رضا طالبانی
شیخ رضا طالبانی (۱۹۱۰–۱۸۳۱) یا شیخ رضا شاعر و هجونویس کرد[۱] و از مشاهیر ادبیات سورانیست. وی فرزند شیخ عبدالرحمان طالبانی از مشایخ طریقت قادریه طالبانی است. از وی اشعاری به کردی، فارسی، عربی و ترکی به جا ماندهاست. بیشتر شهرت وی به خاطر شعرهای هجوی و هزلی است.
زندگی
[ویرایش]وی در نزدیکی چمچمال به دنیا آمد. قرآن و علوم دینی را نزد پدر فرا گرفت. سپس فقه و بدیع و بیان را نزد علمای آن زمان یادگرفت. وی پدر و برادرش شیخ علی محدث را که از مشایخ طریقت قادری طالبانی در کرکوک بودند ترک کرد و سپس برای تحصیل علم به شهر کویه رفت و پیش عمویش ماندگار شد. در آنجا از عمویش رنجید و به استانبول رفت و اشعار هجوی بسیاری برای عمویش نوشت. در استانبول در نهضت مشروطه خواهی عثمانی شرکت کرد. وی بیشتر عمرش را در شهرهای کرکوک و بغداد گذراند. در سال ۱۹۱۰ در بغداد درگذشت و در کنار مقبره عبدالقادر گیلانی به خاک سپرده شد. بنا بر وصیتش شعر فارسی زیر بر سنگ قبرش نوشته شد:
یا رسولالله چه باشد چون سگ اصحاب کهف | داخل جنت شوم در زمرهٔ احباب تو | |
او رود در جنت و من در جهنم کی رواست | او سگ اصحاب کهف و من سگ اصحاب تو |
شعر
[ویرایش]شیخ رضا به زبانهای کردی، فارسی، عربی و ترکی تسلط داشت و از وی اشعاری بدین زبانها به جا ماندهاست. وی در شعرهایش رضا تخلص میکرد.
نمونه شعر فارسی
[ویرایش]شعر زیر بخشی از یک غزل فارسی شیخ رضاست:
به گلشن قد موزون ترا تا یاد میکردم | خیابان تا خیابان سرو را آزاد میکردم | |
ندانستم گذار شانه بر زلف تو می افتد | وگرنه تاقیامت خدمت شمشاد میکردم | |
بهر صحرا که میدیدم بدام افتاد آهویی | فدای چشم تو میکردم و آزاد میکردم | |
نشستم همچو مجنون به سر بازار رسوائی | تو را با مدعی میدیدم و فریاد میکردم | |
فریب خویش میدادم که اینک یار میاید | به هر آواز پایی خاطر خود شاد میکردم |
نمونه شعر کردی
[ویرایش]ڕۆژێ نهبوو ئهم دولبهره بێ ڕهحمه وهفا کا | جارێ نهبوو ئهم کافره شهرمێ له خودا کا | |
حهیرانن ئهتیبا له عیلاجی مهرهزی من | لوقمانی ویساڵت مهگهر ئهم دهرده دهوا کا | |
کارێ که غهم و دهردی فیراقت به منی کرد | سهرما بهههتیو با بهدهواری شڕی ناکا |
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- خال، شیخ محمد و آشنا، امید؛ دیوانی شیخ رضا طالبانی، اربیل، آراس ۲۰۰۳.