پرش به محتوا

روبرتو فاریناچی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
روبرتو فاریناچی | Roberto Farinacci
دبیر حزب ملی فاشیست
دوره مسئولیت
۱۵ فوریه ۱۹۲۵ – ۳۰ مارس ۱۹۲۶
پس ازکوادرومویرات
پیش ازآگوستو توراتی
عضو مجلس نمایندگان (ایتالیا)
دوره مسئولیت
۱۱ ژوئن ۱۹۲۱ – ۵ آگوست ۱۹۴۳
حوزه انتخاباتیat-large
اطلاعات شخصی
زاده۱۶ اکتبر ۱۸۹۲
ایسرنیا, پادشاهی ایتالیا
درگذشته۲۸ آوریل ۱۹۴۵ (۵۲ سال)
ویمرکاته, جمهوری سوسیال ایتالیا
علت مرگاعدام با جوخه آتش
حزب سیاسیحزب سوسیالیست اصلاح‌طلب ایتالیا (۱۹۱۴–۱۹۱۹)
حزب مبارزه فاشیست ایتالیا (۱۹۱۹–۱۹۲۱)
حزب ملی فاشیست (۱۹۲۱–۱۹۴۳)
حزب جمهوری‌خواه فاشیست (۱۹۴۳–۱۹۴۵)
قد۱٫۷۴ متر (۵ فوت ۹ اینچ)
همسر(ان)Anita Bertolazzi (ا. ۱۹۱۰)
تخصصروزنامه نگار, نظامی
خدمات نظامی
وفاداری پادشاهی ایتالیا
خدمت/شاخه ارتش پادشاهی ایتالیا
پرونده:نشان نیروی هوایی ایتالیا.svg نیروی هوایی ایتالیا
سال‌های خدمت۱۹۱۶-۱۷؛‌۱۹۳۶
درجه
یگان3rd Telegraphist Regiment
Blackshirts
جنگ‌ها/عملیات‌

روبرتو فاریناچی (به ایتالیایی: Roberto Farinacci) (ایسرنیا، ۱۶ اکتبر ۱۸۹۲ - ویمرکاته، ۲۸ آوریل ۱۹۴۵) سیاستمدار برجسته فاشیست ایتالیایی و عضو مهم حزب ملی فاشیست قبل و در طول جنگ جهانی دوم و همچنین یکی از طرفداران سرسخت یهودستیزی آن بود. کریستوفر هیبرت، مورخ انگلیسی، او را «کورکورانه طرفدار آلمان» توصیف می‌کند.

سالهای نخستین

[ویرایش]

فاریناچی که در ایسرنیا، مولیزه متولد شده بود، در فقر بزرگ شد و در سنین جوانی مدرسه را ترک کرد، به کرمونا نقل مکان کرد و در سال ۱۹۰۹ در راه‌آهن آنجا مشغول به کار شد. فاریناچی خود را کاتولیک می‌دانست.[۱] در همین دوران، او به یک سوسیالیست طرفدار الحاق و از مدافعان اصلی مشارکت ایتالیا در جنگ با شروع جنگ جهانی اول تبدیل شد. پس از جنگ، فاریناچی از حامیان سرسخت بنیتو موسولینی و جنبش فاشیستی او بود. او متعاقباً خود را به عنوان راس (رهبر محلی، عنوانی که از اشراف اتیوپیایی گرفته شده بود) فاشیست‌ها در کرمونا معرفی کرد و روزنامه «کرمونا نووا» (که بعدها «رژیم فاشیستا» نام گرفت) را منتشر کرد و در سال ۱۹۱۹ جوخه‌های رزمی پیراهن سیاه را سازماندهی کرد. جوخه‌های کرمونا از جمله وحشیانه‌ترین جوخه‌ها در ایتالیا بودند و فاریناچی به طور مؤثر از آنها برای ارعاب مردم و وادار کردن آنها به تسلیم شدن در برابر حکومت فاشیست‌ها استفاده کرد. در سال ۱۹۲۲، فاریناچی خود را به عنوان شهردار کرمونا منصوب کرد.

برجستگی

[ویرایش]

فاریناچی که به سرعت به یکی از قدرتمندترین اعضای حزب ملی فاشیست تبدیل شد و تعداد زیادی از هواداران را دور خود جمع کرد، به نمایندگی از رادیکال‌ترین جناح سندیکالیست حزب درآمد، جناحی که موسولینی را رهبری بیش از حد لیبرال می‌دانست (به همین ترتیب، موسولینی معتقد بود که فاریناچی بیش از حد خشن و غیرمسئول است). در میان فاشیست‌ها، فاریناچی به ویژه به عنوان فردی ضد روحانیت، بیگانه‌هراس و یهودستیز شناخته می‌شد. با این وجود، حرفه فاریناچی همچنان رو به پیشرفت بود و نقش قابل توجهی در تثبیت سلطه فاشیست‌ها بر ایتالیا در طول و پس از راهپیمایی ۱۹۲۲ به رم ایفا کرد.

در سال ۱۹۲۵، فاریناچی دومین مرد قدرتمند کشور شد، زمانی که موسولینی او را به عنوان دبیر حزب منصوب کرد. موسولینی از او برای متمرکز کردن حزب و سپس پاکسازی آن از هزاران عضو رادیکال استفاده کرد. سپس، فاریناچی برکنار شد. او از کانون توجه ناپدید شد و بیشتر اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ را به وکالت گذراند. در مقاله‌ای در مجله تایم در سال ۱۹۲۹، فاریناچی به دلیل مجبور کردن مخالفان فاشیسم به بلعیدن روغن کرچک که او آن را «شهد طلایی تهوع» می‌نامید، به «مرد روغن کرچک» فاشیسم لقب گرفت.[۲] اثرات بلعیدن روغن کرچک باعث می‌شد قربانیان از اسهال شدید و به دنبال آن کم‌آبی بدن رنج ببرند.[۳] مقاله تایم همچنین ادعا می‌کند که او به عنوان دبیر حزب، در سال ۱۹۲۶ اجازه آزادی قاتلان جاکومو ماتئوتی، معاون حزب سوسیالیست ایتالیا را داده است.[۴]

در سال ۱۹۳۵، فاریناچی در جنگ دوم ایتالیا و اتیوپی به عنوان عضوی از شبه‌نظامیان داوطلب برای امنیت ملی (MVSN)، نام رسمی جدید پیراهن سیاه‌ها، جنگید و در نهایت به درجه سپهبدی رسید. او در نزدیکی دسیه هنگام ماهیگیری با نارنجک دستی، دست راست خود را از دست داد، حادثه‌ای که به طعنه اتوره موتی به او لقب "مارتین پسکاتوره" (شاه‌ماهی) داد. در همان سال، فاریناچی به شورای عالی فاشیسم پیوست و به شهرت ملی بازگشت. در سال ۱۹۳۷، فاریناچی در جنگ داخلی اسپانیا شرکت کرد و در سال ۱۹۳۸ به عنوان وزیر دولت منصوب شد و اقدامات جداسازی نژادی یهودستیزانه اعلام شده توسط موسولینی را اجرا کرد.

در جنگ جهانی دوم

[ویرایش]
نتیجه رأی‌گیری شورای عالی فاشیسم که در آن فاریناچی رأی مخالف داد

وقتی جنگ جهانی دوم آغاز شد، فاریناچی طرف آلمان نازی را گرفت. او مرتباً با نازی‌ها ارتباط برقرار می‌کرد و یکی از مشاوران موسولینی در امور ایتالیا با آلمان شد. فاریناچی به نوبه خود، موسولینی را ترغیب کرد که ایتالیا را به عنوان عضوی از محور وارد جنگ کند. در سال ۱۹۴۱، فاریناچی بازرس شبه‌نظامیان در آلبانی اشغالی ایتالیا شد.

در ژوئیه ۱۹۴۳، فاریناچی در جلسه شورای عالی فاشیسم شرکت کرد که منجر به سقوط موسولینی شد. در حالی که اکثریت شورا به برکناری موسولینی از دولت رأی دادند، فاریناچی علیه او جبهه نگرفت. پس از دستگیری موسولینی، فاریناچی برای فرار از دستگیری به آلمان گریخت.

سلسله مراتب نازی در نظر داشت فاریناچی را به عنوان مسئول یک دولت ایتالیایی تحت حمایت آلمان در شمال ایتالیا (جمهوری سوسیال ایتالیا) منصوب کند، اما وقتی موسولینی در ماه سپتامبر توسط اتو اسکورتسنی از طریق یورش حمله گران ساسو نجات یافت، از او صرف نظر کرد و موسولینی را به قدرت رساند. پس از آن، فاریناچی بدون مشارکت فعال در زندگی سیاسی به کرمونا بازگشت. با این حال، او به نوشتن مقالات سیاسی ادامه داد. او همچنین مجله «جنگ صلیبی ایتالیا»(Crociata Italica)، ارگان اصلی گروه کوچکی از کشیش‌های فاشیست مذهبی به رهبری دون تولیو کالکانیو را تأمین مالی می‌کرد.

صبح روز ۲۶ آوریل ۱۹۴۵، در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم، فاریناچی از کرمونا فرار کرد و به همراه گروه کوچکی از فاشیست‌های سرسخت به سمت والتلینا حرکت کرد. در نزدیکی برگامو، او از ستون اصلی جدا شد و به همراه مارکیز ماریا کارولینا ویدونی سورانزو، منشی فاشیست‌های زن که خواهرش در آنجا ویلا داشت، به سمت ویمرکاته حرکت کرد. در ۲۷ آوریل، ماشین آنها در نزدیکی بریویو با یک گشت پارتیزانی برخورد کرد و از توقف خودداری کرد که منجر به تیراندازی شد که در آن راننده کشته شد و مارکیز ویدونی سورانزو به شدت زخمی شد. فاریناچی که آسیبی ندیده بود، به همراه دوازده چمدان پر از پول و جواهرات دستگیر شد. او به تالار شهر ویمرکاته آورده شد و توسط یک دادگاه پارتیزانی محاکمه شد. او خواستار انتقال به کرمونا شد و ادعا کرد که «در آنجا به شما خواهند گفت که من خوب عمل کرده‌ام و باید آزاد شوم» و تمام اتهامات علیه خود را رد کرد. در مورد حکم صادره تردید وجود داشت، زیرا نمایندگان حزب دموکرات مسیحی و حزب لیبرال ایتالیا می‌خواستند او را به متفقین تحویل دهند، در حالی که نمایندگان حزب کمونیست ایتالیا و حزب سوسیالیست ایتالیا می‌خواستند او را اعدام کنند. در نهایت، او به اعدام محکوم و در ۲۸ آوریل ۱۹۴۵ در میدان اصلی ویمرکاته با جوخه آتش اعدام شد. پارتیزان‌ها می‌خواستند از پشت به او شلیک کنند، اما در آخرین لحظه او برگشت و در حالی که فریاد می‌زد «زنده باد ایتالیا» (Long live Italy) از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت.[۵][۶][۷]

در فیلم «ترور ماتئوتی» (۱۹۷۳) ساخته فلورستانو وانچینی، نقش فاریناچی را مکس دوریان بازی می‌کند. فاریناچی به همراه جووانی پرزیوسی یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فاشیست یهودستیزی نژادپرستانه در دوران رژیم موسولینی بود..[۸][۹]

اعدام فاریناچی

پانویس

[ویرایش]
  1. book: The Pope at War: The Secret History of Pius XII, Mussolini, and Hitler, author: David I. Kertzer page: 230
  2. "Black Farinacci". Time Magazine. 4 February 1929. Archived from the original on October 27, 2010. Retrieved 10 August 2008.
  3. The Straight Dope: Did Mussolini use castor oil as an instrument of torture?
  4. "Black Farinacci". Time Magazine. 4 February 1929. Archived from the original on October 27, 2010. Retrieved 10 August 2008.
  5. Guido Gerosa, I gerarchi di Mussolini, p. 117
  6. Giordano Bruno Guerri, Fascisti: Gli italiani di Mussolini, il regime degli italiani, p. 115
  7. Giuseppe Pardini, Roberto Farinacci. Ovvero della rivoluzione fascista, p. 459
  8. Kertzer, David I., The Popes Against the Jews, 283
  9. De Felice (1993), passim

منابع

[ویرایش]

پیوند به بیرون

[ویرایش]

Sircana, Giuseppe (1995). "FARINACCI, Roberto". Dizionario Biografico degli Italiani, Volume 45: Farinacci–Fedrigo (به ایتالیایی). Rome: Istituto dell'Enciclopedia Italiana.