افراد مبتلا به اوتیسم پیشبینی میشوند که به عنوان افراطی از مردان معمولی نمره دهند (آنها بیشتر احتمال دارد که مغزی از نوع S یا نوع S شدید داشته باشند).[۲۴] این پیشبینیها در یک مطالعه آنلاین در سال ۲۰۱۸ از ۶۰۰٬۰۰۰ فرد غیر اوتیستیک و ۳۶٬۰۰۰ فرد اوتیستیک تأیید شد. این مطالعه همچنین تأیید کرد که افراد مبتلا به اوتیسم به طور متوسط "هایپر-سیستمساز" هستند.[۲۵]
با همکاری با شرکت ژنومیک شخصی 23andMe، تیم بارون-کوهن ۵۶٬۰۰۰ فرد ژنوتایپ شده را که آزمون مقیاس سیستمسازی را انجام داده بودند، مطالعه کرد. او و همکارانش دریافتند که واریانتهای ژنتیکی رایج مرتبط با سیستمسازی با واریانتهای ژنتیکی رایج مرتبط با اوتیسم همپوشانی دارند. او نتیجهگیری کرد که ژنتیک اوتیسم نه تنها شامل ژنهای مرتبط با معلولیت است بلکه شامل ژنهایی است که با استعداد در شناسایی الگوها و درک نحوه کارکرد چیزها مرتبط هستند.[۲۶]
نورواندوکرینولوژی پیش از تولد
[ویرایش]تحقیقات بارون-کوهِن در نظریه E-S او را به این سو هدایت کرد که بررسی کند آیا سطوح بالاتر تستوسترون پیش از تولد میتوانند نرخ بالاتر اوتیسم در مردان را توضیح دهند.[۲۴] نظریه هورمونی او در مورد اوتیسم پیش از تولد در سال ۲۰۰۹ حمایت اولیهای دریافت کرد که نشان میدهد تستوسترون پیش از تولد با ویژگیهای اوتیسمی در کودکی همبستگی مثبت دارد و در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹، در یافتههایی که سطوح بالای آندروژنها و استروژنها در دوران بارداری را که به تشخیص اوتیسم منجر شد، پشتیبانی بیشتری پیدا کرد.[۲۷][۲۸]
در کتاب ۲۰۰۴ خود «تستوسترون پیش از تولد در ذهن» (MIT Press)، بارون-کوهِن نظریه هورمونی اوتیسم پیش از تولد را مطرح کرد.[۲۹] او این نظریه را برای درک این که چرا اوتیسم در مردان شایعتر است، مطرح کرد. با استفاده از پروژه توسعه کودک کمبریج که در سال ۱۹۹۷ تأسیس کرد، یک مطالعه طولی که کودکان ۶۰۰ زن که در دوران بارداری تحت آمنیوسنتز قرار گرفته بودند را بررسی کرد و این کودکان را پس از تولد پیگیری کرد. این مطالعه برای اولین بار در انسانها نشان داد که چگونه تنوع نرمال در سطوح تستوسترون پیش از تولد با تفاوتهای فردی در توسعه مغز و رفتار پس از تولد همبستگی دارد. تیم او کشف کرد که در کودکان معمولی، میزان تماس چشمی، نرخ توسعه واژگان، کیفیت روابط اجتماعی، عملکرد نظریه ذهن و نمرات در مقیاس همدلی همگی با سطوح تستوسترون پیش از تولد همبستگی معکوس دارند. در مقابل، او دریافت که نمرات در آزمون اشکال جاسازی شده (توجه به جزئیات)، در مقیاس سیستماتیزهسازی (SQ)، اندازهگیری علایق خاص و تعداد ویژگیهای اوتیسمی با سطوح تستوسترون پیش از تولد همبستگی مثبت دارند.[۳۰] در این مطالعه، تیم او نخستین مطالعات تصویربرداری عصبی انسانی از حجمهای منطقهای ماده خاکستری مغز و فعالیتهای مغزی مرتبط با تستوسترون پیش از تولد را انجام داد.[۳۱] سایر سرنخها برای این نظریه از مطالعات هورمونی پس از تولد بارون-کوهِن به دست آمد که نشان داد بزرگسالان اوتیسمی آندروژنهای در حال گردش بالاتری در سرم دارند[۳۲] و این که مغز اوتیسمی در زنان «مذکر» شده است، چه در حجم مغز ماده خاکستری و چه در ماده سفید مغز.[۳۳] یک مدل حیوانی مستقل توسط Xu et al. (۲۰۱۵، Physiology and Behavior، ۱۳۸، ۱۳–۲۰) نشان داد که تستوسترون بالای پیش از تولد در دوران بارداری منجر به کاهش علاقه اجتماعی در فرزندان میشود.
گروه بارون-کوهِن همچنین نرخ اوتیسم را در فرزندان مادران مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) بررسی کردند، که یک وضعیت پزشکی است که به علت تستوسترون بالای پیش از تولد ایجاد میشود. او دریافت که در زنان مبتلا به PCOS، احتمال داشتن فرزند مبتلا به اوتیسم به طور قابل توجهی افزایش مییابد.[۳۴] این یافتهها در سه کشور دیگر (سوئد، فنلاند و اسرائیل) تکرار شده است و با یافتهای که مادران کودکان اوتیسمی خود هورمونهای استروئیدی جنسی بالاتری دارند، هماهنگ است.[۳۵][۳۶] اما برای آزمایش واقعی این نظریه، بارون-کوهِن به یک نمونه بسیار بزرگتر از پروژه توسعه کودک کمبریج نیاز داشت، زیرا اوتیسم تنها در ۱٪ از جمعیت اتفاق میافتد. بنابراین، در سال ۲۰۱۵، او همکاری با بانک زیستی دانمارکی را آغاز کرد که بیش از ۲۰ هزار نمونه مایع آمنیوتیک ذخیره کرده بود و آنها را با تشخیصهای بعدی اوتیسم از طریق ثبتنام روانپزشکی دانمارک پیوند داد. او سطوح آندروژنهای پیش از تولد را آزمایش کرد و دریافت که کودکانی که بعداً به اوتیسم مبتلا شدند، در معرض سطوح بالای تستوسترون پیش از تولد و پیشسازهای هورمونهای جنسی Δ۴ قرار داشتند.[۲۸] در سال ۲۰۱۹ او سطوح قرارگیری به استروژنهای پیش از تولد این گروه را آزمایش کرد و دوباره دریافت که این سطوح در بارداریهایی که به اوتیسم منجر شدند، بالاتر بود.[۲۷] این مطالعات نوآورانه شواهدی از نقش هورمونهای پیش از تولد و تعامل آنها با تمایل ژنتیکی در علت اوتیسم ارائه میدهند.
مشارکتهای دیگر
[ویرایش]در سال ۲۰۰۶، بارون-کوهِن نظریهٔ همسانسازی جفتگیری را مطرح کرد که بیان میکند اگر افرادی با نوع مغز سیستمساز یا «نوع S» فرزند دار شوند، احتمال ابتلای فرزند به اوتیسم بیشتر خواهد بود.[۲۴] یکی از شواهد این نظریه از مطالعه جمعیتی او در شهر آیندهوون به دست آمد، جایی که نرخ اوتیسم در این شهر که یک مرکز فناوری اطلاعات است، دو برابر دیگر شهرهای هلند است.[۳۷] علاوه بر این، او متوجه شد که هم مادران و هم پدران کودکان اوتیسمی در آزمونهای توجه به جزئیات نمرات بالاتر از متوسط دارند، که پیشنیاز سیستمسازی قوی است.[۳۸]
در سال ۲۰۰۱، او مقیاس طیف اوتیسم (AQ) را توسعه داد، مجموعهای از پنجاه سوال که میزان ویژگیهای اوتیسمی یک فرد را اندازهگیری میکند.[۳۹] این یکی از اولین مقیاسها بود که نشان داد ویژگیهای اوتیسمی در میان جمعیت عمومی وجود دارند و افراد اوتیسمی به طور متوسط نمرات بالاتری از افراد غیر اوتیسمی دارند. بارون-کوهِن به این موضوع پاسخ داد که هیچ سوالی در AQ دربارهٔ علاقه به ریاضیات وجود ندارد، و اینکه یافتهٔ ارتباط AQ با استعدادهای علمی و ریاضی در مطالعات متعدد یافت شده است، که این ممکن است به مکانیسم مشترکهایی مانند سیستمسازی قوی اشاره داشته باشد. AQ پس از آن در صدها مطالعه استفاده شد که شامل مطالعهای بر روی نیم میلیون نفر بود و تفاوتهای جنسیتی و نمرات بالاتر در کسانی که در STEM کار میکنند، را نشان داد.[۲۵][۴۰] مطالعات متعدد همچنین نشان دادهاند که متغیرهای روانشناختی و بیولوژیکی با تعداد ویژگیهای اوتیسمی فرد مرتبط هستند.[۴۱]
بارون-کوهِن همچنین Mindreading را برای استفاده در آموزش ویژه توسعه داد.[۴۲] تیم او همچنین The Transporters را توسعه داد، یک سری انیمیشن برای آموزش شناسایی احساسات به کودکان اوتیسمی در سن پیشدبستانی،[۴۳] و اولین آزمایش بالینی درمان با لگو را در انگلستان انجام داد که نشان داد کودکان اوتیسمی در مهارتهای اجتماعی پس از این درمان بهبود مییابند.[۴۴]
او همچنین به تحقیق کاربردی در زمینه اوتیسم پرداخته و دریافت که افراد اوتیسمی از نظر قضائی دچار مشکل هستند،[۴۵] و نرخ بالاتری از خودکشی[۴۶][۴۷]، اختلالات سلامت جسمی[۴۸] و اختلالات روانی را دارند.[۴۹]
مقبولیت
[ویرایش]سپیتروم نیوز کار بارون-کوهن در زمینه نظریه ذهن را به عنوان "یک مطالعه مهم" توصیف کرده است.[۵۰]
کتاب بارون-کوهن، تفاوت اساسی توسط گاردین به عنوان "جذاب و الهامبخش" توصیف شده در حالی که کتاب دیگر او،[۵۱] جویندگان الگو به عنوان انتخاب سردبیر توسط نیویورک تایمز انتخاب شده است.[۵۲] یک نقد کتاب منتشر شده در پدیدارشناسی و علوم شناختی تفاوت اساسی را به عنوان "بسیار ناامیدکننده" توصیف کرده است.[۵۳] طبق گزارش مجله Time، نظرات او در مورد ویژگیهای سیستمسازی "خشم برخی از والدین کودکان اوتیستیک را برانگیخته است که شکایت دارند که او درد و رنج خانوادههایشان را دست کم گرفته است".[۵۴] بارون-کوهن در یک مقاله تحلیلی در Scientific American پاسخ داده و چالشهای خانوادهها را تایید کرده است. او همچنین اظهار کرده که حجم عظیم شواهد علمی که از پیشبینیهای نظریه ذهنبری و E-S پشتیبانی میکند، نمیتواند نادیده گرفته شود.[۵۵]
بارون-کوهن و کتاب او علم شرارت توسط نیویورک تایمز به عنوان "یک روانشناس برنده جایزه" توصیف شده است که "یک فرضیه ساده اما قانعکننده برای راهی جدید در تفکر درباره شر را کشف کرده است".[۵۶]
نظریه همدلی-سیستمسازی بارون-کوهن در Science منتشر شد و بیان میکند که انسانها میتوانند بر اساس نمرات خود در دو بعد (همدلی و سیستمسازی) طبقهبندی شوند؛ و زنان معمولاً در بعد همدلی نمرات بالاتری دارند و مردان معمولاً در بعد سیستمسازی نمرات بالاتری دارند. دانشمندان فمینیست، از جمله کوردلیا فاین، عصبشناس جینا ریپون و لیز ایلیوت نظریه مغز مردانه افراطی او در مورد اوتیسم را مورد سوال قرار دادهاند.[۵۷][۵۸][۵۹][۶۰][۶۱] بارون-کوهن از مطالعه تفاوتهای جنسی در برابر اتهامات نرو سکسیسم دفاع کرده و توضیح داده که تفاوتهای جنسیتی فقط به تفاوتهای میانگین بین گروههای مردان و زنان تعلق دارند و تأکید کرده که پیشداوری درباره یک فرد بر اساس جنسیت آن فرد نادرست و غیرقابل قبول است چرا که ذهن یک فرد ممکن است با جنسیت آن همخوانی نداشته باشد.[۶۲] مجموعه دادههای متعدد اکنون نظریههای E-S و مغز مردانه افراطی را تأیید کردهاند.[۶۳]
مجله Time همچنین نظریه جفتگیری همسانی که توسط بارون-کوهن مطرح شده است را مورد انتقاد قرار داده و ادعا کرده که این نظریه بیشتر جنبه فرضی دارد و بر شواهد آنی استوار است. این نظریه ادعا میکند که نرخهای اوتیسم در حال افزایش است زیرا "سیستمسازها"، افرادی با ویژگیهای بیشتر اوتیستی، احتمال بیشتری دارند که یکدیگر را انتخاب کنند و به دلیل تغییرات اجتماعی نسبتاً اخیر، احتمال بیشتری دارند که فرزندان اوتیستی داشته باشند.[۶۴] جیمز مکگراث نظریه ضریب اوتیسم را نقد کرده و نوشته است که نمره این مقیاس با اعلام علاقه به ریاضیات افزایش مییابد و با اعلام علاقه به ادبیات یا هنر کاهش مییابد و ادعا میکند که این امر به تصور غلطی منجر میشود که بیشتر افراد اوتیستی در ریاضیات قوی هستند.[۶۵]
منتقدان همچنین استدلال میکنند که تمرکز بارون-کوهن بر افرادی با اوتیسم بدون ناتوانیهای فکری یا یادگیری محدود میکند که یافتههای او چقدر میتواند به طور کلی تعمیم داده شود. بارون-کوهن اذعان کرده است که مقدار زیادی از تحقیقات اوتیسم در سطح جهانی با افراد اوتیستی بدون ناتوانیهای یادگیری (فکری) انجام میشود و خواستار تحقیقات بیشتر با افراد اوتیستی دارای ناتوانیهای یادگیری شده است تا اطمینان حاصل شود که تحقیقات اوتیسم به نفع همه جامعه اوتیسم است. اما او این انتقاد را با این اشاره که حتی در میان افرادی که ناتوانی یادگیری دارند، سیستمسازی قوی مشاهده میشود، به چالش کشیده است.[۶۶][۶۷]
فرضیه کوری ذهنی از سوی برخی افراد در جامعه اوتیسم مورد انتقاد قرار گرفته است[۶۸] که استدلال کردهاند که افراد غیر اوتیسمی به اندازه افراد اوتیسمی نسبت به حالات ذهنی یکدیگر نابینایند.[۶۹][۷۰] این به عنوان مشکل «دوگانگی همدلی» شناخته میشود.[۷۱] همچنین نقدهایی به مفهوم تئوری ذهن بارون-کوهِن وارد شده است که این ایده را مطرح میکند که افراد اوتیسمی به طور کامل انسان نیستند. در مورد اولین انتقاد، بارون-کوهِن موافقت کرده است که مشکل «دوگانگی همدلی» یک دستاورد مهم در این حوزه است. در مورد انتقاد دوم، بارون-کوهِن پاسخ داده است که افراد اوتیسمی کاملاً انسان هستند و تئوری ذهن صرفاً در قالب یک نمودار وجود دارد که تفاوتهای فردی را نشان میدهد.[۷۲]
اوایل زندگی و تحصیلات
[ویرایش]بارون-کوهن دومین فرزند جودیت و هایمن ویوین بارون-کوهن، خانوادهای یهودی از طبقه متوسط ساکن لندن بود.[۷۳][۷۴][۷۵]
او مدرک کارشناسی خود را در علوم انسانی از کالج نیو، آکسفورد دریافت کرد و کارشناسی ارشد خود را در روانشناسی بالینی از مؤسسه روانپزشکی، کینگ کالج لندن به پایان رساند و دکترای روانشناسی خود را از کالج دانشگاهی لندن دریافت کرد.[۳] پژوهش دکترای او با همکاری استاد راهنمایش اوتا فریت انجام شد.[۷۶]
زندگی شخصی
[ویرایش]در سال ۱۹۸۷، سایمون بارون-کوهن با بریجیت لیندلی ازدواج کرد.[۷۷] آنها سه فرزند داشتند.[۵۴]
او یک برادر بزرگتر به نام دن بارون-کوهن و سه خواهر و برادر کوچکتر دارد، برادرش اشلی لوئیس و خواهرانش سوزی و لیز.[۷۵] پسرخالههای او شامل بازیگر و کمدین ساشا بارون-کوهن و آهنگساز اران بارون-کوهن هستند.[۷۳][۷۸][۷۹]
منابع
[ویرایش]- ↑ سلمان، صبا (۲ اکتبر ۲۰۱۹). «سایمون بارون-کوهن: «تنوع عصبی مرز بعدی است. اما ما در کمک به افراد اوتیستیک شکست خوردهایم»». گاردین.
- ↑ «سایمون بارون-کوهن به دلیل پژوهشهای تحولآفرین در اوتیسم و تنوع عصبی، مدال هزاره MRC را دریافت کرد». www.cam.ac.uk. ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ «اعضای ARC: پروفسور سایمون بارون-کوهن». مرکز تحقیقات اوتیسم، دانشگاه کمبریج. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ «پژوهشگران، همکاران و کارکنان ARC». مرکز تحقیقات اوتیسم، دانشگاه کمبریج. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ «روانشناس مجاز بر اهمیت همدلی تأکید میکند». انجمن روانشناسی بریتانیا. ۲۸ آوریل ۲۰۱۱. بایگانیشده از اصلی در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۴. از پارامتر ناشناخته
|وضعیت=صرفنظر شد (کمک) - ↑ «هفت آکادمیک کمبریج به عنوان اعضای آکادمی بریتانیا انتخاب شدند». دانشگاه کمبریج. ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ «تأمل بر یک عمر دستاورد: اوتا فریث». Aps Observer. ۲۶ (۸). ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ «پروفسور سر سایمون بارون-کوهن جایزه محقق ارشد را دریافت کرد». دپارتمان روانپزشکی (به انگلیسی). ۲۰۲۱-۰۳-۰۱. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۱-۰۵.
- ↑ «معاونین». انجمن ملی اوتیسم. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳. از پارامتر ناشناخته
|وضعیت=صرفنظر شد (کمک) - ↑ «اوتیسم: شناخت، ارجاع، تشخیص و مدیریت بزرگسالان مبتلا به طیف اوتیسم». مؤسسه ملی بهداشت و تعالی بالینی. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳. از پارامتر ناشناخته
|وضعیت=صرفنظر شد (کمک) - ↑ «Molecular Autism. هیئت تحریریه». Molecular Autism. BioMed Central Ltd. دریافتشده در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۸.
- ↑ «انتخابات هیئت INSAR 2016 – رئیس منتخب». انجمن بینالمللی تحقیقات اوتیسم. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ آوریل ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۶. از پارامتر ناشناخته
|وضعیت=صرفنظر شد (کمک) - ↑ «پروفسور سایمون بارون-کوهن FBA». آکادمی بریتانیا. دریافتشده در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۸.
- ↑ Lai، Meng-Chuan؛ Baron-Cohen، Simon (۱ نوامبر ۲۰۱۵). «شناسایی نسل گمشده بزرگسالان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم». The Lancet Psychiatry. ۲ (۱۱): ۱۰۱۳–۱۰۲۷. doi:10.1016/S2215-0366(15)00277-1. PMID 26544750.
- ↑ "حقوق بشر افراد مبتلا به اوتیسم رعایت نمیشود، یک متخصص برجسته به سازمان ملل متحد میگوید" (به انگلیسی). 31 مارس 2017.
{{cite news}}: Unknown parameter|کار=ignored (help) - ↑ «مراسم عضویت افتخاری و افتتاح رئیس» (به انگلیسی). ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۴. از پارامتر ناشناخته
|کار=صرفنظر شد (کمک) - ↑ Saxe R (9 مه 2008). "1985 paper on the theory of mind". SFARI. Archived from the original on 29 December 2013. Retrieved 28 December 2013.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Baron-Cohen S, Leslie AM, Frith U (October 1985). "Does the autistic child have a "theory of mind"?". Cognition. 21 (1): 37–46. doi:10.1016/0010-0277(85)90022-8. PMID 2934210. S2CID 14955234.
- ↑ Baron-Cohen S, Wheelwright S, Hill J, Raste Y, Plumb I (February 2001). "The "Reading the Mind in the Eyes" Test revised version: a study with normal adults, and adults with Asperger syndrome or high-functioning autism". Journal of Child Psychology and Psychiatry, and Allied Disciplines. 42 (2): 241–251. doi:10.1111/1469-7610.00715. PMID 11280420. S2CID 3016793.
- ↑ Stone VE, Baron-Cohen S, Knight RT (September 1998). "Frontal lobe contributions to theory of mind". Journal of Cognitive Neuroscience. 10 (5): 640–656. doi:10.1162/089892998562942. PMID 9802997. S2CID 207724498.
- ↑ Baron-Cohen S, Ring HA, Wheelwright S, Bullmore ET, Brammer MJ, Simmons A, Williams SC (June 1999). "Social intelligence in the normal and autistic brain: an fMRI study". The European Journal of Neuroscience. 11 (6): 1891–1898. doi:10.1046/j.1460-9568.1999.00621.x. PMID 10336657. S2CID 9436565.
- ↑ Warrier V, Grasby KL, Uzefovsky F, Toro R, Smith P, Chakrabarti B, et al. (June 2018). "Genome-wide meta-analysis of cognitive empathy: heritability, and correlates with sex, neuropsychiatric conditions and cognition". Molecular Psychiatry. 23 (6): 1402–1409. bioRxiv 10.1101/081844. doi:10.1038/mp.2017.122. PMC 5656177. PMID 28584286. S2CID 196478363.
- ↑ Peterson, E.; Miller, S. F. (5 July 2012). "The Eyes Test as a Measure of Individual Differences: How much of the Variance Reflects Verbal IQ?". Frontiers in Psychology. 3: 220. doi:10.3389/fpsyg.2012.00220. PMC 3389807. PMID 22783217.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ ۲۴٫۲ Baron-Cohen, Simon (9 November 2012). "Are geeky couples more likely to have kids with autism?". Scientific American. Retrieved 14 April 2018. Pdf. Now in "4.4. Autism and the Technical Mind". Understanding Autism: The Search for Answers. Scientific American. 2013. ISBN 978-1-4668-3385-2.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Greenberg DM, Warrier V, Allison C, Baron-Cohen S (November 2018). "Testing the Empathizing-Systemizing theory of sex differences and the Extreme Male Brain theory of autism in half a million people". Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America. 115 (48): 12152–12157. Bibcode:2018PNAS..11512152G. doi:10.1073/pnas.1811032115. PMC 6275492. PMID 30420503.
- ↑ Warrier, Varun; Toro, Roberto; Chakrabarti, Bhismadev; Børglum, Anders D.; Grove, Jakob; Hinds, David A.; Bourgeron, Thomas; Baron-Cohen, Simon (12 March 2018). "Genome-wide analyses of self-reported empathy: correlations with autism, schizophrenia, and anorexia nervosa". Translational Psychiatry (به انگلیسی). 8 (1): 35. doi:10.1038/s41398-017-0082-6. PMC 5845860. PMID 29527006.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ Baron-Cohen S, Tsompanidis A, Auyeung B, Nørgaard-Pedersen B, Hougaard DM, Abdallah M, et al. (November 2020). "Foetal oestrogens and autism". Molecular Psychiatry. 25 (11): 2970–2978. doi:10.1038/s41380-019-0454-9. PMC 7577840. PMID 31358906. S2CID 198982283.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ Baron-Cohen S, Auyeung B, Nørgaard-Pedersen B, Hougaard DM, Abdallah MW, Melgaard L, et al. (March 2015). "Elevated fetal steroidogenic activity in autism". Molecular Psychiatry. 20 (3): 369–376. doi:10.1038/mp.2014.48. PMC 4184868. PMID 24888361.
- ↑ Baron-Cohen S, Knickmeyer RC, Belmonte MK (November 2005). "Sex differences in the brain: implications for explaining autism" (PDF). Science. 310 (5749): 819–823. Bibcode:2005Sci...310..819B. doi:10.1126/science.1115455. PMID 16272115. S2CID 44330420.
- ↑ Baron-Cohen S, Lombardo MV, Auyeung B, Ashwin E, Chakrabarti B, Knickmeyer R (June 2011). "Why are autism spectrum conditions more prevalent in males?". PLOS Biology. 9 (6): e1001081. doi:10.1371/journal.pbio.1001081. PMC 3114757. PMID 21695109.
- ↑ Lombardo MV, Ashwin E, Auyeung B, Chakrabarti B, Taylor K, Hackett G, Bullmore ET, Baron-Cohen S (January 2012). "Fetal testosterone influences sexually dimorphic gray matter in the human brain". The Journal of Neuroscience. 32 (2): 674–680. doi:10.1523/JNEUROSCI.4389-11.2012. PMC 3306238. PMID 22238103.
- ↑ Schwarz E, Guest PC, Rahmoune H, Wang L, Levin Y, Ingudomnukul E, Ruta L, Kent L, Spain M, Baron-Cohen S, Bahn S (December 2011). "Sex-specific serum biomarker patterns in adults with Asperger's syndrome". Molecular Psychiatry. 16 (12): 1213–20. doi:10.1038/mp.2010.102. PMID 20877284.
- ↑ Lai MC, Lombardo MV, Suckling J, Ruigrok AN, Chakrabarti B, Ecker C, Deoni SC, Craig MC, Murphy DG, Bullmore ET, Baron-Cohen S, et al. (MRC AIMS Consortium) (September 2013). "Biological sex affects the neurobiology of autism". Brain: A Journal of Neurology. 136 (Pt 9): 2799–2815. doi:10.1093/brain/awt216. PMC 3754459. PMID 23935125.
- ↑ Cherskov A, Pohl A, Allison C, Zhang H, Payne RA, Baron-Cohen S (August 2018). "Polycystic ovary syndrome and autism: A test of the prenatal sex steroid theory". Translational Psychiatry. 8 (1): 136. doi:10.1038/s41398-018-0186-7. PMC 6068102. PMID 30065244.
- ↑ Rotem RS, Nguyen VT, Chodick G, Davidovitch M, Shalev V, Hauser R, et al. (April 2021). "Associations of Maternal Androgen-Related Conditions With Risk of Autism Spectrum Disorder in Progeny and Mediation by Cardiovascular, Metabolic, and Fertility Factors". American Journal of Epidemiology. 190 (4): 600–610. doi:10.1093/aje/kwaa219. PMC 8024051. PMID 33521821.
- ↑ Kosidou K, Dalman C, Widman L, Arver S, Lee BK, Magnusson C, Gardner RM (October 2016). "Maternal polycystic ovary syndrome and the risk of autism spectrum disorders in the offspring: a population-based nationwide study in Sweden". Molecular Psychiatry. 21 (10): 1441–8. doi:10.1038/mp.2015.183. PMC 5030459. PMID 26643539.
- ↑ Roelfsema MT, Hoekstra RA, Allison C, Wheelwright S, Brayne C, Matthews FE, Baron-Cohen S (مه ۲۰۱۲). "آیا شرایط طیف اوتیسم در یک منطقه فناوری اطلاعات شایعتر است؟ مطالعهای مدرسهمحور در سه منطقه هلند" (PDF). Journal of Autism and Developmental Disorders. 42 (5): 734–739. doi:10.1007/s10803-011-1302-1. PMID 21681590. S2CID 220754158.
- ↑ Baron-Cohen, Simon; Wheelwright, Sally; Stott, Carol; Bolton, Patrick; Goodyer, Ian (جولای ۱۹۹۷). "آیا ارتباطی بین مهندسی و اوتیسم وجود دارد؟". Autism. 1: 101–109. doi:10.1177/1362361397011010. S2CID 145375886.
{{cite journal}}: Check date values in:|date=(help) - ↑ Woodbury-Smith MR, Robinson J, Wheelwright S, Baron-Cohen S (ژوئن ۲۰۰۵). "غربالگری بزرگسالان برای سندروم آسپرگر با استفاده از AQ: یک مطالعه مقدماتی از اعتبار تشخیصی آن در عمل بالینی". Journal of Autism and Developmental Disorders. 35 (3): 331–335. CiteSeerX 10.1.1.653.8639. doi:10.1007/s10803-005-3300-7. PMID 16119474. S2CID 13013701.
- ↑ Ruzich E, Allison C, Chakrabarti B, Smith P, Musto H, Ring H, Baron-Cohen S (۲۰۱۵). "جنسیت و شغل در STEM پیشبینیکننده نمرات مقیاس طیف اوتیسم (AQ) در نیم میلیون نفر". PLOS ONE. 10 (10): e0141229. Bibcode:2015PLoSO..1041229R. doi:10.1371/journal.pone.0141229. PMC 4619566. PMID 26488477.
- ↑ Ruzich, E, Allison, C, Smith, P, Watson, P, Auyeung, B, Ring, H, & Baron-Cohen, S, (2015) اندازهگیری ویژگیهای اوتیسمی در جمعیت عمومی: یک مرور سیستماتیک از مقیاس طیف اوتیسم (AQ) در نمونهای از ۶,۹۰۰ مرد و زن بالغ معمولی. Molecular Autism, 6, 2.
- ↑ Golan, Ofer; Baron-Cohen, Simon (ژوئن ۲۰۰۶). "همسازی همدلی: آموزش بزرگسالان با سندروم آسپرگر یا اوتیسم عملکردی بالا برای شناسایی احساسات پیچیده با استفاده از چندرسانهای تعاملی". Development and Psychopathology (به انگلیسی). ۱۸ (۲): ۵۹۱–۶۱۷. doi:10.1017/S0954579406060305 (inactive ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴). PMID ۱۶۶۰۰۰۶۹.
{{cite journal}}: Check|pmid=value (help)تمیزکاری شیوه یادکرد ۱: شناساگر شیء دیجیتال غیرفعال (link) - ↑ "The Transporters". Autism Centre of Excellence.
- ↑ Owens, G.; Granader, Y.; Humphrey, A.; Baron-Cohen, S. (نوامبر ۲۰۰۸). "درمان با لگو و برنامه اجتماعی استفاده از زبان: ارزیابی دو مداخله مهارت اجتماعی برای کودکان با اوتیسم عملکردی بالا و سندروم آسپرگر". Journal of Autism and Developmental Disorders. ۳۸ (۱۰): ۱۹۴۴–۱۹۵۷. doi:10.1007/s10803-008-0590-6. PMID ۱۸۵۶۶۸۸۲. S2CID ۴۹۴۷۵۱۴.
{{cite journal}}: Check|pmid=value (help); Check|s2cid=value (help) - ↑ Slavny-Cross, Rachel; Allison, Carrie; Griffiths, Sarah; Baron-Cohen, Simon (مه ۲۰۲۲). "اوتیسم و سیستم قضائی: تحلیل ۹۳ مورد". Autism Research. ۱۵ (۵): ۹۰۴–۹۱۴. doi:10.1002/aur.2690. PMC ۹۳۱۴۰۲۲. PMID ۳۵۲۸۹۱۱۵.
{{cite journal}}: Check|pmc=value (help); Check|pmid=value (help) - ↑ Cassidy, Sarah; Au-Yeung, Sheena; Robertson, Ashley; Cogger-Ward, Heather; Richards, Gareth; Allison, Carrie; Bradley, Louise; Kenny, Rebecca; O'Connor, Rory; Mosse, David; Rodgers, Jacqui; Baron-Cohen, Simon (نوامبر ۲۰۲۲). "اوتیسم و ویژگیهای اوتیسمی در کسانی که در انگلستان خودکشی کردهاند". The British Journal of Psychiatry. ۲۲۱ (۵): ۶۸۳–۶۹۱. doi:10.1192/bjp.2022.21. hdl:۱۰۵۴۷/۶۲۵۳۲۳. PMID ۳۵۱۶۶۲۰۱.
{{cite journal}}: Check|pmid=value (help) - ↑ Pohl, A. L.; Crockford, S. K.; Blakemore, M.; Allison, C.; Baron-Cohen, S. (6 January 2020). "A comparative study of autistic and non-autistic women's experience of motherhood". Molecular Autism. 11 (1): 3. doi:10.1186/s13229-019-0304-2. PMC 6945630. PMID 31911826.
- ↑ Griffiths, Sarah; Allison, Carrie; Kenny, Rebecca; Holt, Rosemary; Smith, Paula; Baron-Cohen, Simon (October 2019). "The Vulnerability Experiences Quotient (VEQ): A Study of Vulnerability, Mental Health and Life Satisfaction in Autistic Adults". Autism Research (به انگلیسی). 12 (10): 1516–1528. doi:10.1002/aur.2162. PMC 6851759. PMID 31274233.
- ↑ Ward, J. H.; Weir, E.; Allison, C.; Baron-Cohen, S. (20 September 2023). "Increased rates of chronic physical health conditions across all organ systems in autistic adolescents and adults". Molecular Autism. 14 (1): 35. doi:10.1186/s13229-023-00565-2. PMC 10510241. PMID 37730651.
- ↑ "'نظریه ذهن' در اوتیسم: یک حوزه تحقیقاتی که دوباره زنده شد". Spectrum. 8 آوریل 2022.
- ↑ "کتاب او و او". The Guardian. 16 مه 2003.
- ↑ "آیا اوتیسم کلید چیزی است که انسانها را خاص میکند؟". The New York Times. 9 دسامبر 2020.
- ↑ Levy N (سپتامبر 2004). "بررسی کتاب: درک نابینایی". Phenomenology and the Cognitive Sciences. 3 (3): 315–324. doi:10.1023/B:PHEN.0000049328.20506.a1. S2CID 145491944.
- ↑ ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ Warner J (۲۹ اوت ۲۰۱۱). "گرگ تنها اوتیسم". Time. Archived from the original on 19 August 2011. Retrieved 28 December 2013.(نیازمند آبونمان)
- ↑ Greenberg, David M.; Warrier, Varun; Abu-Akel, Ahmad; Allison, Carrie; Gajos, Krzysztof Z.; Reinecke, Katharina; Rentfrow, P. Jason; Radecki, Marcin A.; Baron-Cohen, Simon (3 ژانویه 2023). "تفاوتهای جنسیتی و سنی در "نظریه ذهن" در 57 کشور با استفاده از نسخه انگلیسی آزمون "خواندن ذهن در چشمها"". Proceedings of the National Academy of Sciences (به انگلیسی). Vol. 120. doi:10.1073/pnas.2022385119.
- ↑ Bouton, Katherine (13 ژوئن 2011). "از هیتلر تا مادر ترزا: 6 درجه همدلی". The New York Times.
- ↑ Rippon G (2019). مغز جنسیتی: علوم عصبشناسی جدید که افسانه مغز زنانه را نابود میکند (به انگلیسی). Random House. ISBN 978-1-4735-4897-8.
- ↑ Guest K (2019-03-02). "مغز جنسیتی نوشته جینا ریپون نقد - فاش کردن یک افسانه". The Guardian (به انگلیسی). ISSN 0261-3077. Retrieved 2020-01-02.
- ↑ مقابله با نروترش (به انگلیسی), 10 مارس 2014, retrieved 2020-01-02
- ↑ Eliot L (2019-02-27). "نورو سکسیسم: افسانهای که مردان و زنان مغزهای مختلفی دارند". Nature (به انگلیسی). 566 (7745): 453–454. Bibcode:2019Natur.566..453E. doi:10.1038/d41586-019-00677-x.
- ↑ Costandi M (9 مه 2011). "سایمون بارون-کوهن: نظریهپردازی درباره ذهن در اوتیسم". Spectrum. Retrieved 11 May 2019.
- ↑ Baron-Cohen, Simon. "توهمات جنسیتی - 'نورو سکسیسم'، زیستشناسی و سیاست".
- ↑ Greenberg, David M.; Warrier, Varun; Allison, Carrie; Baron-Cohen, Simon (27 نوامبر 2018). "آزمایش نظریه همدلی-سیستمسازی تفاوتهای جنسیتی و نظریه مغز مردانه افراطی در مورد اوتیسم در نیم میلیون نفر". Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America. 115 (48): 12152–12157. doi:10.1073/pnas.1811032115. PMC 6275492. PMID 30420503.
- ↑ Melnick M. "آیا روش جفتگیری و ازدواج ما میتواند نرخهای اوتیسم را افزایش دهد؟". Time. Retrieved 14 January 2018.
- ↑ McGrath J (3 آوریل 2019). "همه افراد اوتیستی در ریاضیات و علوم قوی نیستند – با وجود کلیشهها". The Conversation (به انگلیسی). Retrieved 2 May 2019.
- ↑ Buchen L (نوامبر 2011). "دانشمندان و اوتیسم: زمانی که متخصصان به هم میرسند". Nature. 479 (7371): 25–27. Bibcode:2011Natur.479...25B. doi:10.1038/479025a. PMID 22051657.
- ↑ بارون-کوهن، اس، بوون، د، هولت، ر، آلیسون، ک، آوئونگ، ب، لامباردو، م، اسمیت، پ، و لای، ام-سی، (2015) آزمون 'خواندن ذهن از طریق چشمها': غیبت کامل تفاوت جنسی معمول در حدود 400 مرد و زن با اوتیسم. PLoS ONE، 10، e0136521
- ↑ Gernsbacher M, Yergeau M (2019). "Empirical Failures of the Claim That Autistic People Lack a Theory of Mind". Archives of Scientific Psychology (به انگلیسی). 7 (1): 102–118. doi:10.1037/arc0000067. PMC 6959478. PMID 31938672.
- ↑ Brock J, Sukenik N, Friedmann N (January 2017). "Individual differences in autistic children's homograph reading: Evidence from Hebrew". Autism & Developmental Language Impairments (به انگلیسی). 2: 239694151771494. doi:10.1177/2396941517714945. ISSN 2396-9415. S2CID 148852164.
- ↑ Mottron L, Bzdok D (2020-04-30). "Autism spectrum heterogeneity: fact or artifact?". Molecular Psychiatry (به انگلیسی). 25 (12): 3178–3185. doi:10.1038/s41380-020-0748-y. ISSN 1476-5578. PMC 7714694. PMID 32355335.
- ↑ Zamaow, Rachel (22 July 2021). "Double empathy, explained". The Transmitter: Neuroscience News and Perspectives.
- ↑ Salman, Saba (2 October 2019). "Simon Baron-Cohen: 'Neurodiversity is the next frontier. But we're failing autistic people'". The Guardian.
- ↑ ۷۳٫۰ ۷۳٫۱ گلزر س. (ژوئیه–اوت ۲۰۱۰). "خاندان بارون-کوهن بحثبرانگیز – صفحه ۷ از ۹". Moment Magazine – The Next 5,000 Years of Conversation Begin Here (به انگلیسی). Retrieved 11 June 2019.
- ↑ "سایمون بارون-کوهن: پسرعموی باهوشتر علی جی و برجستهترین متخصص اوتیسم در بریتانیا". ایندیپندنت (به انگلیسی). ۲۳ مه ۲۰۰۹. Retrieved 11 June 2019.
- ↑ ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ بارون-کوهن س. «خواهر خاص من، سوزی». کرونیکل یهودی. دریافتشده در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۹.
- ↑ بیشاپ د. و. (ژانویه ۲۰۰۸). «چهل سال بعد: سهم اوتا فریت در پژوهشهای اوتیسم و نارساخوانی، ۱۹۶۶–۲۰۰۶». Quarterly Journal of Experimental Psychology. ۶۱ (۱): ۱۶–۲۶. doi:10.1080/17470210701508665. PMC 2409181. PMID 18038335.
- ↑ "Obituary: Bridget Lindley". The Times. 22 April 2016.
- ↑ "Time Out with Nick Cohen". New Statesman. 26 February 2007. Retrieved 1 November 2010.
- ↑ Szalavitz M (30 May 2011). "Q&A: Psychologist Simon Baron-Cohen on empathy and the science of evil". Time. Retrieved 2 January 2014.
- زادگان ۱۹۵۸ (میلادی)
- سردبیران نشریههای دانشگاهی
- دانشآموختگان دانشگاه کینگز لندن
- فعالان اتیسم
- پژوهشگران اتیسم
- دانشمندان علوم شناختی
- روانشناسان رشد
- نویسندگان یهودی اهل انگلستان
- روانشناسان اهل انگلستان
- اعضای کالج ترینیتی، کمبریج
- اعضای آکادمی بریتانیا
- فعالان یهودی
- دانشمندان یهودی
- دارندگان عنوان شوالیه
- افراد زنده
- افراد انگلیسی بلاروس-یهودیتبار
- انگلیسیهای آلمانی-یهودیتبار
- سردبیران نشریههای پزشکی