زیوسودرا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
زیوسودرا
𒍣𒌓𒋤𒁺
پادشاه شوروپاک
پادشاه سومر
Sumerian King List, 1800 BC, Larsa, Iraq (detail).jpg
فهرست پادشاهان سومری، ۱۸۰۰ پیشا دوران مشترک، لارسا، عراق
پادشاه پیش از طوفان
سلطنتح. ۲۹۰۰ پیشا دوران مشترک
پیشیناوبارا-توتو
جانشینطوفان
جوشورِ کیش
درگذشتهجاویدان
دودمانپیش از طوفان
پدراوبارا-توتو (سنت اکدی)

زیوسودرا (انگلیسی: Ziusudra) (بابلی باستان: 𒍣𒌓𒋤𒁺 zi-ud-su₃-ra₂, آشوری نو: 𒍣𒋤𒁕 zi-sud-da,[۱] زبان یونانی: Ξίσουθρος Xísouthros) از شهر شوروپاک (ح. ۲۹۰۰ پیشا دوران مشترک) که نامش در فهرست پادشاهان سومری به عنوان آخرین پادشاه سومر پیش از طوفان بزرگ (سیل بزرگ) آمده‌است.

زیوسودرا یکی از چندین شخصیت اسطوره‌ای است که قهرمان داستان‌های خاور نزدیک دربارهٔ طوفان (سیل) هستند: آترا-هاسیس، اوتنپیشتیم و نوح. گرچه هر داستان ویژگی‌های خود را دارد، ولی محورهایِ مشترکِ عمده‌ای در آنها وجود دارد.

شواهد ادبی و باستان‌شناسی[ویرایش]

زیوسودرا پادشاهِ شوروپاک[ویرایش]

در فهرست پادشاهان سومری (نسخهٔ WB-62)، نامِ زیوسودرا، یا زین-سودو از شوروپاک، به عنوان پسرِ آخرین پادشاه سومر پیش از سیلی بزرگ آمده‌است.[۲] در این فهرست دورهٔ پادشاهی و نیز کاهنیِ گودوگِ او ده سارس (واحدی برابر ۳٬۶۰۰ سال) ثبت شده‌است،[۳] گرچه این عدد احتمالاً اشتباه تایپی‌ست و منظور ده سال است.[۴] در این نسخه، زیوسودرا زمامداری را از پدرش (اوبارا-توتو) به ارث می‌برد،[۵] که ده سارس حکومت می‌کند.[۶]

سطورِ پس از ذکر نام زیوسودرا چنین است:

سپس سیل (همه‌جا را) فرا گرفت. پس از آنکه سیل (همه‌جا را) فرا گرفت، و پادشاهی از آسمان فرود آمد، پادشاهی در کیش بود.[۷]

شهر کیش در دورهٔ آغازین دودمانی (بین‌النهرین) شکوفا شد. رشد این شهر پس از سیلی رودخانه‌ای است که در تحقیقات باستان‌شناسی لایه‌های رسوبی آن در شوروپاک، اوروک، کیش، و سایر مکان‌ها پیدا شده و همگی‌شان به روش رادیوکربن تاریخ‌گذاری شده‌اند: ۲۹۰۰ پیشا دوران مشترک.[۸]

افسانهٔ طوفان سومری[ویرایش]

داستان زیوسودرا در یک لوح خردشده که به زبان سومری‌ست نوشته شده، و تاریخ آن به قرن هفدهم پیشا دوران مشترک برمی‌گردد. ترجمهٔ آن توسط آرنو پبل در سال ۱۹۱۴ منتشر شد.[۹] بخش نخست دربارهٔ آفرینش انسان و حیوان و بنیان‌گذاری اولین شهرها است: اریدو، بادتیبیرا، لاراک، سیپار و شوروپاک. پس از یک افتادگی در متن، متوجه می‌شویم که خدایان تصمیم گرفته‌اند طوفانی برای نابودی بشریت به پا کنند. اِنکی به زیوسودرا، حاکم شوروپاک هشدار می‌دهد که کشتی بزرگی بسازد؛ متنِ دستورهای مربوط به کشتی نیز افتاده‌است. متنِ بعد از افتادگی، دربارهٔ طوفان (سیل) وحشتناکی‌ست که هفت روز ادامه دارد؛ «کشتی سترگ در آبهای بزرگ به این سو و آن سو پرتاب شده‌است»، سپس اوتو (خورشید) ظاهر می‌شود و زیوسودرا دریچه را باز می‌کند، به‌خاک می‌افتد، و گاو و گوسفندی قربانی می‌کند. بعد از افتادگی دیگری، متن به این شکل ادامه می‌یابد: طوفان (سیل) تمام شده‌است و زیوسودرا در مقابل آن و انلیل به‌خاک می‌افتد، که به او «جاودان‌نفس» اهدا می‌کنند و دیلمون را اقامتگاه او قرار می‌دهند. باقیِ متن گم‌شده‌است.[۱۰]

حماسهٔ زیوسودرا در سطرهای ۲۶۱–۲۵۸ عنصری را اضافه می‌کند که در سایر نسخه‌ها نیامده است:[۱۱] پس از آمدن سیل در رودخانه "پادشاه زیوسودرا… آنها او را مقیم کور دیلمون می‌کنند، جایی که خورشید طلوع می‌کند". معنیِ واژهٔ سومری "کور" مبهم است. ساموئل نوح کرامر می‌گوید که "معنی اصلی آن "کوه" است به خاطر آنکه نشانهٔ به کار رفته برای آن در واقع پیکتوگرامی است که کوهی را نشان می‌دهد. از معنای "کوه" به "سرزمین بیگانه" می‌رسیم، چون که کشورهای کوهستانی هم‌مرز با سومر تهدیدی همیشگی برای مردم آن بودند. کور، به طور کلی به معنای سرزمین نیز می‌باشد".[۱۲] جملهٔ آخر را چنین می‌شود ترجمه کرد: «در کوه معبر، در کوه دیلمون، جایی که خورشید طلوع می‌کند».[۱۳] در نسخه‌ای از سندی سومری به نام آموزه‌های شروپاک، کرامر تاریخ آن را ۲۶۰۰ پیشا دوران مشترک تخمین می‌زند، به زیوسودرا اشاره می‌شود. کرامر می‌گوید: «تا میانهٔ هزارهٔ سوم ق.م. زیوسودرا شخصیت محترمی در سنت ادبی گشته بود.»[۱۴]

سایر منابع[ویرایش]

زیوسودرا در ادبیاتِ باستانی دیگری نیز نام برده شده‌است: مرگ گیلگمش[۱۵] شعر فرمانروایان نخستین[۱۶] و نسخهٔ متاخری از آموزه‌های شروپاک.[۱۷]

تفسیر[ویرایش]

در بین‌النهرین باستان، «تعالیم شوروپاک» نمونه «رایزنی سلطنتی» است، متنی سومری که از بسیار قدیمی‌ترین آثار ادبی باقی مانده است. کهن‌ترین نسخه متعلق به حدود قرن بیست و ششم پیشا دوران مشترک است. در این متن شوروپاک خردمند پیر، پسر اوبار-توتو، به پسرش زیوسودرا توصیه می‌کند. این همان زیوسودرایی است که در نزد بابلیان با نام‌های دوگانه آترام-هاسیس و اوتا-ناپیشتی شناخته می‌شده است. وی از «طوفان» نجات می‌یابد و در انتهای زمین گیلگمش را بخردانه توصیه می‌کند.[۱۸]

پایان حماسه آترام-هاسیس پس‌زمینه اساطیریِ خاتمه گفتار اوتا-ناپیشتی درباره زندگی و مرگ در حماسه گیلگمش است: «خدایان بزرگ، آنوناکی، جمع گشتند، / مامیتوم، سازنده سرنوشت، همراه با آنها تقدیر را ایجاد کرد: / هم مرگ و هم زندگی را آنها بنا نهادند، / اما روز مرگ را آشکار نکردند.»[۱۹] در واقع، فحوای کلام این تغییر سرنوشت‌ساز با متن تازه به دست آمده «مرگ بیلگمس» تایید می‌شود. انکی در گفتگو با شریک‌های خود، آنو و انلیل چنین می‌گوید: «پس از آنکه جمع «طوفان» را فرو فرستاد... / زیوسودرا، فردی از بشریت، نجات یافت! ... / از آن زمان سوگند خوردیم بشریت زندگی جاودان را نشاید.»[۱۹]

تنها استثنای این سرنوشت جدید، بازمانده «طوفان» است که جاودان شده است.[۱۹] در سرآغاز حماسه گیلگمش اشاره به خردمند شدن گیلگمش می‌شود: «آنکه با نیروی مطلق به اوتا-ناپیشتی دور افتاده رسید؛ / آنکه مرکزهای آیین را دوباره بر پا کرد که «طوفان» نابود کرده بود، / و مناسک گیتی را برای مردم به جای آورد». اشاره‌ای به بخشی از اساطیر در سنت بابلی است که درباره تاریخ پس از طوفان بشریت هستند. در فهرست پادشاهان سومری آمده است که پس از «طوفان» خدایان باید دوباره پادشاهی را برقرار می‌کردند: «پس از آن که «طوفان» همه جا را فرا گرفته بود، سپس، پادشاهی از آسمان فرو فرستاده شد، پادشاهی در شهر کیش بود». پس از سلسله کیش، دودمان اوروک هستند که گیلگمش (یا بیلگمس) پنجمین پادشاه آنان بود. اشاره ضمنی به این است، هنگامی که پادشاهان دوباره به قدرت رسیدند، تمدن پیش از طوفان دوباره زنده شد، به این معنا که نظم مقرر شده خدایان دوباره سامان گرفت. باور سنتی بر این بود که خدایان هر آنچه را بشریت برای شکوفایی به آن نیاز داشته است، در سپیده‌دم تاریخ انسان و در عصر پیش از طوفان پدید آورده‌اند. بیشتر از آن قرار نبود کشفی صورت گیرد؛ الگوی پیش از طوفان همان است که جامعه بشری باید با آن اداره شود.[۲۰]

در روایت بروص آمده است که تمدن را کسانی دوباره زنده کردند که همراه با زیوسودرا بر عرشه کشتی بودند و از طوفان نجات یافتند. به این سنت در لوح XI گیلگمش و شعر آترام-هاسیس اشاره شده است و در آنجا از صنعتگران و حیواناتی که به کشتی سوار شده‌اند، نام بده می‌شود تا توصیف شود چگونه مهارتهای پیشه‌وران و شبانان (و به طور کلی پادشاهی حیوانات) از فاجعه رهایی یافتند.[الف][۲۱]

اشاره سرآغاز حماسه گیلگمش به آن است که گیلگمش در دوباره زنده کردن نظم پیش از طوفان، در پس از «طوفان» نقشی اساسی داشته است. این نقش به خصوص در برگرداندن آیین‌های خدایان به شکوه شایسته نمایانگر است. شعر سومری مرگ بیلگمس که به تازگی پیدا شده است، این نتیجه‌گیری را تایید می‌کند. بیلگمس در بستر مرگ رویایی می‌بیند که خدایان دستاوردهای قهرمانانه او را برایش بازگو می‌کنند: «به اقامتگاه زیوسودرا فرا رسیدی! / مناسک سومر، از روزگاران باستان فراموش گشته... / [پس از] «طوفان» آن تو بودی که یاد آوردی کارهای سرزمین را».[۲۲]

در اینجا نیز ارتباطی بین سفر گیلگمش برای یافتن بازمانده «طوفان» و دوباره زنده کردن زندگانی آیینی وجود دارد. شاعر نیازی ندیده بیشتر از آن توضیحی دهد اما روشن است گیلگمش است که سرزمینش را دوباره متمدن می‌کند. در این کار او ابزار انکی است (همانگونه که «هفت فرزانه»).[۲۲]

یادداشت[ویرایش]

  1. سنت اساطیری متفاوتی نیز در لاگاش رایج بود.

واژگان[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. "Ziusudra". Oracc: The Open Richly Annotated Cuneiform Corpus.
  2. Jacobsen, Thorkild (1939), The Sumerian King List, University of Chicago Press, pp. 75 and 76, footnotes 32 and 34
  3. Langdon 1923, pp. 251–259.
  4. Best 1999, pp. 118–119.
  5. tablet XI23.
  6. Langdon 1923, p.258, note 5..
  7. "The Sumerian king list: translation". etcsl.orinst.ox.ac.uk. Archived from the original on 2008-05-08.
  8. Crawford 1991, p. 19.
  9. Lambert & Millard 1999, p. 138.
  10. text of Ziusudra epic
  11. Lambert & Millard 1999, p. 97.
  12. Sumerian Mythology By Samuel Noah Kramer
  13. text of Ziusudra epic
  14. Kramer 1967, p.16, col.2.
  15. "ETCSLtranslation: t.1.8.1.3 The death of Gilgameš", ETCSL
  16. "ETCSLtranslation: t.5.2.5 The poem of early rulers", ETCSL
  17. "ETCSLtranslation: t.5.6.1 The instructions of Šuruppag", ETCSL
  18. George 2003a, p. xxxv.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ George 2003a, p. xlv.
  20. George 2003a, p. xlviii-xlix.
  21. George 2003a, p. xlix.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ George 2003a, p. l.

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]

پیشین:
اوبارا-توتو از شوروپاک
پادشاه سومر
افسانه‌ای یا ۲۹۰۰ پیشا دوران مشترک
پسین:
جوشور از کیش
انسی از شوروپاک
افسانه‌ای یا ۲۹۰۰ پیشا دوران مشترک
بنا به افسانه سیل شهر را فراگرفت