داستان شکیم و دینه

داستان شکیم و دینه (به عبری: מעשה שכם ודינה) داستانی از کتاب مقدس عبری یا عهد عتیق است که در فصل ۳۴ سفر پیدایش شرح داده شده است. بر طبق این داستان، وقتی شکیم پسر حمور حوی، رئیس منطقه، دختر یعقوب، دینه را دید، او را گرفت و به او تجاوز کرد. سپس عاشقش شد و او را خواستگاری کرد. شکیم با قصد درخواست ازدواج با دینه به خانواده یعقوب نزدیک شد و حاضر شد به هر میزان که او درخواست میکند، مهریه بپردازد. او به عنوان وسیلهای برای ترغیب، پیشنهاد کرد که آنها با مردم شهر خود پیمانی ببندند که شامل تجارت مشترک و ازدواجهای مشترک باشد که برای هر دو طرف رفاه به ارمغان بیاورد. در این مرحله، برادران دینه، شمعون و لاوی رهبری مذاکره را به دست گرفتند و به او اطلاع دادند که تنها در صورتی که همه مردان شهر شهر شکیم پوست ختنهگاه خود را ختنه کنند، خانواده یعقوب میتوانند با آنها پیمان ازدواج ببندند. شکیم و پدرش مردم شهر را متقاعد کردند و آنها خود را ختنه کردند. در روز سوم ختنه، هنگامی که درد ختنه به اوج خود رسیده بود، شمعون و لاوی به شهر شکیم آمدند، تمام مردان شهر را کشتند، زنان و کودکان را اسیر کردند و غنایم شهر را با خود بردند. وقتی یعقوب از این موضوع مطلع شد، آنها را به خاطر به خطر انداختن خانوادهاش که اکنون در معرض تهدید شهرهای منطقه بود، سرزنش کرد.
پژوهشگر مطالعات کتاب مقدس، ییراح آمیت در قلب داستان دینه، مخالفتی با ازدواج بین گروه یعقوب به عنوان بیگانگان و کنعانیان به عنوان ساکنان بومی سرزمین میبیند. این داستان منعکس کننده شرایط دوره معبد دوم (۵۱۶ قبل از میلاد – ۷۰ میلادی) است که متن در آن نوشته شده است. این طرح داستانی، جدالی پنهان علیه ازدواج بین تبعیدیان یهودی بازگشته و سامریانی است که در طول اسارت بابلی در این سرزمین ساکن بودند.
اقدام دو برادر شمعون و لاوی در نهایت منجر به این شد که این دو به دلیل خیانت به اعتماد یعقوب، آسیب رساندن به بیگناهان، سوءاستفاده از آیینهای مذهبی و به خطر انداختن قبیله خود در برابر خشم همسایگان، برکت از یعقوب را دریافت نکنند. برپایه ادبیات خاخامی، میدراش و آگادا، خاخامها توضیح و تفسیرهای مختلفی برای تجاوز به دینه ارائه میدهند. آنها این تجاوز را به عنوان مجازاتی برای یعقوب، مجازاتی برای همسرش لیه یا نتیجه شرارت شکیم توضیح میدهند، یا تقصیر را به گردن خود دینه میاندازند.
در کتاب عهد عتیق
[ویرایش]
در پیدایش ۳۴ آمده است: دینه، تنها دختر لیه و یعقوب (نوهٔ ابراهیم) بود. او برای دیدن دختران سرزمین کنعان بیرون رفت و شکیم، پسر حمور حوی، رئیس حویها، او را دید و او را گرفت و با او همخواب شد و او را خوار ساخت. اما پس از آن عاشق آن دختر شد و با او سخنان تسلیبخش گفت. شکیم به پدرش حمور گفت: «این دختر را برای من به زنی بگیر.» و یعقوب شنید که او دخترش دینه را بیعصمت کرده است و پسرانش با گلهاش در صحرا بودند. یعقوب سکوت کرد تا آنها بیایند. حمور، پدر شکیم، نزد یعقوب رفت تا با او صحبت کند. پسران یعقوب وقتی این را شنیدند از صحرا آمدند. مردان غمگین شدند و بسیار خشمگین شدند، زیرا او با همخوابگی با دختر یعقوب، عملی زشت در اسرائیل مرتکب شده بود، کاری که نباید انجام میشد. حمور به ایشان گفت: «جان پسرم شکیم مشتاق دختر شماست. از شما خواهش میکنم که او را به او به زنی دهید و با ما ازدواج کنید. دخترانتان را به ما بدهید و دختران ما را برای خود بگیرید. با ما ساکن اینجا خواهید شد و زمین پیش روی شما خواهد بود. در آن ساکن شوید و تجارت کنید و در آن اموالی برای خود به دست آورید.» و شکیم به پدر و برادران دینه گفت: «بگذارید در نظر شما مورد لطف قرار گیرم و هر چه به من بگویید، خواهم داد. هرگز مهریه و هدیه زیادی نخواهم خواست و هر چه به من بگویید، خواهم داد. اما دختر را به همسری من درآورید.»[۱]
سران یعقوب به شکیم و پدرش حمور با حیله پاسخ دادند، زیرا او خواهرشان دینه را بیعصمت کرده بود و به ایشان گفت: «ما نمیتوانیم این کار را بکنیم که خواهر خود را به کسی که ختنه نشده است بدهیم، زیرا این برای ما ننگ است.» تنها به این شرط با شما موافقت خواهیم کرد: اگر شما مانند ما باشید، که هر ذکوری از شما ختنه شود، دختران خود را به شما خواهیم داد و دختران شما را برای خود خواهیم گرفت و با شما ساکن خواهیم شد و یک قوم خواهیم شد. اما اگر به ما گوش ندهید و ختنه نشوید، دختر خود را خواهیم گرفت و با خود خواهیم برد.»[۱]
سخنان ایشان به نظر حمور و شکیم پسر حمور خوش آمد و مرد جوان از انجام این کار دریغ نکرد، زیرا به دختر یعقوب علاقه داشت و او از همه خاندان پدرش محترمتر بود. حمور و پسرش شکیم به دروازه شهر خود آمدند و با مردان شهر خود صحبت کردند و گفتند: «این مردان با ما صلحآمیز هستند. پس بگذارید در این سرزمین ساکن شوند و در آن تجارت کنند؛ زیرا اینک زمین برای آنها بزرگ است. بیایید دختران آنها را برای خود به همسری بگیریم و دختران خود را به آنها بدهیم.» تنها به این شرط که مردان با ما موافقت کنند که با ما زندگی کنند و یک قوم شویم، اگر هر مرد از ما ختنه شود، همانطور که آنها ختنه شدهاند. آیا گاو و اموال و همه حیوانات آنها از آن ما نخواهد بود؟ فقط بیایید با آنها موافقت کنیم و آنها با ما زندگی خواهند کرد. همهٔ کسانی که به حمور و پسرش شکیم، گوش فرا دادند و هر مردی ختنه شد.[۱]
در روز سوم پس از ختنه، هنگامی که مردان درد داشتند، دو پسر یعقوب، شمعون و لاوی، برادران دینه، هر کدام شمشیر خود را برداشتند و ناگهان به شهر آمدند و همهٔ مردان را کشتند. حمور و پسرش شکیم را نیز با شمشیر کشتند و دینه را از خانه شکیم بیرون آوردند. پسران یعقوب بر کشتگان آمدند و شهر را غارت کردند، زیرا خواهرشان را بیعصمت کرده بودند. گلهها و رمهها و الاغهایشان و آنچه در شهر و آنچه در مزرعه بود، گرفتند. و تمام دارایی آنها و همه کودکان و زنانشان را به اسارت بردند و غارت کردند، حتی آنچه در خانه بود. و یعقوب به شمعون و لاوی گفت: «شما مرا به زحمت انداختید و مرا نزد ساکنان این سرزمین، یعنی کنعانیان و فرّزیان، منفور ساختید چون ما کمتعداد هستم، بر ما جمع خواهند شد و ما را خواهند زد و من و خاندانم هلاک خواهیم شد.»[۱] باب ۳۴ با این جمله پایان پیدا میکند، آنها گفتند: «آیا کسی باید با خواهر ما مانند یک فاحشه رفتار کند؟»[۲]
| سفر پیدایش باب ۳۴ آیههای ۳-۲ | ||||
|---|---|---|---|---|
| کدکس لنینگراد (۱۰۰۸) | نسخه شاه جیمز (۱۶۱۱) | نسخه بینالمللی جدید (۱۹۷۸) | سوزان شولتز (۲۰۱۴) | |
| [۳]וַיַּ֨רְא אֹתָ֜הּ שְׁכֶ֧ם בֶּן־חֲמֹ֛ור הַֽחִוִּ֖י נְשִׂ֣יא הָאָ֑רֶץ וַיִּקַּ֥ח אֹתָ֛הּ וַיִּשְׁכַּ֥ב אֹתָ֖הּ וַיְעַנֶּֽהָ: | و چون شکیم پسر حمور، حاکم حوی آن سرزمین، او را دید، او را گرفت و با او همخواب شد و او را بیعصمت ساخت.[۴] | وقتی شکیم، پسر حمور حوی، حاکم آن منطقه، او را دید، او را گرفت و به او تجاوز کرد.[۴] | چون شکیم پسر حمور حوی، رئیس آن منطقه، او را دید، او را گرفت و با او همبستر شد و به او تجاوز کرد.[۵] | |
| [۶]וַתִּדְבַּ֣ק נַפְשֹׁ֔ו בְּדִינָ֖ה בַּֽת־יַעֲקֹ֑ב וַיֶּֽאֱהַב֙ אֶת־הַֽנַּעֲרָ֔ וַיְדַבֵּ֖ר עַל־לֵ֥ב הַֽנַּעֲרָֽ׃ | و دل او به دینه، دختر یعقوب، بسته شد و عاشق آن دختر گردید و با او سخنان دلاویز گفت.[۷] | دل او به دینه، دختر یعقوب، بسته شد؛ او آن دختر را دوست داشت و با او سخنان محبتآمیز میگفت.[۷] و او نزد دینه، دختر یعقوب، ماند/نگه داشت، و به آن دختر شهوت راند، و کوشید تا آن دختر را آرام کند.[۵] | ||
در پیدایش ۳۴، شکیم با دینه رابطه جنسی داشت، اما اینکه این متن چگونه باید دقیقاً ترجمه و فهمیده شود، بحثهای بسیاری انجام شده است. اکثر محققان مدرن ادعا میکنند که این متن تجاوز را توصیف میکند، و بسیاری از ترجمههای مدرن آن را به عنوان «تجاوز شده» (یا با عبارات مشابه اجبار جنسی) ترجمه میکنند.[۸] در حالی که برخی از مفسران پیشین فرار عاشقانه را نیز پیشنهاد میکردند.[۹]
پیشینه داستان در عهد عتیق
[ویرایش]
شهر و نام شکیم برای اولین بار در کتاب مقدس عبری در پیدایش باب ۱۲ آیه ۶ ظاهر میشود،[۱۰] که میگوید ابراهیم (دهمین نفر از نسل نوح) به «درخت بزرگ موره» در شکیم رسید و در همان نزدیکی قربانی کرد. پیدایش، تثنیه، یوشع و داوران شِکیم را بر تمام شهرهای دیگر سرزمین اسرائیل تقدیس میکنند.[۱۱] طبق پیدایش باب ۱۲ آیه ۷ خداوند بر ابرام در این مکان ظاهر شده، فرمود: «من این سرزمین را به نسل تو خواهم بخشید.»[۱۲]
پیدایش باب ۳۳ شامل ملاقات یعقوب نوهٔ ابراهیم با برادرش عیسو و امتناع یعقوب از پیروی از عیسو است که پس از آن یعقوب قطعه زمینی در نزدیکی شکیم خریداری میکند. (پیدایش ۳۳:۱۹) پیدایش باب ۳۴ که داستان تجاوز به دینه در آن ذکر شده است، بلافاصله پس از ماجرای برپایی اردوگاه یعقوب در شکیم میآید. در پیدایش باب ۳۵ یعقوب به دستور یهوه، محرابی در بیتئیل منطقهای در نزدیکی شکیم برپا میکند. یهوه دوباره خود را به یعقوب آشکار میکند و دوباره وعده هدایای فرزندان متعدد و سرزمینی را میدهد که قبلاً به ابراهیم داده شده بود.[۱۳]
پایان دینه در کتاب مقدس
[ویرایش]هنگامی که خانواده یعقوب برای هبوط به مصر آماده میشوند، کتاب پیدایش فهرستی از ۷۰ عضو خانواده را که با هم به مصر رفتند، ارائه میدهد (پیدایش ۴۶: ۸–۲۷).[۱۴] دینه بهطور خاص در آیه ۱۵ ذکر شده است (اینان پسران لیه هستند که او برای یعقوب در فدان آرام به دنیا آورد و همچنین دخترش دینه). داوید روزنفلد[پانویس ۱] اظهار میکند که «همین است. تورات چیزی در مورد آنچه برای او در بقیه عمرش اتفاق افتاد، و اینکه آیا او هرگز ازدواج کرد و خانوادهای تشکیل داد، به ما نمیگوید.»[۱۵]
زمان احتمالی وارد شدن داستان در عهد عتیق
[ویرایش]محققان در مورد تاریخ کتاب مقدس دیدگاههای متفاوتی داشتهاند، و باستانشناسی تاکنون هیچ مدرکی برای وجود یعقوب ارائه نکرده است.[۱۶][۱۷] توماس ال. تامپسون، روایتهای مربوط به یعقوب را به عنوان آثار ادبی متاخر (قرنهای ششم و پنجم پیش از میلاد) در نظر میگیرد که اهداف ایدئولوژیک و الهیاتی دارند اما برای بازسازی تاریخی دوره پیش از اسکان بنیاسرائیل غیرقابل اعتماد هستند.[۱۸][۱۹]
اگرچه خود داستان در کتاب مقدس در دوره پدرسالاری (حدود ۱۸۰۰ پیش از میلاد) اتفاق میافتد، اما این داستان به احتمال زیاد بسیار دیرتر، زمانی که مسئله ازدواج بین نوادگان یعقوب و کنعانیان دیگر مطرح نبود، نوشته شده است. برخی از محققان ادعا میکنند که این داستان در طول اصلاحات مذهبی پادشاه یوشیا (قرن هفتم پیش از میلاد) نوشته شده است؛ برخی دیگر اوایل دوره معبد دوم (۵۱۶ قبل از میلاد – ۷۰ میلادی) عزرا-نحیما را پیشنهاد میکنند، زمانی که نگرانی در مورد «ازدواج با خارجیان» بسیار مهم بود (شبیه به آنچه در تثنیه ۷ یافت میشود).[۲۰]
برخی دیگر استدلال میکنند که مردم شکیم نمونههای اولیه سامریها بودند، مردمی که قبل از اسارت بابلی اسماً با اسرائیل شناخته میشدند، اما پس از بازگشت به صهیون (حدود قرن پنجم پیش از میلاد) از اتحاد با یهودیان محروم شدند.[۲۰] پژوهشگر مطالعات کتاب مقدس، ییراح آمیت در قلب داستان دینه، مخالفتی با ازدواج بین گروه یعقوب به عنوان بیگانگان و کنعانیان به عنوان ساکنان بومی سرزمین میبیند. این داستان منعکس کننده شرایط دوره معبد دوم است که متن در آن نوشته شده است. این طرح داستانی، جدالی پنهان علیه ازدواج بین تبعیدیان یهودی بازگشته و سامریانی است که در طول اسارت بابلی در این سرزمین ساکن بودند.[۲۱]
تحلیل
[ویرایش]بحثهای زیربنایی داستان
[ویرایش]
تجاوز به دینه و واکنش تند پسران یعقوب در داستان، چالش اخلاقی دشواری را مطرح میکند: چگونه باید پسران یعقوب را قضاوت کرد؟ و مسئولیت دینه در این مورد چیست؟ آیا شکیم یک متجاوز پست بود یا یک مرد جوان عاشق که از محدودیتهای قدرت خود آگاه نبود؟ جایگاه پرسشهای اجتماعی قدیمی نیز از این داستان پدیدار میشود - رابطه مناسب بین اسرائیل و ملل اطراف آن چیست؟[۱] چرا این همه انسان باید به خاطر گناه یک نفر، شکیم، رنج میکشیدند؟ سنت چگونه میتواند چنین انتقام وحشیانهای را توجیه کند؟[۱۳]
دیدگاه مردسالاری
[ویرایش]این ادعا که کتاب پیدایش در عهد عتیق بر اساس یک موضع مردمحورانه بنا شده است، امری عادی است. اگرچه امروزه منتقدان سعی کردهاند با ارزیابی مجدد داستانهای مختلف کتاب مقدس، نوعی توانمندسازی زنانه را معرفی کنند، اما پیدایش همچنان قلمرو مردان است و تنها دیدگاه محدودی از زنان دارد. مورد تجاوز به دینه توسط شکیم در پیدایش ۳۴، حاشیهای بودن زنانگی را در جهان کتاب مقدس و الهیات نشان میدهد.[۲۲] خود دینه فقط در ابتدا و نزدیک به انتهای فصل کتاب مقدس ظاهر میشود و در طول آن حتی یک کلمه هم صحبت نمیکند.[۱۳] زنان در داستانهای عهد عتیق ساکت هستند، زیرا در جامعهای میزیستند که مردسالار بوده و در آن زنان دارایی مردان محسوب میشدند[۱۳] و تجاوز جنسی نه جرمی علیه زنان، بلکه علیه مردان (شوهران و پدران) بود.[۲۱]
خاخام و محقق برتون ویسوتزکی (۲۰۱۰) اظهار داشت که این داستان، حکم ازدواج با متجاوز را توصیف میکند:[۲۳]
در آن زمان جامعهای بود که در آن شرم قربانی باید مورد توجه قرار میگرفت و ازدواج شرم ناشی از از دست دادن بکارت را از بین میبرد اما این شرم، حاصل یک ساختار مردانه و به طرز حیرتانگیزی فاقد همدردی با قربانی زن است. از افتخار مشکوک ازدواج با متجاوز، آبروی کمی به دست میآید.
تحلیل اخلاقی
[ویرایش]تجاوز شکیم به دینه در پیدایش ۳۴ در خود متن به عنوان «کاری که نباید انجام شود» توصیف شده است.[۲۴] سوزان شولتز (۲۰۰۰) مینویسد: «انتقام برادران، دیدگاههای متناقض آنها در مورد زنان را نیز نشان میدهد. از یک سو آنها از خواهر خود دفاع میکنند. از سوی دیگر، آنها در اسیر کردن زنان دیگر تردید نمیکنند، گویی این زنان غنیمت آنها هستند.»[۲۵]
تحلیل تاریخی و سیاسی
[ویرایش]
تحلیل تاریخی
[ویرایش]محقق آلمانی گرهارد فون راد، از یک رویکرد تاریخی پیروی میکند. او پیشنهاد میکند که سفر پیدایش، باب ۳۴، به عنوان بازتابی از تاریخ قبیلهای باستانی اسرائیل خوانده شود. او در بازسازی تاریخ قبیلهای خود توضیح میدهد که چگونه قبایل اسرائیلی در حال استقرار در مجاورت شکیم بودند که «به دلیل فاجعهای» مجبور به ترک آن سرزمین شدند. تجاوز به دینه به دلیل وقایع تاریخی بزرگتر، به یک فاجعه ناشناخته تبدیل میشود. مشکل این رویکرد این است که اعتبار تاریخی کتاب مقدس عبری از جمله همین داستان زیر سؤال است.[۲۱] در دانشنامه جودائیکا آمده است، این روایت غیرتاریخی و صرفاً بازتابی از دشمنیهای قدیمی ناشی از بیاحترامیهایی که علیه زنان صورت میگرفت، تلقی شده است؛ بنابراین، این داستان به دلیل نوری که بر آداب و رسوم بدوی میافکند، ارزشمند است. ماجرای دینه، رسمی را نشان میدهد که انتقام هرگونه بیاحترامی نسبت به خواهر را بر برادران واجب میکرد. این هنوز یک قانون نانوشته در میان بادیهنشینان کوچنشین است.[۲۶]
چری الوویتز[پانویس ۲] مینویسد: تجاوز به دینه در واقع هیچ ارتباطی با شهوت ندارد؛ بلکه یکی از صحنههای درام تصاحب زمین توسط اسرائیل است. مالکان زمین با گرفتن دینه قدرت خود را تثبیت میکنند. تازهواردان، انتقام این تحقیر را میگیرند و به نظر میرسد که شدت انتقام آنها بسیار زیاد است.[۱۳]
تجدیدنظر در ویراستاری به مرور زمان
[ویرایش]این داستان دارای تناقض است: برای نمونه شکیم به پدرش میگوید «این دختر را برای من به زنی بگیر.» (برای من از آنها بگیر) و حمور نیز طوری رفتار میکند که انگار دینه با خانوادهٔ خودش است نه اینکه پیش پسر او اسیر باشد. علاوه بر این، هنگام مذاکره با برادران، حمور، پدر شکیم، نه رفتار پسرش را هنگام خواستگاری دختر تصدیق میکند و نه عذرخواهی میکند. حتی عجیبتر اینکه، خود برادران هم هنگام خواستگاری حتی کلمهای در مورد آدمربایی و تجاوز نمیگویند. یائیر زاکوویچ از دانشگاه عبری اورشلیم موافق است که این داستان به مرور زمان بسط یافته است. همانطور که جان کولنسو بیش از یک قرن پیش اظهار داشت، روایت اصلی «به نظر میرسد که ازدواج مسالمتآمیزی بین بنیاسرائیل و شکیمیها را توصیف کرده است، به شرطی که دومی ختنه شود.»[۲]
داستان دینه با این عواقب احتمالاً در دوران ابراهیمی که ازدواجهای بین قومی مرسوم بود، اتفاق نیافتاده است و تحلیل متنی از کتاب مقدس عبری نشان میدهد که متن ممکن است دستخوش ویرایش قابل توجهی شده باشد. در نتیجه، میتوان وجود روایتی قدیمیتر و سادهتر را که قبل از این راویت وجود داشته را فرض کرد. این روایت ممکن است شامل ورود خانواده یعقوب به شهر شکیم، سکونت مسالمتآمیز و مشارکت در فعالیتهای چوپانی باشد. با توجه به اینکه این تغییرات در جدا دانستن خود از قومهای محلی در برههای بسیار دیرتر اجرا شدهاند، حادثه آسیبزای تجاوز به دینه و وقایع بعدی آن، مانند نجات او، ممکن است مطالبی باشنند که بعدها به یک داستان ساده اضافه شده باشند.[۲۷]
سه فرضیه در مورد هدف و معنای اصلی داستان
[ویرایش]توجیه حمله به شهر شکیم
[ویرایش]ممکن است این داستان برای توجیه حمله به شهر شکیم ساخته شده باشد.[۲۷]
توجیه بهره نبردن شمعون و لاوی از برکت یعقوب
[ویرایش]این داستان ممکن است برای توجیه نفرینهای یعقوب علیه شمعون و لاوی ویرایش شده باشد.[۲۷] اقدام دو برادر شمعون (پسر دوم لیه) و لاوی (پسر سوم لیه) در نهایت منجر به این شد که این دو به دلیل خیانت به اعتماد یعقوب، آسیب رساندن به بیگناهان، سوءاستفاده از آیینهای مذهبی و به خطر انداختن قبیله خود در برابر خشم همسایگان، برکت از یعقوب را دریافت نکنند. در سفر پیدایش، باب ۴۹، آیات ۷–۵ یعقوب خطاب به دو پسر خود آخرین سخنان خود را میگوید:
«شمعون و لاوی، شما مثل هم هستید، مردانی بیرحم و بیانصاف. من هرگز در نقشههای پلید شما شریک نخواهم شد، زیرا از روی خشم خود انسانها را کُشتید و خودسرانه رگ پاهای گاوان را قطع کردید. لعنت بر خشم نفرین بر خشم ایشان، زیرا که شدید است؛ نفرین بر خشم ایشان، زیرا که بیرحم است. من نسل شما را در سراسر سرزمین اسرائیل پراکنده خواهم ساخت.»[۲۸][۲۹] «لعنت بر خشم ایشان، زیرا که شدید است.» این عبارت به خشم شمعون و لاوی اشاره دارد که در واکنش خشونتآمیز آنها به بیآبرویی خواهرانشان داده شد. خشم آنها به عنوان «شدید» توصیف شده است که نشاندهنده شدت آن و عدم کنترلی است که از خود نشان دادند. شدت خشم آنها منجر به اعمالی شد که نه تنها افراطی، بلکه ننگین نیز بودند و نشان دهنده عدم رعایت عدالت به شیوهای عادلانه بودند. و «خشم آنها، زیرا بیرحمانه است!» اصطلاح «خشم» در اینجا بر ماهیت شدید و انتقامجویانه اعمال آنها تأکید دارد. بیرحمی خشم آنها در قتلعام مردان شکیم آشکار است، که فراتر از عدالت به عملی انتقامجویانه تبدیل شد. این بیرحمی محکوم شده است. «من آنها را در سرزمین اسرائیل پراکنده خواهم کرد.» این بخش از پیشگویی، آینده قبیله شمعون و قبیله لاوی را پیشگویی میکند. پراکندگی در یعقوب به معنای از دست دادن وحدت و نفوذ در میان قبایل اسرائیل است. از نظر تاریخی، قبیله شمعون جذب سرزمین یهودا شد و هویت متمایز خود را از دست داد. قبیله لاوی، برخلاف شمعون، به شیوهای متفاوت در سراسر اسرائیل پراکنده شد. لاویان برای انجام وظایف مذهبی جدا شده بودند و هیچ قلمرو خاصی از خود نداشتند (اعداد باب ۱۸ آیههای ۲۴–۲۰). در عوض، آنها در میان قبایل دیگر توزیع شدند و بعداً در معبد خدمت کردند. این پراکندگی پیشگویی یعقوب را محقق کرد، اما از طرفی دیگر به یک نعمت نیز تبدیل شد، زیرا لاویان رهبران معنوی اسرائیل شدند.[۳۰]
علیه ازدواج بین قومی
[ویرایش]با بررسی کتاب مقدس، مشخص میشود که هیچ مشکل ذاتی در تعامل با مردمان همسایه برای مدت طولانی وجود نداشته است. کتاب مقدس به هاجر، بردهٔ مصری سارا و همسر صیغه ابراهیم، قطوره، از مدین و همسر دوم ابراهیم پس از مرگ سارا، ربهکا از آرامیها و همسر اسحاق، لیه و خواهرش راحیل آرامی، دختران لابان (برادر ربهکا) و دختر دائیها و همسران یعقوب، آسنات، دختر کاهن مصری و همسر یوسف، صفورا، دختر کاهن مدین و همسر موسی، بثشبع، ابتد همسر اوریای هیتی از هیتیها که سپس همسر داوود شد و غیره اشاره میکند. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این افراد تحت فرایند تغییر دین قرار گرفتهاند. اعضای قبایل همسایه اغلب با هم ازدواج میکردند، اگرچه طبیعی به نظر میرسد که حداقل یک طرف مجبور به پذیرش ارزشها، هنجارهای زندگی، نقشهای اجتماعی و احتمالاً ایمان جدید بوده است. حتی به نظر میرسد که دورهای از اسکان اولیه اسرائیل در سرزمین کنعان وجود داشته است که در آن کنعانیها، حتیان، فرّزیان، یبوسیها، عمونیها، موآبیها، مصریها و اموریها (بنا بر عزرا باب ۹ آیه ۱) میتوانستند از نظر تئوری به قوم بنیاسرائیل بپیوندند. این وضعیت با معرفی مفهوم قوم برگزیده و فرزند مقدس، که بر پیوند متمایز با خدا تأکید میکرد (تعلق مشروط به تولد بود)، دستخوش تغییر شد.[۲۷]
به مرور زمان داستان «تجاوز» به دینه، به عنوان یک روایت بنیادی اسرائیلی، عدم امکان ادغام با کنعانیان در یک سرزمین را نشان میدهد. آخرین سؤال بلاغی این فصل توسط برادران مطرح میشود: آیا با دینه «باید مانند یک فاحشه رفتار شود؟» (آیه ۳۱). یعنی، آیا میتوان اجازه داد که او با یک خارجی «فاسد جنسی» ازدواج کند و «نجس» یا «تحقیر» شود؟ حتی زمانی که شکیمیان (شهری در کرانه باختری) حاضرند نماد «ننگ» اسرائیلی (پوست ختنهگاه) را از بدن مردان خود بردارند تا با خانواده یعقوب ازدواج کنند، جایگاه آنها به عنوان گروه «دیگری» لکهدار و اجتنابناپذیر باقی میماند.[۲۰]
برخلاف دو فصل اطراف، در پیدایش ۳۴ خدا غایب است. شاید به همین دلیل، داستان پر از احساسات خشم موجه و در عین حال احساساتی است که فقط میتوان آنها را قبیلهای، قوممحور و بیگانههراس توصیف کرد.[۱۳]
یکی دیگر از محققان منتقد، الکساندر روف، فرض میکند که نویسندگان اولیه تجاوز را به خودی خود آلودگی نمیدانستند و معتقد است که فعل توصیف دینه به عنوان «آلوده» بعداً اضافه شده است (در جای دیگری از کتاب مقدس، فقط زنان متأهل یا نامزد شده با تجاوز «آلوده» میشوند). او در عوض میگوید که چنین توصیفی منعکس کنندهٔ یک تصور دیرهنگام و پس از تبعید است که غیریهودیان یا جنتیلها نجس هستند [و از] ممنوعیت ازدواج بین نژادی یا برونهمسری و مقاربت با آنها حمایت میکند؛ بنابراین، چنین دغدغه فرضی پاکسازی قومی باید نشان دهنده تاریخ متأخر پیدایش در قرن پنجم یا چهارم قبل از میلاد باشد، زمانی که جامعه یهودی احیا شده در اورشلیم بهطور مشابه درگیر جدالهای ضد سامریها بود. در تحلیل روف، «آلودگی» به رابطه جنسی بین نژادی اشاره دارد نه تجاوز.[۳۱]
نویسندهٔ یهودی، نائومی گرتز مینویسد، اگرچه داستان از یک مورد تجاوز جنسی استفاده میکند (یا به نظر میرسد که استفاده میکند) وقتی شکیم پیشنهاد ازدواج با دختر را میدهد، کار درستی انجام میدهد و وقتی همه شکیمیها پیشنهاد ختنه کردن خود را میدهند، پا را فراتر میگذارند. دینه برادران به پیشنهاد ازدواج شکیم واکنش بسیاری نشان می دند و مایل به ادغام دو ملت با یکدیگر نیستند به نظر این داستان منعکس کننده جدال علیه ازدواج بین قومی است. بسیاری از متون کتاب مقدس در این جدال شرکت دارند؛ یکی از این متون اصلی در کتاب تثنیه آمده است و بهطور خاص به کنعانیان، از جمله حویان، قبیله شکیم، میپردازد:
تثنیه باب ۷ آیه ۱ هنگامی که یهوه خدایتان شما را به سرزمینی که برای تصرفش میروید، ببرد، این هفت قوم را که همگی از شما بزرگتر و قویترند نابود خواهد ساخت: - حتیان، جرجاشیان، اموریان، کنعانیان، فرّزیان، حویان و یبوسیان، هفت ملت بسیار بزرگتر از شما - ۷:۲ و یهوه، خدایتان، آنها را به دست شما تسلیم کند و شما آنها را شکست دهید، باید همهٔ آنها را بکشید. هیچ شرطی به آنها ندهید و به آنها مهلت ندهید. ۷:۳ با آنها ازدواج نکنید. دختران خود را به پسران آنها ندهید و دختران آنها را برای پسران خود نگیرید.[۳۲]
کتابهای عزرا و نحمیا این ممنوعیت را بسیار جدی میگیرند و آن را به موضوع اصلی پروژههای ملیگرایانه خود تبدیل میکنند.[۳۳]
دینه در ادبیات خاخامی
[ویرایش]برپایه میدراش و آگادا، خاخامها توضیح و تفسیرهای مختلفی برای تجاوز به دینه ارائه میدهند. آنها این تجاوز را به عنوان مجازاتی برای یعقوب، مجازاتی برای همسرش لیه یا نتیجه شرارت شکیم توضیح میدهند، یا تقصیر را به گردن خود دینه میاندازند.[۳۴]
به عنوان مجازاتی برای یعقوب
[ویرایش]خاخامها بیان میکنند که این مجازاتی برای پدرش یعقوب بوده است؛ زیرا طبق یک روایت، او به خاطر آنچه هنگام ساختن قربانگاه در شالم پس از بازگشت از پدان-آرام گفته بود، مجازات شد. پیدایش ۳۳:۲۰ میگوید که «او در آنجا قربانگاهی برپا کرد و آن را اِلیی، خدای اسرائیل، نامید.» میدراش این را اینگونه تفسیر میکند: «او خود را اِل [خدا] نامید.» یعقوب گفت: تو در آسمانها خدا هستی و من در زمین خدا هستم. از آنجایی که او اقتدار را برای خود غصب کرد، با تجاوز به دخترش مجازات شد (پیدایش ربا ۷۹:۸).[۳۴]
روایت دیگری ادعا میکند که یعقوب به دلیل جلوگیری از ازدواج دینه با برادرش عیسو مجازات شد. همانطور که در کتاب مقدس آمده است، یعقوب قبل از رویارویی با عیسو، خانوادهاش را از رود یبوق عبور داد. پیدایش باب ۳۲ آیه ۲۲: «همان شب برخاست و دو همسر، دو کنیز و یازده فرزندش را برداشت.» میدراش میپرسد: دینه کجا بود؟ و پاسخ میدهد که یعقوب او را در صندوقی پنهان کرده بود و ادامه میدهد: «تا عیسو او را نبیند و از من دخترم را نگیرد.» یهوه به او گفت: تو دینه را از برادرت دریغ کردی، و به دلیل ویژگیهای خوبش، میتوانست او را اصلاح کند. از آنجایی که نمیخواستی او را به عیسو که ختنه شده بود بدهی، با گرفتن او توسط کسی که ختنه نشده بود (شکیم پسر حمور) مجازات شدی؛ تو او را به ازدواج مشروع ندادی، بنابراین با گرفتن نامشروع او توسط شکیم مجازات شدی.[۳۴]
به عنوان مجازاتی برای لیه
[ویرایش]خاخامها بهطور متناوب تجاوز به دینه را به عنوان مجازات رفتار نادرست لیه در مورد ماندراک (مهرگیاه) توضیح میدهند.[۳۴] در فرهنگهای باستانی، اعتقاد بر این بود که مهرگیاه قدرت جادویی دارد و وسیلهای برای تقویت باروری است. این گیاه به عنوان یک داروی تقویت قوای جنسی ارزشمند بود. این گیاه در عبری «سیب عشق» نام دارد و در پیدایش ۳۰:۱۴ در ارتباط با راحل، خواهر کوچکتر لیه و همسر دوم یعقوب که نابارور بود، ذکر شده است.[۳۵] در روایت کتاب مقدس، رئوبن، بزرگترین پسر لیه و یعقوب، مهرگیاه (مادهای مقوی غرایز جنسی) را در مزرعه پیدا کرد و آنها را نزد مادرش لیه آورد. راحل که نازا بود، از لیه خواست که این گیاه را به او بدهد و در عوض آن راحل از حق خود برای بودن با یعقوب در آن شب صرف نظر کند. پیدایش ۳۰:۱۶ میگوید که پس از بازگشت یعقوب از مزرعه، لیه به استقبال او آمد و او را به چادرش فراخواند. به گفته خاخامها، لیه وقتی برای ملاقات با شوهرش رفت، مانند یک فاحشه لباس پوشید. آن شب، لیه دوباره باردار میشود. به دلیل چنین رفتار بیشرمانهای، لیه توسط تجاوز به دخترش که به مشابه مادر با لباسی نامناسب به دیدار دختران شهر شکیم رفت، مجازات شد.[۳۴]
به عنوان مجازاتی برای دینه
[ویرایش]در پیدایش ۳۴:۱ آمده است که دینه، «دختری که لیه برای یعقوب به دنیا آورد، برای دیدار دختران آن سرزمین بیرون رفت.» بر اساس تفسیر مشهوری که توسط نفتالی زوی یهودا برلین (۱۸۱۶–۱۸۹۳) نوشته شده است، عبارت «بیرون رفت» نشان میدهد که دینه با رفتن به تماشای رقص و شادی مردم محلی، از «دستورالعملهای رفتار مناسب» فراتر رفت.[۳۶] ادبیات خاخامی بهطور خاص دینه را به خاطر مورد تجاوز قرار گرفتن و عامل قتلعام شکیم، حمور و همه مردان جامعهٔ آنها سرزنش میکند.[۱۳] طرفداران این دیدگاه استدلال میکنند که پدر و برادران دینه مینشینند و مطالعه میکردند، در حالی که او ترجیح میداد بیرون برود و دختران سرزمین را ببیند (Avot de-Rabbi Nathan, version B, chap. 3). دینه آرزو داشت دیده شود، و نه فقط دیدن دیگران. او میخواست جوانان سرزمین زیبایی او را ببینند، و شکیم واقعاً او را دید و آرزویش را داشت. خاخامها این را با شخصی مقایسه میکنند که با تکهای گوشت در دست وارد بازار میشود و سگی او را دنبال میکند. در نهایت سگ موفق میشود گوشت را از دست او بگیرد. بر اساس این تشبیه، رفتار کلی شکیم کاملاً لجامگسیخته و کاملاً فاقد هرگونه خویشتنداری بود. دینه باید مراقب میبود و زیبایی خود را به او نشان نمیداد.[۳۴]
پایان دینه
[ویرایش]روایتهای گوناگونی در مورد رویدادهای پس از آن وجود دارد در یکی از این روایتها خاخامها بیان میکنند که برادران مجبور شدند دینه را بیرون بکشند، زیرا او از ترک خانهٔ شکیم بسیار خجالت میکشید. سرانجام، شمعون به او قول داد که با او ازدواج کند. آنها ازدواج کردند و پسری از این پیوند به دنیا آمد، که از او به عنوان «شائول، پسر یک زن کنعانی» (پیدایش باب ۴۶ آیه ۱۰) یاد میشود؛ و این دینه است که در این آیه «زن کنعانی» خوانده شده است.[۳۴]
خاخام یاکوف گلدشتاین[پانویس ۳] در اینباره نوشته است:
زنا با محارم طبق قوانین یهود ممنوع است. میتوان استدلال کرد که قبل از نزول تورات هنوز برای قبایل رعایت چنین قانونی الزامآور نبود، اما ممنوعیت آن در قوانین هفتگانه نوح ذکر شده بود و بندی وجود دارد که گناهان جنسی از جمله زنای با محارم را ممنوع میکند. در مورد اینکه چگونه به شمعون اجازه داده شد که با خواهر تنیاش ازدواج کند؟ خاخامها عنوان میکنند که پس از کشتن مردان شکیم زنان این شهر به اسارت بُرده شدند. وقتی شخصی بَرده میشود، به دارایی ارباب خود تبدیل میشود. او دیگر هویت خود را حفظ نمیکند و تمام آزادیهای شخصی خود را از دست میدهد. تمام وجود او برای خدمت به ارباب است. به همین دلیل، تورات بیان میکند که او همچنین حس نسب بیولوژیکی خود را از دست میدهد. از آنجایی که او هیچ هویت ذاتی ندارد، نمیتوان او را خویشاوند کسی دانست، زیرا او صرفاً امتدادی از ارباب خود است.[۳۷]
خاخامها همچنین ذکر میکنند که دینه با یعقوب به مصر رفت و شوهران بالقوه مختلفی را برای دینه نام میبرند.[۳۴]
واژهنامه
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ «פרשת וישלח – אונס דינה והרג שכם». Sefaria (به عبری). ۲۰۲۰-۰۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۹-۳۰.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ "Dinah and Shechem: A Story that Biblical Authors Kept Revising". TheTorah.com (به انگلیسی). 2025-09-25. Retrieved 2025-09-28.
- ↑ James Strong (1890). "Genesis 34:2 Hebrew Text Analysis". Strong's Concordance. Biblehub.com. Retrieved 1 June 2021.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ "Genesis 34:2 Parallel". Biblehub.com. Retrieved 1 June 2021.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ Scholz 2021, p. 49–56.
- ↑
=Strong's Concordance (1890). "Genesis 34:3 Hebrew Text Analysis". Biblehub.com. Retrieved 1 June 2021.
{{cite web}}: نگهداری CS1: نقطهگذاری اضافه (link) - ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ "Genesis 34:3 Parallel". Biblehub.com. Retrieved 1 June 2021.
- ↑ "Genesis 34:2 Parallel". Biblehub.com. Retrieved 3 June 2021.
- ↑ (Scholz 2021، صص. 49–56)
- ↑ "What does Genesis 12:6 mean?". BibleRef.com (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-01.
- ↑ Yitzakh Magen, "The Dating of the First Phase of the Samaritan Temple on Mt Gerizim in Light of Archaeological Evidence", in Oded Lipschitz, Gary N. Knoppers, Rainer Albertz (eds.) Judah and the Judeans in the Fourth Century B.C.E. , Eisenbrauns, 2007 pp.157ff. , 184.
- ↑ "What does Genesis 12:7 mean?". BibleRef.com (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-01.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ ۱۳٫۶ Ellowitz, Cheri (2014-11-21). "Difficult Stories Raise Difficult Questions". Reform Judaism (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-01.
- ↑ Genesis 46:8–27
- ↑ Rosenfeld, Dovid (13 April 2018). "What Happened to Dinah After Her Abduction?". Aish.com. Ask the Rabbi. Retrieved 2022-01-08.
- ↑ Faust, Avraham (2022). "Between the Biblical Story and History: Writing an Archaeological History of Ancient Israel". In Keimer, Kyle H.; Pierce, George A. (eds.). The Ancient Israelite World. Taylor & Francis. pp. 71–72. ISBN 978-1-00-077324-8.
- ↑ Dever, William G. (2023). "Christian Fundamentalism, Faith, and Archaeology". In Elliott, Mark; Atkinson, Kenneth; Rezetko, Robert (eds.). Misusing Scripture: What are Evangelicals Doing with the Bible?. Taylor & Francis. p. PT110. ISBN 978-1-00-085301-8.
Abraham and the patriarchs may have been itinerant Amorites, but that is all we can say.
- ↑ Megan Bishop Moore, Brad E. Kelle, Biblical History and Israel's Past: The Changing Study of the Bible and History, Wm. B. Eerdmans Publishing, 2011, pp. 57–74.
- ↑ Rainer Albertz, Israel in exile: the history and literature of the sixth century B.C.E., Society of Biblical Literature, 2003, p. 246
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ Adelman, Rachel (2021-06-23). "Dinah: Bible". Jewish Women's Archive (به انگلیسی). Retrieved 2025-09-28.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ ۲۱٫۲ «Rape and the Case of Dinah: Ethical Responsibilities for Reading Genesis 34» (PDF). دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۰-۰۳.
- ↑ «Dinah's Rage: The Retelling of Genesis 34 in Anita Diamant's The Red Tent and Thomas Mann's Joseph and His Brothers». دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۰-۰۱.
- ↑ Visotzky, Burton L. (2010). The Genesis of Ethics: How the Tormented Family of Genesis Leads Us to Moral Development. Harmony/Rodale. p. 247. ISBN 978-0-307-55631-8. Retrieved 30 May 2021.
- ↑ پیدایش ۳۴:۷
- ↑ Scholz, Susanne (2000). Rape Plots: A Feminist Cultural Study of Genesis 34. New York: Peter Lang. ISBN 978-0-8204-4154-2. Retrieved June 2, 2015.: 168–169
- ↑ "DINAH". JewishEncyclopedia.com (به انگلیسی). Retrieved 2025-11-03.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ ۲۷٫۲ ۲۷٫۳ Klimova، Veronika (۲۰۲۴-۱۲-۱۹). «The Rape of Dinah: Motives for Incorporation in the History of the Patriarchs». Verbum Vitae. Katolicki Uniwersytet Lubelski Jana Pawla II. ۴۲ (۴). doi:10.31743/vv.17260. شاپا 2451-280X.
- ↑ Hemmings, Gerard (2015-05-01). "Levi and Simeon: Brothers who must be separated!". Evangelical Magazine (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-17.
- ↑ "What does Genesis 49:7 mean?". BibleRef.com (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-21.
- ↑ "Genesis 49:7 Study Bible: Cursed be their anger, for it was fierce; and their wrath, for it was cruel. I will divide them in Jacob, and scatter them in Israel". Bible Hub (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-21.
- ↑ Rofé, Alexander (2005). "Defilement of Virgins in Biblical Law and the Case of Dinah (Genesis 34)" (PDF). Biblica. 86 (3): 369–375. Archived from the original (PDF) on 4 October 2006.
فعل عبری [...] (آلوده کردن) فقط در مورد زنان متأهل یا نامزد به کار میرفت. مورد دینه یک استثنا است. در پیدایش ۳۴، سه بار آمده است که دختر یعقوب توسط شکیم آلوده شد (آیات ۵٫۱۳٫۲۷). توضیح قابل قبول برای این وضعیت این است که پیدایش ۳۴ منعکس کننده این تصور متأخر و پس از تبعید است که غیریهودیان بتپرست نجس هستند و این به معنای ممنوعیت ازدواج و رابطه جنسی با آنها است (عزرا ۹، ۱۱–۱۲). مفهوم ناپاکی بتپرستان در ادبیات پس از کتاب مقدس همچنان ادامه داشت؛ بنابراین، این ادعا که دینه توسط شکیم آلوده شد، تاریخ نگارش این داستان را در دوره ای متأخر آشکار میکند. این فرضیه کوئنن را تأیید میکند که پیدایش ۳۴ در شکل فعلی خود، فصلی متأخر است و حاوی یک جدال ضد سامری است که در جامعه بازگشته از بابل، در قرنهای پنجم و چهارم پیش از میلاد مسیح ریشه دارد.
- ↑ «PCB انجیل». YouVersion. دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۰-۰۲.
- ↑ "The Dinah Story: A Missed Opportunity for Intermarriage and Conversion". TheTorah.com (به لاتین). 2025-09-25. Retrieved 2025-10-02.
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ ۳۴٫۳ ۳۴٫۴ ۳۴٫۵ ۳۴٫۶ ۳۴٫۷ Kadari, Tamar (2009-03-20). "Dinah: Midrash and Aggadah". Jewish Women's Archive (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-03.
- ↑ Noah, Iris. "Pflanzen in der Torah". haGalil onLine (به آلمانی). Retrieved 2025-10-04.
- ↑ Zierler, Wendy (2024-11-20). "Reading Dinah's Story After October 7". Reform Judaism (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-01.
- ↑ "Likkutei Sichos-Parshas Vayigash: An investigation into the marriage of Shimon and Dina – shulchanaruchharav.com". shulchanaruchharav.com – Halacha Knowledge Base (به انگلیسی). 2021-12-10. Retrieved 2025-10-01.